زندان در تبعید؛ رنج مضاعف

جرس: برخی از زندانی ها از مرخصی محروم اند و برخی از ملاقات حضوری و برخی از هر دو. حقوق ساده ای که طبق مقررارت حقوقی نظام جمهوری اسلامی باید برای همه زندانی ها رعایت شود، اما به سادگی و بدون هیچ پاسخ مشخصی از آنها سلب می شود.

 

اما در این میان زندان توام با تبعید که به خودی خود رنج مضاعفی را به زندانی و خانواده اش وارد می کند داستان دیگری دارد. زندانی در تبعید با فاصله زیاد از خانواده اش رنج های بیشتری را تحمل می کند، چرا که از دوستان و یارانی که همچون خودش زندانی سیاسی و عقیدتی هستند، دور شده و از سوی دیگر به میان زندانیانی نا آشنا با جرائم عادی منتقل شده است. تبعید زندانی علاوه بر فشارهای روحی مضاعف برای زندانی آثار دیگری نیز برای خانواده زندانیان به همراه دارد، تحمیل هزینه های سنگین مادی برای انجام سفرهای مکرر به شهری که زندانی برای گذراندن دوران محکومیتش به آنجا منتقل شده است. اکنون نزدیک به یک سال از تبعید برخی از این زندانیان گذشته و آنها علاوه بر همه این مشکلات از هر گونه امکان مرخصی هم محروم بوده اند. مرخصی زندانی سیاسی در همه نظام های حقوقی دنیا تصریح شده، اما نظام حقوقی ایران به راحتی تعداد زیادی از زندانیان را از این حق محروم کرده است. در این گزارش مروری خواهیم داشت بر آخرین وضعیت زندانیان در تبعید.


به گزارش کلمه، شش زندانی سیاسی اوین در سال گذشته به زندان های گنبد کاووس، زنجان، بهبهان، اهواز و مسجد سلیمان منتقل شده اند. احمد کریمی، حامد روحی نژاد، ضیا نبوی، مجید دری و فاطمه رهنما و امیر رضا عارفی از جمله زندانیان تبعیدی هستند که یک سال است در تبعید به سر می برند بدون اینکه از حقوق قانونی خود بهره مند باشند.


مجید دری؛ بدون مرخصی در زندان بهبهان اهواز

مجید دری، دانشجوی ستاره دار، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد. او یک سال را در زندان اوین گذراند، بدون اینکه حتی یک روز از حق مرخصی استفاده کند. او سال گذشته به زندان بهبهان تبعید شد. او در این زندان در شرایط بسیار دشواری نگهداری می شود. زندان بهبهان فاقد کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی است. مجید دری در دوران حبس اش در این زندان جز چند بار دیدار با خانواده اش به صورت کابینی، تا کنون از هیچ حق مرخصی بهره نبرده است.

خانواده مجید دری برای هر بار دیدن او سه روز در راهند. آنها از شهر کرج – محل زندگی شان – برای دیدن مجید راهی بهبهان می شوند، جایی که هزار کیلومتر با محل زندگی شان فاصله دارد. آنها پس از پیمودن این مسیر تنها قادرند چند دقیقه ای با فرزندشان ملاقات کنند.

پیگیری های خانواده مجید برای اخذ مرخصی برای او تاکنون هیچ نتیجه ای نداشته است و مقامات دادستانی تهران تاکنون با مرخصی او موافقت نکرده اند.

مجید دری، فعال دانشجویی توسط قاضی پیر عباسی رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به شش سال حبس قطعی محکوم شده است.


امیر رضا عارفی؛ تبعیدی زندان مسجد‌سلیمان

دو سال و نیم از بازداشت پیمان (امیررضا) عارفی، زندانی سیاسی می گذرد، اما او حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است. زینب، همسر پیمان عارفی بعد از تبعید همسرش به زندان مسجد سلیمان فقط چند بار توانسته او را در این زندان ملاقات کند. به قول زینب ماه هاست که او از این زندان به آن زندان و از این شهر به آن شهر فقط تقاضای یک ملاقات بیست دقیقه ای با همسرش را دارد.

او از مسوولان قضایی به ویژه دادستان تهران درخواست می کند که به خواسته های قانونی خانواده ها توجه کنند و یک زندانی و خانواده اش را اینگونه از حقوق قانونی شان محروم نکنند. عارفی از سوی دادگاه انقلاب به اتهام عضویت در یک گروه غیرقانونی محاکمه شده است، اتهامی که توسط او و وکلایش بارها تکذیب شده است. درحالی که عارفی دو ماه قبل از انتخابات بازداشت شده بود، در دادگاههای نمایشی پس از انتخابات به عنوان یکی از بازداشت شدگان حوادث انتخابات مورد محاکمه قرار گرفت و تحت فشار به دروغ اعتراف کرد که در زمان انتخابات در روند برگزاری انتخابات اخلال کرده است؛ در حالی که او دو ماه پیش از انتخابات بازداشت شده بود، اما بازجوها پرونده او را با اعترافات ساختگی به ماجراهای انتخابات پیوند زدند. روند پرونده و اعترافات ساختگی وی شباهت زیادی با حامد روحی نژاد و احمد کریمی دیگر زندانیان در تبعید دارد.


ضیا نبوی؛ تبعیدی زندان اهواز

ضیا نبوی یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که حکم زندان توام با تبعید برایش یک سال قبل اجرا شد. وی به زندان کارون اهواز منتقل شد. زندان کارون اهواز به لحاظ بهداشتی و رفاهی شرایط بسیار نامناسبی دارد. تا جایی که ضیا دو ماه پیش در نامه ای خطاب به محمد جواد لاریجانی به شرح آنچه دراین زندان بر او و دیگر زندانیان گذشته، پرداخت. او در این نامه تصریح کرد که زندگی در این زندان انسان را از هرگونه خوی انسانی تهی می کند و زندانی تنها مثل یک حیوان به دنبال آن است که خود را زنده نگه دارد. بعد از نوشتن این نامه، ضیا نبوی به یکی دیگر از زندانهای این شهر منتقل شد که گفته می شود از نظر شرایط رفاهی در وضعیت بهتری قرار دارد.

خانواده ضیا باید از یکی از روستاهای شهر سمنان برای ملاقات با فرزندشان به اهواز بروند. این خانواده نیز با توجه به شرایط نامساعد مالی روزگار سختی را می گذرانند. آنها نمی دانند به چه کسی باید دادخواهی کنند و بگویند چرا با یک دانشجوی محروم از تحصیل این گونه رفتار می کنند؟ ضیا نیز تاکنون از هرگونه مرخصی محروم بوده است.

ضیا نبوی فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه نوشیروان بابل، دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در تابستان سال گذشته و پس از حوادث انتخابات دهم بازداشت و روانه زندان اوین شد. این دانشجو که به خاطر دفاع از حق تحصیلش و نیز به دلیل شرکت در تجمع های اعتراضی که در زمان انتخابات به این منظور تدارک دیده شده بود بازداشت شده بود، توسط قاضی پیرعباسی، رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به یازده سال حبس قطعی در تبعید محکوم شده است.


فاطمه رهنما؛ تنها زن زندانی سیاسی در تبعید

فاطمه رهنما، فعلا تنها زندانی زن است که برای گذراندن مدت ده سال حبسش به زندان سپیدار اهواز تبعید شده است. این در حالی است که خانواده رهنما در اصفهان زندگی می کنند. فاطمه رهنما به دلیل ابتلا به سرطان شرایط بسیار ناگواری را در این زندان که شرایط بهداشتی و رفاهی بسیار نامناسبی دارد سپری می کند. در این زندان، زندانیان از داشتن آب سالم و بهداشتی محروم اند و فاطمه با وجود بیماری سختش از دوا و درمان مناسب نیز محروم است.خانواده او به شدت نگران حال او هستند و لحظه ای آرامش ندارند.

فاطمه رهنما در دهه شصت و در سن ۱۹ سالگی به سه سال و نیم زندان به علت هواداری از یک سازمان سیاسی محکوم شده بود که نهادهای امنیتی از این مساله استفاده کرده و از او به عنوان کسی که سابقه همکاری با سازمان مجاهدین دارد، یاد کرده بودند. فاطمه رهنما در دادگاه تمامی اتهامات خود از جمله ارتباط و هواداری با سازمان را رد کرده و تاکید کرده است که در همه این سالها کوچکترین ارتباطی با این سازمان نداشته است. او همچنین یک سال از حبس خود را در سال ۸۸ در بند نسوان زندان اوین گذارند. او نیز تاکنون از مرخصی استفاده نکرده است.

خانواده فاطمه رهنما به تازگی در مصاحبه با یکی از سایت ها اعلام کرده اند که این زندانی سیاسی دو سال است علی رغم بیماری شدید بدون مرخصی در زندان به سر می برد و از حداقل حقوق انسانی و قانونی یک زندانی محروم است. خواهر خانم رهنما گفته بود که مادرش از ۴۰ روز پیش به دلیل فشارهایی که بر سر پرونده خانم رهنما متحمل شده به کما رفته است و علیرغم درخواست و پی گیری ها باز هم اجازه مرخصی به خانم رهنما نمی دهند تا بر بالین مادر بیمارش حاضر شود.


احمد کریمی؛ تبعیدی زندان گنبد کاووس

احمد کریمی، یکی از زندانیان سیاسی است که نزدیک به یک سال است به زندان گنبدکاووس منتقل شده و باید دوران محکومیتش را در زندانی در این شهر و دور از خانواده اش بگذاراند. خانواده کریمی از نظر مالی در سطح پایینی قرار دارند و در یکی از مناطق محروم جنوب شهر تهران زندگی می کنند.رفت و آمد برای مادر سالخورده این زندانی به شهری دور از محل زندگی شان از نظر روحی و جسمی بسیار طاقت فرساست. مادر احمد کریمی در تازه ترین مصاحبه خود گفته است که احمد شرایط بسیار دشواری را در این زندان تحمل می کند. او نیز از ملاقات حضوری و مرخصی تاکنون بی بهره بوده است.

اما این سختی ها فقط مخصوص احمد نیست و خانواده اش نیز هر بار با وجود طی مسافت ده ساعته برای رسیدن به این زندان برای ملاقات با پسرشان ساعت ها در سالن ملاقات در انتظار باقی می مانند، رفتاری که به هیچ وجه برای خانواده احمد قابل فهم نیست.

این زندانی سیاسی که به اعدام محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر، محکومیتش به ۱۵ سال حبس توام با تبعید به گنبد کاووس تقلیل یافت. اما خانواده کریمی انتظار نداشتند که این حکم اجرا شود.

مادر احمد کریمی در مصاحبه قبلی اش با کلمه گفته بود: «پسرم سه سال پیش سفری غیرقانونی به کردستان عراق داشت و چند ماهی هم آنجا بود. وقتی بازگشت، چند هفته ای وزارت اطلاعات از او بازجویی کرد و در آخر به او گفتند تو از نظر ما مشکلی نداری و می توانی بروی دنبال زندگی ات.پسرم دوباره به همان کار نجاری اش مشغول شد اما با اتفاقات پس از انتخابات دوباره بازداشتش کردند که ما خیلی تعجب کردیم و تحت فشار از او اعترافات خلاف واقع در دادگاه تلویزیونی گرفتند. به او گفته بودند اگر به چیزهایی که ما به تو می گوییم اعتراف کنی، آزادت می کنیم و پسرم تحت فشار به مسائلی اعتراف کرد که اصلا واقعیت نداشت. اتهام پسرم محاربه از طریق ارتباط با گروههای غیرقانونی است اما اصلا واقعیت ندارد.»


حامد روحی نژاد؛ زندانی مبتلا به ام اس و تبعیدی به زندان زنجان

حامد روحی نژاد، نیز برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان زنجان منتقل شده است. خانواده روحی نژاد در شرایطی مشابه از نظر مالی با همان مشکلات خانواده کریمی مواجه هستند. با این تفاوت که شرایط برای این زندانی و خانواده اش به خاطر ابتلای حامد به بیماری ام.اس به مراتب سخت تر و نگران کننده تر است.

حامد روحی نژاد دانشجوی رشته فلسفه، از دو سال بیش تاکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی
زندانی است. او یک سال از حبسش را در زندان اوین و باقی آن را در زندان زنجان گذرانده است. وی در دادگاه های نمایشی پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود که در نهایت این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت.

روحی نژاد مبتلا به بیماری ام. اس است و به گفته خانواده اش بخشی از اندام های عصبی بدنش نیز به خاطر عدم رسیدگی پزشکی طی این مدت در زندان فلج شده و وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شود، تا جایی که وی درصد بالایی از بینایی چشمانش را از دست داده و یکی از دستانش نیز از کار افتاده است. با مرخصی این زندانی بیمار نیز تاکنون موافقت نشده است.

0 comments:

ارسال یک نظر