مژگان مدرس علوم
جرس: دکتراحمد زیدآبادی روزنامهنگار ودبیرکل سازمان دانش آموختگان ادوار تحکیم وحدت در حالیکه یکسال و هفت ماه را در زندان سپری می کند اما هنوز از حقوق اولیه یک زندانی و استفاده از حق مرخصی "محروم" است.
خانم مهدیه محمدی با اشاره به اینکه یکسال و هفت ماه همسرش بی دلیل و بدون هیچ مبنای قانونی در زندان بسر می برد، می گوید: " نمی دانم چرا آقایان ازمصاحبه ما خوششان نمی آید؟ اگر واقعا فکر می کنند کارشان درست است و این زندانیان قانونا باید در زندان باشند پس چرا از اینکه خانواده هایشان مصاحبه کنند، می ترسند؟ اگر هم که می دانند که کارشان اشتباه و غیرقانونی است خوب به این وضعیت پایان دهند. در هر حال مصاحبه های ما نه کار غیرقانونی است و نه منعی دارد، بنابراین طبیعی است که ما از حق قانونی خودمان استفاده کنیم تا کسی بدادمان برسد."
گفتنی است، احمد زیدآبادی در نخستین روز پس از اعلام نتایج انتخابات سال گذشته دستگیر و در دادگاههای نمایشی به پنج سال حبس، شش سال تبعید در گناباد، محرومیت دایم از فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی و همچنین محرومیت از تحلیلهای شفاهی محکوم شد.
متن گفتگوی "جرس" با مهدیه محمدی همسر احمد زیدآبادی در خصوص آخرین وضعیت وی در پی می آید:
لطفا از آخرین ملاقاتی که با آقای زید آبادی داشتید برایمان بگویید.
ایشان در زندان رجایی شهر هستند و دوهفته ای یکبار با ایشان ملاقات داریم.
ملاقاتها حضوری است یا کابینی؟
اول که ملاقاتها کابینی بود اما مدتی حضوری شد و الان دوباره می گویند به علت آنفلونزا ملاقاتها کابینی باید صورت بگیرد که این بار آخر ما ملاقات کابینی داشتیم.
وضعیت جسمی و روحی ایشان چطور است؟
وضعیت روحی اشان "خیلی" خوب است و شکر خدا ناراحتی جسمی و مشکلی از این نظرندارند.
البته به آقای زیدآبادی خیلی ظلم شده و اساسا جای ایشان زندان نیست چون گناهی مرتکب نشده اند اما در مجموع ایشان روحیه ای دارند که با شرایط کنار می آیند. خوب این سوال هم برای ایشان هم برای ما مطرح است که چرا یکسال و هفت ماه ایشان باید "بی دلیل و بدون هیچ مبنای قانونی" در زندان باشند. اینها چیزهایی است که به ایشان فشار می آورد اما خوب چاره ای نداریم و کاری نمی توانیم انجام دهیم.
خانم زیدآبادی خانواده های زندانیان سیاسی تاکنون نقش بسیار مهمی را در رساندن صدای مظلومیت عزیزان در بند خود ایفا کرده اند و علی رغم تمام فشارها و تهدیدها سعی کردند با اعلام روزه سیاسی و دیدار با مراجع صدای اعتراض و مظلومیت خود را به گوش مردم برسانند. حال به نظر شما حرکتهای خانواده های زندانیان سیاسی تا چه حد در تقویت روحیه و پایداری آنها و عزیزانشان موثر است؟
ما هرجوری که بتوانیم پیام مظلومیتمان را به مردم برسانیم عمل می کنیم واینکه با مراجع و هر کسی که کاری از دستش بر می آید دیدار کنیم. خوب این هم یکی از همان شیوه هایی است که از سر درماندگی انجام می دهیم تا صدایمان باشد و یادشان نرود که ما "مظلوم" هستیم و هر کسی هر کاری می تواند برای ما انجام دهد تا بیشتر از این مظلوم واقع نشویم. در ظرف این یکسال و نیم چنان ظلم مضاعفی به ما شده و هیچ کاری هم از دستمان برنمی آید. حرف هم که می خواهیم بزنیم نگران هستیم که فشارها بر ما زیاد نشود یعنی از یک طرف مظلوم واقع شده ایم و از طرف دیگر هم نمی توانیم بگوییم بر ما چه ظلمهایی رفته است.
با بعضی از خانواده های زندانی سیاسی که صحبت می کنیم می گویند که از سوی ماموران تهدید شده اند که مصاحبه نکنند و در واقع اخبار زندانیان سیاسی و وضعیت نامناسب آنها در سکوت خبری بگذرد. شما فکر می کنید نقش اطلاع رسانی در خصوص وضعیت زندانیان تا چه حد در بهبود شرایط آنان موثر است؟
ما درست وضعیت کسی را داریم که کتکمان می زنند و می گویند داد نزنید. خوب طبیعی است که وقتی کسی مظلوم واقع می شود صدایش بلند می شود تا کسی به دادش برسد. نمی دانم چرا آقایان از این موضوع خوششان نمی آید؟ اگر واقعا فکرمی کنند کارشان درست است و این زندانیان قانونا باید در زندان باشند پس چرا از اینکه خانواده هایشان مصاحبه کنند می ترسند؟ اگر هم که می دانند که کارشان اشتباه و غیرقانونی است خوب به این وضعیت پایان دهند. در هر حال مصاحبه های ما نه کار غیرقانونی است و نه منعی دارد، بنابراین طبیعی است که ما از حق قانونی خودمان استفاده کنیم تا کسی بدادمان برسد. من هر بار که مصاحبه می کنم انگیزه ام تنها این است که هر کسی که صدای ما را می شنود و کاری از دستش برمی آید یک جوری ما را از این وضعیت نجات دهد.
اشاره کردید که آقای زیدآبادی یکسال و هفت ماه است که به ناحق در زندان هستند این مدت به فرزندان شما چگونه گذشت؟
خیلی در این مدت به من و بچه ها سخت گذشت و این دوران از بدترین روزهای زندگی بچه ها است بطوریکه زندگی ما تحت الشعاع این قضیه است، خوب یک عضو موثر خانواده یعنی پدر خانواده جایش در خانه خالی است. ما سه پسر داریم که هرکدام یکجوری نیاز به حضور و وجود پدرشان دارند اما خوب صبور هستند و تحمل می کنند تا این شرایط هر چه زودتر تمام شود.
در پایان شما چه خواسته ای از مسئولان قضایی کشور دارید؟
ما از سیستم قضایی کشور فقط می خواهیم به قانون "عمل" کنند یعنی واقعا ما چیز دیگری از این سیستم قضایی کشور نمی خواهیم. فقط می خواهیم به قانون جمهوری اسلامی عمل کنند که اگر چنین شود مشکل همه ما حل خواهد شد. اما مسئله این است که اصلا به قانون عمل نمی شود و سیستم قضایی عملا فلج و تحت تاثیر نیروهای امنیتی است. باور کنید که اگر به قانون عمل شود جای هیچک از این عزیزان در زندان نیست.
با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.
جرس: دکتراحمد زیدآبادی روزنامهنگار ودبیرکل سازمان دانش آموختگان ادوار تحکیم وحدت در حالیکه یکسال و هفت ماه را در زندان سپری می کند اما هنوز از حقوق اولیه یک زندانی و استفاده از حق مرخصی "محروم" است.
خانم مهدیه محمدی با اشاره به اینکه یکسال و هفت ماه همسرش بی دلیل و بدون هیچ مبنای قانونی در زندان بسر می برد، می گوید: " نمی دانم چرا آقایان ازمصاحبه ما خوششان نمی آید؟ اگر واقعا فکر می کنند کارشان درست است و این زندانیان قانونا باید در زندان باشند پس چرا از اینکه خانواده هایشان مصاحبه کنند، می ترسند؟ اگر هم که می دانند که کارشان اشتباه و غیرقانونی است خوب به این وضعیت پایان دهند. در هر حال مصاحبه های ما نه کار غیرقانونی است و نه منعی دارد، بنابراین طبیعی است که ما از حق قانونی خودمان استفاده کنیم تا کسی بدادمان برسد."
گفتنی است، احمد زیدآبادی در نخستین روز پس از اعلام نتایج انتخابات سال گذشته دستگیر و در دادگاههای نمایشی به پنج سال حبس، شش سال تبعید در گناباد، محرومیت دایم از فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی و همچنین محرومیت از تحلیلهای شفاهی محکوم شد.
متن گفتگوی "جرس" با مهدیه محمدی همسر احمد زیدآبادی در خصوص آخرین وضعیت وی در پی می آید:
لطفا از آخرین ملاقاتی که با آقای زید آبادی داشتید برایمان بگویید.
ایشان در زندان رجایی شهر هستند و دوهفته ای یکبار با ایشان ملاقات داریم.
ملاقاتها حضوری است یا کابینی؟
اول که ملاقاتها کابینی بود اما مدتی حضوری شد و الان دوباره می گویند به علت آنفلونزا ملاقاتها کابینی باید صورت بگیرد که این بار آخر ما ملاقات کابینی داشتیم.
وضعیت جسمی و روحی ایشان چطور است؟
وضعیت روحی اشان "خیلی" خوب است و شکر خدا ناراحتی جسمی و مشکلی از این نظرندارند.
البته به آقای زیدآبادی خیلی ظلم شده و اساسا جای ایشان زندان نیست چون گناهی مرتکب نشده اند اما در مجموع ایشان روحیه ای دارند که با شرایط کنار می آیند. خوب این سوال هم برای ایشان هم برای ما مطرح است که چرا یکسال و هفت ماه ایشان باید "بی دلیل و بدون هیچ مبنای قانونی" در زندان باشند. اینها چیزهایی است که به ایشان فشار می آورد اما خوب چاره ای نداریم و کاری نمی توانیم انجام دهیم.
خانم زیدآبادی خانواده های زندانیان سیاسی تاکنون نقش بسیار مهمی را در رساندن صدای مظلومیت عزیزان در بند خود ایفا کرده اند و علی رغم تمام فشارها و تهدیدها سعی کردند با اعلام روزه سیاسی و دیدار با مراجع صدای اعتراض و مظلومیت خود را به گوش مردم برسانند. حال به نظر شما حرکتهای خانواده های زندانیان سیاسی تا چه حد در تقویت روحیه و پایداری آنها و عزیزانشان موثر است؟
ما هرجوری که بتوانیم پیام مظلومیتمان را به مردم برسانیم عمل می کنیم واینکه با مراجع و هر کسی که کاری از دستش بر می آید دیدار کنیم. خوب این هم یکی از همان شیوه هایی است که از سر درماندگی انجام می دهیم تا صدایمان باشد و یادشان نرود که ما "مظلوم" هستیم و هر کسی هر کاری می تواند برای ما انجام دهد تا بیشتر از این مظلوم واقع نشویم. در ظرف این یکسال و نیم چنان ظلم مضاعفی به ما شده و هیچ کاری هم از دستمان برنمی آید. حرف هم که می خواهیم بزنیم نگران هستیم که فشارها بر ما زیاد نشود یعنی از یک طرف مظلوم واقع شده ایم و از طرف دیگر هم نمی توانیم بگوییم بر ما چه ظلمهایی رفته است.
با بعضی از خانواده های زندانی سیاسی که صحبت می کنیم می گویند که از سوی ماموران تهدید شده اند که مصاحبه نکنند و در واقع اخبار زندانیان سیاسی و وضعیت نامناسب آنها در سکوت خبری بگذرد. شما فکر می کنید نقش اطلاع رسانی در خصوص وضعیت زندانیان تا چه حد در بهبود شرایط آنان موثر است؟
ما درست وضعیت کسی را داریم که کتکمان می زنند و می گویند داد نزنید. خوب طبیعی است که وقتی کسی مظلوم واقع می شود صدایش بلند می شود تا کسی به دادش برسد. نمی دانم چرا آقایان از این موضوع خوششان نمی آید؟ اگر واقعا فکرمی کنند کارشان درست است و این زندانیان قانونا باید در زندان باشند پس چرا از اینکه خانواده هایشان مصاحبه کنند می ترسند؟ اگر هم که می دانند که کارشان اشتباه و غیرقانونی است خوب به این وضعیت پایان دهند. در هر حال مصاحبه های ما نه کار غیرقانونی است و نه منعی دارد، بنابراین طبیعی است که ما از حق قانونی خودمان استفاده کنیم تا کسی بدادمان برسد. من هر بار که مصاحبه می کنم انگیزه ام تنها این است که هر کسی که صدای ما را می شنود و کاری از دستش برمی آید یک جوری ما را از این وضعیت نجات دهد.
اشاره کردید که آقای زیدآبادی یکسال و هفت ماه است که به ناحق در زندان هستند این مدت به فرزندان شما چگونه گذشت؟
خیلی در این مدت به من و بچه ها سخت گذشت و این دوران از بدترین روزهای زندگی بچه ها است بطوریکه زندگی ما تحت الشعاع این قضیه است، خوب یک عضو موثر خانواده یعنی پدر خانواده جایش در خانه خالی است. ما سه پسر داریم که هرکدام یکجوری نیاز به حضور و وجود پدرشان دارند اما خوب صبور هستند و تحمل می کنند تا این شرایط هر چه زودتر تمام شود.
در پایان شما چه خواسته ای از مسئولان قضایی کشور دارید؟
ما از سیستم قضایی کشور فقط می خواهیم به قانون "عمل" کنند یعنی واقعا ما چیز دیگری از این سیستم قضایی کشور نمی خواهیم. فقط می خواهیم به قانون جمهوری اسلامی عمل کنند که اگر چنین شود مشکل همه ما حل خواهد شد. اما مسئله این است که اصلا به قانون عمل نمی شود و سیستم قضایی عملا فلج و تحت تاثیر نیروهای امنیتی است. باور کنید که اگر به قانون عمل شود جای هیچک از این عزیزان در زندان نیست.
با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.
0 comments:
ارسال یک نظر