هفدهم اسفند در خیابان

برای دختران دشت، برای دختران انتظار، برای دختران امید تنگ در دشت بیکران، برای دختران امیدهای بیکران در خلق های تنگ.
 
برای " ندا" که صدای زنان ما شد تا چشم های بسته اش گواهی بدهد به ظلمی که بر زنان این مرزوبوم می رود، که حتی اگر گوشه خیابانی ایستاده باشی نیز، ممکن است مرگی نابهنگام، جانت را بگیرد و حالا ندای ما پرچمی است که هر مردی به افراشتنش افتخار می کند.
 
برای " نسرین ستوده"، " برای " بهاره هدایت" که استقامت قامت زنانه شان، زندان را به شرم واداشته است و تصویرشان نشانه روشن جدال برای زندگی و آزادی و حق است.
 
برای " زهرا رهنورد" و " فاطمه کروبی" که آنقدر بر سر حق مردم شان ایستادند که تا دیوارها فاصله ای شد میان آنان و مردم.
 
برای " شیرین عبادی" که نشان داد لیاقت مقامی را دارد که برایش احترام و رنج و تهمت را یکجا آورده است.
 
برای " فائزه هاشمی" که با ایستادن روبروی کثیف ترین دهانهای زشتگو و زشتخوترین مردمان هر تهمتی را شنید و یادش نرفت که عدالت و آزادی را به آدمی نمی دهند اگر هزینه آن را نداده باشی.
 
برای " مهرانگیز کار" که قلبش در ایران می زند و سالهاست خواب ایران را می بیند و هنوز انگار تبعیدی ناخواسته را باور نکرده است.
 
برای " نوشین احمدی خراسانی" که سالها قامت کوچکش زیر بار احساسی بزرگ، ماند و یک تنه آنقدر تلاش کرد تا حالا دیگر جمعی کثیرند که بار حقوق زن در ایران را به دوش می کشند.
 
برای " شادی صدر" که هرچه کردم تا نامش را از قلم بیاندازم نشد، چرا که علیرغم هزار اشتباه که می کند، هزار خدمت کرده است به حق زنان ایرانی و گاه زبان زنان شده است.
 
برای " فخرالسادات محتشمی" که مادر همه زندانیان و خواهر همه زندانیان شد و با صبر و تلاشی بی نظیر نشان داد که هزار دیوار بلند نیز نمی توانند عشقی بزرگ به مردی کوچک و نازنین را که برای آزادی و عدالت و حق یک ملت تلاش کرده است، زندانی کنند.
 
برای مادر" سهراب اعرابی" که دست در دست پسر نازنین اش به خیابان رفت تا رای خود را بگیرد و خیابان گواهی می دهد که او مادر همه بچه های جنبشی است که جوانی شان را به آرمانی دادند و جوان شان شهید آزادی شد و میانسالی شان را چنان روی سرخ و دلیر به خیابان آورده اند که خیابان های شهر نیز از گام های محکم آنان خجالت می کشد.
 
برای " نوشابه امیری" که بی صدا و بی کینه، یک عمر را لحظه لحظه فدیه آگاهی مردم کرده است و حالا با فرشته و مسیح و دهها تن دیگر، خبررسان جنبشی هستند که بیدارباش می زنند خفتگان و در خواب ماندگان را.
 
برای بچه های " کمپین یک میلیون امضا" که پیوسته و آهسته و متکثر و گونه گون تجربه می کنند گفتن را برای زنان ایرانی تا حقی که زیر هزار سال مردسالاری نابود شده است، بخاطر زنان و مردان بیاورند.
 
و برای زن، زنان، همه زنان میهنم که فردا روز آنان است، روزی مبارک و خجسته که شاید بزرگترین جمعیت زنانه این سالها به خیابان بیاید تا دستبندهای سبز و نشانه های پیروزی یک بار دیگر بگوید که جنبش سبز پیروز است، چون جنبشی است که زنان در تمام سطوح آن هستند و فریاد می زنند آزادی را.
 
ابراهیم نبوی، هشتم مارس، هفدهم اسفند 1389

0 comments:

ارسال یک نظر