سیاست شما عین خیانت شماست

حسین زمان

کاری ندارم به اینکه شعار سیاست ما عین دیانت ماست توسط چه کسی یا کسانی داده شده و چه برداشت های ضد و نقیضی از آن صورت گرفته. خود بر این باورم که اگر سیاست به مفهوم آگاهی از مسائل روز و سیاست ورزی به معنای زیرکی و هوشمندی در مقابل دسیسه های نابخردان و سالوس ها باشد و سیاست مداری به مثابه تعقل ورزی با کیاست، آنگاه قطعا یک انسان متدین با ایمان نباید از چنین سیاست ورزی دور باشد و این شعار حتما معرف یک فرد با ایمان است.

به هیچ عنوان با افرادی که به بهانه های گوناگون به طور کلی مهر بطلان بر واژه سیاست می کشند و به این ترتیب از مبارزه با مزوران و زورمداران شانه خالی می کنند و باد روشنفکری نیز در غبغب می اندازند و خود را باهوش و با ذکاوت و دانای بر همه امور تصور می کنند موافق نیستم و ایشان را فرصت طلبان و راحت طلبانی می دانم که از بیم جان و مال و موقعیت های شغلی خطر نمی کنند و برای این کارشان دنبال توجیه می گردند. خود من بارها و بارها اینگونه مورد مؤاخذه چنین افرادی واقع شده ام که آقا چرا وارد سیاست شده ای، سیاست پدر و مادر ندارد و بهتر است به عنوان یک هنرمند اصلا وارد چنین مسائلی نشوی و این حضور دون شأن شماست و حرف هایی از این قبیل. پاسخ من به این حضرات این بوده است که همه ملت به ویژه هنرمندان که هر چه دارند از مردم است موظفند در مقابل بی عدالتی و نامردمی عکس العمل نشان دهند و برای برقراری عدالت و برابری و احقاق حقوق مردم سکوت نکنند، حال اگر این نامش ورود در سیاست است که وظیفه است و نمی توان از آن شانه خالی کرد.

اما پیامی هم دارم برای کسانی که در صف علمای دین قرار دارند و وظیفه اصلی شان تبلیغ و اشاعه دین است. کسانی که نان دین می خورند و بعضا به واسطه دین عزت و اعتباری برای خود کسب کرده اند . من اول بار شعار سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما را از زبان شما شنیدم و آن هم قبل از انقلاب و البته باور کردم و هنوز هم باور دارم البته با تعریفی که از سیاست پذیرفته ام نه آنچه امروز شما باور دارید اما شما چطور ؟ آیا شما هم به شعاری که زیر لوای آن مردم را به مبارزه و تقوا و دین باوری دعوت کردید هنوز پایبندید ؟ من اینگونه فکر نمی کنم. به نظر من بسیاری از روحانیت ما آنچنان به سیاست بازی و سیاسی کاری فاقد تقوا و دنیا محور پرداخته اند و آنچنان آلوده بازی های سیاسی متداول شده اند که وظیفه اصلی شان که دفاع از دین خدا و ترویج و تبلیغ شعائر دینی بود غافل گشته اند . هر روز که از انقلاب سپری شد جامعه دینی ما بیشتر به سیاسی کاری های رایج آلوده گشت و این امر باعث مخدوش شدن چهره برخی مبلغین دینی که هم اکنون تبدیل شده اند به سیاسیون قدرت طلب، گردید.

موضوع بحث من در این مجال پرداختن به مسائل و مشکلات پیوند دین و حکومت و یا جدایی آنها از یکدیگر نیست که خود مباحث متعددی را میطلبد و متفکران و اندیشمندان در این باب نظرات زیادی داده اند . آنچه من و امثال من را که غم دین داریم و از تخریب چهره آن نگرانیم به فکر فرو می برد این است که اینگونه آلوده شدن روحانیت به سیاسی کاری های ناپسند نه تنها ایشان را از وظیفه اصلی شان دور میکند بلکه چهره دین را تخریب می نماید و به دین ضربه میزند و شرایط را برای دین گریزی جوانان ما مهیا می سازد و همان کسانی که باید به تبلیغ دین و علاقه مند کردن مردم به اصول دینی مشغول باشند خود عامل اصلی طرد دین و اعتقادات مذهبی در جامعه می گردند و خواسته یا نا خواسته سیاستشان عین خیانتشان می شود.

منبع: صفحه فیس‌بوک نویسنده

0 comments:

ارسال یک نظر