چکیده :آیت الله دستغیب ، ضمن انتقاد شدید از صدور احکام سنگین برای طلاب و شاگردان خود، این رفتارها را موجب بدبینی به جمهوری اسلامی ارزیابی کرد و گفت: کینه چه چیزى را بر سر این طلّاب مظلوم خالى مىکنید؟ یعنى این لباس اینقدر خراب شده که اهل تقوا آن را نپوشند و کسان دیگر بپوشند؟! این مرجع تقلید همچنین با تاکید دوباره بر 16 موردی که پیش از این به عنوان موارد تخلف و انحراف حاکمیت از اسلام و قرآن و قانون اساسی جمهوری اسلامی مطرح کرده بود، اعلام کرد که پنج مرجع تقلید دیگر نیز این اشکالات را پذیرفته و موارد دیگری از انحرافات و تخلفات حاکمیت را هم به آنها افزوده اند....
آیت الله سید علی محمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، در جلسه تفسیر قرآن خود از برخوردهای امنیتی و قضایی صورت گرفته با طلاب و شاگردان خود به شدت انتقاد کرد و هشدار داد که این رفتارها، افراد را به جمهوری اسلامی بدبین خواهد کرد.
به گزارش وبسایت حدیث سرو، اخیرا حدود ده نفر از طلاب و شاگردان این مرجع تقلید که در جریان حمله عوامل لباس شخصی به مسجد قبا در روز قدس، به دفاع از خود پرداخته اند، به احکامی از قبیل پرداخت جزای نقدی تا سقف یک میلیون تومان و حبس به مدت هفت ماه و نفی بلد به مدت دو سال و خلع لباس روحانیت محکوم شده اند.
این مرجع تقلید اما به چنین رفتارهایی واکنش نشان داد و گفت: کینه چه چیزى را بر سر این طلّاب مظلوم خالى مىکنید؟ ما هیچ، این بندگان خدا چه گناهى کردهاند که از یک طرف شهریهشان را قطع کردهاید، از یک طرف باید سربازى بروند، از یک طرف از نماز اخراجشان کردید، حالا لباس هم از تنشان درمىآورید تا کت و شلوار بپوشند؟ یعنى این لباس اینقدر خراب شده که اهل تقوا آن را نپوشند و کسان دیگر بپوشند؟!
آیت الله دستغیب همچنین با تاکید دوباره بر ۱۶ موردی که پیش از این به عنوان موارد تخلف و انحراف حاکمیت از اسلام و قرآن و قانون اساسی جمهوری اسلامی مطرح کرده بود، اعلام کرد که پنج مرجع تقلید دیگر نیز این اشکالات را پذیرفته و موارد دیگری از انحرافات و تخلفات حاکمیت را هم به آنها افزوده اند.
خلاصه ای از این سخنرانی را به نقل از سایت حدیث سرو در ادامه بخوانید:
اگر کسى بخواهد اهل تقوا باشد باید همه احکام اسلام را رعایت کند چرا که احکام اسلامى همه با هم مانند زره و زنجیر، مرتبطند. البته این بدان معنا نیست که اگر کسى کوچکترین نقصى در اتیان اوامر شرع داشت جهنّمى مىشود و هیچ راه نجاتى ندارد، غفران پروردگار سخنى علىحده است و یقیناً رحمت او شامل همه بندگانش مىگردد. اما اگر کسى طالب عشق پروردگار و معرفت کامل او است و دوست مىدارد از عمرش کمال استفاده را ببرد، لامحاله باید همه واجبات را انجام دهد و از تمامى محرّمات پرهیز کند. پس از آن نسبت به معاشرتهایش دقّت نظر داشته باشد. بعضى معاشرتها حرام و بعضى دیگر مطابق خواست وى، لازم است چرا که نداشتن همراه و رفیق مناسب براى طىکردن بعضى طرق معرفت، دشوار است.
در بعد اجتماعى نیز همین است؛ یعنى اگر قرار باشد جامعهاى، جامعه توحیدى شود و هدف خلقت را دنبال کند و همه آنچه در انسان نهاده شده، در همگان به فعلیت برسد، به ناچار باید همه احکام اسلام در آن پیاده شود. نه آنکه برخى را مطابق بعضى مصالح، تعطیل کنند و در برخى دیگر شدّت عمل به خرج دهند. همچنین باید همه افراد، از صدر تا ذیل، ملتزم به رعایت احکام اسلام شوند همانطور که پیامبر اکرم و امیرالمؤمنینعلیهما السلام در مدت زمامدارى خود، اینگونه بودند. ایشان دقیقاً همان روشى را که مطابق نظر پروردگار بود اعمال مىفرمودند. البته جامعه زمان پیامبرصلى الله علیه وآله، جامعهاى بود که رو به خداى تعالى حرکت مىکرد اما در دوران حکومت علىعلیه السلام وضع جامعه تغییر یافته، روشهاى ناصحیح خلفاى قبل و مخصوصاً عثمان جامعه را از مسیر الهى خویش منحرف ساخته بود و به همین دلیل مولا علىعلیه السلام آنگونه که باید د، در ادامه راه پیامبر و هدایت جامعه به سمت صلاح فلاح کامل و نیز سپردن آن به امام مجتبىعلیه السلام موفق نشد.
کسى که در رأس یک جامعه قرار مىگیرد باید خود، طالب خداى تعالى باشد و حرکت به سوى او را آغاز کرده باشد بىتردید خلفاى سه گانه در تمامى مسائل مجبور به مشورت با مولا علىعلیه السلام و اطاعت از ایشان بودند. خلیفه اول بارها بر منبر گفت: «أقیلونی أقیلونی و لَسْتُ بِخَیرِکُم و عَلیٌ فیکُم: مرا رها کنید که من بهترین شما نیستم در حالى که على میان شماست».
ار عمر هفتاد مرتبه در تاریخ ثبت شده که گفت: «لو لا عَلیٌ لَهَلَکَ عُمَر: اگر علىعلیه السلام نبود عمر هلاک مىشد». با این حال هیچکدام آنها، نه نفع امیرالمؤمنین کنار رفتند و نه ایشان را جانشین خود ساختند. به همین جهت در پنج سال خلافت مولا علىعلیه السلام، آنچه مورد نظر حضرت بود و باید مىشد، نشد. اگر چه اکثریت مستضعف جامعه، از عدالت علىعلیه السلام شادمان بودند.
در این زمان هم همین است. اگر قرار است جامعه، جامعهاى توحیدى باشد باید به همه احکام مانند هم عمل شود، نه آنکه صرفاً با بعضى منکرات مثل بىحجابى، گهگاه و به صورت غیرکارشناسى برخورد شود، بدون آنکه زمینههاى ترویج فساد که بعضى از آن به عملکرد نامطلوب صدا و سیما باز مىگردد، مورد توجه قرار گیرد. البته برخورد با بىحجابى و بىبند و بارى یک ضرورت است اما نه با قهر و اجبار بلکه با قول منطقى و روشهاى فرهنگى.
در پیادهسازى احکام اسلام، قضاوت مخصوصاً باید بسیار مواظب باشند و آنچه را که حکم خداى تعالى است، بىهیچ تبعیضى اجرا کنند. خداى تعالى در سوره مائده آیات ۴۴، ۴۵ و ۴۷ کمسانى را که به «ما أنْزَلَ اللَّه» عمل نمىکنند، کافر، ظالم و فاسق مىخواند. ممکن نیست در جامعهاى که مىخواهد به عنوان جامعه توحیدى قلمداد شود، احکام غیر خدا جارى گردد یا به رأى عدهاى خاص و منفعتطلب بچرخد و با زور و شکنجه نمىتوان مردم را طالب خداى تعالى کرد. با نیروهاى امنیتى و نظامى نمىشود قلب مردم را متوجّه خداى تعالى نمود.
آقایى که براى طلبههاى این حوزه، حکم بریدى که حق ندارید پیش سید على محمّد دستغیب بروید، دو سال باید تبعید شوید، سه سال از درس محرومید، مدتى خلع لباس شوید. این روشها صحیح نیست. هر کدام از این طلبهها، کم و زیاد هزار نفر دوست و قوم و خویش دارند که این حکم به گوششان مىرسد. شما با این کار همه این افراد را نسبت به جمهورى اسلامى بدبین مىکنید و بعد هم تقصیر بنده مىاندازید. سخن بنده این است که اگر مىخواهید جمهورى اسلامى برقرار باشد و نظام، یک نظام توحیدى و اسلامى باشد، این راهى که شما پیش گرفتید صحیح نیست. حرف بشنوید، نصیحت قبول کنید. این احکامى که شما صادر مىکنید احکام اسلامى نیست. بىجهت افراد را زندان نکنید. اگر مىخواهید زندانى شوند، اول بیاورید اتهامشان را معلوم کنید، محاکمهشان کنید.
شانزده مورد خلاف و انحراف از اسلام را که بنده گفته بودم به پنج مرجع تقلید نشان دادیم، همه تأیید کردند و گفتند: جز این در نظر ما نیست. و تازه بعضى، چیزهاى دیگرى هم به آن اضافه کردند. گیرم که چیزى بلد نباشیم آیا آنها هم چیزى بلد نیستند؟ آیا آنها هم خارجى هستند؟
طلبههاى ما را هر کجا که نماز مىخواندند، اخراج کردند یا گفتند: آنجا (حوزه علمیه ابوصالح «عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف») نروید کسانى که پشت سر این طلاب نمار مىخواندند، خلاف شرعى از آنها ندیده بودند و به آنها علاقه داشتند، شما همه آنها و خانوادههاى آنها را بدبین کردید. این کارهایى که مىکنید ضدّ انقلاب و ضدّ جمهورى اسلامى است. ما چه حرف بدى زدیم ما مىگوییم همه رو به خدا بروید. از بالا تا پایین، همه خدایى شوید، عاشق خدا شوید. براى عاشق خدا شدن باید پایه محکم داشت و آن پایه، عمل به احکام اسلام و قرآن و سنّت است غیر از این چه گفتهایم که اینگونه کینه به دل گرفتهاید. کینه چه چیزى را بر سر این طلّاب مظلوم خالى مىکنید؟ ما هیچ، این بندگان خدا چه گناهى کردهاند که از یک طرف شهریهشان را قطع کردهاید، از یک طرف باید سربازى بروند، از یک طرف از نماز اخراجشان کردید، حالا لباس هم از تنشان درمىآورید تا کت و شلوار بپوشند؟ یعنى این لباس اینقدر خراب شده که اهل تقوا آن را نپوشند و کسان دیگر بپوشند؟
هر کدام از این طلبهها که رفتند قم و امتحان دادند به آنها گفتند: شما کجا بودید که به این خوبى درس خواندید؟ وقتى اسم بنده را مىآوردند، مىگفتند: فایدهاى ندارد، مردودید.
آیا این کار درست است که شما مىکنید؟ کمى به خود بیائید. در مجالسى که دور همه مىنشینید کمى وضع خود را اصلاح کنید. این براى خودتان بد است. از اینها مىگذرد. اینها هر کجا که باشند دست از دینشان بر نمىدارند، کارى به بنده ندارد اینها راهى دارند که راه خداست و آن را رها نمىکنند. حرف شما که تأثیر بر رویشان نمىگذارد. خداى تعالى رهایشان نمىکند اما شما منتظر باشید «إنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» نیاید روزى که همین بلاها سر خودتان بیاید؟ «وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ»!
آیت الله سید علی محمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، در جلسه تفسیر قرآن خود از برخوردهای امنیتی و قضایی صورت گرفته با طلاب و شاگردان خود به شدت انتقاد کرد و هشدار داد که این رفتارها، افراد را به جمهوری اسلامی بدبین خواهد کرد.
به گزارش وبسایت حدیث سرو، اخیرا حدود ده نفر از طلاب و شاگردان این مرجع تقلید که در جریان حمله عوامل لباس شخصی به مسجد قبا در روز قدس، به دفاع از خود پرداخته اند، به احکامی از قبیل پرداخت جزای نقدی تا سقف یک میلیون تومان و حبس به مدت هفت ماه و نفی بلد به مدت دو سال و خلع لباس روحانیت محکوم شده اند.
این مرجع تقلید اما به چنین رفتارهایی واکنش نشان داد و گفت: کینه چه چیزى را بر سر این طلّاب مظلوم خالى مىکنید؟ ما هیچ، این بندگان خدا چه گناهى کردهاند که از یک طرف شهریهشان را قطع کردهاید، از یک طرف باید سربازى بروند، از یک طرف از نماز اخراجشان کردید، حالا لباس هم از تنشان درمىآورید تا کت و شلوار بپوشند؟ یعنى این لباس اینقدر خراب شده که اهل تقوا آن را نپوشند و کسان دیگر بپوشند؟!
آیت الله دستغیب همچنین با تاکید دوباره بر ۱۶ موردی که پیش از این به عنوان موارد تخلف و انحراف حاکمیت از اسلام و قرآن و قانون اساسی جمهوری اسلامی مطرح کرده بود، اعلام کرد که پنج مرجع تقلید دیگر نیز این اشکالات را پذیرفته و موارد دیگری از انحرافات و تخلفات حاکمیت را هم به آنها افزوده اند.
خلاصه ای از این سخنرانی را به نقل از سایت حدیث سرو در ادامه بخوانید:
اگر کسى بخواهد اهل تقوا باشد باید همه احکام اسلام را رعایت کند چرا که احکام اسلامى همه با هم مانند زره و زنجیر، مرتبطند. البته این بدان معنا نیست که اگر کسى کوچکترین نقصى در اتیان اوامر شرع داشت جهنّمى مىشود و هیچ راه نجاتى ندارد، غفران پروردگار سخنى علىحده است و یقیناً رحمت او شامل همه بندگانش مىگردد. اما اگر کسى طالب عشق پروردگار و معرفت کامل او است و دوست مىدارد از عمرش کمال استفاده را ببرد، لامحاله باید همه واجبات را انجام دهد و از تمامى محرّمات پرهیز کند. پس از آن نسبت به معاشرتهایش دقّت نظر داشته باشد. بعضى معاشرتها حرام و بعضى دیگر مطابق خواست وى، لازم است چرا که نداشتن همراه و رفیق مناسب براى طىکردن بعضى طرق معرفت، دشوار است.
در بعد اجتماعى نیز همین است؛ یعنى اگر قرار باشد جامعهاى، جامعه توحیدى شود و هدف خلقت را دنبال کند و همه آنچه در انسان نهاده شده، در همگان به فعلیت برسد، به ناچار باید همه احکام اسلام در آن پیاده شود. نه آنکه برخى را مطابق بعضى مصالح، تعطیل کنند و در برخى دیگر شدّت عمل به خرج دهند. همچنین باید همه افراد، از صدر تا ذیل، ملتزم به رعایت احکام اسلام شوند همانطور که پیامبر اکرم و امیرالمؤمنینعلیهما السلام در مدت زمامدارى خود، اینگونه بودند. ایشان دقیقاً همان روشى را که مطابق نظر پروردگار بود اعمال مىفرمودند. البته جامعه زمان پیامبرصلى الله علیه وآله، جامعهاى بود که رو به خداى تعالى حرکت مىکرد اما در دوران حکومت علىعلیه السلام وضع جامعه تغییر یافته، روشهاى ناصحیح خلفاى قبل و مخصوصاً عثمان جامعه را از مسیر الهى خویش منحرف ساخته بود و به همین دلیل مولا علىعلیه السلام آنگونه که باید د، در ادامه راه پیامبر و هدایت جامعه به سمت صلاح فلاح کامل و نیز سپردن آن به امام مجتبىعلیه السلام موفق نشد.
کسى که در رأس یک جامعه قرار مىگیرد باید خود، طالب خداى تعالى باشد و حرکت به سوى او را آغاز کرده باشد بىتردید خلفاى سه گانه در تمامى مسائل مجبور به مشورت با مولا علىعلیه السلام و اطاعت از ایشان بودند. خلیفه اول بارها بر منبر گفت: «أقیلونی أقیلونی و لَسْتُ بِخَیرِکُم و عَلیٌ فیکُم: مرا رها کنید که من بهترین شما نیستم در حالى که على میان شماست».
ار عمر هفتاد مرتبه در تاریخ ثبت شده که گفت: «لو لا عَلیٌ لَهَلَکَ عُمَر: اگر علىعلیه السلام نبود عمر هلاک مىشد». با این حال هیچکدام آنها، نه نفع امیرالمؤمنین کنار رفتند و نه ایشان را جانشین خود ساختند. به همین جهت در پنج سال خلافت مولا علىعلیه السلام، آنچه مورد نظر حضرت بود و باید مىشد، نشد. اگر چه اکثریت مستضعف جامعه، از عدالت علىعلیه السلام شادمان بودند.
در این زمان هم همین است. اگر قرار است جامعه، جامعهاى توحیدى باشد باید به همه احکام مانند هم عمل شود، نه آنکه صرفاً با بعضى منکرات مثل بىحجابى، گهگاه و به صورت غیرکارشناسى برخورد شود، بدون آنکه زمینههاى ترویج فساد که بعضى از آن به عملکرد نامطلوب صدا و سیما باز مىگردد، مورد توجه قرار گیرد. البته برخورد با بىحجابى و بىبند و بارى یک ضرورت است اما نه با قهر و اجبار بلکه با قول منطقى و روشهاى فرهنگى.
در پیادهسازى احکام اسلام، قضاوت مخصوصاً باید بسیار مواظب باشند و آنچه را که حکم خداى تعالى است، بىهیچ تبعیضى اجرا کنند. خداى تعالى در سوره مائده آیات ۴۴، ۴۵ و ۴۷ کمسانى را که به «ما أنْزَلَ اللَّه» عمل نمىکنند، کافر، ظالم و فاسق مىخواند. ممکن نیست در جامعهاى که مىخواهد به عنوان جامعه توحیدى قلمداد شود، احکام غیر خدا جارى گردد یا به رأى عدهاى خاص و منفعتطلب بچرخد و با زور و شکنجه نمىتوان مردم را طالب خداى تعالى کرد. با نیروهاى امنیتى و نظامى نمىشود قلب مردم را متوجّه خداى تعالى نمود.
آقایى که براى طلبههاى این حوزه، حکم بریدى که حق ندارید پیش سید على محمّد دستغیب بروید، دو سال باید تبعید شوید، سه سال از درس محرومید، مدتى خلع لباس شوید. این روشها صحیح نیست. هر کدام از این طلبهها، کم و زیاد هزار نفر دوست و قوم و خویش دارند که این حکم به گوششان مىرسد. شما با این کار همه این افراد را نسبت به جمهورى اسلامى بدبین مىکنید و بعد هم تقصیر بنده مىاندازید. سخن بنده این است که اگر مىخواهید جمهورى اسلامى برقرار باشد و نظام، یک نظام توحیدى و اسلامى باشد، این راهى که شما پیش گرفتید صحیح نیست. حرف بشنوید، نصیحت قبول کنید. این احکامى که شما صادر مىکنید احکام اسلامى نیست. بىجهت افراد را زندان نکنید. اگر مىخواهید زندانى شوند، اول بیاورید اتهامشان را معلوم کنید، محاکمهشان کنید.
شانزده مورد خلاف و انحراف از اسلام را که بنده گفته بودم به پنج مرجع تقلید نشان دادیم، همه تأیید کردند و گفتند: جز این در نظر ما نیست. و تازه بعضى، چیزهاى دیگرى هم به آن اضافه کردند. گیرم که چیزى بلد نباشیم آیا آنها هم چیزى بلد نیستند؟ آیا آنها هم خارجى هستند؟
طلبههاى ما را هر کجا که نماز مىخواندند، اخراج کردند یا گفتند: آنجا (حوزه علمیه ابوصالح «عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف») نروید کسانى که پشت سر این طلاب نمار مىخواندند، خلاف شرعى از آنها ندیده بودند و به آنها علاقه داشتند، شما همه آنها و خانوادههاى آنها را بدبین کردید. این کارهایى که مىکنید ضدّ انقلاب و ضدّ جمهورى اسلامى است. ما چه حرف بدى زدیم ما مىگوییم همه رو به خدا بروید. از بالا تا پایین، همه خدایى شوید، عاشق خدا شوید. براى عاشق خدا شدن باید پایه محکم داشت و آن پایه، عمل به احکام اسلام و قرآن و سنّت است غیر از این چه گفتهایم که اینگونه کینه به دل گرفتهاید. کینه چه چیزى را بر سر این طلّاب مظلوم خالى مىکنید؟ ما هیچ، این بندگان خدا چه گناهى کردهاند که از یک طرف شهریهشان را قطع کردهاید، از یک طرف باید سربازى بروند، از یک طرف از نماز اخراجشان کردید، حالا لباس هم از تنشان درمىآورید تا کت و شلوار بپوشند؟ یعنى این لباس اینقدر خراب شده که اهل تقوا آن را نپوشند و کسان دیگر بپوشند؟
هر کدام از این طلبهها که رفتند قم و امتحان دادند به آنها گفتند: شما کجا بودید که به این خوبى درس خواندید؟ وقتى اسم بنده را مىآوردند، مىگفتند: فایدهاى ندارد، مردودید.
آیا این کار درست است که شما مىکنید؟ کمى به خود بیائید. در مجالسى که دور همه مىنشینید کمى وضع خود را اصلاح کنید. این براى خودتان بد است. از اینها مىگذرد. اینها هر کجا که باشند دست از دینشان بر نمىدارند، کارى به بنده ندارد اینها راهى دارند که راه خداست و آن را رها نمىکنند. حرف شما که تأثیر بر رویشان نمىگذارد. خداى تعالى رهایشان نمىکند اما شما منتظر باشید «إنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» نیاید روزى که همین بلاها سر خودتان بیاید؟ «وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ»!
0 comments:
ارسال یک نظر