هفت پرده: از جنگ ارشاد با خانه سینما تا موریانه در درخت هنر

سعید زندگانی
  جرس: دراولین پرده گزارشی می خوانیم از جنگ وزارت ارشاد برای بستن خانه سینما با این نهاد فرهنگی، جنگی که این روزها مغلوبه شده است؛ در پرده دوم به سراغ شکایت وزارت ارشاد از ناشران کتاب می رویم؛ در پرده سوم بازهم از «جدائی نادر ازسیمین» خبر می گیریم که این بار از سوی منتقدین آنلاین بهترین فیلم جهان شناخته شده است؛ در پرده چهارم سخنان حدادعادل را در توجیه سانسور کتاب در جمهوری اسلامی می خوانیم؛ در پرده پنجم پی گیر کار ارسلان کامکار در گزینش ارشاد می شویم که رئیس مرکز موسیقی گفته چون کامکار این موضوع را رسانه ای کرده، کاری برایش نمی شود انجام داد؛ در پرده ششم تصویری را که رئیس حوزه هنری از رهبر به دست می دهد، می بینیم: تجسم همه خوبی های بشری؛ و در آخرین پرده پای صحبت پیرترین مدرنیست هنرهای تجسمی کشورمان می نشینیم که معتقد است موریانه درخت هنر ایران را خورده است! 

 
جنگ مغلوبه ارشاد با خانه سینما


بالاخره اتفاقی که بسیاری از دوستداران سینمای ایران نگران آن بودند، افتاد و وزارت ارشاد دولت احمدی نژاد وارد یک جنگ آشکار و رودررو با «خانه سینما» شد؛ خانه ای با پنج هزار عضو که اکثریت اعضای آن، و بویژه نامدارانش، به جنبش اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری پیوستند ودولت برآمده از این انتخابات را غیر قانونی و تقلبی خواندند. آخرین خبر از این جنگ حاکی است که حالا این دولت است که خانه سینما را غیرقانونی می خواند ونامه انحلال آنرا با امضای وزیر ارشاد به این نهاد ارسال کرده و دوروز برای تعطیلی فعالیتهای آن مهلت داده است. در میانه این مهلت اما، محمد مهدی عسگر پور مدیر عامل خانه سینما می گوید چنین نامه ای وجاهت قانونی ندارد و تکلیف ماندن و رفتن این نهاد مردمی را باید دادگاهی معین کند که قرار است بیستم دیماه تشکیل شود!


در این حال، محمد حسینی وزير ارشاد گفته است که این وزارتخانه براساس وظايف قانوني و چارچوب اختيارات خود، اين اقدام را انجام داده است. حسینی که درحاشيه جلسه هیئت دولت، صبح چهارشنبه 14 دیماه با خبرنگاران رسانه ها سخن می گفت، افزود: "اساسنامه خانه سينما در شوراي فرهنگي عمومي كشور تصويب شده است ولي تصويب اين اساسنامه به عنوان مجوز براي فعاليت محسوب نمي‌شود. تشكل‌هاي مختلف فرهنگي، هنري، سينمايي بايد مجوز خود را براي فعاليت از وزارت ارشاد دريافت كنند و هيات نظارت بر مراكز فرهنگي در وزارت ارشاد در اين گونه مراكز نظارت دارد و اين مسائل را دنبال مي‌كند. اين صنف روال قانوني خود را طي نكرده و در طي دوران فعاليت نيز تخلفات عديده داشته است."


وزیر ارشاد حتی موضوع ارجاع دعوای معاونت سینمائی خود و خانه سینما به دادگاه را رد می کند و معتقد است نیازی به این دادگاه نیست. او در این مورد مدعی است: "در مورد بحث خانه سينما ‌دوستان قبلا فكر مي‌كردند كه بايد اين موضوع به دادگاه برود و بررسي شود تا اقدام در مورد آن صورت بگيرد، ولي بعد از بررسي‌ها مشخص شد كه تصميم‌گيري در مورد اين موضوع از اختيارات وزارت ارشاد است و وزارت ارشاد براساس اختيارات خود چنين تصميمي را گرفته است." حسینی در پاسخ به اين سوال كه مديرعامل خانه سينما اعلام كرده كه از اين امر تمكين نخواهد كرد، گفت: "اگر تمكين صورت نگيرد، اين امر نيز روال خود را طي مي‌كند و براساس ضوابط و مقررات اقدام مي‌شود."


وزارت ارشاد اسلامي در نامه‌اي كه صبح سه شنبه 13 دیماه با عنوان «دستور انحلال» به خانه سينما ابلاغ شد، نوشته است: "نظر به مجموع بررسي‌هاي معموله و مداقه در اسناد و مدارك مربوطه و امعان نظر در مراحل ايجاد تشكل موسوم به «خانه سينما» بدينوسيله اعلام مي‌دارد با توجه به عدم طي تشريفات قانوني مربوط به تاسيس موسسات فرهنگي و هنري و نيز اقدامات غير قانوني بعدي، اين تشكل و استمرار فعاليت‌هاي آن فاقد وجاهت قانوني است و مراتب جهت انحلال خانه سينما اعلام مي‌گردد. بديهي است هر اقدامي خلاف مفاد اين دستور و يا عدم توقف فعاليت ظرف 48 ساعت از تاريخ صدور، از مصاديق بارز ماده واحده قانون تعطيل موسسات و واحد‌هاي آموزشي و تحقيقاتي و فرهنگي كه بدون مجوز قانوني دائر شده و مي‌شوند (مصوب 7 دي ماه 72 مجلس شوراي اسلامي) بوده و موجب پيگرد قانوني است."


پس از دریافت این نامه، فرهاد توحيدي رئیس هیئت مدیره خانه سینما در نشستی که همراه همکارانش با خبرنگاران داشت، با بيان اينكه مي‌گويند ما به قدرت چسبيده‌ايم، گفت: "ما آمادگي داريم گفت‌وگويي كه منجر به نتيجه شود داشته باشيم و به درخواست يكي از اعضاي شوراي عالي سينما كه در خانه سينما حضور پيدا كرده بود، حتي اعلام كرديم حاضر به استعفا هستيم و در چارچوب اساسنامه آماده‌ايم مجمع عمومي برگزار كنيم و اعضاي فعلي هم ديگر كانديد نشوند. ايشان هم از آن استقبال كردند و گفتند ‌ديگر مشكلي وجود ندارد. البته ما اين كار را مشروط برآن كرديم كه معوقات خانه سينما داده شود و خودشان هم گفتند كه شكايت نيز پس گرفته مي‌شود. ضمن آنكه ما از شكايت استقبال كرده بوديم و بارها هم اعلام كرديم آماده دفاع از اساسنامه هستيم."


توحيدي مبناي شكايت وزارت ارشاد از خانه سينما را ايراد به اساسنامه اصلاح شده در سال 87 عنوان كرد و گفت: "ما دخلي در اين اساسنامه نداشتيم و اين توسط افراد گذشته اصلاح شده است. در اين اساسنامه قيد موافقت شوراي فرهنگ عمومي با تغييرات در اساسنامه و همچينين امضاي چك‌ها توسط مسؤولان وزارت ارشاد حذف شده كه اين به تاييد مجمع عمومي رسيده است. گاهي از منابعي پول‌هايي جذب خانه سينما مي‌شد و براي برداشت آنها بايد به دنبال وزارت ارشاد مي‌افتادند تا چك‌ها را امضا كنند كه اين مشكلاتي را براي هيات مديره‌هاي قبلي به وجود آورده بود كه اقدام به اصلاح آنها كردند. اما به طرق مختلف كوشش شد تا اداره خانه سينما را دچار مشكل كنند و پرده آخر شكايت قانوني بود كه البته ما از آن استقبال مي‌كنيم تا يك بار براي هميشه اين موضوع حل شود."


مهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما نیز در این نشست گفت: "براي ما جاي سوال دارد چرا تعبير‌ آقاي سلحشور درباره‌ي حضور فيلم در جشنواره فيلم فجر ( که گفته بود بردن فیلم به جشنواره فجر مانند بردن قرآن به کاباره است) دهن‌كجي به نظام نيست اما كار ما دهن كجي به نظام محسوب مي‌شود؟ تاريخ درباره اين موارد قضاوت خواهد كرد." مدير عامل خانه سينما ضمن اعلام این مطلب که نامه ارشاد وجاهت قانونی ندارد، درباره اينكه چه قدر امكان انحلال اين تشكل صنفي وجود دارد، گفت: "انحلال «خانه سينما» مانند هرموسسه كه داراي شماره ثبت شركت‌هاست فقط به دوصورت ممكن است، يا از طريق مجمع عمومي يا از طريق حكم قضايي. عده‌اي كه فكر مي‌كنند به راحتي مي‌توانند اين حكم قضايي را دريافت كنند، در نهايت چه به دست خواهند ‌آورند؟ برخي دوستان اگر توان اداره اصناف را دارند، بهتر است نگاهي به پنج يا شش فيلمي كه در اين دو سال با تسهيلات عمومي توليد كرده‌اند بيندازند، زيرا اين فيلم‌ها توان بازگشت سرمايه‌اي كه براي توليدشان صرف شده را هم ندارند."


عسگرپور ماندن یا انحلال «خانه سینما» را به دادگاه بیستم دیماه حواله می دهد؛ اما آیا چنین دادگاهی تشکیل خواهد شد یا باهمین «نامه انحلال» چرخ خانه سینما از حرکت باز خواهد ایستاد؟ روشن است که این حکومت ودولت سرسازگاری با نهادهای مردمی را ندارند؛ بخصوص نهادی با پنج هزار عضو مخالف! «خانه سینما» نهادی بود که در دوره اصلاحات پاگرفت و بالید؛ اما وقتی احمدی نژاد جای خاتمی را گرفت، وزارت ارشاد تحت امر او نیز با شیوه های مختلف از جمله قطع بودجه، به جنگ خانه سینما رفت؛ تا به امروز که این جنگ به جدی ترین مرحله خود وارد شده است و باید منتظر ماند و نتیجه آنرا در چند روز آینده دید!


ارشاد از ناشران هم شکایت کرده است!


وزارت ارشاد نه تنها با سینماگران سر جنگ دارد، بلکه به شکایت از ناشران کتاب نیز همت می گمارد، اما فعلا دوست ندارد در مورد آن صحبت کند! چنانکه «بهمن دری» معاون فرهنگی وزیر ارشاد، هنگامی که پس از مراسم اختتامیه هجدهمین جایزه کتاب فصل با این پرسش خبرنگار مهر مواجه شد که "مقام مسئول وزارت ارشاد که گفته شده از دو ناشر تهرانی به دلیل نشر اکاذیب شکایت کرده، کیست؟"، از پاسخ دادن به آن سر باز زد و تنها گفت: "من الان به شما یک توصیه می‌کنم بروید با برگزیدگان جایزه (کتاب فصل) صحبت کنید"!


معاون فرهنگی وزیر ارشاد، چند بار این جمله را تکرار کرد و در پاسخ به اصرار خبرنگار برای شفاف سازی درباره این موضوع و اینکه «مگر وزارت ارشاد معاونت حقوقی ندارد که ادعای شکایت این وزارتخانه از دو ناشر، از قول «یک مقام مسئول» - که نامش هم اعلام نمی‌شود - مطرح شده است؟» تنها به ذکر کلمه «احتمالاً» اکتفا کرد. شکایت ارشاد از ناشران پس از آن صورت گرفت که در نشست کتابفروشان و ناشران خیابان کریمخان زند تهران، یکی از آنان در تشریح وضعیت بد نشر کتاب، گفته بود که در سال گذشته یکصد کتابفروشی در تهران تعطیل شده اند.


به نوشته مهر، جمله "صد کتابفروشی در یک سال گذشته در تهران تعطیل شده‌اند" را یکی از این دو ناشر به کار برده و حال آنکه شخصی که از وی به عنوان «مقام مسئول در وزارت ارشاد» یاد شده، از شکایت این وزارتخانه از «دو ناشر» به مراجع قضایی به علت آنچه «نشر اکاذیب و انتشار خبر دروغین» خبر داده است! همچنین این مدعی در حالی بیان می‌شود که فردی که موضوع تعطیلی این کتابفروشیها را مطرح کرده، نکته‌ای دال بر اینکه مقصر اصلی در این میان وزارت ارشاد بوده، ذکر نکرده است. حتی اگر نشر اکاذیبی هم در مورد وزارت ارشاد صورت گرفته باشد، طبیعتاً این «معاونت حقوقی و امور مجلس» وزارتخانه یادشده است که باید پیگیری کند و اگر نیاز به شکایتی باشد، راساً و به طور شفاف به موضوع ورود پیدا کند. به نظر می‌رسد این نوع خبررسانی ناصحیح و انعکاس چنین مدعایی که حتی معاون امور فرهنگی این وزارتخانه حاضر به توضیح درباره آن نیست، بر ابهام موضوع می‌افزاید و جایگاه معاونت حقوقی وزارت ارشاد را هم متزلزل می‌کند.


جدائی نادر از سیمین، بهترین فیلم 2011


انجمن جهانی منتقدین فیلم آنلاین فيلم «جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادی را به عنوان بهترين فيلم غيرانگليسي زبان سينماي جهان در سال 2011 انتخاب کرد. «جدايي نادر از سيمين» كه اين روزها با درخشش در فصل جوايز سينمايي هاليوود، انتظارها را براي موفقيت در جوايز اسكار ‌بالا برده است، نامزد جايزه بهترين فيلم خارجي جوايز معتبر «کلدن کلاب» هم هست؛ ضمن اینکه نشريه «هاليوود ريپورتر» در شماره ويژه جوايز خود در ماه دسامبر به بهانه اكران «جدايي نادر از سيمين» در آمريكا گزارشی منتشر کرده و نوشته است: "درام «جدايي نادر از سيمين» در هشتادوچهارمين دوره جوايز اسكار در بخش‌هاي بهترين فيلمنامه، كارگرداني و فيلم خارجي‌زبان يك رقيب است. این فیلم که به‌عنوان اولين فيلم ايراني برنده جايزه خرس طلايي جشنواره برلین و اولين فيلم ايراني كه نامزد جايزه گلدن‌گلوب شده، بيشترين بخت را براي نامزدي اسكار دارد."


فیلم «جدائی نادر از سیمین» از سی دسامبر در سینماهای آمریکا روی پرده رفته و روزنامه معروف «وال‌استريت ژورنال» نیز که آنرا بهترین فیلم جهان در سال گذشته انتخاب کرده بود، این فیلم را پل ارتباطي میان مردم ايران و آمريكا دانسته و در مورد آن نوشته است: "در جهان چه بر سر هاليوود دارد مي‌آيد كه بهترين فيلمي كه امسال در سينماهاي آمريكا اكران شده، از ايران است؟ با اين همه بودجه‌اي كه در هاليوود جاري است چرا نبايد فيلمي از اين بهتر براي اكران وجود داشته باشد؟ فيلم كم هزينه «جدايي نادر از سيمين» درصدر فهرست فيلم‌هاي منتخب برخي از منتقدان سينمايي جهان از جمله «جو مورگنسترن» قرار گرفته است. اين فيلم با آنكه در آمريكا به زبان فارسي و با زير نويس انگليسي به نمايش درآمده، ولي اگر شما يك انگليسي زبان باشيد، بايد بدانيد كه از همان لحظات نخست تماشاي اين فيلم، مانع زبان از بين مي‌رود و با شخصيت‌هاي فيلم آنچنان ارتباطي برقرار مي‌كنيد كه كم‌كم اين احساس در شما به وجود مي‌آيد كه متوجه آنچه كه مي‌گويند مي‌شويد و ديگر حتي نيازي به خواندن زير‌نويس فيلم هم نداريد. اگرچه هاليوود همواره فيلم‌هايي مي‌سازد كه به ما اين فكر را القا مي‌كند كه ما و آنها جدا از هم و كاملا متفاوت از يكديگريم، اما اين فيلم نشان مي‌دهد كه مردم ما چقدر شبيه هم هستند"!


در این گزارش آمده است: "شايد زمان آن فرا رسيده باشد كه هاليوود ياد بگيرد كه لزوما بودجه‌هاي عظيم و كلان، كيفيت را نيز به همراه نخواهد داشت. نكته قابل توجهي كه درباره فيلم خارجي زبان «جدايي نادر از سيمين» وجود دارد اين است‌ كه چگونه اين فيلم با وجود خارجی بودن، غریبه به نظر نمی رسد! گذشته از همه مسايل سينمايي، اين فيلم توانسته مرزهاي فرهنگي بین کشورها را هم از میان بردارد. به این ترتیب این سوال به ذهن می رسد پس چرا آنها (ایرانی ها) از ما متنفرند؟ البته شايد اين سوال در واقع به اين دليل در ذهن نقش ببندد كه دولت ايران به دليل مشاجراتي كه با كشورهاي غربي برسربرنامه‌ هسته‌ايش دارد، از سوي غرب و بر اساس معيارهاي غربي طي ماه‌هاي اخير نامتعارف و عجيب جلوه می کند. اما اين فيلم كه صراحتا سياسي نيست، نشان مي‌دهد كه آنها تا چه اندازه شبيه به ما هستند و جدايي ميان مردم آمريكا و شهروندان ايراني شباهتی به مسئله خليج‌فارس ندارد"!


حداد عادل و تهمت دروغ گوئی به نویسندگان!


چند سال پیش و در آخرین ماههای ریاست جمهوری خاتمی، هنگامی که غلامعلی حدادعادل هنوز این چنین «غلام» رهبر «علی» نشده بود، در مراسم رونمائی از یک کتاب، مجری اهل فضل مراسم آرزو کرد که کاش دکتر حداد عادل «فیلسوف و ادیب و استاد دانشگاه» وارد جرگه سیاست نمی شد و همچنان در میان اهل کتاب و درس باقی می ماند که جای او اینجاست! حالا کجاست آن گوینده تا بخواند که آن فیلسوف می گوید: "با توجه به معیارهای ممیزی کتاب در ایران، اگر کسی بگوید که من کتابی نوشته‌ام و در آن از دولت و دیگر قوای جمهوری اسلامی انتقاد کرده‌ام و به همین دلیل کتابم توقیف شده دروغ می‌گوید"!


دکتر حداد عادل که ریاست فرهنگستان زبان وادب فارسی را هم در جمهوری اسلامی بر عهده دارد، در سخنانی که بوسیله خبرگزاری فارس منتشر شده، بدون اشاره به صدها کتاب ممیزی شده از سوی اداره کتاب وزارت ارشاد که منجر به سانسور شدید یا عدم انتشار آنها شده، می گوید: "امروز در روزنامه‌ها و مجلات انتقادات بعضاً تندی منتشر می‌شود و دلیلی ندارد که ما جلوی انتقادها را بگیریم. اگر از هر ده انتقاد یک انتقاد نیز درست باشد ما سود کرده‌ایم، بنابراین امروز باب انتقاد در کشور ما باز است. آنچه جمهوری اسلامی می‌خواهد این است که نویسندگان به مقدسات مردم اهانت نکند. هر کشوری برای خود مقدساتی دارد که این امور مقدس در هر کشوری تفاوت دارد، ملاک این است که حرمت‌ها و قداست‌ها را حفظ کنیم. ما همان‌طور که امروز مکاتب غربی را به عنوان منابع اصلی در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنیم، از نقد اندیشه و مبانی فکری غیراسلامی استقبال می‌کنیم و معتقدیم در کتاب نباید به مقدسات اهانت شود."


رئیس فراکسیون اصولگرایان در مجلس شورای اسلامی، همچنین به دهها کتابی که مجوز اتشار نگرفته اند، تهمت غیر اخلاقی بودن می زند و می گوید: "از دیگر خطوط قرمز نظام رواج بی‌بند و باری اخلاقی است و بسیاری از کسانی که امروز از شیوه ممیزی کتاب انتقاد می‌کنند، در کتاب‌هایشان دچار مشکل اخلاقی هستند و حریم عفت عمومی و مفاهیم بالای انسانی را نقض می‌کنند. اگر دنیای غرب از این ارزش‌ها فاصله گرفته دلیل نمی‌شود که ما نیز از این ارزش‌ها فاصله بگیریم. این نشانه استقلال ماست که بر عقاید خود پافشاری می‌کنیم. اگر نمی‌خواهیم به دوران قبل از انقلاب برگردیم، باید در حفظ این استقلال کوشا باشیم. امروز باید دانشگاهیان علاوه‌بر ترجمه کتاب‌های فرهنگی که مفید و لازم است به تألیف کتاب نیز همت گمارند و نباید جرئت و همت تألیف از استادان گرفته شود. امروز که ما به تولید علم دست یافته‌ایم باید با تألیف کتاب این تولید علم را به جامعه خود و جهانیان معرفی کنیم"!


موضوع را رسانه ای نکنید!


یکی از نامدارترین و کهنه کارترین موسیقی دانان ایران را رد صلاحیت کرده و از ارکستر سمفونیک تهران کنار گذاشته اند و در مقابل مدیر مرکز موسیقی دروزارت ارشاد می گوید تا زمانی می تواند برای حل و فصل چنین مسائلی پادرمیانی کند که آن مسئله رسانه ای نشده باشد! ارسلان كامكار پس از 29 سال كار در اركستر سمفونيك تهران‏ نتوانسته از صافی «گزینش» در وزارت ارشاد رد شود و هنگامی که این موضوع را با رسانه ها در میان گذاشته، محمدميرزماني مدير مركز موسيقي ارشاد ضمن اعتراض به او که "آقای کامکار نباید این مسئله را رسانه ای می کرد"، گفته است: "تا زماني كه يك مسئله رسانه‌اي نشده باشد ما از هنرمند حمايت مي‌كنيم! الان هم معتقديم با تفاهم اين مشكل حل مي‌شود و مركز موسيقي هم تلاش خود را براي رفع مشكل خواهد كرد."


ميرزماني‏ در گفت و گو با خبرگزاری «ایلنا» افزوده است: "آقاي ارسلان كامكار نيروي رسمي دائم اركستر سمفونيك تهران نبوده بلكه نيروي رسمي آزمايشي بوده است. براي تبديل شدن قرارداد رسمي آزمايشي به رسمي دائم، بايد يكسري مراحل مختلف نظير شركت درجلسات گزينش انجام شود كه آقاي كامكار در اين جلسات رد شدند." مدير مركز موسيقي ارشاد در پاسخ به اين پرسش كه چه اقدامي براي حمايت از مايستر اركستر سمفونيك تهران شده است‏، گفت: "متاسفانه نبايد آقاي كامكار اين مسئله را رسانه‌اي مي‌كرد؛ چراكه بررسي اين موضوع نياز به آرامش دارد"!


ارسلان کامکارسولیست ویولن و مایستر ارکسترسمفونیک تهران، در گروه کامکارها نیز آهنگساز، خواننده و نوازنده ارشد بربت است. او در خانواده ای اهل سنت در سنندج به دنیا آمده و احتمال می رود همین مسئله یکی از دلایل رد او از سوی شورای گزینش بوده باشد. خود او در مورد رد شدن در آزمون گزینش وزارت ارشاد به «ایلنا» گفته بود: "من از زمان انقلاب تاكنون در اركستر سمفونيك تهران فعاليت مي‌كردم و قرارداد مكتوب و رسمي دارم. امسال بايد بازنشست مي‌شدم اما بعداز بیست ونه سال فعاليت رسمي از من خواستند كه با گذر ازگزينش وزارت ارشاد دوباره مرحله پذيرش را سپري كنم و درنهايت من را رد كردند"! وی با اشاره به اينكه از شوراي اركستر سمفونيك درجه هنري هم گرفته است، خاطرنشان كرد: "اين درجه به منظور افرايش حقوق من بوده اما هنوز وزارت ارشاد اين درجه را نيز تاييد نكرده است."


رئیس حوزه هنری همه خوبی های بشر را در رهبری می بیند!


گوئی مسئولین کشوری و لشکری جمهوری اسلامی، برای تعریف و تمجید از رهبربا یکدیگر مسابقه گذاشته اند. آخرین اینها محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری کشور است که اعتقاد دارد "مقام معظم رهبری همه خوبی های بشر را در خود جمع دارد"! او این کشف جدید را در همایش "تبیین ویژگی های فرهنگی/ هنری مقام معظم رهبری" در یزد ارائه داد. دراین همایش کتاب «قایق راندن به اقیانوس» که شرح مسافرت آیت اله خامنه ای به استان یزد است نیز رونمائی شد که رئیس حوزه هنری هنگام رونمائی از آن، با اشاره به استقبال مردم از سفر چهارسال پیش رهبر به یزد، آن را در دنیا بی نظیر خواند که طی آن "مردم دنیا عشق ورزی ها و جلوه های زیبای بین امت و امام را دیدند"!


رئیس حوزه هنری در سخنان خود، خواسته یا ناخواسته، رهبر جمهوری اسلامی را با سلطان محمود غزنوی مقایسه می کند و می گوید: "گاهی کسانی که ما را از پرداختن به سفرهای رهبر انقلاب منع می کنند؛ فراموش کرده اند در این مملکت بزرگانی بوده اند که از سفرهای پوچ و بی ارزش سلطان محمود غزنوی کارهای درخشانی بوجود آورده اند که امروز مایه مباهات روشنفکران است. اگر همچنین بزرگانی امروز بودند با فرزانگانی مانند رهبر انقلاب چه کار می کردند؟ آرزوی انسان های متفکر در طول تاریخ اینگونه بوده تا فرزانگان بر جامعه حکومت کنند؛ امروز کسی -یا کسانی- در قالب ولایت فقیه در کشور ما حکومت می کنند که علاوه بر فرزانگی، پارسایی هم دارند، مویّد به تاییدات الهی هستند و همه خوبی هایی که بشر دارد را دارند"!


مومنی می افزاید: "رهبر انقلاب در مورد امام راحل توصیفی دارند و آن اینکه امام واجد فضائل والای انسانی بود و خود ایشان هم همینگونه هستند. کسانی که با زندگی ایشان آشنا هستند، می دانند این انسان بزرگوار واجد تمام ارزش هاست. یکی از ویژگی های برجسته رهبر انقلاب ظریف اندیشی ایشان است. ما هنر بعد انقلاب را مدیون ایشان می دانیم. البته زمینه را حضرت امام فراهم کردند. ما 200 سالی از هنر محروم بودیم و حضرت امام در اولین سخنرانی خود، تاکید کردند ما با سینما مشکل نداریم بلکه با محتوای نامناسب که مروج فساد باشد، مخالف هستیم. ایشان هم معتقدند هنر از جنس آسمان است و می فرمایند من از اساس به هنر معتقدم، عده ای هنر را تشریفاتی می دانند ولی من برای هنر نقش اساسی و جدی قائلم."


وزیری مقدم: موریانه، درخت هنر ایران را خورده است


پیرترین مدرنیست هنرهای تجسمی در ایران معتقد است که جامعه هنر ما رو به انحطاط می‌رود. به باور محسن وزیری مقدم، نقاش و مجسمه ساز پیش کسوت، هنر این روزهای ایران مانند درختی است که داخلش را موریانه خورده است و تا ریشه‌های آن را بازسازی و جوانترها را درست تربیت نکنند، به حیات این درخت نمی‌توان امید داشت. او در گفتگو با خبرگزاری «مهر» در مورد آثارش که به شهرداری تهران اهدا کرده و گم شده و بعد از پیدا شدن پاره شده بود، گفت: "پانزده سال پیش، با حسن نیت و با هدف دیده شدن کارهایم توسط مردم 750 اثر خودم را به شهرداری تهران دادم و شهردار آن موقع قول داد موزه‌ای به نام من بسازند و کارهایم در انجا نگهداری شود. ‌مدیران شهرداری آن زمان با سلام و صلوات و کلی تشکر از من به خاطر اهدای آثارم به مردم کارهای من را به موزه دکتر سندوزی بردند و قرار شد به خاطر این کار من مغازه‌ای در میرداماد و نیز تکه‌ای زمین در اطراف تهران به من اهدا شود."


وی ادامه داد: "تمام این صحبت‌ها مستند شد ولی در روزی که قرار بود مامور شهرداری بیاید و زمین و مغازه را به نام من بزند، نیامد و بعدها به من گفتند که تو قاعده بازی را بلد نبودی و باید کمی با مامور شهرداری بیشتر راه می آمدی. به هرحال با تغییر شهردار تمام دستورات او نیز ملغی شد. یکی دو ماه پس از این جریانات به ایتالیا رفتم و بعدها به من گفتند که بروم و کارهایم را بگیرم ولی چون تا سال‌ها به ایران نیامدم کارهایم را به انباری در فرهنگسرای خاوران فرستاده بودند و مانند چغندر در انباری روی هم تلمبار کرده بودند. در آن زمان حدود 160 اثر من نبود و از هرکسی که سراغشان را می‌گرفتم جواب سربالا می‌داد ولی با رسانه‌ای شدن این جریان در آن زمان شهرداری تهران کارهای من را که قبلا می‌گفتند نمی دانیم کجاست، به من عودت داد."


وزیری مقدم با گلایه از پاره شدن برخی آثار و نیز چهل بسته خالی که به او تحویل داده شده بود، افزود: "از میان آثاری هم که به من دادند حدود چهل مقوای خالی به من دادند و احتمالا اگر بازهم چشم داشتم و می‌توانستم به دنبال آنها بروم (وزیری مقدم بخش عمده بینایی خود را از دست داده است) آنها را در انبار توسعه فضاهای فرهنگی ارشاد یا شهرداری تهران پیدا می کردم. من به نا‌بسامانی دچار شده‌ام. همیشه به این فکر می‌کنم که چرا باید در ازاء هدیه‌ای که دادم نابینا بشوم و دیگر نتوانم کتاب بخوانم؟ جامعه هنر ما رو به انحطاطا می‌رود. هنر این روزهای ایران مانند درختی است که داخلش را موریانه خورده است و تا ریشه‌های آن را بازسازی و جوانترها را درست تربیت نکنند، به حیات این درخت نمی‌توان امید داشت. برای همین است که دراین سالها چندان رغبتی برای برگزاری نمایشگاه ندارم."


این استاد هنرهای تجسمی اضافه کرد: "من قول می دهم بالاترین رده مدیریتی در هنر هم نمی داند که آبستره چیست و مثلا چند خط نمی تواند درباره کوبیسم حرف بزند. چرا فکر می کنید اینکه می گویند هم اکنون شش هزار نقاش یا مثلا شصت هزار نقاش وجود دارد به تنهایی اتفاق خوبی است ؟ الان دررم که مرکز هنر است بیش از ۵۰۰ نقاش دیده نمی شود. ما در تعداد گالری ها هم همین مساله را داریم. انگار همه چیز فدای کمیت شده است. آخرین نمایشگاهم هم برای من نتیجه‌ خاصی نداشت. توجه کرده‌ام که مردم برای رفع بیکاری خود جمعه‌ها به نمایشگاه می‌روند و گرنه هیچ کس قدرت خرید ندارد و نمی تواند کار هنری بخرد"!


محسن وزیری مقدم که 88 سال دارد، از بنیانگذاران نقاشی مدرن در ایران و بنیانگذار نقاشی شنی در دنیا است. او در سال 2005 به عنوان چهره سال هنر ایتالیا شناخته شد. هنگامی که کرباسچی و سپس ملک مدنی شهردار تهران بودند، قرار شد که برای برخی از هنرمندان برجسته از جمله وزیری مقدم، موزه هائی بنام با آثارشان دایر شود که با آمدن محمود احمدی نژاد به شهرداری این پروژه متوقف شد و در این میان تعداد زیادی از آثار او گم شد یا از بین رفت که نقاش گفته است همه را در کتابی که به زودی منتشر خواهد شد، شرح داده است.

0 comments:

ارسال یک نظر