گزیده خبرها از جنبش راه سبز - جرس



دادگاه چهارم برگزار شد ؛ از حکم محاربه برای سنگ پراکنی تا حضور در خیابان ها برای خدمت به مملکت

Posted:



مدعی العموم: امروز ديگر كساني كه به خيابان‌ها مي‌آيند معترض نيستند بلكه معاند هستند -

شبکه جنبش راه سبز (جرس): چهارمين جلسه رسيدگي به متهمان و دستگیر شدگان عاشورای خونین تهران صبح امروز از طرف شعبه 15 دادگاه انقلاب در سالن اجتماعات امام خميني و با رياست صلواتي برگزار شد.

به گزارش فارس‌، در ابتداي اين جلسه قاضي صلواتي با بيان اينكه متهمين نمي‌توانند از ذكر نام افرادي كه در جلسه حضور ندارند، نام ببرند گفت‌، افزود: خبرگزاري‌ها، رسانه‌ها نبايد از متهمين نام و يا عنواني كه معرف فردي متهم باشد را منتشر كنند و در صورت اينكار در حكم افترا محسوب مي‌شود.

حکم محاربه به علت سنگ پراکنی

در ابتدا نماينده مدعي‌العموم در بخشي از كيفرخواست اين متهم اينچنين عنوان كرد؛ متهم متولد سال 1368 و دانشجوي رشته كامپيوتر و با نام مستعار امين مي‌باشد كه اتهاماتي همچون محاربه و افساد في‌الارض، اجتماع و تباني عليه امنيتي كشور، فعاليت تبليغي عليه نظام و توهين به مسئولان نظام را در پرونده دارد. اين متهم يكي از فعالان روز عاشورا بوده و با توجه به اينكه وي فعاليت سياسي دانشجويي هم داشته حكايت از آگاهي متهم نسبت به اقدامات انجام شده دارد.


در نماز جمعه‌اي كه آقاي هاشمي رفسنجاني خواندند و آشوب‌هاي پس از آن و البته آشوب‌هاي روزهاي ديگر نيز حضور داشته به نحوي كه تصاوير وي در اين آشوب‌ها هم اكنون موجود است. عليرغم ريزش‌هايي كه در تجمعات اخير نسبت به تجمعات و اغتشاشات اوليه ايجاد شده بود متهم نه تنها از ادامه اقدامات خود منصرف نشده بلكه مصمم‌تر از قبل هم به اين اقدامات دست زده ‌است. عملكرد متهم اجابت خواسته‌هاي ضد انقلاب بوده هر چند كه وي معترف به اقدامات خود است ولي اگر كمترين ترديدي در اين اقدامات داشت، اين چنين وارد اغتشاشات نمي‌شد. در بخش ديگري از سخنان نماينده مدعي‌العموم آمده حضور متهم در سنگ‌پراكني‌هاي روز عاشورا محرز بوده لذا محاربه هم عبارت است از استفاده از اسباب براي ايجاد وحشت و سلب امنيت عمومي.

 

متهم ردیف اول : با انگیزه خدمت به مملکت در خیابان ها خاضر می شدم تا با باند فاسد دولت مقابله کنم


در ادامه جلسه متهم پرونده اول در بيان دفاعيات خود نسبت به اتهامات وارده گفت: بنده با طيف غيرقانوني دفتر تحكيم وحدت، طيف علامه مرتبط بودم و در اغتشاشات روزهاي متعددي از جمله اغتشاشات روز به اصطلاح چهلم كشته‌شدگان پس از انتخابات حضور داشتم. وي افزود: پيش از حضور در اين تجمعات غيرقانوني در جريان خبرهاي اغتشاشات بودم ولي براي اولين بار بود كه از نزديك شعارهاي ساختارشكنانه اين عده را مي‌شنيدم. البته روز نماز جمعه‌اي كه آقاي هاشمي آن را مي‌خواند به همراه پدر و برادرم نيز حضور داشته ولي پس از مدتي در اين روز ديدم كه مسير جمعيت نسبت به نمازگزاران تغيير يافته لذا با برادر كوچكم با معترضين همراه شدم البته در همين حين فيلم و عكس نيز از اعتراضات و اغتشاشات تهيه مي‌كردم ولي در عين حال پس از اينكه مامورين نيروي انتظامي در صحنه حاضر شدند محل را ترك كرده و به جمع نمازگزاران پيوستم ولي مجددا در پس از آرام شدن اوضاع به جمع شعار دهندگان پيوستم

وي با اشاره به حضور خود در تجمع روز قدس نيز تاكيد كرد: روز قدس براي مشاهده اوضاع به ميدان انقلاب آمده و ديدم عده‌اي در حمايت از آقاي صانعي شعار مي‌دهند البته همان عده شعار "نه غزه نه لبنان " را سر مي‌دادند. اين متهم پرونده اول ادامه داد: روز عاشورا هم خبر داشتم كه در هر مراسمي قرار است كه تجمع باشد، لذا با دوستان در ميدان وليعصر قرار گذاشتم به همراه جمعيتي كه در يكي از كوچه‌ها جمع شده بودند، به سمت چهار راه وليعصر حركت كرده البته در اين حين فيلم هم مي‌گرفتم و زماني كه اوضاع متشنج شد بنده هم جزو آن كساني بودم كه به سمت ماموران سنگ‌پراكني كردم ولي اين در حالي است كه وقتي اوضاع به هم ريخت به يكي از خانه‌هاي اطراف رفته و زماني كه فضا آرام شد، تصميم گرفتم به منزل بازگردم ولي در همين حين چند نفر را مشاهده كردم كه مجروح شده‌اند لذا به همراه تعدادي آنها را به بيمارستان منتقل كرديم.


متهم پرونده اول در چهارمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات متهمين حوادث روز عاشورا در ادامه بيان دفاعيات خود، خاطرنشان كرد: پس از انتقال مجروحان به بيمارستان تصميم گرفتم كه مجددا به صحنه خوادث بازگردم تا از نزديك اوضاع را مشاهده كنم. ولي اتفاقات روز عاشورا بيشتر شبيه جنگ خياباني بود تا اعتراض. لذا در عين ناباوري فقط اقدام به تهيه فيلم مي‌كردم. اين فيلم‌ها را تنها به خانواده و برخي دوستان نشان دادم البته براي چند نفر هم اين فيلم‌ها را ارسال كردم.


وي با اشاره به گرايش خود به جناح اصلاحات اظهار داشت: از همان اوايل دانشجويي به سمت اصلاح‌طلبان گرايش داشتم؛ البته اين گرايش خانوادگي است لذا تصميم گرفتم كه براي ادامه فعاليت به سمت احزاب بروم. از اين رو در دانشگاه ميزگردي را با حضور نمايندگان كانديداها تشكيل دادم كه از ميان نمايندگان كانديداها فقط نمايندگان موسوي و كروبي در ميزگرد شركت كردند. كه در اين بين نماينده موسوي، تاجزاده بود و نماينده كروبي هم سخنگوي حزب اعتماد ملي يعني گرامي‌مقدم در ميزگرد شركت كرد.


متهم پرونده اول در ادامه با اشاره به فعاليت رسانه‌ها پيش از انتخابات تصريح كرد: 15 ماه قبل از انتخابات احزاب اصلاح‌طلب به شدت فعال شده و سايت‌هايي كه دو هفته يك بار هم به روز نمي‌شد، هر روز خبر توليد كرده و در خروجي قرار مي‌دادند. از اين رو اين بمباران خبري روي ما تاثير گذاشت.

 

ماهواره بدترین چیز در کشور است


وي افزود: البته بنده در ستاد نسيم 88 ميرحسين موسوي نيز فعاليت داشتم كه اين فعاليت هم شامل جمع‌آوري امضا و شركت در مراسمات بود. ولي در كل بمباران‌هاي خبري مرا با خود برد. چرا كه به ما تلقين مي‌شد كه مقام معظم رهبري در مورد انتخابات در اشتباه هستند و حق را فداي مصلحت مي‌كنند. از طرفي اينچنين به ما تلقين مي‌شد كه صدا و سيما دروغ مي‌گويد لذا امروز هم اغلب جامعه به سمت ماهواره گرايش پيدا كرده و اين ماهواره و شبكه‌هاي ضد انقلاب فارسي زبان در كشور بدترين چيز است

وي در ادامه بيان دفاعيات خود تاكيد كرد:‌ در زندان در جوي آرام و سالم توانستم فكر كرده و البته گوش دادن به شايعات را كنار گذاشته و به نتيجه رسيدم. ولي اين را هم بايد در كل بگويم كه سانسور روزنامه‌ها باعث مي‌شد كه ما به سمت سايت‌ها و منابع غيررسمي برويم از اين رو جو ايجاد شده به ما اجازه فكر كردن در مورد اقدامات خود را نمي‌داد.


متهم پرونده اول در ادامه با اشاره به فعاليت خود در ستاد يكي از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري عنوان كرد: در ستادي فعاليت داشتم كه با بمباران خبري مي‌گفتند كه ميرحسين موسوي پيروز انتخابات است، البته در ستاد استان سمنان ميرحسين موسوي هم حضور داشتم و در آنجا نظرسنجي‌هايي به نقل از وزارت اطلاعات، وزارت كشور و ديگر نظرسنجي‌ها براي ما ارسال مي‌شد كه همه آن نظرسنجي‌ها ميرحسين موسوي را پيروز انتخابات اعلام مي‌كرد.


وي در ادامه با اشاره به جو ايجاد شده در خصوص پيروزي ميرحسين در انتخابات رياست جمهوري اظهار داشت: اين جو به نحوي پيش رفته بود كه در جلسه پرسش و پاسخ موسوي با دانشجويان، دانشجويي پشت تريبون رفته و وي را رئيس‌جمهور موسوي خطاب كرد و پس از بيان اين جمله،‌ جلسه به هم ريخت و همه در خوشحالي بيان اين جمله كف و سوت مي‌زدند از اين رو همه بايد بدانند كه چه جوي در آن زمان حاكم شده بود و ما با اين توهم در انتخابات شركت كرديم.


متهم پرونده اول دادگاه رسيدگي به اتهامات اغتشاشگران روز عاشورا با اشاره به حوادث پس از انتخابات تاكيد كرد: پس از انتخابات وقتي ديديم ميرحسين موسوي 30 درصد از مجموع آرا را كسب كرده و همه آن نظرسنجي‌هايي كه آراي وي را بالاي 50 درصد اعلام كرده بودند،‌ دروغ بوده است لذا اين فكر به ذهن‌مان آمد كه در انتخابات تقلب شده است. البته بيانيه‌ها و مصاحبه‌ها نيز اذهان همه را به همين امر سوق مي‌داد. وي افزود: اين جو به نحوي شده بود كه برخي خواص هم حتي در مراسم تنفيذ و تحليف رئيس‌جمهور شركت نكردند البته جو ديگري هم وجود داشت و آن اينكه مي‌گفتند در ايران كودتاي سياسي صورت گرفته و به ما اين موضع را القا كرده و از ما مي‌خواستند كه شما بايد حق خودتان را بگيريد.


متهم پرونده اول ادامه داد: ما به كساني اعتماد كرديم كه منافق نبودند بلكه مسئولان سابق همين نظام بودند البته هيچ كدام از دوستان من هم نمي‌دانستند كه آيا در انتخابات تقلب شده يا نه، لذا به كساني اعتماد كرديم ولي امروز آن‌ها پشت ما را خالي كرده و ما اينجا در دادگاه هستيم. وي با اشاره به اتهام اقدام عليه نظام نيز گفت: تا اين حد عقل دارم كه نظام اسلامي حداقل چيزي كه برايم فراهم كرده، امنيت است لذا چه دليلي دارد عليه نظام اقدام كرده باشم.

متهم پرونده اول در ادامه جلسه با طرح ادعايي عجيب گفت: با انگيزه خدمت به مملكت در خيابان‌ها حاضر مي‌شدم و با استفاده از سايت سازمان مجاهدين كه درون نظام فعال است، مي‌توانم ادعاهايم را اثبات كنم. البته براي مقابله با باند فسادي كه به من القا شده بود و با مركزيت دولت اين باند فعاليت مي‌كرد، سنگ به دست مي‌گرفتم. وي در ادامه گفت: بنده چند بيانيه هم از مجموع بيانيه‌هاي ساختارشكنانه دفتر تحكيم وحدت طيف علامه را نيز امضا كردم ولي در كل پس از پرتاب سنگ‌هايي كه به كسي هم نمي‌خورد به دليل تخليه احساسات، حتي احساس راحتي هم مي‌كردم.

صحبتهای وکیل مدافع متهم اول

در ادامه جلسه وكيل مدافع اين متهم در طي سخناني در دفاع از موكل خود، اظهار داشت: براي تحقق جرم سه ركن وجود دارد و در بزه افساد في‌الارض اعلام شده در مورد موكلم اين سه ركن وجود ندارد. لذا آيا موكلم كه دانشجو است، با توجه به مطالب ارائه شده انگيزه ايجاد رعب و هراس و سلب امنيت مردم را داشته‌ است. وي افزود: جواني كه به وي القاي تقلب در انتخابات را كرده‌اند هيچ گاه قصد ايجاد رعب و وحشت را نداشته و صرفا به قصد اعتراض وارد تجمعات غيرقانوني شده و هيچ دشمني با نظام هم ندارد.


وكيل مدافع پرونده متهم اول در ادامه تصريح كرد:‌ با توجه به سن و سال موكلم كه تحت تاثير شرايط به وجود آمده قرار گرفته استدعا دارم با در نظر گرفتن شرايط مذكور با عطوفت همراه با عفو در مورد وي رفتار شود.

در ادامه جلسه متهم مجددا در بيان آخرين دفاعيات خود اين چنين گفت: ‌بنده اشتباهاتي كرده و اين اشتباهات را قبول دارم چرا كه در مورد منابع خبري خود تحقيق جامعي نكردم به طور مثال موسسه‌اي كه به نام امام پس از اهانت به ايشان بيانيه داد و ما را به بيراهه برد‌، شما هم مي‌توانيد ببينيد چه كساني در اين موسسه هستند. من فكر مي‌كردم رهبري در مورد انتخابات اشتباه مي‌كند ولي امروز مي‌فهمم و مي‌دانم كه ما اشتباه كرديم لذا از ايشان عذرخواهي مي‌كنم.


مدعی العموم :معترض نیستند معاندند

در ادامه جلسه نماينده مدعي‌العموم طي سخناني در خصوص اتهامات وارده نسبت به اين متهم تاكيد كرد:‌هر حكومتي حق دارد از خود دفاع كند و اگر ما بخواهيم اين متهم را به عنوان معترض بناميم بله مي‌توان وي را در همان هفته‌هاي اول معترض ناميد ولي تا چه زماني حكومت مي‌تواند يك نفر را معترض بنامد. وي افزود: امروز ديگر كساني كه به خيابان‌ها مي‌آيند معترض نيستند بلكه معاند هستند و نبايد با اصطلاحات حقوق بشري غرب فريب خورد لذا قابل قبول نيست كه اين متهم را معترض بناميم. نماينده دادستان اضافه كرد: متهم خود مي‌گويد كه ما با فراخوان ضد انقلاب وارد صحنه شديم، همان رسانه‌هايي كه شما را دعوت به آزادي كردند ببينيد كه امروز با فلسطين و برخي كشورهاي ديگر چه طور برخورد مي‌كنند.

 

متهم پرونده دوم: اهل خشونت نیستیم

در ادامه رسيدگي به اتهامات تعدادي ازدستگیرشدگان روز عاشورا به پرونده متهم دوم نيز رسيدگي شد و بنا به درخواست نماينده دادستان فيلم ارتكاب جرم اين متهم در دادگاه پخش شد. متهم پرونده دوم كه به گفته دادستان به اجتماع و تباني براي اتخاذ جرم عليه امنيت ملي، تخريب و آتش‌زدن اموال عمومي و شركت در اغتشاشات روز عاشورا به دعوت رسانه‌هاي بيگانه متهم است به دستور قاضي صلواتي براي دفاع از خود در جايگاه قرار گرفت و اظهار داشت: جناب آقاي قاضي در انتخابات اخير 80 الي 90 درصد مردم هيجاني شده بودند و اين در همه مردم محسوس بود من هم در حوادث بعد از انتخابات هيجاني شده بودند.


وي با بيان اينكه از طريق BBC از اجتماع و اغتشاش در روز عاشورا مطلع شده بوده است، گفت: ساعت 11:15 از خانه بيرون آمده و در زير پل كالج اقدام به شعار دادن كردم اما حقيقت اين است زماني كه زير پل كالج رسيدم و ديدم كه عده‌اي در حال حمله به ماموران امنيتي هستند سعي كردم وضعيت را آرام كنم و به سمت نيروهاي امنيتي رفتم و خطاب به مردم گفتم كه ماموران را نزنيد. اين متهم پرونده دوم ادامه داد: در اين حادثه زخمي شدم و سرم دچار خونريزي شد در حالي كه به سمت پارك دانشجو در حال حركت بودم يكي از كلاه‌هاي ماموران امنيتي را كه زمين افتاده بود برداشته و روي سرم گذاشتم و به سمت خيابان رودكي رفتم و در بين راه يك پارچه سبز پيدا كرده و دور گردنم انداختم.

اين متهم تصريح كرد:زماني كه اغتشاشات را در روز عاشورا ديدم برايم قابل تصور نبود كه وضعيت اينگونه بشود اما نتوانستم خودم را كنترل كنم و در حقيقت، جو زده شدم. وي كه حوادث روز عاشورا را همچون شب چهارشنبه سوري توصيف مي‌كرد، خاطر نشان كرد: اي كاش دستم قطع مي‌شد و اقدام عليه ارزش‌هاي خودم نمي‌كرد. اي كاش به جاي آنكه سطل آشغال را آتش مي‌زدم خودم را آتش مي‌زدم. وي گفت: در آن مكاني كه من اقدام هنجارشكنانه انجام داده بودم ده‌ها سال بود كه شربت نذري براي امام حسين پخش مي‌كردم كه اين براي من غيرقابل قبول است و من امروز شرمنده امام‌حسين هستم.


اين متهم پرونده دوم با بيان اينكه كانديداي مورد حمايت وي و برخي نخبگان به وي ستم كرده‌اند، اظهار داشت: آقاي قاضي در همه جاي دنيا رسم بر اين است كه صندوق‌هاي رأي نتيجه انتخابات را مشخص مي‌كند اما برخي كانديدا به اين صندوق‌ها اعتماد نكردند تا ما نيز به فضاي جامعه بدبين شويم. وي افزود: من مي‌خواستم بدانم كه معترضين چقدر هستند و براي همين در خيابان حاضر شده‌ام. اين متهم در پاسخ به اين سئوال قاضي صلواتي كه تصاوير حاكي از حمله شما به ماموران امنيتي دارد اما شما ادعا مي‌كنيد كه در حال كمك به ماموران امنيتي بوده‌‌ايد، گفت: آقاي قاضي من قسم مي‌خورم كه اهل دست بلند كردم نيستم، اهل خشونت نيستم و فقط به اين مامور امنيتي كمك كردم لطفا اين را نفرماييد.


قاضي صلواتي خطاب به اين متهم گفت: شما چهارشنبه‌سوري را با روز عاشورا قياس مي‌كنيد آيا تفاوت اين دو روز را نمي‌دانيد كه متهم گفت، آقاي قاضي من قصد اهانت نداشتم. فقط مي‌خواستم شرايط را براي شما توصيف كنم.


وكيل مدافع متهم پرونده دوم براي دفاع از موكل خود در جايگاه قرار گرفت و ضمن تشكر از قاضي و نماينده دادستان اظهار داشت: آقاي قاضي موكل من كه مواردي كه نماينده دادستان به آن اشاره كرده است اعتراف كرده اما بايد قبول كنيم كه وي تحت تاثير شرايط قرار گرفته است و بدون قصد قبلي اين اعمال را انجام داده است.
وي افزود: موكل من هيچ فعاليت حزبي بر عليه نظام نداشته و با هيچ گروه ضد انقلاب همكاري نكرده است بر همين اساس از شما مي‌خواهم تا مراعات ماده 22، 25 و 728 قانون مجازات اسلامي را در خصوص موكلم مراعات كنيم. متهم پرونده دوم بنا به در خواست قاضي صلواتي براي ايراد آخرين دفاعيات خود گفت:‌ آقاي قاضي در ابتداي جلسه گفتيد كه بالاتر از قاضي تنها خداست و به خاطر خدا به من لطف كنيد. من هيچي جزء اينكه بگويم اشتباه كردم را ندارم كه بگويم. وي خطاب به قاضي گفت: آقاي قاضي كانديداي شكست خورده اطرافيان و طرفداران آنها و حتي كساني كه راهشان را ادامه مي‌دهند ما را تحت تاثير قرار داده‌اند و البته بايد بگويم كه من اشتباه كردم.

 

متهم پرونده سوم: صداي آمريكا فريبم داد!

در ادامه دادگاه پرونده متهم سوم نيز رسيدگي شد و فراهاني نماينده دادستان به درخواست قاضي صلواتي كيفر خواست اين متهم را قرائت كرد و گفت: مقابله با اسلاميت نظام و اصل ولايت فقيه اقدام عليه نظام از طريق شركت در اجتماعات غيرقانوني و همچنين اهانت به مقام معظم رهبري و استفاده از تجهيزات ماهواره از جمله اتهامات متهم پرونده سوم است.

متهم پرونده سوم كه به درخواست قاضي براي دفاع از خود در جايگاه قرار گرفته بود در دفاعيات خود، اظهار داشت: آقاي قاضي در انتخابات اخير به اين دليل كه نمي‌دانستند كدام جريان در مناظره درست مي‌گويد شركت نكردم.
وي با اشاره به حضور در اغتشاشات بعد از انتخابات تصريح كرد: در اجتماعات و اغتشاشات اخير شركت كرده‌ام اما بعد از اينكه مقام معظم رهبري فرمودند كه در تجمعات غيرقانوني شركت نكنيد از ادامه حضور در اغتشاشات و تجمعات صرف نظر كرده‌ام.


متهم پرونده سوم با بيان اينكه در اغتشاشات 13 آبان حضور نداشته است، يادآور شد: آقاي قاضي، احساس مي‌كردم كه عده‌اي مردم را مي‌زنند و اين از طريق صداي آمريكا به من القا شده بود بر همين اساس تصميم گرفتم تا در روز عاشورا در تجمعات شركت كنم. وي افزود: خانم باردار من سعي مي‌كرد كه جلوي من را بگيرد اما من وي را هول دادم و به سمت خيابان حركت كردم. اين متهم پرونده سوم خاطر نشان كرد: زماني كه به ميدان امام‌حسين رسيدم از آن تجمعي كه صداي آمريكا گفته بود خبري نبود بر همين اساس به سمت ميدان سپاه رفتم، 30 نفر در آنجا حضور داشتند كه به نظر 20 نفر آنها مثل من تحت تاثير قرار گرفته بودند. من عليه نظام شعار ندادم و فقط عليه مقامات نظام شعار مي‌دادم. به جان همسرم قسم نمي‌دانم كه چه شد عليه اصل ولايت فقيه شعار دادم.


اين متهم پرونده سوم افزود: زماني كه به خانه آمده‌ام و تصوير خودم را در تلويزيون ديدم ناراحت شدم و به خودم گفتم كه من مشكلي با دين نداشتم چرا در اغتشاشاتي كه عليه دين شعار دادم شركت كرده‌ام. وي ادامه داد: بعد از اغتشاشات روز عاشورا مو و ريش خود را كوتاه كردم تا شناخته نشوم و به سمت ساري متواري شدم و چندين شب در شهرهاي آمل، قائم‌شهر و آستارا ماندم و در نهايت به تهران آمدم. متهم پرونده سوم گفت: زماني كه به منزل خودم آمدم احساس مي‌كردم كه ديگر ماموران امنيتي با من كاري ندارند اما آنها به مقابله در ما آمدند تا من را دستگير كنند در همين زمان به سرعت متواري شدم و با يكي از دوستان خود تماس گرفته و درخواست كمك كردم، اين دوستم به من گفت به كرمان بروم و با يكي از اعضاي كموله ،آشنا شوم تا وي من را نجات دهد.


وي ادامه داد: به دليل وابستگي شديدي كه با همسرم داشتم با وي تماس گرفتم تا به منزل دوستم بيايد كه من او را ببينم. اما در اين حين دستگير شدم. متهم پرونده سوم با بيان اينكه قبل از دستگيري ذهنيت منفي از دستگاه قضايي و نيروهاي امنيتي در ذهن وي متبادل شده بود، خاطر نشان كرد: بعد از دستگيري برخورد خوب نيروهاي امنيتي با من موجب تغيير اين ذهنيت شد به طوري كه حتي من با بازجوهايم در يك مكان غذا مي‌خوريم. وي در خصوص انگيزه‌اش از شركت در اغتشاشات روز عاشورا گفت: آقاي قاضي من احساس مي‌كردم كه در منزل نشسته‌ام اما زن و بچه مردم در خيابان‌ها كتك مي‌خورند اما زماني كه در اغتشاشات شركت كرده‌ام باورم شد كه اين احساس من درست نبوده است.

متهم پرونده سوم در پاسخ به اين سئوال قاضي كه آيا شما از حضور فرقه ضاله بهايي است، منافقين و سلطنت‌طلبان در اغتشاشات باخبر بوديد يا نه، گفت: آقاي قاضي صداي آمريكا مي‌گفت كه مردم در تجمعات شركت مي‌كنند و من حرف‌هايي آنها را باور مي‌كنم.


وكيل مدافع متهم پرونده سوم بنا به درخواست قاضي صلواتي به جهت دفاع از موكل خود در جايگاه حاضر شد و گفت: هدف قانون‌گذار اين بوده است كه متهم و يا مجرم تربيت و اصلاح شود. وي افزود: موكل من هيچ فعلي كه مشمول محاربه باشد را انجام نداده و با ماموران امنيتي درگير نشده است. وي خطاب به قاضي گفت: آقاي قاضي با عنايت به توبه شرعي موكلم، جوان و متاهل بودن وي از شما نمي‌خواهم كه ماده 25 قانون اساسي را در خصوص موكلم اعمال كنيد.


متهم پرونده سوم در آخرين دفاعيات خود گفت:‌ من امروز شرمنده هستم به اين خاطر كه عروسك خيمه‌شبازي صدا و آمريكا بوده‌ام بر همين اساس از مقام معظم رهبري و ملت ايران عذر مي‌خواهم و از شما مي‌‌خواهم فرصتي دوباره براي بازگشت من به جامعه بدهيد. نماينده دادستان نيز در پايان گفت: اين متهم عالمانه و عامدانه در اغتشاشات وجود داشته و به اين مسئله اذعان دارد و اعتراف مي‌كند كه به دعوت رسانه‌هاي بيگانه در خيابان‌ها حاضر شده‌اند و اين يك تباني نانوشته است كه ماده 610 در خصوص وي محرز است.

تقاضای کیفر برای ماهواره

در ادامه، نماینده دادستان تهران ، کیفرخواست متهمه پرونده چهارم را قرائت کرد و گفت: متهمه پرونده چهارم ‌۳۰ ساله، مدرس خصوصی زبان، مجرد، بازداشت با صدور قرار بازداشت موقت از ‌۲۸/ ۱۰ /۸۸ متهم به اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره است.

وی با قرائت بخش دیگری از کیفرخواست گفت: اتهام این متهمه محرز است و با استناد به مواد ‌۶۱۰ ، ‌۵۰۰ از قانون مجازات اسلامی و ماده ‌۹ قانون ممنوعیت به کارگیری دریافت از تجهیزات ماهواره تقاضای کیفر وی را دارم.

فراهانی هم چنین افزود: اتهام جاسوسی، ارتباط مشکوک با کارکنان سفارت آلمان و داشتن روابط غیراخلاقی گسترده با برخی افراد در خصوص متهمه این پرونده مفتوح و تحت رسیدگی است.

متهمه پرونده چهارم با بیان اینکه تا دو ماه قبل از انتخابات اصلا نمی‌دانستم قرار است در ایران انتخاباتی برگزار شود گفت: من حتی مناظره‌ها را نیز ندیده بودم. فقط رای دادم و برگشتم و در راهپیمایی سکوت از روی کنجکاوی شرکت کردم. در تظاهرات دوم از میدان امام خمینی تا فردوسی با دوستم رفتم، همه به خاطر کشته شدگان مشکی پوشیده بودند. آن راهپیمایی نیز سکوت بود و هیچ کس شعار نداد.

متهمه پرونده چهارم با اشاره به حضور نیم ساعتی اش در مسجد قبا گفت: در آن تجمع نیز سکوت بود و وقتی نیروها آمدند ما رفتیم، من و دوستم هیچ شعاری علیه مقام معظم رهبری ندادیم. من به نظام جمهوری اسلامی ایران عقیده دارم. وقتی آیت الله خامنه‌ای فرمودند نروید من و دوستانم نرفتیم و شرکت نکردیم. شعارها تند شد و از بحث تقلب به بحث کل نظام کشیده شد که ما آنها را رها کردیم.

وی در ادامه گفت: من در ایمیلم با چند نفر ارتباط داشتم، به سه نفر میل فرستادم.

متهمه پرونده چهارم در رابطه با ارتباطش با دیپلمات‌های آلمانی گفت: دو سال و نیم پیش در رستورانی با یکی دو نفر از دیپلمات‌های آلمانی آشنا شدم و با آنها صحبت کردم، چند بار به جشن‌های آنها که حد و مرز اسلامی رعایت نمی‌شد رفتم، زیرا قبل از آن به خاطر مشکلاتی که در ازدواجم به وجود آمده بود افسرده و خانه نشین شده بودم اما من ارتباط خاصی با آنها نداشتم. در این مدت سفرهای یک روزه‌ای به یزد، فشم، لواسان، کردان با این دوستانم داشتیم. اشتباه من بود که یکی از میل‌هایی که به من رسیده بود با این محتوا که آقایی در خیابان مژده شکنجه‌گر در اوین و کهریزک است که بعدا متوجه شدم که مردم او را کتک زده بودند و سپس مشخص شد که فردی با او خصومت داشته و او در دولت نبوده را به آن دیپلمات ارسال کردم که آنها نیز گفتند این خبرها قدیمی است.

متهمه پرونده چهارم در ادامه افزود: دیپلمات‌های آلمانی کیسه‌هایی حاوی دستبند سبز را به چند نفر دادند تا توزیع کنند اما من این کار را نکردم. سه شبانه روز به خاطر فیلمی که در آن مادر یکی از کشته شدگان صحبت کرده بود را دیدم نخوابیدم و فقط گریه کردم.

قاضی صلواتی از متهمه پرسید روی دستبند چه چیزی نوشته شده بود؟

متهمه پرونده چهارم در پاسخ گفت: روی دستبند سبز نوشته بود I am neda که مشخص است از جای دیگر به ایران وارد شده است.

گریه برای بسیجی

وی در مورد داشتن تجهیزات دریافت از ماهواره گفت: به دلیل این‌که تخصصم زبان بود شبکه‌های بی بی سی و سی ان ان را گوش می‌کردم و زمانی که دیدم یک بسیجی با لباس شخصی توسط مردم کتک می‌خورد من برای آقای بسیجی هم گریه کردم. من کشورم را دوست دارم. فامیل‌های زیادی از من در خارج از کشور زندگی می‌کنند. از من خواستند تا به آنجا بروم اما من وطنم را دوست داشتم و نرفتم. از این‌که می‌دیدم ایرانی‌ها به جان هم افتاده‌اند ناراحت بودم. من خانواده مذهبی داشتم اما با قرآن مانوس نبودم. در بازداشت چون تک نفره بودم با قرآن آشنا شدم، در قرآن اشاره شده که خداوند کسانی را که لیاقت دارند و از نور به تاریکی هدایت شده‌اند کمک می‌کند. من فکر می‌کنم این جوری هدایت شدم و یک ذره لایق بودم که الان اینجا هستم.

قاضی صلواتی از متهمه پرسید: چگونه از وقوع تجمعات آگاه می‌شدید؟

متهمه گفت: دهان به دهان متوجه زمان تجمعات می‌شدیم و در محله‌ای که ما زندگی می‌کردیم روی دیوارها می‌نوشتند اما من هیچ اس ام اسی برای کسی ارسال نکردم.

قاضی صلواتی از متهمه پرسید: با دیپلمات آلمانی علاوه بر ارتباط حضوری، ارتباط دیگری نداشتی؟

متهمه گفت: از طریق ایمیل با هم ارتباط داشتیم اما صحبت سیاسی نداشتم. از آنجایی که افسردگی داشتم دوستانم را از خودم دور کرده بودم و دوست زیادی نداشتم. با این حال من هیچ اطلاعاتی نداشتم که به آنها بدهم.

قاضی صلواتی پرسید منزلی که در آن پارتی‌های آن چنانی با حضور دختران و پسران ایرانی برگزار می‌شد متعلق به دیپلمات آلمانی بود شما چند جلسه در آن شرکت کردید؟

متهمه گفت: بله، دو ، سه جلسه شرکت کرد‌م و عکس‌های داخل پرونده متعلق به من است.

قاضی صلواتی پرسید آیا دیپلمات‌ها در ایران حضور دارند؟

متهمه گفت: یکی از آنها یک سال و نیم پیش از ایران رفت و دیگری تا زمان بازداشت من در ایران بود که قاضی صلواتی گفت: پس از دستگیری شما او از کشور خارج شده است.

قاضی از متهمه پرسید: به نظر شما انگیزه دیپلمات آلمانی درحمایت از فتنه اخیر چیست؟

متهمه گفت: تا کشور خارجی منافعی نداشته باشد کاری انجام نمی‌دهد.

قاضی صلواتی گفت: به نظر شما آیا درست است دختر و پسر ایرانی در خانه امن دیپلمات آلمانی جلسات و پارتی‌های آن چنانی برقرار کنند؟

متهمه گفت: خیر، در یک زمانی فکر می‌کردم این موضوع درست است. همه با هم می‌گویند، می‌خندند، می‌رقصند و فکر می‌کردم این موضوع عادی است و همه ایرانیان با هم جشن دارند اما متوجه نبودم که آنها هم وطن ما نیستند.

قاضی پرسید: شما با دیپلمات آلمانی در تجمعات غیرقانونی شرکت کردید؟

متهمه گفت: خیر.

قاضی صلواتی پرسید: آیا دیپلمات آلمانی در یکی از تجمعات دستگیر شد؟

متهمه در پاسخ گفت: به من گفت با خودرو در راه رفتن به سفارت بوده که در میدان هفت تیر پلیس اجازه حرکت به ماشینها را نمی‌داد. او از خودرویش پیاده شد که در میانه راه دستگیر شد و بعد از سه ساعت سفیر آلمان حضور پیدا می‌کند و آنها نیز آزاد می‌شوند.

وکیل متهمه پرونده چهارم در دفاع از موکلش گفت: موکلم جوانی ‌۳۰ ساله، ناآگاه از مسایل روز، خوش باور، معتمد به خواص و سیاسیون و جاعل از مجازات تحت تاثیر بمباران خبری در راهپیمایی‌های خیابانی شرکت کرده است. موکلم با کارمندان سفارت آلمان به نام های"و" و "ی" با توزیع دستبند سبز و کادوی روز تولد ارتباط برقرار می‌کند و موکلم بازیچه دست کارمندان سفارت آلمان می‌شود و تحت تاثیر آنها قرار می‌گیرد که از این موضوع شدیدا شاکی است.

وی در دفاع گفت: یکی از شرایط تحقق جرم ماده ‌۶۱۰ مجازات قانون اسلامی وحدت قصد کسانی است که در یک تجمع تبانی می‌کنند تا امنیت داخلی و خارجی را به هم زنند صرف شرکت در یک تجمع مصداق این ماده نیست. موکلم در اجتماعات شرکت کرده و به محض تغییر شعارها علیه نظام و مقام معظم رهبری اجتماعات را ترک کرده است.

خدا را شکر دستگیر شدم!

متهمه پرونده چهارم در بیان آخرین دفاع گفت: خدا را شکر می‌کنم که دستگیری من منجر به خروجم از منجلاب شد. من در اینجا بسیار تغییر کرده‌ام. نمی‌گویم چون ریا می‌شود. من قصد این را نداشتم. گروهی را تحریک و رهبری کنم. از روی نادانی حرکت اشتباهی انجام دادم از شما و پیشگاه امام زمان (عج) و حضرت امام(ره) و مردم شریف به خاطر هتک حرمت ایرانیان معذرت می‌خواهم. به من فرصت بدهید تا زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران و زیر سایه حضرت خامنه‌ای سرفراز زندگی کنم.

متهمه پرونده پنجم؛ تبعه انگلیس

در ادامه جلسه ، فراهانی نماینده دادستان تهران در تشریح کیفرخواست متهمه پرونده پنجم گفت: متهمه پرونده پنجم ‌۲۴ ساله، متولد منچستر انگلستان، ساکن تهران، مجرد، فاقد سابقه کیفری، بازداشت از ‌۸۸/۱۰/۲۴ متهم به اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، توهین به مقامات ارشد نظام، شرب خمر، استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره است و با توجه به اقرار متهم جرایم انتسابی به نامبرده محرز است و تقاضای مجازات وی را دارم.

فراهانی افزود: سایر اتهامات متهمه پرونده پنجم شامل ارتباط مشکوک با کارکنان سفارت آلمان، جاسوسی و ارتباط غیراخلاقی با افراد اجنبی مفتوح است.

متهمه ردیف پنجم نیز با قرار گرفتن در جایگاه گفت: من در درگیری‌ها و تظاهرات‌ انقلاب تا آزادی، مسجد قبا و تجمعات جماران حضور پیدا کردم بعد از آن در درگیری و تظاهرات دیگری شرکت نکردم چون نظم و امنیت کشور به هم ریخته بود.

تحت تاثیر جنبش سبز

وی بااشاره به اینکه تحت تاثیر جنبش سبز قرار گرفته بود افزود: تحت تاثیر عکس‌ها و فیلم‌هایی که از تجمعات در ماهواره پخش می‌شد در تجمعات حضور پیدا کردم. الان فهمیدم آنها می‌خواهند مردم را گول بزنند و تحریک کنند. اطلاعاتی که از ایمیلم و کانال‌های بی بی سی و صدای آمریکا دریافت می‌کردم و sms های دریافتی را از روی عادت برای دیگران می‌فرستادم.

وی در ادامه گفت: من حدود دو سال و نیم پیش با تعدادی از دیپلمات‌های آلمانی آشنا شدم، با آنها بیرون می‌رفتم و در جشن‌های آنها شرکت می‌کردم. هدف من دوستی عادی بود. یکی از آنها به من دستبند سبز داد که روی آن نوشته شده بود که من ندا هستم. من به عنوان مسلمان نباید در جشن‌های آنها شرکت می‌کردم. خیلی پشیمان هستم و از خدا، مقام معظم رهبری و قاضی تقاضای بخشش دارم. از زمان دستگیری تا الان خیلی چیزها یاد گرفتم و تغییر کردم. یک سری از اخلاقیاتم را کنار گذاشتم.

قاضی صلواتی از متهمه پرسید: شما تابعیت مضاعف دارید. با چه هدف و انگیزه‌ای در تجمعات بعد از انتخابات شرکت کردید؟

متهمه گفت: با وجود این‌که من در ایران به دنیا نیامدم اما کشور اصلی من ایران است. مادرم مسیحی بود. سپس مسلمان شد، او زن بسیار پاکی است، امیدوارم یک روزی اخلاق مادرم را داشته باشم. از آنجایی که فکر می‌کردم کارم درست است در تجمعات شرکت کردم.

قاضی صلواتی از متهمه پرسید که برای حضور در تجمعات دیپلمات آلمانی تو را ترغیب می‌کرد که متهمه گفت: نه.

قاضی صلواتی از متهمه درباره انگیزه‌اش در ارتباط با بیگانگان سوال کرد.

متهمه گفت: هدف من یک دوستی ساده بود. مثل دوستی‌های ساده دیگر فقط به هم ایمیل می‌فرستادیم اما ایمیل‌هایمان نیز سیاسی نبود.

قاضی صلواتی با استناد به پرینت موبایل متهمه ردیف پنجم از او پرسید: شما شب عاشورا ‌۴۰ sms برای شرکت در تجمع ارسال کرده‌اید؟ چه دفاعی دارید؟

متهمه پرونده پنجم گفت: از روی عادت و بدون فکر آنها را ارسال کردم اما خودم در آن تجمعات نیز شرکت نکردم.

قاضی از متهمه پرسید: به نظر شما آیا در شان یک دختر ایرانی بود که در جلسات و پارتی‌های آن چنانی دیپلمات آلمانی شرکت کنند؟

متهمه گفت: خیر، آن لحظه متوجه کارهایم نبودم.

محمدصادق صادقی، وکیل مدافع متهمه پرونده پنجم در دفاع از موکلش گفت: به لحاظ جلوگیری از اطاله وقت دادگاه لایحه‌ام را ارایه خواهم داد و در ادامه به دفاع از اتهامات مندرج در کیفرخواست پرداخت.

وی گفت: موکلم یک بار اقرار کرده است که چند سال پیش در انگلستان به اصرار خاله‌اش یک مقدار مشروب مصرف کرده است، حد در صورتی به وی تعلق می‌گیرد که متهم دو بار اقرار کرده باشد و در مورد نگهداری تجهیزات دریافت از ماهواره مسوولیت مستقیم ، این تجهیزات برعهده تهیه کننده، خانواده وی است نه موکل. کیفرخواست صادره در این دو مورد با موازین قانونی انطباق ندارد که در دو مورد اخیر نیز که رسیدگی در صلاحیت دادگاه انقلاب نیست.

صادقی افزود: با توجه به شرایط موکلم و با استناد به مواد ‌۲۲ و ‌۲۵ قانون مجازات اسلامی تقاضای عفو و بخشش وی را دارم.

قاضی در پاسخ به وکیل درباره ایراد در صلاحیت رسیدگی دادگاه گفت: براساس حکم صادره از سوی ریاست قوه قضاییه بنده علاوه بر ریاست شعبه ‌۱۵ دادگاهانقلاب دادرس دادگاه عمومی تهران هستم.

 

شورای هماهنگی جبهه اصلاحات: با نمادهای سبز در راهپیمایی 22 بهمن می آییم

Posted:



شبکه جنبش راه سبز (جرس): شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با صدور بیانیه ای، از اقشار مختلف مردم برای شرکت پرشور  و همراه با نمادهای سبز در راهپیمایی ۲۲ بهمن دعوت کرد.

در این بیانیه که خطاب به مردم منتشر شده آمده است: شما مي دانيد كه وحدت و يكپارچگي كشور و اعتماد به مسئولين، به رغم تنوع و تكثر در انديشه، اقوام، مذاهب و سلايق جناح هاي مختلف سياسي، با و جود برخي موانع سبب گرديد تا بحران هاي مختلف كه جنگ تحميلي مهم ترين آن بود با رهبري بي نظير امام خميني(ره) و همراهي قاطع مردم يكي پس از ديگري پشت سر نهاده شود. رمز و راز اين توفيق، همراهي ملت با دولت و فقدان دوگانگي و شكاف بين آنها بود. دولت خود را از ملت و متقابلاً ملت هم دولت را از خود مي دانست تا آنجا كه صفت دولت خدمتگذار توسط آن يار سفر كرده به دولت جناب مهندس ميرحسين موسوي اطلاق گرديد و ملت ايران را بهتر از مردم مسلمان در صدر اسلام ناميدند. همچنين مجلسي كه برآمده از رأي مردم و مواضع بر حق آنها بود، با وجود مشكلات ناشي از جنگ، تحريم ها و بحران هاي اقتصادي، ذره اي در انجام وظايف نظارتي خود مماشات نمي ورزيد و از همين رو بود كه امام مجلس را در رأس امور مي خواست و مي دانست.

 

شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات  در این بیانیه آورده است: مي آييم تا نشان دهيم جنبش سبز با آگاهي سياسي و توانايي، در عين حال با نجابت اجتماعي و با نفي هرگونه خشونت، با اصول و ارزش هاي ملي و ديني عجين بوده و حقوق مصرح در قانون اساسي را مطالبه مي نمايد. مي آييم تا با صدايي رسا فرياد خويش را به گوش رفيق و رقيب و دوست و دشمن برسانيم كه جنبش سبز همچنانكه بزرگان انقلاب چون آقايان خاتمي ، كروبي و ميرحسين موسوي اعلام نموده اند، مدافع استقلال و بي نياز از حمايت و دخالت بيگانه است و با اتكا به قدرت خدادادي ملت براي احيا و حفظ ارزش ها، اجراي قانون. آزادي ملت، تعميق دين و نجات جامعه، از هيچ تلاشي فروگذار نخواهد كرد.


در این بیانیه تاکید شده است: در ۲۲ بهمن با نماد سبز مي آييم تا اعلام نماييم وا اسفا از تنگ نظري و كوته بيني كوچكاني كه بر صدر نشسته اند و هر معترض و منتقدي را عامل بيگانه و فريب خورده و برانداز مي دانـند و هـر انتـقادي را تـخريب، كـه ظرفيـت انقـلاب اسـلامي و پويايي آن در گرو تضارب انديشه و افكار است و نابودي كشور، سرنوشت محتوم سيستم هاي تك صدايي. مي آييم تا فرياد زنيم زندانيان سياسي كه اكثراً فجرآفرينان بهمن ۵۷ بودند را آزاد كنيد و به جاي زندان و برخورد و خشونت با ملت، به اصول و آرمان ها برگرديد، به اجراي قانون همت گماريد و به جاي توهم توطئه به تحليل عملكرد خود و نهادهاي همسو همت گماريد، كه آيينه چون نقش تو بنمود راست، خودشكن آيينه شكستن خطاست.  مي آييم تا همه با هم فرياد كنيم كه انگ بي ديني و تهمت بيگانه خواهي و دروغ انقلاب مخملي وصله هاي ناچسبند براي جنبش سبز كه صد البته از خصايص ذاتي حاكميت هاي قانون گريز و فرافكن و هنجارشكن و عوام فريب است كه با روش هاي نخ نما شده چون كارناوال عاشورا و پاره كردن عكس و ...، ملت را متهم به اخلالگري و اغتشاش كند.


شوای هماهنگی جبهه اصلاحات متشکل از گروهها و احزاب اصلاح طلب است که اسامی امضا کنندگان این بیاینه به این شرح است:

۱) حزب مشاركت ايران اسلامي. ۲) سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران. ۳) مجمع نمايندگان ادوار مجلس. ۴) انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها. ۵) مجمع دانش آموختگان ايران اسلامي. ۶) حزب اسلامي كار. ۷) مجمع نيروهاي خط امام. ۸) حزب اراده ملت ايران. ۹) حزب جوانان ايران اسلامي. ۱۰) حزب مردم سالاري. ۱۱) انجمن اسلامي معلمان ايران. ۱۲) انجمن اسلامي مهندسان ايران. ۱۳) حزب كارگزاران ايران اسلامي. ۱۴) انجمن روزنامه نگاران زن ايران. ۱۵) مجمع فرهنگيان ايران اسلامي. ۱۶) حزب همبستگي. ۱۷) مجمع مدرسين و محققين حوزة علمية قم.

"سبزه مزبله" ، به بهانه صحبتهای اخیر ده نمکی

Posted:



جمال ایرانی -

 

اگر درس تعلیمات دینی دبیرستان را به یاد داشته باشید و یا  همانند من برای رسیدن به دانشگاه ، این درس را در کنکور بالای نود درصد زده باشید،حتما این حدیث پیامبر اسلام که تحت عنوان "سبزه مزبله" معروف است را به یاد دارید.بد نیست آنرا یادآوری کنم که طبق این حدیث پیامبر، یارانش را از ازدواج با "سبزه مزبله" منع می کند.وقتی از ایشان می پرسند منظورتان از "سبزه مزبله " چیست ، ایشان دختر زیبارویی را می گویند که در خانواده خوبی بزرگ نشده باشد.صحت و سقم این حدیث بماند ، ولی وقتیکه صحبتهای ده نمکی را در تلویزیون دیدم ، بی اختیار به نام این حدیث معروف و همین اصطلاح "سبزه مزبله" افتادم.

 

حرفهایی که ده نمکی می زد ، در جاهایی خیلی منطبق بر آرمانهای جنبش سبز بود ، آن جاهایی که از مبارزه با دروغ و بی عدالتی حرف می زد.آن جاهایی که صحبت از ناکارآمدی نظام به میان می آورد.و خیلی جاهای دیگر.ولی متاسفانه این حرفها بر زبان کسی رانده می شد که آشنایی با سابقه و رویکرد ایشان در گذشته  و حقیقت اعمال و رفتار ایشان و همفکرانش ، بی اختیار انسان را به یاد "سبزه مزبله" و یا جاری شدن حرفهایی خوب بر زبان کسی که شاید اعتقادی به آنها ندارد و بیشتر از این کلمات و صحبتها هدف دیگری دارد ، می انداخت.

 

اگر چه این خیلی اتفاق مبارک و میمونی است که کسی مانند ده نمکی چماق را بر زمین گذاشته و قلم و دوربین دست گرفته است و بالاخره به این نتیجه رسیده است که چماق را باید زمین گذاشت و ما باید از این دگردیسی در نیروهای تندرو و افراطی استقبال کنیم  و تا جایی که از دستمان می رسد به دیگر چماق بدستان نیز کمک کنیم تا چماق را زمین بگذارند و آنها را به پای میز مباحثه بکشانیم و قلم و دوربین بدستشان بدهیم، ولی همین نکته "سبزه مزبله" ، باعث می شود که اجازه ندهیم که آنها کاتولیک تر از پاپ شوند و در همین جا هم بخواهند یکه تازی کنند و به نوعی اینجا نیز بخواهند تندروتر از بقیه شوند.در جاییکه مجری بیطرف برنامه در حین بی طرفی کامل ، ایشان را متهم به روشنفکری می کرد و ایشان هم در کمال افتادگی .... بگذریم.

 

هدف در این نوشته تکرار حرفهای ایشان در آن برنامه نیست که امروزه به لطف فضای مجازی ، از کوچکترین خبری هزاران نسخه  قابل دسترسی می باشد ولی ذکر نکاتی به روشن تر شد فضا کمک خواهد کرد.

 

اول) جناب ده نمکی ، ما هم ، همانند شما معتقدیم که مردم ادعای عدالت خواهی را از مسئولان قبول نخواهند کرد ، به همان دلایل که شما گفتید و دلایل بیشتری که شما نگفتید. ولی ادعای شما در عدالتحواهی از رسانه ای که خود عدالت را رعایت نمی کند نیز،نه شنیده خواهد شد و نه در صورت شنیده شدن ، باور خواهد شد.حتما طعم یکطرفه حرف زدن و خود گفتن و خود خندیدن و خود را مرد هنرمند دانستن ، زیر زبان خیلی از سخنوران تلویریون مزه کرده است ولی شما که می خواهید صدای عدالتخواهی خود را به گوش ملت برسانید ، نمی توانید خود عدالت را زیر پا بگذارید. و در حالیکه کسی مقابل شما نیست تا جواب شما را بدهد و آدرسهای غلط شما را برای منشاء بی عدالتیها به شما گوشزد کند ، خود را علمدار عدالتخواهی معرفی کنید ، اگرچه هم به چپ بتازید و هم به راست.آیا می دانید در رسانه ای به صحبت نشستید که خود مظهر بی عدالتی است؟ ایا می دانید وقتی که به شما در آن برنامه داده شد ، در فضای بی عدالتی مطلق اختصاص یافت؟ و برای دیگران همچین امکانی نیست و با فرض هم فکر بودن شما با جریان حاکمیت به برنامه دعوت شدید؟ و البته دیدید که چگونه حتی شما نیز که از خودشان بودید را پارازیت باران کردند؟ آن پارازیتها را به حساب مهم بودن خود و یا مهم بودن اظهاراتتان ندانید ،که امروزه جمعی از کسانی که هم بهتر از شما در مورد عدالت فکر می کنند و هم حرف می زنند ، در زندان حکومت گرفتارند ، بلکه آنرا به حساب تنگی فضایی بدانید که جتی یک همفکر را هم بر نمی تابد ،و اگر بخواهید از همین نکته نیز می توانید منساء بی عدالتی را بفهمید.

 

دوم) بارها از انحراف خواص صحبت کردید ، ولی جناب ده نمکی ، مگر آقای خامنه ای خودشان خاص ترین خواص نیستند؟شما می گویید که جوانان در این 30 سال در این نظام بزرگ شدند ، آنها را آمریکا تربیت نکرده ، 8 سال راست بوده و 8 سال چپ  8 سال نیز کارگزاران. آقای ده نمکی اگر هر کدام از این دسته جات 8 سال بوده اند ، دسته رهبرتان که در هر 30 سال در راس بوده است ، چرا آنرا از قلم می اندازید؟اگر قرار است کسی در این میان مقصر باشد ، مگر نه اینکه همان کسی است که در این 30 سال بیشترین قدرت را داشته و بیشترین تاثیرگذاری را؟

 

شما یا مقصر اصلی را نمی شناسید و یا می ترسید از بیانش ، و اینجاست همان جایی است که شما هم به خط قرمز می رسید و اگر با همین سرعت در مسیر آگاهی حرکت کنید به شما قول می دهم تا چند وقت دیگر شما نیز در زندان خواهید بود.

 

جناب ده نمکی ، اگر شما نمی دانید بگذار برای شما بگویم ، که امروزه تمام مهره هایی که در حکومت در پستی قرار دارند یا به صورت مستقیم توسط رهبر شما انتخاب می شوند و یا به صورت غیر مستقیم ، ابتدا توسط شورای نگهبان منتخب رهبری دستچین شده و سپس توسط  رای تزئینی مردم به مقام می رسند.حال خود بگویید  علة العلل تمام ناکارامدی ها کجاست؟

  

سوم)جناب ده نمکی ، اگر می خواهید واقعا بدانید ریشه تمام مشکلاتی که شما دنبال مطرح کردن آنها هستید کجاست و دنبال راه حل می گردید ، بدانید که اینگونه مشکلات راه حل دموکراتیک دارد. لازمه وجود عدلت در جامعه وجود حداقلی از آزادی است.اینها آزمانهایی است که ما در جنبش سبز به دنبال آنها هستیم.پس اگر می خواهید کاری در راستای رسیدن به این اهداف انجام دهید ، از شما نمی خواهیم که پا در کفش روشنفکران کنید و یا ندای عدالتخواهی سر دهید.، وظیفه شماست که در میان همفکرانتان به فعالیتهای فرهنگی پرداخته و از آنها بخواهید که چماق را بر زمین بگذارند.برای آنها تبیین کنید که دیگر زمان چماق کشی به سر آمده است.مطمئن باشید که اگر حتی یک نفر را قانع کنید که چماق را زمین بگذارد و قلم به دست بگیرد ، تمام  وظایف خود درقبال ایران و ایرانی را انجام داده و دین خود را به بشریت و انسانیت ادا کرده اید.در این صورت است که حرفهای زیبای شما نیز در ذهن افرادی همانند من ، تعبیر به "سبزه مزبله"  نخواهد شد.

 

*ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

خدا را شکر پدر زنده نيست

Posted:


سهام الدين بورقاني* -


در مورد احمد بورقاني بسيار گفته اند و نوشته اند اما شايد يکي از نغزترين و دقيق ترين آنها هماني باشد که از سرمايه اجتماعي بورقاني سخن گفت؛ سرمايه يي گرانبها که اعتدال سرلوحه آن بود و در عين حال شجاعت و دليري در عرصه هاي گوناگون و شفقت و مهرباني با ديگران از صفات جداناشدني اش بودند، بي توقع هيچ تحسين و پاداشي.

دليري او صدالبته صبغه منطقي داشت و برخلاف جسارت هايي بي منطق که چه بسيار ويراني ها به بار مي آورند، شجاعت او ويرانه هايي را هم آباد مي کرد. آنچه امروز باعث مي شود دل هاي موافق و مخالف به ياد و خاطر او بتپد به همين علت است.

او مظلومانه و بي ريا مي سوخت تا روشنايي نصيب ديگران کند. تلخ مي شد تا شيريني در کام ديگران بگذارد. نه دلبسته مقام و منصب بود و نه پايبند مکنت و مال دنيا. او خوب مي خواند و نيکو مي نوشت. همواره دوست داشت در ميان کتاب غوطه ور باشد، به کتاب پناه برد و بخواند و بخواند... از اين رهگذر هم از آلام زمانه رها مي شد و هم توشه و سرمايه فکري و معرفتي عظيمي براي خود مهيا مي کرد.

پاره يي از دوستان احمد بورقاني را سياستمدار مي دانستند، در حالي که واقعاً چنين نبود. شايد عنوان شاعر عرصه سياست دقيق تر باشد. روحيه او بيشتر از آنکه سياسي باشد با ادبيات، هنر و فرهنگ آميخته و عجين بود. بورقاني ناخواسته وارد ميدان سياستي شد که به زعم خودش جوانمردي در آن در حال رنگ باختن بود.

خود او در جايي نوشته است؛ «روابط ادبيات و سياست همواره خشونت آميز بوده است و من حيرانم که چگونه از 20سالگي در حالي که شيفته ادبيات بودم، نکته آموز عرصه سياسي شدم و شد آنچه نبايد مي شد و آن وکالت مجلس بود. هرچه کوشيدم نتوانستم پا به وادي کلاسيک ادبيات بگذارم و برعکس در دنياي پليد کلاسيک سياست جا باز کردم و البته برخلاف برخي ادعا ها دريافتم که دنياي مستي و مستي زدگان ادبيات، فرهنگ و هنر چه پاک است و دنياي هوشياري سياست چه پليد و پلشت.»

باري، پدر به واقع مست بود و خلاصه اينکه مهم ترين ويژگي و سرمايه اش همين اخلاق او بود. به واسطه همين اخلاق بود که وقتي پا در هر حوزه يي مي گذاشت به سرعت پررنگ و تاثيرگذار مي شد. حوزه سياست براي او بي شکوه بود و به رغم اينکه «بسمل شدن» در سياست را به جان خريده بود اما از ناجوانمردي هاي آن و بي شکوهي اش رنج مي برد چراکه رقيبان رسم مروت فرو نهاده بودند و پاي از گليم ادب فراتر بردند، خطا در خطابه ريختند و جفا بر جماعت کردند.

بي رنگي و بي شکوهي دنياي سياست براي احمد بورقاني که متصل به فرهنگ جوانمردي و نيک خلقي بود، معنايي نداشت. او در محله يي سنتي و مذهبي رشد کرده بود و از آن طرف هم دنيا را ديده و هم تحولات جهاني را درک کرده بود. در اين ميان نه سنت را فراموش کرده بود و نه مدرنيته را.

اينها همه و بسياري ديگر که مي دانيد سرمايه بورقاني را تشکيل مي دهند؛ سرمايه يي که با مرگ از بين نمي رود و اتفاقاً نياز امروز جامعه ما در حوزه هاي مختلف فرهنگي، سياسي و اجتماعي است.

اين روزها اما ما، يعني خانواده بورقاني با واکنش هاي متفاوتي از جانب ديگران مواجه مي شويم. عده يي مدام از جاي خالي اش مي گويند، اينکه جاي احمد بورقاني خالي بود در انتخابات تا پادرمياني کند ميان دو نامزد اصلاح طلب، جاي احمد خالي بود تا برايمان از اخلاق بگويد، جاي احمد خالي بود وقتي در فلان روزنامه تلخي رخ داده بود و او بود که مي توانست نزاع را از ميان بردارد و... عده يي ديگر هم مي گويند خدا را شکر که نيست احمد.

خدا را شکر که دربند شدن رفقايش را نمي بيند، خدا را شکر که نيست تا دربند باشد. يادم مي آيد روزهاي اول که پدر از ميان مان رفته بود در مطلبي که براي مراسم بزرگداشتش در انجمن صنفي روزنامه نگاران نوشته بودم، آوردم؛ خدا را شاکرم بر مصيبتي که بر ما افتاد که بي ترديد خير است. آن روز مي دانستم که چه مي گويم و امروز ايمان پيدا کردم به خير خداوند.

در زندگينامه پدر که در نشريات مختلف منتشر شد، نوشتم احمد بورقاني تا آخر روزنامه نگار ماند حتي وقتي روزنامه يي نداشت. و البته فراموش نکنيم خيلي ها اينچنين نبودند... محمد قوچاني در يکي از شماره هاي هفته نامه شهروند امروز نوشت چه خوب است به پاس پايداري احمد بورقاني، روزي ملي، غيردولتي و حرفه يي به نام روز روزنامه نگار تعيين کنيم و انجمن صنفي روزنامه نگاران جايزه يي غيردولتي درباره روزنامه نگاري به نام و به ياد احمد بورقاني اهدا کند.

حالا که انجمن ديگر نفس نمي کشد و معلوم هم نيست کي دوباره احيا مي شود، دوستان احمد که هستند، آنها مي توانند به اين مناسبت جايزه يي اهدا کنند حتي در اندازه يک لوح تقدير که به قول قوچاني ارزشي بيش از همه جايزه هاي دولتي دارد. اميدوارم بعد از بازگشت آرامش به عرصه سياسي کشورمان شاهد عملي شدن اين ايده شويم و بتوانيم نامش را زنده نگه داريم، هرچند او زنده است. رد کارها و تاثير اعمالش باقي است...

خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد

که بستگان کمند تو رستگارانند

* فرزند مرحوم بورقاني

پرونده فرزندان هاشمی در دادسرای تهران؛ فرصت برای دفاع یا حمله؟

Posted:

 
یلدا آراسته -


صبح دیروز پس از ماه ها جنجال بر سر جبهه گیری های سیاسی فرزندان هاشمی  معاون اول قوه قضائيه اعلام کرد:  امروز اراده دستگاه قضايي بر اين امر استوار است كه به هيچ عنوان رسيدگي به اتهامات منتسبان به خواص را كنار نگذارد و پرونده فرزندان هاشمي نيز به دادسراي تهران ارجاع شده است و در موعد مقرر در جريان قرار ميگيرد.ً

سيد ابراهيم رئيسي نخستین مرجع قضایی است  که بعد از  22 خرداد در نشست سياسي بصيرت  در مسجد اهل البيت(ع) قم  در خصوص فرزندان هاشمی اظهار نظر رسمی کرد .

هرچند که پیش از این نام آنها بسیار در خبر های مربوط به حوادث  بعد از انتخابات دیده می شد.

فرزند مستعفی

فاطمه دختر بزرگ خانواده هاشمی است  که از سال ۱۳۷۳ در بنیاد بیماری های خاص مشغول به کار است .  سال ۱۳۷۷ فدراسیون ورزشی بیماران خاص را تاسیس کرد و هفت سال پس از آن  ریاست این فدراسیون را بر عهده گرفت. فاطمه هاشمی  ۳۰ مرداد ۱۳۸۸ از این سمت دولتی استعفا کرد .

هرجند که برخی خبرگزاری ها پیش از انتخابات خبر از هواداری او از میر حسین موسوی می دادند اما  شاید شاخصترین وجه اعتراضش به انتخابات 22 خردادماه استغفایش از تنها سمت دولتی بود که داشت .او یک ماه و 13 روز بعد از اعلام نتایج  استعفا نامه خود را تسلیم کرد .تحلیلگران این عمل او را اعتراض به وضعیت موجود دانستند.وی در بحشی از استغفا نامه اش آورده است :
  آنان كه با قطببندي جامعه و بيگانهانگاري هر آن كه با آنها نيست و حتي با مخالفتهاي پنهان و آشكار با اصل ولايت و امامت امت، همه منتقدان را دشمن ميپندارند و با بيان و ادبياتي استهزاآميز تلاش در حذف آنان دارند و عرصه را بر خدمت خادمان تنگ كردهاند، راه به جايي نخواهند برد و مشيت الهي همواره در تحقق توفيقات روزافزون ملت ما رقم خواهد خورد.ً

این  پایانی بود بر خبر هایی که از او  در خبرگزاری ها ی رسمی  نفل می شد.

فرزند معترض

 فائزه هاشمی رفسنجانی   دومین دختر علی اکبر هاشمی رفسنجانی است. او نمایندهدوم مردم  تهران در مجلس پنجم و مدیر مسوول اولین وتنها روزنامه زنان در ایران بود .پس از بسته شدن روزنامه زن کمتر خبر سیاسی از او به گوش می رسید اما پس از انتخابات 22 خرداد وی به وضوح اعتراض خود را بیان کرد و خبرگزاری های نزدیک به دولت  از جمله فارس خبر حضورش در تجمعات را منتفدانه منتشرمی  کردند .

 در همان روز ها ی نخست اعتراضات هم  فیلم سخترانی کوتاهش مقابل ساختمان صدا و سیما در اینترنت منتشر شد .

در ماه های اخیر روزانه خبرهایی از اعتراضات مردمی به حضور وی در جمع معترضان منتشر می شد ، رئیس اتحادیه دانشجویی ،دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستفل و کسانی از این دست بودند که صراحتا او و حضورش در جمع معترضان را مورد انتقاد های شدید فرار می دادند .

اما هیچ مسول دولتی در خصوص او اظهار نظر نمی کرد هرچند که 29 خرداد خبرگزاری فارس به نقل از منبعی نا معلوم خبر از ممنوع الخروجی او و برادرش مهدی هاشمی داد.

در پس تمام این جریانات بود که در آخرین روز از خرداد ماه  فائزه هاشمی دستگیر شد .   يك مقام امنيتي بازداشت فائزه هاشمي و تني چند از بستگان هاشمي رفسنجاني را با هدف حفاظت آنان از ترور عناصر آشوبگر و گروهكها عنوان كرد.اما این اتفاق  حالا او را  رسما در صف مخالفان دولت قرار داد.

پس از ان و تا پیش از عاشورای حسینی خبرگزاری ها تنها به درج اعتراضات دانشگاهیان علیه او پرداختند اما او در مراسم عاشورا  و 16 آذر در میان مردم حضور یافت و بار دیگر آماج انتفادها قرار گرفت . 29 آذر ماه عضو كميسيون قضايي و حقوقي مجلس با بيان اينكه برخورد قانوني قوه قضاييه با اغتشاشگران حوادث 16 آذر يك ضرورت است، گفت:بايد علت حضور پي در پي فائزه هاشمي در اغتشاشات را جويا شد.

فرزند پر مخالف

مهدی هاشمی متولد ۲۹ شهریور ۱۳۴۸ وعضو هیئت امنا و رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد است و در گذشته مسئولیتهایی را در وزارت نفت از جمله ریاست سازمان بهینه سازی مصرف سوخت بر عهده داشت  .

منتقدان او  را متهم به شرکت و برنامه ریزی برای ناآرامی های پس از انتخابات می دانستند و این پس از آن بود که  در چهارمين جلسه رسيدگي به پرونده آشوب هاي پس از انتخابات، مسعود باستاني از روزنامه نگاران فعال دوم خردادي با اشاره به محورهايي كه از سوي مهدي هاشمي رفسنجاني به مديريت سايت جمهوريت داده شده بود، گفت: حمله به عملكرد 4 ساله دولت و تضعيف نهادهاي قانوني كشور(سپاه ،بسيج، شوراي نگهبان و...) و القاي تقلب و التهابآفريني در انتخابات جزو محورهايي بود كه دستور كار داشتيم.
.
 نام او بارها و بارها در خبرگزاری ها به عنوان یکی از عاملان اعتراض ها  اعلام می  شد.وی شهریور ماه  بیانیه ای صادر کرد و اعلام کرد که حاضر است پاسخگوی اتهامات باشد وی در بیانیه خود آورد  «مدتی است که برخی شخصیتها و به تبع آن تیم تبلیغاتی آنها در رسانههای دیداری، شنیداری و گفتاری، رسالت خویش را در بدنام کردن دیگران و توهین و تهمت به مخالفان سیاسی میدانند و در یک میدان یکطرفه تمام آنچه را که میخواهند، به دیگران نسبت میدهند و علاوه بر انتشار همزمان در خبرگزاریها و روزنامهها، مانند سریالهای تلویزیونی از عمومیترین رسانه کشور پخش و در شبکههای دیگر تکرار میکنند. این گونه اعمال بر اساس قوانین جاری کشور جرم محسوب میگردد.»

.آذر ماه آیت الله هاشمی برای نخستین بار پس جریانات اخیر  در واکنش به اتهامات فرزندش گفت:اتهاماتی که درباره مهدی هاشمی مطرح می شود شایعه است.

هاشمی رفسنجانی که با جمعی از اعضای جامعه اسلامی دانشجویان در مشهددیدار کرد. در پاسخ به سوال یکی از اعضای جامعه اسلامی دانشجویان درباره این جلسه و سخنان هاشمی گفت : ًاتهاماتی که به مهدی هاشمی زده می شود، شایعه است.ً
وی در حال حاضر در ایران نیست.

فرزند مدیر

محسن هاشمی رفسنجانی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک از دانشگاه پلی تکنیک مونترال کانادا است. او رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت متروی تهران و نایب رئیس اتحادیه بین المللی حمل و نقل عمومی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است قبلا در مشاغل گوناگون مانند رئیس دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس بازرسی ویژه ریاست جمهوری و عضو هیئت مدیره سازمان صنایع دفاع اشتغال داشتهاست.

اختلاف محسن هاشمی با دولت از قبل از انتخابات و برسر مسایل مترو بود.با این حال او همیشه سعی کرده است که به دور از مسایل سیاسی متروی تهران را زیر زمین اداره کند.

او روز 25 خرداد سخنرانی کرد و در آن از  انجام اقدامات غیراخلاقی و اظهار دروغها و تهمتهای متعدد نسبت به شخصیتهای انقلاب توسط برخی کاندیداها در مناظرات انتخاباتی و همچنین سخنرانی تحریک آمیز احمدی نژاد و شعارهای هوادارانش در میتینگ میدان ولیعصر تهران در روز 24 خرداد  انتقاد کرد و این گونه اقدامات را غیراخلاقی و بر خلاف مصالح نظام و انقلاب دانست.

فرزند ساکت

یاسر هاشمی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و کوچکترین فرزند خانواده است . تنها چیزی که در جریانات بعد ار انتخابات به نقل از خبرگزاری فارس در خصوص او  منتشر شد خبرحضورش در میان مردم روز 13 آبان است .

همه فرزندان من

فرزندان  هاشمی 28شهریور ماه نامه ای به قوه قضائیه نوشتند  آنها در این بیانیه ضمن آنکه خود را شهروند معمولی مملکت دانستنداعلام کردند خواستار تشكيل مرجعي صلاحيتدار براي رسيدگي به همه شايعات و تهمتهايي كه عليه آنان مطرح است و اعلام نتايج آن براي اطلاع مردم و مسئولان هستندد.

هاشميها در نامه خود با اشاره به خدمات پدرشان در همه عرصههاي انقلاب، هدف از ترويج اين شايعات را تلاش براي ترور شخصيتاو دانستهاند، زيرا بدخواهان از تخريب چهرهاش ناكام مانده و اكنون از حربه اتهام به نزديكانش استفاده ميكند.



حال بعد از گذشت 8ماه  پر از شایعه و انتقاد برای فرزندان هاشمی برای نخستین با رآنها از سوی یک مرجع رسمی در انتظار خواسته شدن به دادگاه هستند .
باید دید آیا فرزندان سردار سازندگی و کسی که بیشترین سالهای عمرش در راهرو های سیاست  جمهوری اسلامی سپری کرده است در دولت ًمهرورزیً خواهند توانست بی گناهی خود را به اثبات برسانند.


0 comments:

ارسال یک نظر