جمع بندی نظرات گروه‌های مرجع راجع به بیانهٔ موسوی--موسوی، موسوی، تو افتخار مایی


 

دهه محرم شاید سخت ترین ایام میرحسین در دوران حیات جنبش سبز بود. موج تخریبی شدیدی که با سناریوی پاره کردن عکس توسط خود حکومت شکل گرفته بود با ورود به محرم با ترور آیت الله منتظری شکل بسیار خشنی بخود گرفته و به رهبران جنبش سبز این پیغام را داد که حکومت در رسیدن به مقاصدش تا چه حد جدی و مصمم است که حتی از بشهادت رسانیدن یک مرجع تقلید نیز ابائی ندارد و همچنین ابزار و راههایی را دارد که می تواند بدون گذاشتن رد پا و تحمل هزینه زیاد، با بهره گیری از تکنولوژی وارداتی و استفاده از سم کشنده مخالفینش را از میان بردارد.
عکس العمل مردم و حضور میلیونی در مراسم تشییع آیت الله منتظری در پیش بینی های حکومت نیامده بود و لذا با احساس خطر بیشتری طرح فتنه آمیز خود را دنبال کردند. در روز تاسوعا انبوهی از پیغامها بصورت حضوری یا تلفنی برای میرحسین و خاتمی و کروبی ارسال شد که در همه آنها بشدت بر خطرناک بودن اوضاع و ناتوانی رهبر برای آرام کردن جناح تندروی حکومت تأکید شده بود. تلاش بر این بود که به رهبران جنبش سبز اطلاع داده شود که سپاه و بخشی از روحانیت و دستگاههای امنیتی، بسیار عصبی شده اند و امکان مهار آنها وجود ندارد و تنها هدف آنها نیز نابودی رهبران جنبش سبز است و نه دستگیری و محاکمه آنها، رهبر هم همه تلاشش را کرده ولی تأمین امنیت جانی ایشان وجود نداشته و امکان بروز هر اتفاقی وجود دارد.
عصر تاسوعا در محافل حکومتی خبر ورود مجتبی به صحنه با اختیارات تام منتشر شد و از قول او گفته شد که وی چشم فتنه را بسرعت و قاطعیت کور خواهد کرد. اگر میرحسین و خاتمی و کروبی رسماً توبه و عذرخواهی نکنند، زنده نخواهند ماند.
شام تاسوعا حمله وحشیانه به حسینیه جماران، اولین ضرب شصت و اعلام حضور مجتبی در قالب یک شعبان بی مخ معمم بود. روز عاشورا سید علی موسوی که سالها در جبهه در دفاع از میهن جنگیده و برادرش نیز در جبهه بشهادت رسیده بود و یکی از عزیزترین افراد برای میرحسین بود ترور شد. باز هم مسئولان امنیتی و شخصیتهای دلسوز نظام هجمه روانی سنگینی را بویژه بر علیه میرحسین باجرا گذاشته و به او پیغام دادند که تا دیر نشده یک بیانیه توبه و عذرخواهی بدهید، مجتبی فرق می کند و حرف حساب سرش نمی شود و هر بلایی را ممکن است سر شما و خانواده اتان بیاورد.
آخرین پیام به میرحسین این بود که چنانچه تا روز چهارشنبه و قبل از راهپیمائی ساعت 3 بعداز ظهر توبه نامه ندهد آفتاب صبح پنجشنبه را نخواهد دید.*
و سرانجام میرحسین توبه نامه خود را روز جمعه یازدهم دیماه منتشر کرد تا بعنوان یک برگ زرین در تاریخ ایران بدرخشد. میرحسین در توبه نامه اش، از ترس در برابر ظالم، از سر فرود آوردن در برابر دیکتاتور، از پشت کردن به خواسته های مردم، از خسته شدن از مبارزه در راه آزادیخواهی، از تسلیم شدن در برابر تهدید و ترور، از نادیده گرفتن خون پاک شهداء، از فراموش کردن اسیران در بند جنبش سبز و از سازش با حکومت استبداد و تنها گذاشتن مردم توبه کرد.
بیانیه شماره 17 میرحسین یک سند افتخار و یک مانیفست آزادیخواهی است. جملاتی که یاد گاندی و ماندلا را در ذهن تداعی می کند تا امثال فیدل کاسترو یا لنین را. بوی انسانیت و آزادیخواهی از تک تک کلمات وی بمشام می رسد. بیانیه ای که احساس افتخار به ایرانی بودن را در رگهای انسان جاری می کند.
میرحسین کلامش را با فرازی از زیارت عاشورا آغاز می نماید که خطاب به امام حسین می گوید «من در صلحم با آنانی که با شما در صلح بودند و می جنگم با کسانی که با شما جنگیدند و ایکاش همراه شما بودم و به فیض شهادت می رسیدم.» و با این مَطلع، قاطعانه به حکومت اعلام می نماید که حتی از بذل جانش در این راه دریغی ندارد.
اهمیت امام حسین و روز عاشورا در این است که امام حسین نه فقط برای مسلمانان و شیعیان، بلکه برای همه مبارزین راه آزادی یک الگوی برجسته است. حتی گلسرخی نیز در دفاعیات خود به این جمله از امام حسین تاکید نمود که «انما الحیات وعقیده و جهاد» زندگی چیزی جز عقیده و جهاد در راه آن نیست. امام حسین بدلیل آزادیخواهی و قیام بر علیه حاکم ظالم، ولو اینکه یزید خود را امیرالمؤمنین و خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین می دانست، مورد احترام همه آزادیخواهان است.
پس بی جهت نیست که میرحسین نیز بر این وجه از امام حسین تاکید نموده و در معرفی جنبش سبز بگوید: «ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می داند و یا همسانانی در خلقت.»
سپس میرحسین انگشت بر روی مهمترین ویژگی جنبش سبز که مدرن بودن و خودجوش بودن رهبری آن است گذاشته و می گوید: «برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب کروبی اطلاعیه دادند و نه جناب خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس، حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند، روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.»
میرحسین هوشیارانه سناریوی کارناول عاشورای 2 را نشانه گرفته و آنرا چنین پاسخ می دهد: «مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات، جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست.»
وی همچنین حکومت را بخاطر ادامه مسیر اشتباه سرکوب نکوهش می کند: «جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را اینبار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.»

در ادامه میرحسین بر توقف ناپذیر بودن جنبش سبز و مبارزه تا تحقق آرمانها تأکید نموده و اظهار می دارد: «گیرم که چند روز با دستگیریها، خشونت ها، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم نسبت به نظام را چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟»
تودهنی میرحسین به تهدیدات و لات بازی مجتبی نیز بسیار قابل تحسین است: «بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات بحق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.»
میرحسین عزیز نه تنها در برابر اینهمه تهدید و ارعاب به موضع تدافعی نیفتاده، بلکه همچون یک رهبر شایسته، موضع تهاجمی جنبش سبز در برابر استبداد را حفظ نموده و به حکومت نهیب می زند که: «گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خس و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی، مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست؟»
و در انتها میرحسین به همه واسطه ها و افراد برجسته نظام که در 10 روز اخیر او را برای نوعی سازش و توافق با رژیم تحت فشار گذاشته بودند پاسخ می دهد که: «کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود.» و به این ترتیب به همه مردم ایران این تعهد را می دهد که به هیچ دادوستد سیاسی یا توافق پشت پرده ای تن نداده و بر سر منافع ملی جنبش سبز مردم ایران معامله نخواهد کرد.
میرحسین با این بیانیه شجاعانه و خردمندانه اش قلوب میلیونها ایرانی را به تسخیر خود درآورده و خود را در سطح جهانی بعنوان یکی از رهبران استثنائی مطرح نموده است. درود بر این فرزند راستین آذربایجان و افتخار ایران.

حیدر بابا، چکدین منی گتیردین // یوردوموزا، یووامیزا یئتیردین
بیز بویوردا باغلیوخ // آذربایجان اوغلویوخ
یاشاسین آذربایجان // وار اولسون آذربایجان

0 comments:

ارسال یک نظر