کیهان و صدا و سیما متهم ردیف اول سخنان رهبری

علی اصغر شفیعیان خبرنگار در وبلاگ خود درباره سخنان اخیر رهبری نوشت:

همان قدر که «سخن» رهبری درباره ی «منع رسانه ای شدن اتهام ثابت نشده و حتی نام مجرم ثابت شده»، شیرین است اما «عمل» اتفاق افتاده در کشور به ویژه در دو سال گذشته، تــلــخ بوده است؛ متهمانی که آبرویشان در رسانه ها ریخته شد و می شود.

پس از انتخابات ۸۸، اتهامات مدعی العموم علیه بخشی از سیاست مداران و اعترافات تعدادی از متهمان مانند سریال تلویزیونی از صدا و سیما و نیز در روزنامه ها پخش شد، صدا و سیمایی که از لحاظ قانونی زیر نظر رهبری است. اگر صداوسیما و قوه ی قضاییه تحت فشارهایی آن سریالها را پخش کرده اند، باید با آن منابع قدرت برخورد می شد، آیا شده است؟

آیت الله خامنه ای، ۶ تیر ۹۰: «متهم شدن به معنای مجرم بودن نیست، تا زمانی که جرمی ثابت نشده، نباید رسانه ای شود. حتی در مواردی که جرم در دادگاه نیز اثبات می شود، نباید نام فرد مجرم علنی و رسانه‌ای شود زیرا خانواده وی تحت فشار قرار می گیرند و دچار مشکل می شوند».

همانطور که رهبری چندی پیش تاکید کرده اند، به هر حال هیچ کسی و همینطور هیچ سیستمی عاری از اشتباه نیست، اما سخن این است که آبروهای زیادی در این دو سال رفته است و خانواده های بسیاری تحت فشار قرار گرفته اند.

البته نه تنها پخش رسانه ای دادگاه ها، بلکه بسیاری از اعترافات هم تحت فشار ابراز شده، که باید امیدوار بود به آنها رسیدگی شود و خسارت های وارده جبران شود. از چه می ترسیم؟ از که می ترسیم؟ از محاکمه ی امثال قاضی مرتضوی ها؟

بخشی از سخنان رهبری در ۲۹ شهریور ۸۸: «اینکه در دادگاه‏ها که در تلویزیون هم پخش می شد از قول یک متهمى چیزى راجع به یک کس دیگرى گفته می شود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه درباره‏ى خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه درباره‏ى خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بى‏ارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگرى بخواهد اعترافى کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد».

سخنان رهبری در آخر تابستان ۸۸ نشان می دهد که ایشان هم در جریان سریال دادگاه ها بوده اند، اعترافات در دادگاه ها را هم نافذ دانسته و البته اعتراف درباره ی دیگران را منع کرده اند. در همان دادگاه ها به وفور ادعاهایی توسط متهمان علیه دیگرانی می شد به عنوان یک نمونه ی کوچک، اتهاماتی علیه آقای خاتمی. مثلا «کیان تاجبخش» ادعای دروغ ملاقات آقای خاتمی با جورج سوروی آمریکایی را مطرح کرد و دستاویزی شد تا این دروغ را هر روز روزنامه ی کیهان تکرار کند.

چرا روزنامه ای که مدیرمسوولش را رهبری منصوب می کند، می تواند عکس «نظر علنی» رهبری، بر مبنای هجویات یک متهم مشکوک در دادگاه، دیگران را متهم کند و همان مدعی العموم بر مبنای سخن رهبری و در دفاع از آبروی خاتمی برنیاید که هشت سال در این نظام رییس جمهور بود است؟

من اگر جای آقای صادق لاریجانی بودم، همین امروز دست به کار می شدم برای جبران مافات و اعاده ی حیثیت کسانی که در دو سال گذشته آبرویشان به حراج گذاشته شده بود؛ فقط برای این که دامن نظام از آن اتفاقات در نظر همه ی مردم پاک شود.

0 comments:

ارسال یک نظر