هفت پرده: از مناظره در “هفت” تا حضور درموزه متروپولیتن!

سعید زندگانی
جرس: دراولین پرده این "هفت پرده" به برنامه "هفت" تلویزیون سر می زنیم که حرفهای معاون سینمائی وزیر ارشاد درآن موجب شد سینماگران معتبر کشورمان او را به مناظره ای رودررو دعوت کنند؛ در پرده دوم به شیراز می رویم تا حرفهای احمدی نژاد را این بار در نقش یک "حافظ شناس" بشنویم؛ در پرده سوم فیلمبرداری را به خانه ابدی مشایعت می کنیم که به گفته رئیس هیئت مدیره خانه سینما از خستگی ناگهان مرد؛ در پرده چهارم از زبان فریدون جنیدی می شنویم که خواندن شاهنامه دوای دردهای ایرانیان است؛ پرده پنجم به حرفهای داستان نویسی می پردازکه با "خشاب خالی" نتوانست به جنگ سانسورچی های اداره کتاب برود؛ در پرنده ششم بازگشت استادعلی نصیریان را به صحنه تئاتر خوش آمد می گوئیم و در پرده آخر به موزه متروپولیتن نیویورک می رویم که آثار محمد احصائی و پرویز تناولی زینت بخش گالری هنرهای اسلامی آن در مراسم افتتاح خواهد بود!

  

آمادگی سینماگران برای مناظره با معاونت سینمائی در "هفت"
شورای عالی تهیه‌کنندگان سینمای ایران از پیشنهاد معاونت سینمایی وزارت ارشاد در برنامه تلویزیونی "هفت" برای گفت وگوی زنده تلویزیونی با سینماگران استقبال کرد. این تصمیم در آخرین نشست این شورا که با حضــور نمایندگان انجمن تهیه ‌کنندگان مستقل، مجمع فیلمسازان و کانون تهیه‌کنندگان تشکیل شده بود، گرفته شد؛ در حالیکه معاون وزیر ارشاد حضورش را دراین نشست رودررو با عبارت "اگر به نفع سینمای ایران باشد" زیر سوال برده است. جواد شمقدري درباره حضور دوباره‌اش در برنامه «هفت» و مناظره با سينماگران به خبرگزاری "ایسنا"گفته است: "اگر اين موضوع به نفع سينماي ايران باشد، مشكلي با آن ندارم و حضور دوباره ام در این برنامه به تصمیم دست اندرکاران آن بر می گردد!

در آخرین برنامه تلویزیونی "هفت" که به بررسی مسائل سینمای ایران می پردازد، معاون سینمائی وزیر ارشاد بیش از دوساعت در مورد تشکیل "سازمان سینمائی" که جای این معاونت را خواهد گرفت صحبت کرد و گفت که "رهبر معظم انقلاب چیستی و چرائی وجود این سازمان را در بیانات خود روشن کرده اند که باید در برابر جبهه دشمن، آرایشی مستحکم داشته باشیم"! وی گفت که برای انجام چگونگی رسیدن به این هدف، سازمان سینمائی با سه معاونت و پانزده مدیر کل تشکیل خواهد شد تا همه امور سینما را تحت پوشش داشته باشد و به "وحدت اجرائی" برسد.

در همین برنامه کلیپ هائی پخش شد که برخی از سینماگران عملکرد معاونت سینمائی را زیر سوال بردند. از جمله فرشته طائب پور تهیه کننده که ضمن اعلام این مطلب که معاونت سینمائی گوشی برای شنیدن نقطه نظرات اهالی سینما ندارد، گفت که خوب بود بجای آنکه شمقدری در برنامه بنشیند و متکلم وحده باشد، این برنامه با حضور تعدادی از اهالی سینما برگزار می شد. همایون اسعدیان کارگردان وتهیه کننده سینما نیز اعلام کرد که معاونت سینمائی به یک "جنگ فرسایشی" علیه سینماگران و نهادهای صنفی آنان برخاسته است که نتیجه آن بحرانی جدی برای سینمای ایران است.


شمقدری در پاسخ ضمن رد وجود بحران در سینمای ایران، با خشمی آشکارسینماگران معترض را به رانت خواری در دولت اصلاحات و عضویت آنان در یک "قبیله" سینمائی متهم کرد و گفت که اگر این نشست به سود سینمای ایران باشد، حاضر به حضور در برنامه ای زنده و رودررو با سینماگران است. در پایان این برنامه، شورای عالی تهیه کنندگان از طریق تماس تلفنی از وی خواست که موارد روشن رانت خواری مورد ادعای خود را بیان کند که او ازاین کار سرباز زد. به این ترتیب بعید به نظر می رسد که معاون سینمائی وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد که نامزد اصلی ریاست بر "سازمان سینمائی" نیز هست، تن به یک منظره تلویزیونی زنده با سینماگران بدهد.

احمدی نژاد هم شاعر و حافظ شناس شد!

احمدی نژاد هم به جرگه شاعران و حافظ شناسان پیوست و در یک سخنرانی در شیراز ضمن خواندن یک دوبیتی از خود، مدعی شد که حافظ معتقد بوده طی کردن راه هدایت بدون وجود امام و راهنما (پیرمغان) ممکن نیست و راه بجائی نمی برد. رئیس جمهوری اسلامی همچنین خبرداد که حافظ با امام زمان ارتباط داشته است و در این مورد گفت: "حافظ دلداده انسان کامل است و همه داروندار خودش را از انسان کامل می داند و در عشق او یعنی امام عصر بی تابی می کند و می سوزد"!

محمود احمدی‌نژاد شامگاه سه‌شنبه 19 مهرماه در دومین همایش شاعران جهان و درمراسم روز حافظ که بر سر آرامگاه این شاعر بزرگ در حافظیه شیراز برگزار شده بود، در سخنانی ضمن تشریح دیدگاهها و ویژگیهای شعر حافظ، گفت: "دو ریسمانی که حافظ به آنها چنگ زده دو جلوه از یک حقیقت‌اند؛ حافظ به اعماق فهم آگاه بود و همچنین متصل به قرآن بود و علاوه بر آن به انسان کامل متصل بود که جام جهان‌نما و بلکه بالاتر از آن، جام تجلی اسماء حق تعالی است. حاظ به حقیقت انسانی خود دست پیدا کرد. عموم غزلیات او توصیف ایثار و تجلی است. همه اسماء حق تعالی به جز انسان کامل در چه کسی تجلی می‌کند؟ حافظ به روشنی اعلام کند که از جام تجلی صفات، آب حیات نوشیده است. او دلداده انسان کامل است و همه دار و ندار خودش را از انسان کامل می‌داند و در عشق او یعنی امام عصر بی‌تابی می‌کند و می‌سوزد."

احمدی نژاد افزود: "از نظر حافظ دلی که احساس فقر نکند، مرده است و در مقابل دل فقیر، ظرف بزرگی است که خدا آن را پر می‌کند. از نگاه حافظ طی کردن راه هدایت نیازمند امام و راهنما است و بدون او کسی راه به جایی نخواهد برد. او راهی برای کمال جز پیروی از پیر مغان نمی‌شناسد و معتقد است بدون صبر انسان به مراتب بالا نخواهد رسید. چشم دل حافظ به روی حقایق عالم باز شده است؛ چراکه او بالاترین حقایق انسانی را در کوتاه ترین و دلنشین‌ترین بیان ایراد کرده است." احمدی نژاد سخنانش را با این دو بیتی از خود که آن را به «انسان کامل» تقدیم کرد، خاتمه داد

پیچ و تاب عالم از گیسوی توست/ وز کمال دلکش ابروی توست

جلوه یزدان نشد از ماه و مهر / بلکه از خال رخ نیکوی توست

هیچ کس خسته تر از هنرمند نیست!

"انگار مرگ ناگهانی دست از سر هنرمندان برنمی دارد. هیچ کس خسته تر از هنرمند نیست که آنقدر شکیبائی به خرج می دهد تا جان خود را تسلیم می کند؛ نجف زاده هم به مرگ ناگهانی رفت. او درخستگی رخ دوست را دیده و درجا جان خودش را تسلیم کرده است"! اینها را فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینمای ایران در مراسم خاکسپاری فواد نجف زاده فیلمبردار و عکاس باسابقه سینما گفت که پیکر او 18 مهرماه از خانه سینما تا قطعه هنرمندان در بهشت زهرا تشییع شد. توحيدي افزود:‌ "فواد ازمردان بزرگي بود كه در سن پختگي رفت و تازه تاليفاتش دست به دست مي‌گشت؛ اما آن جور كه شايسته بود قدر نديد. او آنقدر از سينما بد ديد كه از آن رفت، اما رفتن فواد به معناي فراموش كردنش نيست چرا كه با ما است و آثار و كارهايش با ما خواهد بود و يادش فراموش نمي‌شود."

در اين مراسم جمع زيادي از اساتيد و دانشجويان عكاسي و فيلم سازي دانشكده علمي كاربردی حضور داشتند که نجف زاده در آنجا تدریس می کرد. فواد نجف زاده متولد 1331 تهران بود، وي فوق ديپلم فيلمبرداري را از مدرسه عالي تلويزيون و سينما داشت و فارغ التحصيل رشته فيلمبرداري از دانشگاه هنر بود. وی از سال 55 به عنوان فيلمبردار و عكاس تلويزيون كار خود را آغاز كرد. او مدرس عكاسي و فيلمبرداري بود و از جمله فعاليت‌هاي او در زمينه ترجمه كتاب مي‌توان به كار فيلمبردار سينما، تكنيك نورپردازي در تلويزيون (همراه با حميد احمدي لاري) و راهنماي نظريه و نقادي فيلم براي تماشاگران اشاره كرد.


اين هنرمند فعاليتش را در سينما با عكاسي فيلم «بازي تمام شد» به كارگرداني مهدي صباغ‌زاده در سال 68 آغاز كرد و در طول سالهاي زندگي خود در ساخت فيلم‌هايي مانند "رنو-تهران 29"، "چون ابر در بهاران"، "علی و غول جنگل"، "مجنون"، "جیب برها به بهشت نمی روند"، "راه و بیراه"، جنگ نفتکش ها"، "تحفه هند"، "سالهای بی قراری"، "کیمیا"، "مردآفتابی"، "تعطیلات تابستانی"، و "سرزمین خورشید" همكاري داشت.

در این خاکسپاری نجف زاده، هنرمندانی همچون کمال تبریزی، مینو ابریشمچی، عزیز ساعتی، فرهاد ورهرام، آناهید آباد، شهاب‌الدین عادل، حمید دهقان پور، علی لقمانی، شهرام جعفری‌نژاد، امیر نیک‌رفتار، غلامرضا رمضانی، هاشم عطار و جمعی دیگر از سینماگران کشور و نیز اعضای انجمن فیلمبرداران ، عکاسان و سایر صنوف سینمایی حضور داشتند.


جنیدی: شاهنامه دوای درد ایرانیان است!

فريدون جنيدي ايران‌شناس و شاهنامه‌پژوه و نویسنده "داستانهای رستم پهلوان" معتقد است بعداز گذشت قرن‌ها از خلق شاهنامه توسط فردوسي، اين كتاب همچنان براي مشكلات ايرانيان حكم دوا را دارد و با رجوع به اين گنجينه مي‌توانند بر مشكلاتشان فايق آيند. وي كه نگارش «داستان‌هاي رستم پهلوان» را به اتمام رسانده، در گفتگو با خبرنگار ايلنا گفت: "سال‌ها براين باور بودم كه راه چاره‌ي تمام ايراني‌ها در تمام دوران، پناه بردن به شاهنامه است. خصوصا معتقدم اين گنجينه‌ي گران‌سنگ مي‌تواند براي جوانان و نوجوانان نقش تربيتي بسيار ارزشمندي داشته باشد اما چطور مي‌شود از يك نوجوان 15-16 ساله انتظار داشت كه شاهنامه بخواند و با آن زبان رابطه برقرار كند؟"

جنيدي افزود: "از اين‌رو تصميم گرفتم كه داستان‌هاي شاهنامه را در قالبي پياده‌سازي كنم تا تمام اقشار جامعه بتوانند با آن رابطه برقرار كنند و مفاهيم آن‌را دريابند. اما مي‌دانستم كه پرداختن به كليت شاهنامه كار بسيار بزرگي‌ست؛ بنابراين تصميم گرفتم كه تنها داستان‌هاي رستم را در قالب يك مجموعه پياده‌سازي كنم كه البته داستان‌هاي رستم، خود نيمي از شاهنامه است. اين مجموعه، يازده جلد دارد كه هركدام داستاني از داستان‌های رستم را دربرمي‌گيرد. در نگارش اين مجموعه نيز، از نثر ويژه‌اي استفاده شده است كه سرتاپا فارسي‌ست و بدون اينكه به واژه‌سازي پرداخته باشم؛ تمام كلمات و واژه‌ها برگرفته از زبان فارسي است."

جنیدی که بنيانگذار بنياد نيشابورنیز هست، همچنين از به اتمام رسيدن تلاش سی ساله‌ي خود براي نگارش «داستان ايران» خبر داد و اشاره كرد: "داستان ايران، اولين بار در سال 1358 منتشر شد و شش بار هم تجديد چاپ شد اما در طول اين‌سال‌ها پژوهش و نگارش آن را كامل‌تر كرده و سعي كرده‌ام با نگاهي همه‌جانبه به زندگي، افكار و خرد ايرانيان باستان بپردازم. اين مجموعه‌ شامل دو دفتر و ازآغاز تاريخ ايران شروع مي‌شود و در دفتر اول به زمانه‌ي منوچهر خاتمه می یابد. دفتر دوم داستان‌هاي ايران را از زمان منوچهر تا دوران هخامنشيان بازگو می کند و از آن پس نيز از آنجهت كار را ادامه نداده‌ام كه بسياري از پژوهشگران و مورخين، از زمان هخامنشاين به بعد را نگاشته‌اند."

"خشاب خالی" بیروتی در برابر سانسورچی ها

منیرالدین بيروتي همچنان درانتظار صدورمجوز براي مجموعه داستان «خشاب خالي» خود است كه از سال گذشته در اداره‌ي كتاب وزارت ارشاد دردست ممیزان مانده است. او به خبرگزاری "ایلنا" گفته است: "دراین مدت هيچ توضيحي دال بر انتشار ياعدم انتشارآن به ما نداده‌اند. اخيرا، چند باري وضعيت "خشاب خالي" را از ناشرم پرس وجو كردم كه گفتند همچنان اداره‌ي كتاب جواب روشني به آن‌ها نداده ‌است. گويا جامعه ديگر به ادبيات و نويسنده نيازي ندارد که ارشاد هيچ مسووليتي در قبال وضعيت نويسندگان احساس نمی کند و انگار مي‌خواهد برخي از نويسندگان چون من را ازادامه‌ي فعاليت دل‌سرد كند و احتمالا مارا مجاب كند كه به شغل‌هاي ديگري مثل دلالي وسيگار فروشي روي بياوريم. بعيد هم نيست كه با پيگيري واستمرار اين وضعيت، عطاي نويسندگي را به لقايش ببخشيم. البته اين رويكرد ارشاد تنها درقبال بخش خاصي از نويسندگان مصداق پيدا مي‌كند. آثارمن وامثال من درشرايطي روي ميز اداره‌ي كتاب خاك مي‌خورد كه آثار بسياري از نويسندگان، به راحتي و در اسرع وقت مجوز گرفته وازسوي ناشرانشان منتشر و به بازار مي‌آيند"!



بيروتي درپاسخ به اين سوال كه آيا از عدم وجود مطالبات مردمي نسبت به چاپ كتاب‌هاي با كيفيت گله داريد يا خير، گفت: "به طور كلي احساس مي‌كنم ديگر جامعه‌ي ما و مردم به ادبيات نيازي ندارند. آن‌ها بي‌خيال ادبیات و مطالعه شده اند؛ آنچنانكه در گرايش‌هاي ديگر علوم انساني نيز اين بي‌تفاوتي‌ها به وضوح ديده ‌ می شود. گويا مردم آنقدر كار‌ها و دغدغه‌هاي مهمتر دارند كه فكر كردن به ادبيات برايشان بي‌معنا شده است. هيچ رشدي در جامعه‌ي كتاب‌خوان مملكت ايجاد نشده است. سي‌سال است كه تيراژ كتاب در ايران، از رقم دوهزار نسخه تجاوز نمي‌كند. اين نشان مي‌دهد هيچ دغدغه و ضرورتي نسبت به مطالعه در طول اين سال‌ها بوجود نيامده. تنها آب باريكه‌اي باقي‌ست كه هميشه بوده كه قطع يقين نمي‌توان از آن انتظار داشت كه نمود و انعكاس چشمگيري بر جامعه داشته باشد و مردم را به سوي ادبيات ترغيب كند."

وي درباره شرايط متفاوتي كه در برخي از كشور‌هاي ديگر برای نویسندگان حرفه ای وجود دارد، گفت: "بحران حرفه‌اي شدن، يك بحران جهاني نيست و نويسندگاني كه در ديگر نقاط جهان به صورت حرفه‌اي كار مي‌كنند، دچار مخاطب‌زدگي و ضعف كيفي نمي‌شوند. من راجع به جامعه‌ي خودمان صحبت مي‌كنم كه در آن هيچ چيز سر جاي خودش نیست وبه درستي رشد نكرده است و نويسندگي مدرن هم مانند مقوله‌هاي ديگر، با وارد شدن به ايران به يك غده تبديل شده و اين غده رشدي ناهمگون و غيرطبيعي داشته است."

نصیریان به صحنه تئاتر برگشت

علی نصیریان بازیگر کهنه کارتئاتر، سینما و تلویزیون ایران، با اجرای دو نمایشنامه از نوشته های خودش با عنوانهای «آدم خوابش می گیره» و «بازیگر و زنش» پس از سالها دوری ازتئاتر، از این هفته در تالار فرهنگسرای نیاوران در تهران روی صحنه رفت. نصیریان که نمایشنامه های مشهوری مانند مانند «بلبل سرگشته» و «هالو» را در سالهای پیش از انقلاب نوشته و روی صحنه برده است، دردهه هفتاد نیزنمایشنامه های دیگری نوشته است که دو نمایشنامه ای که اینک اجرا می شوند، از زمره آنهاست و کارگردان آنها محسن معینی است که به تازگی بعد از تحصیل تئاتر درآلمان به کشور بازگشته و چندی پیش نمایش «عقل دهم» را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه برد.

در هر دو نمایش «آدم خوابش می گیره» و «بازیگر و زنش» محبوبه بیات در کنار نصیریان ایفای نقش می کند و علی قمصری موسیقی دان و آهنگساز جوانی که در سالهای اخیر شهرت زیادی کسب کرده، با شیوۀ منحصر به فرد خود یعنی کار با سازهای ایرانی و ملودی های متغیر، موسیقی این نمایشها را ساخته است. در این اجراها، از آثار نقاشی آیدین آغداشلو نقاش برجسته ایرانی نیز استفاده شده است. سایر عوامل این دو نمایش عبارتند از: طراح لباس: مه شب میرحسنی، مدیر مالی: احمد حسن زاده، مشاور آرایش صحنه : داریوش پیرو، دستیار کارگردان : ژوبین غازیانی، مشاور رسانه ای : امیر پوریا، مدیر صحنه : نیوشا بوذری، منشی صحنه : سهیلا شفیعی، طراح پوستر و بروشور :مهیار گودرزی، هماهنگی و تبلیغات : مهدی واحد و تهیه کننده : نگین میرحسنی.

احصائی و تناولی در موزه متروپولیتن

محمد احصائی و پرویز تناولی به نیویورک می روند تا 25 اکتبر/ اول آبانماه در مراسم گشایش بخش اسلامی موزه متروپولیتن در این شهر، که آثار آنها نیز بخشی از داشته های این موزه سرشناس محسوب می شود، در کنار دیگر شخصیت های فرهنگی و هنری از کشورهای اسلامی حضور داشته باشند. تناولی سال گذشته یکی از تندیسهای مجموعه "شاعر عاشق" خود را به این موزه اهدا کرد. دکتر سیدحسین نصر فیلسوف مشهور ایرانی نیز یکی دیگر از میهمانان مراسم گشایش بخش اسلامی موزه متروپولیتن خواهد بود.


احصایی خوشنویس نامدار ایرانی که رکورددار فروش آثار خوشنویسی در حراجهای معتبر جهان است، قیل  از سفر و در در گفت وگوئی که در روزنامه "شرق" چاپ شد، درباره حضور خود در این مراسم گفت: "من برای اتمام کتابت قرآن به کانادا سفر کرده ام و در روز افتتاح به دعوت مسئولان موزه متروپولیتن به شهر نیویورک می‌روم تا در این رویداد مهم حضور یابم. افتتاح بخش اسلامی این موزه آرزوی دیرینه تمامی دوستداران هنر اسلامی بود و خیلی خوشحالم که این موزه معتبر نیز گنجینه‌ای از آثار اسلامی را به کلکسیون غنی خود اضافه کرد. در صد سال اخیر کارهای مهمی درباره هنراسلامی در موزه‌های معتبر دنیا مانند لوور و سن پترزبورگ شده است. فکر می‌کنم جای بخش اسلامی در موزه معتبری چون متروپولیتن خالی بود. این موزه که هر سال بازدیدکنندگان زیادی دارد، با افتتاح بخش اسلامی و نمایش آثار هنر اسلامی؛ اعتبار خود را افزایش می دهد."

موزه متروپولیتن نیویورک از بزرگ‌ترین و مشهورترین موزه‌های جهان است که در سال ۱۸۷۲ میلادی افتتاح شده و دارای مجموعهٔ بزرگ و نادری از تاریخ اسلام و ایران باستان است. این موزه سالی چهارمیلیون بازدیدکننده و مجموعه ای شامل دومیلیون اثر تاریخی و موزه ای دارد. قدیمی‌ترین دارایی این موزه سنگ آتشزنه‌ای‌است که در مصر یافت شه و قدمت آنرا تا 700 هزار سال تخمین می زنند. بخش اسلامی موزه متروپولیتن شامل آثاری از کشورهای عربی، ایران، ترکیه و دیگر کشورهای خاورمیانه و آثار اسلامی از کشورهای کشورهای آسیایی است.

مجموعه هنر اسلامی موزه از قرن هفتم تا قرن نوزدهم میلادی و نزدیک به دوازده هزار اثر هنری را دربر می گیرد و آثاری از غرب کشورهای اسلامی یعنی اسپانیا و مراکش تا شرق آسیای مرکزی از جمله هند را نیز شامل می شود. این مجموعه نشان دهنده تاثیر شیوه‌های هنری مانند خطاطی و طراحی نقوش مانند طرحهای اسلیمی و هندسی دردو قلمرو شرق و غرب کشورهای اسلامی بر یکدیگراست. آثار هنری در مجموعه‌های موزه متروپولیتن در بیش از چهارصد گالری به نمایش درمی‌آید که موزه اسلامی در گالری پانزدهم این موزه جای داده شده است.

0 comments:

ارسال یک نظر