پدر ضیا نبوی: آنقدر شرایط سخت است که اصلا نمی توانم توضیح دهم

مژگان مدرس علوم
جرس: ضیا نبوی که چندین ماه پیش از اوین به زندان کارون اهواز برای گذراندن دوران تبعید خود منتقل شد حدود دو ماه پیش به طور ناگهانی از زندان به اداره اطلاعات اهواز منتقل و چند روز پیش دوباره به زندان کارون اهواز منتقل شد. این در حالی است که همچنان با مرخصی وی موافقت نمی شود.  


پدر این دانشجوی محروم از تحصیل می گوید: "می گویند مرخصی شامل حال پسرم نمی شود. اما همه پدر و مادرها آرزو می کنند در سال تحویل و ایام عید فرزندشان کنار آنها باشند. تنها ما نیستیم همه خانواده های زندانی سیاسی می خواهند بچه هایشان در کنار آنها باشد. خوب چکار می توانیم بکنیم . مجبوریم این شرایط "سخت" را تحمل کنیم. اینقدر این شرایط سخت است که اصلا نمی توانم برایتان توضیح دهم."


ضیا نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل و دانش آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است که در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شده بود اما با این همه از تحصیل محروم شد. او ۲۵ خرداد سال گذشته بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۰ سال حبس تعزیری همراه با تبعید به زندان کاروان اهواز محکوم شد. ضیا نبوی پس از حکم در تماسی با خانواده گفته بود که قاضی به او گفته است، که بی‌گناهی او را می‌داند، اما حکم به او به دستور وزارت اطلاعات بوده است.


گفتنی است، پدر ضیاء نبوی طی نامه‌ای به رئیس دیوان عالی کشور در خصوص حکم صادره برای فرزندش نوشته بود: "هیچ‌یک از اتهاماتی که فرزند من به خاطرآن‌ها محاکمه و محکوم شده است درست نیستند، به‌خصوص اتهام ارتباط و همکاری با گروهک منافقین که صد در صد نادرست ونابجا می‌باشد. تا آنجا که من می‌دانم فرزندم جزء فعالین دانشجویی برای احقاق حق تحصیل خودشان بوده است و فعالیت‌هایش حتی اگر رنگ و بوی سیاسی هم گرفته باشد هرگز مخل نظم عمومی ویا اقدامی علیه امنیت کشور و…نبوده است. کلا ایشان هم جزء کسانی است که می‌خواهد به شکل مدنی ومسالمت آمیز و از راه های قانونی در اصلاح امور کشور دخیل باشند. گذشته از این مسایل سید ضیاء تنها پسر من است وبعد از توکل وامید به خدا تنها تکیه گاه و امید آینده خانواده است. خانواده من جزء طبقات پایین اقتصادی جامعه و از صنف دهقانی- کارگری ساده روستای هستند و من تمام عمر با زحمت وتلاش کار کرده‌ام تا لقمه حلالی برای فرزندانم کسب نمایم. اکنون در سن پنجاه وپنج سالگی تقریبا ناتوان از کارکردن هستم و چشم امید ما بعد از خدا همین پسرم می باشد و این در حالی است که نه تنها او در کنار ما نیست بلکه ما حتی توان مالی کافی بری رفتن به ملاقاتش در جای دور افتاده‌ای چون اهواز را هم نداریم."


متن گفتگوی "جرس" با علی اکبر نبوی پدر ضیا نبوی در پی می آید:


لطفا از آخرین وضعیت فرزندتان صحبت بفرمایید.


چند روز پیش یک تماس تلفنی با ما داشت و حالش خوب بود، البته نزدیک به دوماه در اداره اطلاعات بود که دوباره به زندان کارون اهواز منتقلش کردند.


برای مرخصی عید که پسرتان بتواند در کنار شما باشد چه پاسخی گرفتید؟


با مرخصی پسرم موافقت نمی کنند.


علتش چیست؟


چیزی نمی گویند، فقط می گویند مرخصی شامل حال پسرم نمی شود.


ملاقاتهایتان به چه صورت است؟


ملاقات حضوری خیلی کم می دهند و ملاقاتهایمان کابینی است. در این مدت چند بار ملاقات حضوری داشتیم و بیشتر پشت کابین توانسته ایم پسرم را ببینیم.


آقای نبوی فرزندتان در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شده بود اما با این همه از تحصیل محروم شد. می توانید در این خصوص برایمان صحبت بفرمایید.


در آزمون فوق لیسانس رتبه پنجم را در رشته جامعه شناسی کسب کرده بود اما از تحصیل محروم شد که بدنبال پیگیری این قضیه و رفع محرومیت تحصیلی اش بود. در واقع همراه با دوستانش با پیگیری های قانونی از طریق اداره سنجش و اینها برای رفع ممنوعیت تحصیلی خود بودند تا بتوانند درسشان را ادامه دهند اما ضیاء اینجوری دچار مشکل و بعد از انتخابات بازداشت شد.


می توانید از عید امسال بدون حضور فرزندتان بگویید؟


چه بگویم، فقط همین که همه پدر و مادرها آرزو می کنند در سال تحویل و ایام عید فرزندشان کنار آنها باشند. تنها ما نیستیم همه خانواده های زندانی سیاسی می خواهند بچه هایشان در کنار آنها باشد. خوب چکار می توانیم کنیم مجبوریم این شرایط "سخت" را تحمل کنیم. اینقدر این شرایط سخت است که اصلا نمی توانم برایتان توضیح دهم.


وضعیت روحی مادر ضیا چطور است؟


مادر ضیا هم وقتی صدای پسرش را می شنود روحیه می گیرد اما چاره ای جز تحمل ندارد.


در پایان صحبتی دارید؟


صحبتی که ندارم فقط از خدا می خواهم هر چه زودتر فرزندم "آزاد" شود.


با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

0 comments:

ارسال یک نظر