پاسخ قائم مقام “موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی” به اظهارات محمد یزدی و احمد منتظری‬

در پی اظهارات رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مورد نحوه اعلام مرجعیت رهبر فقید جمهوری اسلامی و همچنین انتشار پاسخ احمد منتظری به "تحریفات چند سایت خبری" در مورد "مسائل مربوط به "برکناری مرحوم آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری"، قائم مقام "موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی"، به برخی مطالب مطرح شده درباره نامه ششم فروردین ۶۸ آیت الله خمینی و همچنین تاریخچه مرجعیت وی پاسخ داد.

 محمد یزدی اخیرا طی مصاحبه با نشریه پنجره گفته بود "یکی دیگر از کارهای بسیار مهم جامعه مدرسین در قبل از پیروزی انقلاب، اعلام مرجعیت امام بود. وقتی عوامل رژیم، امام را دستگیر کردند، ایشان عنوان مرجعیت نداشتند و بر‎اساس قانون اساسی مشروطه، مراجع دارای مصونیت بودند. برای همین جامعه مدرسین بلافاصله با توجه به صلاحیت وی، در اطلاعیه‌ای اعلام کردند که امام خمینی جزو مراجع تقلید هستند و با این‎کار دست ساواک را برای هر‎گونه تعرض به جان امام بستند."

این مسئله بلافاصله با واکنش مهدی کروبی روبرو گردید که طی نامه ای به حمید انصاری، مدیر موسسه تنظیم و نشر آثار آیت الله خمینی، گفته های یزدی را "جفایی آشکار نسبت به امام و جایگاه مرجعیت و علمی ایشان" خوانده و از موسسه خواسته بود "با در نظر گرفتن خسارت های احتمالی آن و برای تنویر افکار عمومی و ممانعت از تحریف تاریخی در این زمینه رسما به آن پاسخ دهد."

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حمید انصاری در مصاحبه با آن سایت، ضمن بیان اینکه "عنوان مرجعیت امام مربوط به هیچ گروه و دسته ای نبوده است، نه جامعه مدرسین و نه مراجع وقت قم (آنگونه که برخی ادعا کرده اند) و نه نویسنده کتاب خاطرات – آنگونه که انحصارا خود را بانی مرجعیت امام معرفی کرده است – و نه هیچ سازمان و تشکل دیگری عنوان مرجعیت را به امام اعطا نکرده است.

انصاری در مورد ادعای محمد یزدی که "بازتاب زیادی در سایتها و رسانه ها داشته است" گفت: "واقعا جای تاسف دارد که چرا برای اثبات خدمات یک تشکل حوزوی، در باره مرجعیت امام اظهار نظری کاملا خلاف واقع می شود. خوشبختانه در این زمینه اسناد و مدارک به حد کفایت منتشر شده و حافظه تاریخی مقلدین پرشمار امام و متدینین جامعه ایران – بدون واسطه در نقل- گواه است و بسیاری از شاهدان موضوع و مروجان مرجعیت امام در آن سالها هنوز زنده هستند و خاطراتشان نیز در موسسه ثبت و ضبط است و یا منتشر شده است. به استناد اسناد منتشر شده و مدارک فراوانی که در اختیار داریم اینکه گفته شده : «امام خمینی در سال 42 عنوان مرجعیت نداشت» و یا اینکه ادعا شده که این عنوان را جامعه مدرسین در بیانیه ای که پس از دستگیری امام در سال 42 نوشته اند مطرح کرده است تا از اعدام امام توسط رژیم شاه جلوگیری کنند هر دو ادعا خلاف واقع و خلاف بدیهیات تاریخ نهضت امام است..."

وی ادامه داد "یاد آور می شوم که صدور اجازات شرعیه برای تعیین وکلای شرعی در اخذ وجوهات و امور حسبیه از جمله اموری است که پس از استقرار مرجعیت دینی و وجود مقلدین فراوان موضوعیت می یابد، تنها در صحیفه امام بالغ بر 30 اجازه نامه شرعی برای وکلای امام در سال 1340 منتشر شده است که خود سندی است بارز بر نادرستی ادعایی که اشاره کردید.

اسناد بی شمار همه گواه بر این حقیقت است که عنوان مرجعیت امام مربوط به هیچ گروه و دسته ای نبوده است، نه جامعه مدرسین و نه مراجع وقت قم (آنگونه که برخی ادعا کرده اند) و نه نویسنده کتاب خاطرات – آنگونه که انحصارا خود را بانی مرجعیت امام معرفی کرده است – و نه هیچ سازمان و تشکل دیگری عنوان مرجعیت را به امام اعطا نکرده است. زمینه مرجعیت امام خمینی در بستری کاملا طبیعی که خصیصیه تاریخ مرجعیت دینی شیعه می باشد، چندین سال قبل از واقعه 15 خرداد سال 42 پدید آمد و امام بعنوان مرجعی نامدار و با مقلدینی فراوان در اقصی نقاط ایران بخصوص در بین اقشار دانشگاهی و فرهنگی جامعه و اصناف و بازاریان و حوزه های علمیه دست به قیام زد...
بنا بر این، اینکه فردی خاص و یا تشکل و جمعیتی خاص مدعی اعطای عنوان مرجعیت به امام خمینی شود و یا اینکه تاریخ مطرح شدن مرجعیت امام به بعد از حوادث سال 42 عنوان شود، هر دو ادعا آشکارا خلاف واقعیت است."

انصاری همچنین در مورد بحث های اخیرا مطروحه در مورد نامه ششم فروردین ۶۸ آیت الله خمینی پیرامون خلع آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری – که احمد منتظری تحریر آنرا طبق "دست خط"، به مرحوم احمد خمینی نسبت داده بود- گفت "موسسه درباره اصالت این نامه قبلا با شفافیت اعلان نظر کرده مبنی بر اینکه نامه امام خطاب به قائم مقام رهبری (وقت) ، قطعی الصدور از سوی شخص حضرت امام و غیر قابل خدشه است ...
در این مجال فقط به این نکته اشاره می کنم که آنهاکه این ادعا را مطرح کرده اند توجه به این نکته نداشته اند که گیرنده این نامه در پاسخ یک روز بعد خویش خطاب به امام نوشته است :
...پس از سلام ، مرقومه شریفه واصل شد ضمن تشکر از ارشادات و ...
متعاقب وصول این پاسخنامه ، نامه دوم امام به تاریخ هشتم فروردین نوشته و برای ایشان ارسال گردیده است .
آیا تشکیک کنندگان در اصالت نامه اول، اصالت پاسخ آن و نامه بعدی را نیز منکر می شوند ؟!..."

وی خاطرنشان کرد "یادآور می شوم که نامه معروف امام را محمدعلی انصاری، اخوی اینجانب و بنده در روز ششم به قم بردیم و تحویل قائم مقام رهبری گردید. ناگفته هایی از این ماموریت و مسائل پس از تحویل نامه دارم که بیان آن فعلا در فرصت این مقال نمی گنجد..."

0 comments:

ارسال یک نظر