دکتر مهدی خزعلی در مطلب در وبسایت خود نوشت: می گویند انفرادی نداریم! راست میگویند، در انفرادی هم خدا با ماست! رهبری فرموده است که هر روز انفرادی را معادل ده روز حبس محاسبه نمایند، البته که کم است، هر روز انفرادی معادل صد روز است ! اما چرا انفرادی – این خلوت تنهایی – سخت است؟ تنهایی دردناکترین شکنجه بشر است، حتی اگر در میان جمع تنها باشی! درد حسین شهادت عزیزانش نیست، درد حسین علیه السلام تنهایی است، جانسوز ترین لحظه عاشورا زمانی است که ندای " هل من ناصر" و " هل من معین " حسین علیه السلام بی پاسخ می ماند ! تنهایی شیر خدا و صاحب ذوالفقار و فاتح خیبر را به ضجه و ناله در میآورد، از تنهایی آن روح بلند آسمانی سر در چاه میکند، در تنهایی است که همسر زهرا زانو در بغل میگیرد و کنج خانه مینشیند! حاج عباس میگفت: برای رهایی از تنهایی سلول انفرادی داد و فریاد راه میانداختیم و بر در میکوبیدیم بلکه ما را ببرند و بزنند، تا بقدر ساعتی که کتک میخوریم از انفرادی راحت شویم، آن شکنجه جسمی تسکینی بر شکنجه جسمی است! بگذارید مثالی بزنم، آخر ناسلامتی من پزشکم، خارش سخت تر است یا درد؟ کدام غیر قابل تحملتر است؟ برخلاف تصور شما، خارش دشوارتر و آزارنده تر است! شما وقتی دچار خارش می شوید، آنقدر می خارانید تا زخم شود و با درد خارش را تسکین میدهید، شما از خارش به درد پناه میبرید! حکایت سلول انفرادی و شکنجه جسمی نیز چنین است، باید در انفرادی و به قول مصدق " زندان مجردی" باشی تا قدر لحظات و دقایق و ساعات شکنجه توسط بازجو را بدانی! واقعاً چه لذت بخش است که در سلول به هر بهانه باز شود، حال برای قضای حاجت باشد یا هوا خوری یا بازجویی ویا شکنجه! همین که از انفرادی درمیآیید حتی برای شکنجه آرامش بخش است، من اگر بتوانم همین یکی را ریشه کن کنم، رسالتی که در انفرادی بر دوشم نهاده اند را به انجام رسانده ام، من بر این باورم که تقدیر الهی بوده است که انفرادی را تجربه کنم و بدانم چه بر سر مردم میآید !
0 comments:
ارسال یک نظر