مسعود بهنود
روزنامهنگار
روزنامههای امروز صبح تهران با نقل بخشهائی از سخنان رهبر جمهوری اسلامی در اجلاس انتفاضه فلسطین، عنوانهای اصلی خود را بیشتر به این اجلاس اختصاص دادهاند. ادامه بحثهای مربوط به اختلاس بزرگ بانکی و تهدید رییس قوه قضاییه به شکایت از سوی مشاور رییس جمهور از جمله دیگر مطالب مهم این روزنامههاست که در گزارشهائی به قطع اینترنت در دو روز گذشته اشاره کردهاند.
"روز تاريخي فلسطين در تهران رقم خورد" تیتر اول تهران امروز است، کیهان از زبان آیت الله خامنهای در اجلاس فلسطین در تهران نوشته "فلسطین از نهر تا بحر است، تجزیه ممنوع"، رسالت و روزنامه جمهوری اسلامی"هر طرحی برای تقسیم فلسطین مردود است" را در صدر اخبار خود آوردهاند و مردم سالاری نوشته "همه پرسی از ملت فلسطین".
کیهان در سرمقاله خود دوره 64 ساله عمر اسرائیل را به دو مقطع 32 ساله تقسيم کرده و نوشته مقطع اول كه از 8-1947 آغاز شد و به سال 1979 ختم ميشود، شامل چند جنگ شبه ناسيوناليستي ناكام و سپس امضاي معاهده كمپ ديويد با هدف مشروعيت بخشيدن به اسرائیل است. دوره دوم، از همان ماههاي پس از امضاي «كمپ ديويد» و در حالي تكوين مييابد كه تصور ميشد پروژه پاك كردن فلسطين از نقشه خاورميانه با موفقيت به انجام رسيده، اما پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان سرفصل دوره دوم، چيدمان را به هم ریخت.
به نوشته این روزنامه موضوع فلسطين همچنان كه از جنبه اثباتي، رنگ و بوي «اسلامي» دارد و بر بستر انقلاب اسلامي تجديد حيات نموده، در جنبه سلبي و نقضي، داغ ننگي بر پيشاني صهيونيسم مسيحي است. در واقع، پيكر فلسطين، آزرده و جريحه دار از زخم عميقي است كه مثلث انگليس، آمريكا و صهيونيستها طي يك قرن برجاي گذاشتهاند.
کیهان نوشته 32 اینک سی و دو سال بعد از انقلاب ایران، تشكيل دو كنفرانس بين المللي مهم در تهران به فاصله 2 هفته با موضوع «بيداري اسلامي» و «حمايت از انتفاضه فلسطين»، دلالتهاي فراواني را در خود نهفته دارد. اين دو نشست بين المللي، درهم تنيدگي خاورميانه «اسلامي» و جايگاه خطير «ايران» و «فلسطين» در اين هويت اقتدارآفرين را گوشزد ميكند.
این اختلاس نیست، اما چرا طلبکارند
"پرونده اختلاس در مجمع تشخیص" گزارش اصلی ابتکار است، "تهديد جوانفكر به شكايت از رييس قوهقضاييه" عنوان اول شرق است و اعتماد از زبان صادق خرازی نوشته "برای خود سابقه جنگ جعل می کنند".
غلامرضا کمالیپناه در سرمقاله ابتکار نوشته در اين مملکت تاکنون مسئولان از سپر مصلحت و تکليف استفاده ميکردند و از زير بار مسئوليتها شانه خالي مينمودند. استعفا و برکناري ابداً در کار نبود. نميخواستند سنگر قدرت را ترک کنند. حالا اينکه عملکردشان هزاران ترَک در ديوار اعتماد مردم بهوجود ميآورد، مهم نبود. وقتي در اخبار و رسانهها ميشنويم که در کشورهاي کره يا ژاپن، مديري به خاطر اختلاس ناچيزي که در زيرمجموعه مديريتياش رخ داده يا به دليل قصور در اعمال وظايفش، پلي فرو ريخته، خودکشي ميکند، بايد اينرا به حساب شانه خالي کردن گذاشت يا حس مسئوليتپذيري زيادشان؟
به نوشته این مقاله وقتي دو مدير ارشد استعفا داده يا برکنار شدهاند، دهان همگان بهاندازه دهان همان غول اختلاس از تعجب باز شد. خوشحالي سراپاي مردم را فرا گرفت که بالاخره اين باب در کشور ما هم باز شده و مسئولان ما هم از اين کارها بلدند. متأسفانه اين شيريني چندان دوام نياورد. خيلي زود يکي از مديران به اطلاع عموم رساند که حاضر به کناررفتن نيست. از طرف ديگر، گفتهاند مديرعامل بانک ملي استعفا کرده؛ اما از ايران هم خارج شده است. گروهي بر آناند که دومي را پراندهاند. حال در زير پر و بالش چه داشته، نميدانيم.
ابتکار معتقد است درسي که ميتوان از اين حال و هوا آموخت، اين است که بالاخره با اين مديريت نابهسامان و بخوربخور، چگونه ميخواهيم اوضاع مملکت را بهسامان کنيم؟ فرض کنيم که قاضي کارکشته و ماهري همچون آقاي اژهاي اين پرونده را به سرانجام برساند، چه تضميني وجود دارد که اين غول از جاي ديگري دهان باز نکند؟ چارهاي نيست جز اينکه برگرديم و با زنجير محکم قانون دست و پاي اين غول را ببنديم.
بهمن آرمان در مقاله ای در اعتماد نگاهی متفاوت به اختلاس دارد و معتقد است در كشورهايي كه بخش دولتي نقش گستردهاي در فعاليتهاي اقتصادي دارد، رانتهايي به وجود ميآيد كه بيشتر از سود بخش خصوصي است. در اين گونه سيستمها رشوهخواري و استفاده از رانتها به عنوان يك پديده غيرقابل اجتناب بروز ميكند كه يكي از پيامدهاي آن عملكرد بنگاههاي متعلق به دولت است كه به رشد جامعه منجر نميشود. در چنين سيستمهايي كاركنان دولت چون حقوقشان كفاف مخارج زندگيشان را نميدهد، دست به چنين كارهايي ميزنند. دولت هم اگرچه از اين فساد آگاه است، اما چشم خود را روي اين موارد ميبندد، ولي اگر به كشورهاي توسعهيافته نگاه كنيم دولت در اقتصاد آنها نقش زيادي ندارد. به همين دليل چنين مسائلي كمتر در اين كشورها رخ ميدهد.
نویسنده اقتصاددان با تاکید بر این که آن چه رخ داده اختلاس نیست از دو نفر درگیر در این ماجرا يكي جهرمي، مديرعامل بانك صادرات و ديگري اميرمنصور آريا یاد کرده و نوشته جهرمي زماني كه استاندار فارس بود براي اولين بار شركت سرمايهگذاري توسعه منطقهاي را در كشور بنا نهاد كه بسيار موفق بود و هزاران نفر را مشغول به كار كرد. همچنين بعد از حضور در بانك صادرات فعاليت اين بانك در پروژههاي صنعتي مانند شركت توسعه نيشكر رونق گرفت. در حالي كه بانكهاي ديگر چنين اقدامي را انجام نداده بودند. از سوي ديگر اميرمنصور آريا كارخانه فولادسازي گروه ملي فولاد را خريداري كرده كه در آن زمان زيانده بود، اما توليد آن از كمتر از يك ميليون تن، هماكنون به ظرفيت 102 ميليون تن رسيده است.
در پایان مقاله اعتماد آمده من ميخواهم بپرسم كه چرا با طرح مسكن مهر مخالفت نميشود كه ساختن چنين واحدهايي در واقع توهين به مردم است. صدها هزار ميليارد ريال در تنور مسكن مهر افتاده كه از آن نه مسكن بيرون ميآيد و نه نان! چرا سراغ اين افراد نميروند؟ 40 درصد از اقتصاد ايران در گرو گردش مالي قاچاق است، چرا جلوي آن را نميگيرند؟ شركتي را اعلام كردند كه 35 ميليون ليتر سوخت از كرمانشاه قاچاق ميكند، چرا جلوي آن را نميگيرند؟
رضا نجمآبادی در سرمقاله جهان صنعت مدیرعامل برکنار شده بانک صادرات را مخاطب قرار داده و نوشته مشکل رخداده در بانک صادرات قصور و اشتباه آقای جهرمی است ولی او بهجای پذیرش این اشتباه و عذرخواهی از مردم بر دنده لجاجت نشسته و بهجای استعفا در حق خود نیز جفا میکند و آنقدر بر مواضع نادرست خود اصرار میورزد تا بالاخره کمیته منتخب دولت متشکل از وزرای امور اقتصادی و دارایی، اطلاعات، دادگستری و رییس کل بانک مرکزی دست به کار شوند و او را عزل کنند.
نویسنده از محمد جهرمی پرسیده هیچ به ابعاد این خسارت عظیم بر پیکره نظام بانکی و اقتصادی کشور که منافع کل آحاد جامعه را متاثر کرده است فکر کردهاید یا این که فقط به خسارتهای روحی و روانی خود و به حداقل رساندن آن با انتقال به دیگران میاندیشید؟ چرا تاکنون از این زخم سنگینی که بر پیکره جامعه وارد کردهاید، پوزش نخواستهاید و خود را کماکان طلبکار جامعه میدانید.
سرمقاله جهان صنعت به دو طرحی پرداخته که محمد جهرمی در زمان وزارت کار برای «ایجاد سپرده قرضالحسنه طلا» داشت و بعد هم در مقام مدیرعامل بانک صادرات همان پروژه را به اجرا گذاشت در حالی که "از شما به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی اسبق که یکی از وظایفش را ایجاد اشتغال میدانست، میپرسم آیا طرحی ضد اشتغالتر از این طرح سراغ دارید، طرحی که نتیجه آن تبدیل دارایی مولد به دارایی راکد و غیر مولد و خروج ارز از کشور بوده است؟"
دفاع از حق مردم
ابراهیم رها در ستون طنز اعتماد طی بیانیهای اعلام داشته: ما از حق مردم اعلام حمايت قاطعانه ميكنيم. مخصوصا پس از آنكه يك عدهاي كه قبلا خيلي معتقد نبودند مردم حق دارند حالا اعلام كردهاند «مردم حق دارند بدانند در كشور چه ميگذرد». حالا شما سخت نگير و خودت را اذيت نكن، شبها فيلم ببين و كتاب بخوان، من هم به مردم توضيح ميدهم تا بدانند در كشور چه ميگذرد: الف) چيز خاصي نميگذرد. يك عده كمي پول لازم دارند، يك آقايي يك نامهاي مينويسد، سفارش ميكند، كمي پول توجيبي به بعضيها ميدهند، كه يك مقدار صفر دارد، مردم براي آنكه در جريان باشند ميتوانند با اين صفرها بيليارد بازي كنند.
ب) يك عده زيادي به همراه يك نفر به يك نيويورك ميروند و صدها ميليون تومان پول يك هتلشان ميشود. مردم هم ميتوانند كمي سماق بخرند، از مقابل يك هتل بگذرند، بمكند و حالش را ببرند.
ج) مديرعامل يك بانك دولتي استعفا ميدهد، به ايران هم نميآيد، با دستانش هم براي مردم يك علامتهايي ميدهد به همان معني هورا هورا هورا.
د) در يك عبارت بگويم اوضاع چطور است؟ خب معلوم است: هي واي من.
انینترنت ملی یا قطع ارتباطات شبکه
همزمان با قطع شبکه اینترنت در ایران که در دو روز گذشته در سایتها منعکس شده محمدحسين نجاتي در گزارشی در شرق نوشته حكايت از آنجا آب ميخورد كه اواخر هفته گذشته، پورت «پي.پي.تي.پي» در اينترنت ايران مسدود شد و در پي اين اتفاق، فيلترشكن «وي.پي.ان» در سراسر كشور قطع شده است. سامانهاي كه براي دور زدن فيلترينگ است و بارها از سوي مقامات مسوول بر غيرقانوني بودن استفاده از آن تاكيد شده است. با اين حال برخي از اخبار و شنيدهها قطع شدن اين سامانه را دليلي بر آمادهسازي مقدماتي «اينترنت ملي» (اينترانت) توسط شركت مخابرات و شركت فناوري ارتباطات كه مجريان اين طرح هستند، عنوان كردهاند.
به نوشته این گزارش مهديون نايبرييس سازمان فناوري اطلاعات كشور، قطعي سامانه وي.پي.ان را به دليل سياستهاي فيلترينگ عنوان ميكند و به «شرق» ميگويد: راهاندازي اينترنت ملي ارتباطي با قطعي اين سامانه ندارد و ما در حال حاضر در صدد ايجاد زيرساختهاي لازم براي ايجاد اينترنت ملي (اينترانت) هستيم.
شرق اضافه کرده ايده اينترنت پاك كه به «اينترنت ملي» موسوم شده، براي نخستينبار از سوي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات در آذرماه 89 مطرح و پس از آن به بحث داغ رسانهها و كارشناسان و كاربران اينترنت تبديل شد.
اما علي مطهري نماينده مجلس و رييس فراكسيون مخابرات مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با شرق از طرحهاي وزارت ارتباطات در رابطه با اجراي طرح «اينترنت ملي» پرده برميدارد. او با اشاره به اهداف اوليه اين طرح ميگويد: دولت در برنامههايي كه به ما ارايه داده هدف اصلي از اين طرح را ناسازگاري با فرهنگ ما، آسيبهاي احتمالي اينترنت جهاني و بحثهاي امنيتي عنوان كرده كه تعدد شبكههاي مجازي و اجتماعي از عمده اين دلايل بوده است.
پوریا عالمی در ستون طنز کاناپه در صفحه آخر اعتماد با عنوان "چه خاکی بر سر اینترنت کنیم"، یک مصاحبه فرضی با مسئول فیلترینگ ترتیب داده است که در آن آمده:
ما: چرا اینترنت لازم نداریم؟
مقام مسوول: چون ما خودکفا هستیم.
ما: میفهمم. اما تو چی؟
مقام مسوول: تو این. (و از کیفش آمارها و نمودارهای قشنگی را درمیآورد و نشان میدهد که ما با یک رشد صعودی با فرمول یهویی نسبت به سالهای گذشته خودکفا شدهایم.)
ما: میفهمم. با توجه به اینکه خودکفا هستیم چرا فیلتر؟
مقام مسوول: چون ما تصمیم داریم در فیلترینگ هم خودکفا شویم. در حال حاضر فقط چین توان رقابت با ما را دارد که آن را هم به همت دانشمندان جوان ایرانی که شبانهروز در زیرزمین خانههایشان مشغول هستند پشت سر خواهیم گذاشت.
ما: جریان چطوری است که چین خودش در فیلترینگ ما دست دارد اما ما خودمان در این زمینه خودکفا شدیم و چین را هم داریم میگیریم؟
مقام مسوول: الان مشکل ما فیلترینگ سایتهاست؟ به من و شما چه جوان مردم کدام سایت میرود. واقعا ما باید از جوان بپرسیم کدام سایت میرود؟ جوانهای ما آگاه هستند و آگاهان ما آزاد هستند هر کجا خواستند هر وقت بروند.
ما: کلا تا کی میخواهید فیلتر کنید؟ و چقدر هزینه فیلترینگ میشود؟
مقام مسوول: تا آخرش. شما هم نگران هزینهش نباشید ما حساب میکنیم.
ما: آیا فیلترینگ برای کشور مزایایی دارد؟
مقام مسوول: بله. ما با فیلترینگ ایجاد شغل کردیم و چند صد نفر الان به سلامتی مشغول به کار هستند. شغل این عزیزان این است که میروند سایتها را نگاه میکنند اگر احساس خطر کنند فیلتر میکنند. امیدواریم بتوانیم این شغل را مثل آتشنشانی به عنوان مشاغل پرخطر ثبت کنیم تا این عزیزان زودتر بازنشسته شوند.
ما: میفهمم. میفهمم. امیدوارم موفق باشی. خداحافظ
روزنامهنگار
روزنامههای امروز صبح تهران با نقل بخشهائی از سخنان رهبر جمهوری اسلامی در اجلاس انتفاضه فلسطین، عنوانهای اصلی خود را بیشتر به این اجلاس اختصاص دادهاند. ادامه بحثهای مربوط به اختلاس بزرگ بانکی و تهدید رییس قوه قضاییه به شکایت از سوی مشاور رییس جمهور از جمله دیگر مطالب مهم این روزنامههاست که در گزارشهائی به قطع اینترنت در دو روز گذشته اشاره کردهاند.
"روز تاريخي فلسطين در تهران رقم خورد" تیتر اول تهران امروز است، کیهان از زبان آیت الله خامنهای در اجلاس فلسطین در تهران نوشته "فلسطین از نهر تا بحر است، تجزیه ممنوع"، رسالت و روزنامه جمهوری اسلامی"هر طرحی برای تقسیم فلسطین مردود است" را در صدر اخبار خود آوردهاند و مردم سالاری نوشته "همه پرسی از ملت فلسطین".
کیهان در سرمقاله خود دوره 64 ساله عمر اسرائیل را به دو مقطع 32 ساله تقسيم کرده و نوشته مقطع اول كه از 8-1947 آغاز شد و به سال 1979 ختم ميشود، شامل چند جنگ شبه ناسيوناليستي ناكام و سپس امضاي معاهده كمپ ديويد با هدف مشروعيت بخشيدن به اسرائیل است. دوره دوم، از همان ماههاي پس از امضاي «كمپ ديويد» و در حالي تكوين مييابد كه تصور ميشد پروژه پاك كردن فلسطين از نقشه خاورميانه با موفقيت به انجام رسيده، اما پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان سرفصل دوره دوم، چيدمان را به هم ریخت.
به نوشته این روزنامه موضوع فلسطين همچنان كه از جنبه اثباتي، رنگ و بوي «اسلامي» دارد و بر بستر انقلاب اسلامي تجديد حيات نموده، در جنبه سلبي و نقضي، داغ ننگي بر پيشاني صهيونيسم مسيحي است. در واقع، پيكر فلسطين، آزرده و جريحه دار از زخم عميقي است كه مثلث انگليس، آمريكا و صهيونيستها طي يك قرن برجاي گذاشتهاند.
کیهان نوشته 32 اینک سی و دو سال بعد از انقلاب ایران، تشكيل دو كنفرانس بين المللي مهم در تهران به فاصله 2 هفته با موضوع «بيداري اسلامي» و «حمايت از انتفاضه فلسطين»، دلالتهاي فراواني را در خود نهفته دارد. اين دو نشست بين المللي، درهم تنيدگي خاورميانه «اسلامي» و جايگاه خطير «ايران» و «فلسطين» در اين هويت اقتدارآفرين را گوشزد ميكند.
این اختلاس نیست، اما چرا طلبکارند
"پرونده اختلاس در مجمع تشخیص" گزارش اصلی ابتکار است، "تهديد جوانفكر به شكايت از رييس قوهقضاييه" عنوان اول شرق است و اعتماد از زبان صادق خرازی نوشته "برای خود سابقه جنگ جعل می کنند".
غلامرضا کمالیپناه در سرمقاله ابتکار نوشته در اين مملکت تاکنون مسئولان از سپر مصلحت و تکليف استفاده ميکردند و از زير بار مسئوليتها شانه خالي مينمودند. استعفا و برکناري ابداً در کار نبود. نميخواستند سنگر قدرت را ترک کنند. حالا اينکه عملکردشان هزاران ترَک در ديوار اعتماد مردم بهوجود ميآورد، مهم نبود. وقتي در اخبار و رسانهها ميشنويم که در کشورهاي کره يا ژاپن، مديري به خاطر اختلاس ناچيزي که در زيرمجموعه مديريتياش رخ داده يا به دليل قصور در اعمال وظايفش، پلي فرو ريخته، خودکشي ميکند، بايد اينرا به حساب شانه خالي کردن گذاشت يا حس مسئوليتپذيري زيادشان؟
به نوشته این مقاله وقتي دو مدير ارشد استعفا داده يا برکنار شدهاند، دهان همگان بهاندازه دهان همان غول اختلاس از تعجب باز شد. خوشحالي سراپاي مردم را فرا گرفت که بالاخره اين باب در کشور ما هم باز شده و مسئولان ما هم از اين کارها بلدند. متأسفانه اين شيريني چندان دوام نياورد. خيلي زود يکي از مديران به اطلاع عموم رساند که حاضر به کناررفتن نيست. از طرف ديگر، گفتهاند مديرعامل بانک ملي استعفا کرده؛ اما از ايران هم خارج شده است. گروهي بر آناند که دومي را پراندهاند. حال در زير پر و بالش چه داشته، نميدانيم.
ابتکار معتقد است درسي که ميتوان از اين حال و هوا آموخت، اين است که بالاخره با اين مديريت نابهسامان و بخوربخور، چگونه ميخواهيم اوضاع مملکت را بهسامان کنيم؟ فرض کنيم که قاضي کارکشته و ماهري همچون آقاي اژهاي اين پرونده را به سرانجام برساند، چه تضميني وجود دارد که اين غول از جاي ديگري دهان باز نکند؟ چارهاي نيست جز اينکه برگرديم و با زنجير محکم قانون دست و پاي اين غول را ببنديم.
بهمن آرمان در مقاله ای در اعتماد نگاهی متفاوت به اختلاس دارد و معتقد است در كشورهايي كه بخش دولتي نقش گستردهاي در فعاليتهاي اقتصادي دارد، رانتهايي به وجود ميآيد كه بيشتر از سود بخش خصوصي است. در اين گونه سيستمها رشوهخواري و استفاده از رانتها به عنوان يك پديده غيرقابل اجتناب بروز ميكند كه يكي از پيامدهاي آن عملكرد بنگاههاي متعلق به دولت است كه به رشد جامعه منجر نميشود. در چنين سيستمهايي كاركنان دولت چون حقوقشان كفاف مخارج زندگيشان را نميدهد، دست به چنين كارهايي ميزنند. دولت هم اگرچه از اين فساد آگاه است، اما چشم خود را روي اين موارد ميبندد، ولي اگر به كشورهاي توسعهيافته نگاه كنيم دولت در اقتصاد آنها نقش زيادي ندارد. به همين دليل چنين مسائلي كمتر در اين كشورها رخ ميدهد.
نویسنده اقتصاددان با تاکید بر این که آن چه رخ داده اختلاس نیست از دو نفر درگیر در این ماجرا يكي جهرمي، مديرعامل بانك صادرات و ديگري اميرمنصور آريا یاد کرده و نوشته جهرمي زماني كه استاندار فارس بود براي اولين بار شركت سرمايهگذاري توسعه منطقهاي را در كشور بنا نهاد كه بسيار موفق بود و هزاران نفر را مشغول به كار كرد. همچنين بعد از حضور در بانك صادرات فعاليت اين بانك در پروژههاي صنعتي مانند شركت توسعه نيشكر رونق گرفت. در حالي كه بانكهاي ديگر چنين اقدامي را انجام نداده بودند. از سوي ديگر اميرمنصور آريا كارخانه فولادسازي گروه ملي فولاد را خريداري كرده كه در آن زمان زيانده بود، اما توليد آن از كمتر از يك ميليون تن، هماكنون به ظرفيت 102 ميليون تن رسيده است.
در پایان مقاله اعتماد آمده من ميخواهم بپرسم كه چرا با طرح مسكن مهر مخالفت نميشود كه ساختن چنين واحدهايي در واقع توهين به مردم است. صدها هزار ميليارد ريال در تنور مسكن مهر افتاده كه از آن نه مسكن بيرون ميآيد و نه نان! چرا سراغ اين افراد نميروند؟ 40 درصد از اقتصاد ايران در گرو گردش مالي قاچاق است، چرا جلوي آن را نميگيرند؟ شركتي را اعلام كردند كه 35 ميليون ليتر سوخت از كرمانشاه قاچاق ميكند، چرا جلوي آن را نميگيرند؟
رضا نجمآبادی در سرمقاله جهان صنعت مدیرعامل برکنار شده بانک صادرات را مخاطب قرار داده و نوشته مشکل رخداده در بانک صادرات قصور و اشتباه آقای جهرمی است ولی او بهجای پذیرش این اشتباه و عذرخواهی از مردم بر دنده لجاجت نشسته و بهجای استعفا در حق خود نیز جفا میکند و آنقدر بر مواضع نادرست خود اصرار میورزد تا بالاخره کمیته منتخب دولت متشکل از وزرای امور اقتصادی و دارایی، اطلاعات، دادگستری و رییس کل بانک مرکزی دست به کار شوند و او را عزل کنند.
نویسنده از محمد جهرمی پرسیده هیچ به ابعاد این خسارت عظیم بر پیکره نظام بانکی و اقتصادی کشور که منافع کل آحاد جامعه را متاثر کرده است فکر کردهاید یا این که فقط به خسارتهای روحی و روانی خود و به حداقل رساندن آن با انتقال به دیگران میاندیشید؟ چرا تاکنون از این زخم سنگینی که بر پیکره جامعه وارد کردهاید، پوزش نخواستهاید و خود را کماکان طلبکار جامعه میدانید.
سرمقاله جهان صنعت به دو طرحی پرداخته که محمد جهرمی در زمان وزارت کار برای «ایجاد سپرده قرضالحسنه طلا» داشت و بعد هم در مقام مدیرعامل بانک صادرات همان پروژه را به اجرا گذاشت در حالی که "از شما به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی اسبق که یکی از وظایفش را ایجاد اشتغال میدانست، میپرسم آیا طرحی ضد اشتغالتر از این طرح سراغ دارید، طرحی که نتیجه آن تبدیل دارایی مولد به دارایی راکد و غیر مولد و خروج ارز از کشور بوده است؟"
دفاع از حق مردم
ابراهیم رها در ستون طنز اعتماد طی بیانیهای اعلام داشته: ما از حق مردم اعلام حمايت قاطعانه ميكنيم. مخصوصا پس از آنكه يك عدهاي كه قبلا خيلي معتقد نبودند مردم حق دارند حالا اعلام كردهاند «مردم حق دارند بدانند در كشور چه ميگذرد». حالا شما سخت نگير و خودت را اذيت نكن، شبها فيلم ببين و كتاب بخوان، من هم به مردم توضيح ميدهم تا بدانند در كشور چه ميگذرد: الف) چيز خاصي نميگذرد. يك عده كمي پول لازم دارند، يك آقايي يك نامهاي مينويسد، سفارش ميكند، كمي پول توجيبي به بعضيها ميدهند، كه يك مقدار صفر دارد، مردم براي آنكه در جريان باشند ميتوانند با اين صفرها بيليارد بازي كنند.
ب) يك عده زيادي به همراه يك نفر به يك نيويورك ميروند و صدها ميليون تومان پول يك هتلشان ميشود. مردم هم ميتوانند كمي سماق بخرند، از مقابل يك هتل بگذرند، بمكند و حالش را ببرند.
ج) مديرعامل يك بانك دولتي استعفا ميدهد، به ايران هم نميآيد، با دستانش هم براي مردم يك علامتهايي ميدهد به همان معني هورا هورا هورا.
د) در يك عبارت بگويم اوضاع چطور است؟ خب معلوم است: هي واي من.
انینترنت ملی یا قطع ارتباطات شبکه
همزمان با قطع شبکه اینترنت در ایران که در دو روز گذشته در سایتها منعکس شده محمدحسين نجاتي در گزارشی در شرق نوشته حكايت از آنجا آب ميخورد كه اواخر هفته گذشته، پورت «پي.پي.تي.پي» در اينترنت ايران مسدود شد و در پي اين اتفاق، فيلترشكن «وي.پي.ان» در سراسر كشور قطع شده است. سامانهاي كه براي دور زدن فيلترينگ است و بارها از سوي مقامات مسوول بر غيرقانوني بودن استفاده از آن تاكيد شده است. با اين حال برخي از اخبار و شنيدهها قطع شدن اين سامانه را دليلي بر آمادهسازي مقدماتي «اينترنت ملي» (اينترانت) توسط شركت مخابرات و شركت فناوري ارتباطات كه مجريان اين طرح هستند، عنوان كردهاند.
به نوشته این گزارش مهديون نايبرييس سازمان فناوري اطلاعات كشور، قطعي سامانه وي.پي.ان را به دليل سياستهاي فيلترينگ عنوان ميكند و به «شرق» ميگويد: راهاندازي اينترنت ملي ارتباطي با قطعي اين سامانه ندارد و ما در حال حاضر در صدد ايجاد زيرساختهاي لازم براي ايجاد اينترنت ملي (اينترانت) هستيم.
شرق اضافه کرده ايده اينترنت پاك كه به «اينترنت ملي» موسوم شده، براي نخستينبار از سوي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات در آذرماه 89 مطرح و پس از آن به بحث داغ رسانهها و كارشناسان و كاربران اينترنت تبديل شد.
اما علي مطهري نماينده مجلس و رييس فراكسيون مخابرات مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با شرق از طرحهاي وزارت ارتباطات در رابطه با اجراي طرح «اينترنت ملي» پرده برميدارد. او با اشاره به اهداف اوليه اين طرح ميگويد: دولت در برنامههايي كه به ما ارايه داده هدف اصلي از اين طرح را ناسازگاري با فرهنگ ما، آسيبهاي احتمالي اينترنت جهاني و بحثهاي امنيتي عنوان كرده كه تعدد شبكههاي مجازي و اجتماعي از عمده اين دلايل بوده است.
پوریا عالمی در ستون طنز کاناپه در صفحه آخر اعتماد با عنوان "چه خاکی بر سر اینترنت کنیم"، یک مصاحبه فرضی با مسئول فیلترینگ ترتیب داده است که در آن آمده:
ما: چرا اینترنت لازم نداریم؟
مقام مسوول: چون ما خودکفا هستیم.
ما: میفهمم. اما تو چی؟
مقام مسوول: تو این. (و از کیفش آمارها و نمودارهای قشنگی را درمیآورد و نشان میدهد که ما با یک رشد صعودی با فرمول یهویی نسبت به سالهای گذشته خودکفا شدهایم.)
ما: میفهمم. با توجه به اینکه خودکفا هستیم چرا فیلتر؟
مقام مسوول: چون ما تصمیم داریم در فیلترینگ هم خودکفا شویم. در حال حاضر فقط چین توان رقابت با ما را دارد که آن را هم به همت دانشمندان جوان ایرانی که شبانهروز در زیرزمین خانههایشان مشغول هستند پشت سر خواهیم گذاشت.
ما: جریان چطوری است که چین خودش در فیلترینگ ما دست دارد اما ما خودمان در این زمینه خودکفا شدیم و چین را هم داریم میگیریم؟
مقام مسوول: الان مشکل ما فیلترینگ سایتهاست؟ به من و شما چه جوان مردم کدام سایت میرود. واقعا ما باید از جوان بپرسیم کدام سایت میرود؟ جوانهای ما آگاه هستند و آگاهان ما آزاد هستند هر کجا خواستند هر وقت بروند.
ما: کلا تا کی میخواهید فیلتر کنید؟ و چقدر هزینه فیلترینگ میشود؟
مقام مسوول: تا آخرش. شما هم نگران هزینهش نباشید ما حساب میکنیم.
ما: آیا فیلترینگ برای کشور مزایایی دارد؟
مقام مسوول: بله. ما با فیلترینگ ایجاد شغل کردیم و چند صد نفر الان به سلامتی مشغول به کار هستند. شغل این عزیزان این است که میروند سایتها را نگاه میکنند اگر احساس خطر کنند فیلتر میکنند. امیدواریم بتوانیم این شغل را مثل آتشنشانی به عنوان مشاغل پرخطر ثبت کنیم تا این عزیزان زودتر بازنشسته شوند.
ما: میفهمم. میفهمم. امیدوارم موفق باشی. خداحافظ
0 comments:
ارسال یک نظر