مصطفی تاج زاده با غیرقانونی خواندن احکام صادر شده می گوید:هدف حزب پادگانی از صدور چنین احکامی این است که یک شمشیر دموکلیتوسی بالای سرمان نگاه دارند تا بیرون زندان دست از پا خطا نکنیم و منفعل بمانیم. من با همین تن رنجور آمادگی زندان را دارم. ولی هرگز از حق خداداد خودم برای اندیشیدن، سخن گفتن و کار جمعی و حزبی کردن صرف نظر نمیکنم و مادام که زندهام به یاری حق احدی در کسوت فقاهت یا مسند قضاوت نخواهد توانست این حق را از من سلب کند.
در ادامه انتشار پاسخهای سید مصطفی تاجزاده به پرسشهای خوانندگان صفحه فیس بوک وی، پاسخ وی به یکی دیگر از سوالات کاربران در خصوص احکام سیاسی صادر شده از سوی دادگاههای نمایشی برای دستگیرشدگان پس از انتخابات در اختیار سایت تحول سبز قرار گرفته است.
مصطفی تاجزاده در پاسخ به این سوال صدور چنین احکامی را سیاسی ، غیرقانونی و از پیش مشخص شده می خواند و تاکید می کند: "جسم من در اختیار آنهاست، اما روحم، ایمانم، امیدم و آزادیام هرگز. من آزاد زندگی کردهام و به لطف پروردگار آزاد زندگی خواهم کرد؛ در اوین یا بیرون از آن."
متن کامل این پرسش و پاسخ در پی می آید:
پرسش: شما در دادگاه بدوی به ۶ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی محکوم شدهاید. نظرتان دربارة صدور چنین احکامی چیست؟ برنامه خودتان چیست؟
پاسخ مصطفی تاجزاده: این احکام سیاسی و غیرحقوقی است و در دادگاه چه دفاع بکنید و چه نکنید حکم شما از پیش مشخص است. من در دادگاه دفاع نکردم و حکمم با بقیه دوستانی که دفاع کردند یکسان صادر شد. ظاهراً قرار بوده است که به طور فلهای در دادگاه بدوی به ما ۶ سال حبس تعزیری بدهند و در تجدید نظر هم فوقش ۶ سال را بکنند ۵ سال. بنابراین همانطور که در دادگاه از خودم دفاع نکردم، درخواست تجدید نظر هم نکردم و به محض ابلاغ حکم به زندان خواهم رفت. برائت ما از اتهاماتی که وارد کردند برای هر قاضی منصفی روشن است و برخورد ظاهراً قضاییای که با ما میشود در واقع کاملاً سیاسی است و بنابراین ارائة دفاعیه و درخواست تجدید نظر را ضروری نمیدانم و توصیه میکنم هر کس میتواند در دادگاه از خود دفاع نکند.
ما بدهکار ملت هستیم و نه بدهکار بازجوها در اوین
در هر حال هدف حزب پادگانی از صدور چنین احکامی این است که یک شمشیر دموکلیتوسی بالای سرمان نگاه دارند تا بیرون زندان دست از پا خطا نکنیم و منفعل بمانیم. من با همین تن رنجور آمادگی زندان را دارم. ولی هرگز از حق خداداد خودم برای اندیشیدن، سخن گفتن و کار جمعی و حزبی کردن صرف نظر نمیکنم و مادام که زندهام به یاری حق احدی در کسوت فقاهت یا مسند قضاوت نخواهد توانست این حق را از من سلب کند. جسم من در اختیار آنها است، اما روحم، ایمانم، امیدم و آزادیام هرگز.
من آزاد زندگی کردهام و به لطف پروردگار آزاد زندگی خواهم کرد؛ در اوین یا بیرون از آن. بنابراین زیر بار این بخش از حکم قرون وسطایی دادگاه که مرا میخواهند از حقوق مسلم و خدادادیام محروم کنند نخواهم رفت. پیرو دینی هستم که کلام خدایش با بخوان و اقرأ آغاز شده و به قلم سوگند خورده است. من هم به قلم سوگند میخورم که با عنایت الهی هرگز در دفاع از حقوق محرومان و مظلومان کوتاهی نکنم.
البته نمیدانم بر چه اساسی تصور میکنند که میتوانند ۱۰ سال خفقان ایجاد کنند که به امثال من حکم ۱۰ سال سکوت و انفعال دادهاند. یعنی واقعاً فکر میکنند تا ۱۰ سال دیگر میتوانند به چنین وضعی ادامه بدهند و چنین احکامی را اجرا کنند؟ از سوی دیگر صدور همین احکام نشانگر این است که در کشور یک کودتای واقعی اتفاق افتاده است که به علت حضور آگاهانة مردم افشا شد. این احکام نشانة رفتار یک دولت کودتایی نامقتدر و نامشروع است، نه یک دولت ۲۴ میلیونی مقتدر و مشروع.
انشاالله زندانها را هم مثل بقیه جاهای ایران سراسر سبز خواهیم کرد. ما پیروزیم؛ نه فقط به دلیل اینکه بیشماریم بلکه چون بر حقیم و خدا با ما است و اخلاقی عمل میکنیم و به پیمان خود با مردم وفاداریم. به مسئولان پروندهام هم صراحتاً گفتهام که سکوت نخواهم کرد و فعالیتهای قانونی و اصلاحطلبانه خود را به جد دنبال خواهم کرد، چه در زندان و چه خارج از آن. البته آنان به تجربه دریافتهاند که دایره نفوذ سخنان ما در زندان بسیار بیشتر از خارج زندان خواهد بود.
0 comments:
ارسال یک نظر