گزیده خبرها از روز آنلاین

In This Issue...



از موسوی اعلام برائت کنید

فرشته قاضي

با گذشت 8 ماه از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، فضای حاکم بر ایران همچنان امنیتی است و در حالی که بازداشت فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشجویی همچنان ادامه دارد، دور تازه ای از فشارها بر فعالان دربند آغاز شده  است. خانواده زندانیان سیاسی و مطبوعاتی در گفتگو با "روز" از آخرین وضعیت عزیزان در بند خود گفته اند.

انتقال فعالان سیاسی و مطبوعاتی به بندهای امنیتی و زندان رجایی شهر در حالی صورت میگیرد که اکثر آنها محاکمه شده و حکم دادگاه بدوی آنها صادر شده است. در برخی موارد حتی، حکم دادگاه تجدید نظر نیز اعلام شده است اما گمانه زنی ها از  فشارهای جدید به دلیل در پیش بودن 22 بهمن حکایت دارد.

 از سوی دیگر،  فعالان سیاسی زندانی به شدت تحت فشار هستند که تعهد دهند بعد از آزادی برای همیشه فعالیت سیاسی را کنار خواهند گذاشت و مشاوران میرحسین موسوی نیز که بعد از عاشورا به صورت فله ای بازداشت شده اند، به شدت تحت فشار قرار دارند که از مواضع نخست وزیر زمان جنگ اعلام برائت کنند. امری که تاکنون حاصلی نداشته و مشاوران موسوی تن بدان نداده اند. همه اینها در حالی اتفاق می افتد که روز گذشته از ورود خانواده های زندانیان سیاسی به مجلس شورای اسلامی نیز ممانعت به عمل آمده است.


همه مشاوران موسوی

مشاوران میرحسین موسوی که اخبار منتشره از افزایش فشارها بر آنان حکایت دارد، به شدت تحت فشار هستند که از مواضع میرحسین موسوی اعلام برائت و علیه نخست وزیر زمان جنگ اعتراف کنند. یک یک منبع آگاه به "روز" گفت: علیرضا بهشتی، بهزادیان نژاد، عرب مازار، بهشتی شیرازی و سایر نزدیکان میرحسین موسوی به شدت تحت فشار هستند و تنها شرط آزادی آنها، اعلام برائت از موسوی عنوان شده است.
به گفته این منبع آگاه، چنین امری تاکنون بی حاصل بوده و علیرغم همه فشارها، مشاوران و نزدیکان میرحسین موسوی گفته اند که به نخست وزیر زمان جنگ و مواضع او کاملا اعتقاد دارند ودرباره مسائل و وقایع انتخابات و بعد از آن با او هم عقیده اند.


نقل و انتقال های مشکوک

روز گذشته احمد زیدآبادی، روزنامه نگار سرشناس ایرانی از بند عمومی 350 به مکانی نامعلوم منتقل شد. مهدیه محمدی، همسر این روزنامه نگار با تایید این خبر به "روز" گفت: احمد دیروزساعت یازده و نیم زنگ زد و خیلی کوتاه گفت که دارند او را به مکان دیگری منتقل می کنند اما هیچ اطلاعی از جایی که میخواستند منتقلش کنند نداشت و همین مساله موجب نگرانی ما شده است.

پیش از این، حمزه كرمي، جهانبخش خانجاني، هدايت الله آقايي، رضا رجبي، عبدالله مومني، شهاب طباطبايي و محمدرضا نوربخش از بند عمومی به بند 240 و مسعود باستانی به زندان رجایی شهر منتقل شده اند و با این نقل و انتقالات، امکان تماس تلفنی با خانواده های خود را که در بند عمومی داشتند از دست داده اند.

فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی که خبر انتقال او به بند 240 پیش از این منتشر شده بود در گفتگو با "روز" این بار از انتقال این فعال سرشناس دانشجویی به بند 209 زندان اوین خبر میدهد.

وی می گوید: اول بهمن ماه ساعت 4 به عبدالله گفته بودند که وسایلت را جمع کن باید جابجا شوی که به ما زنگ زد و گفت نمیدانم کجا منتقلم میکنند بعد فهمیدیم که او را به بند 240 برده اند. روز پنج شنبه که با او ملاقات کردیم خیلی ناراحت بود و می گفت که حتی لباس های گرم او را نیز به او نداده اند و هوای بند به شدت سرد است. بعد هم که متوجه شدیم او را به بند 209 برده اند و با آقای شهاب الدین طباطبایی در یک سلول است.

خانم آدینه وند می افزاید: اکنون نه کتاب در اختیار آنها هست و نه روزنامه و همه امکاناتی را که در بند عمومی داشتند از آنها گرفته اند و نمیدانیم آیا دور جدیدی از بازجویی ها شروع شده یا نه؛ اما سئوال ما این است که 4 ماه در سلول انفرادی از عبدالله بازجویی کردند بعد دادگاه بردند و حکم صادر کردند اکنون چرا دوباره اینگونه رفتار و او را اذیت می کنند.

وی با اشاره به بیماری پوستی آقای مومنی توضیح میدهد: سلولی که ایشان 4 ماه به صورت انفرادی بودند به شدت کثیف بوده و ایشان دچار بیماری پوستی شده  و حتی دکتر زندان اوین گفته که باید خارج از زندان مداوا شوند اما گوش شنوایی نیست و این در حالیست که به شدت وضعیت بیماری پوستی ایشان حاد تر می شود.


دو بازداشت

روزنامه کیهان، در شماره امروز خود خبر از بازداشت هادی غفاری، امام جمعه مسجد الهادی داده است. بازداشت این روحانی در حالی صورت می گیرد که روز گذشته برخی ادعاها درباره کشف سلاح در مسجد الهادی تهران منتشر شده بود؛در حالیکه هادی غفاری اعلام کرده بود انبار مسجد، در اجاره بوده است.

همزمان برخی اخبار از بازداشت رضا خندان (مهابادی)، نویسنده و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران حکایت دارد. براساس اعلام کانون نویسندگان ایران، روز چهارشنبه ۷ بهمن‌ماه ۱٣٨٨، او پس از خروج از منزل خواهرش در شهرک ژاندارمری تهران، در خیابان بازداشت و به مکان نامعلومی برده شد. شب همان روز، مأموران به منزل مادر رضا خندان در شهر ری رفتند و برخی از کتاب‌ها و وسایل او را با خود بردند.


تبعید مسعود باستانی

مسعود باستانی، روزنامه نگاری که به زندان رجایی شهر منتقل شده است نیز وضعیت مناسبی ندارد. مهسا امرآبادی، همسر این روزنامه نگار که موفق به ملاقات با او به صورت کابینی شده است به "روز" می گوید: من از پشت شیشه های کابین ملاقات که زندانی ها را دیدم ترسیدم و به شدت نگران همسرم هستم.

وی می افزاید: مسعود هیچ کار غیرقانونی در زندان اوین انجام نداده و انتقال او به زندان رجایی شهر کاملا غیر قانونی است.
خانم امرآبادی با اشاره به عدم پاسخگویی مسولان می گوید: دادستان تهران، قاضی صلواتی و قاضی شعبه تجدید نظر می گویند این موضوع ربطی به آنها ندارد. این درحالیست که مسعود یک روزنامه نگار است و انتقال او به زندانی که پر از قاتل و افراد معتاد است بسیار نگران کننده است.

وی تصریح می کند: اگر هر اتفاقی برای مسعود بیفتد من مسوول آن را دادستان و مسئولان امنیتی می دانم.
همسر مسعود باستانی در عین حال از رفتار متعهدانه مسولان زندان رجایی شهر تشکر می کند و می گوید: مسعود آدمی است که با هرکسی می تواند ارتباط برقرار کند اما شرایط مناسبی ندارد. به شدت سردش است و از سوی دیگر سخت است با افرادی زندگی کنی که نه تو حرف آنها را بفهمی و نه آنها حرف تو را. مخصوصا کسانی که به هر حال آدم کشته اند.
خانم امرآبادی با اشاره به اصل تفکیک جرایم و زندانی ها می گوید: در حکم مسعود، تبعید نبود اما با این انتقال رسما نوعی تبعید محسوب می شود.


سحرخیز در دادسرای کارکنان دولت

عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس ایرانی روز گذشته به دادسرای کارکنان دولت منتقل شد. همسر این روزنامه نگار در همین زمینه به "روز" توضیح میدهد: چند ماه پیش از دادسرای کارکنان دولت به ما زنگ زدند و گفتند که آقای سحرخیز به 7 ماه زندان محکوم شده و باید خود را معرفی کند و من گفتم که آقای سحرخیز در زندان به سر می برد. بعد گفتند به خاطر مطلبی از ایشان که در گویا نیوز منتشر شده ایشان محکوم شده اند. وکلای ایشان اعتراض کردند که چگونه ممکن است بدون حضور فردی دادگاه تشکیل شود و حکم هم صادر کند و بعد متوجه شدیم که ایشان مصاحبه ای با دویچه وله داشته اند و گویانوز هم همان مصاحبه را نقل کرده و مبنای اتهام شده است.

به گفته خانم سحرخیز، این دادگاه تجدید شده و قرار بود روز گذشته برگزار شود که با اعتراض وکلای آقای سحرخیز و ایراد اشکال به اتهام وارده، پرونده جهت مشخص شدن وضعیت به دادستانی فرستاده شده است.

وی با اشااره به دنده شکسته آقای سحرخیز می گوید: متاسفانه دنده ایشان بدجوش خورده و خیلی اذیت می کند از طرف دیگر ایشان در حالی در بازداشت به سر می برند که از 6 ماه پیش تاکنون قرار بازداشت ایشان تمدید نشده است.
خانم سحرخیز نیز، از انتقال همسرش به سلولی کوچک تر خبر می دهد و می گوید: روز گذشته تولد همسرم بود اما اجازه ندادند هیچ چیزی برای ایشان ببریم پیش از این کتاب می بردیم اما از زمان انتقال ایشان به سلول جدید این امکان را نیز از او گرفته اند.


ارتباط سعید لیلاز و ساسان آقایی!

سعید لیلاز، روزنامه نگار سرشناس و تحلیل گر اقتصادی همچنان در بند 209 زندان اوین است. همسر این روزنامه نگار به "روز" می گوید: روز پنج شنبه قرار بود با آقای لیلاز ملاقات کنیم اما گفتند که به دلیل برقراری ارتباط با یک زندانی دیگر ممنوع الملاقات است؛ بعد متوجه شدیم که منظور از زندانی دیگر ساسان آقایی بوده است.

وی با بیان اینکه منتظر تماس تلفنی آقای لیلاز هستیم، می افزاید: آقای لیلاز همچنان در سلولی 4 نفره هستند که با یکی از اعضای سازمان منافقین، یکی از اعضای القاعده و یک متهم مالی، هم سلول هستند.

سپهرناز پناهی که روز گذشته به اتفاق سایر خانواده های زندانیان به مجلس شورای اسلامی رفته بود می گوید: ما را راه ندادند؛ گفتیم اینجا خانه ملت است و ما نیز جزوی از ملت هستیم اما گفتند نمی شود بدون حساب و کتاب هر کسی وارد شود و گفتیم که از قبل هماهنگ شده است اما این بار گفتند با هر نماینده ای قرار دارید بگویید بیاید توی کوچه و با او صحبت کنید که ما نپذیرفتیم.

پدر ساسان آقایی نیز درباره ممنوع الملاقت بودن، این روزنامه نگار می گوید: روز پنج شنبه وقتی او را برای ملاقات می اوردند در بین راه با آقای لیلاز صحبت کرده و به همین دلیل هر دو را به سلول هایشان بازگردانده و از ملاقات آنها با خانواده هایشان جلوگیری کرده اند.

وی حال عمومی و روحی فرزندش را خوب توصیف می کند و می افزاید: ساسان دیروز تماس گرفت و حالش خوب بود و ما امیدوار هستیم که این هفته موفق به ملاقات با او شویم.

بی خبری از اعضای دربند نهضت آزادی

سارا توسلی، دختر مهندس توسلی، روز یکشنبه با خانواده خود تماس گرفته و دقایقی با فرزند خردسال خود صحبت کرده است. او گفته از خواهرش، لیلا توسلی و همسرش، فرید طاهری نیز خبر دارد و حال آنها نیز خوب است.

غیر از این هیچ خبر دیگری از اعضای بازداشت شده نهضت آزادی در دست نیست و هیچ تماس تلفنی و ملاقاتی صورت نگرفته است؛ آخرین تماس ابراهیم یزدی، دبیرکل زندانی این تشکل نیزدو هفته پیش بود که داروهای خود را خواست و بعد از آن هیچ خبری از او نیست.  اما یک منبع آگاه خبر از فشار شدید بر اعضای این تشکل سیاسی برای اخذ تعهدنامه داده است. به گزارش خبرنگار "روز" اعضای نهضت آزادی که تا پیش از این تحت فشار بودند تا انحلال این تشکل سیاسی را اعلام کنند اکنون به شدت تحت فشار هستند تا تعهد دهند بعد از آزادی، برای همیشه کار سیاسی را کنار خواهند گذاشت.
بر اساس این گزارش، شرط آزادی اعضای نهضت آزادی همین تعهد ذکر شده است.

نگرانی خانواده بهاره هدایت

بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت همچنان در بی خبری مطلق قرار دارد.
امین احمدیان، همسر بهاره هدایت در گفتگو با "روز" از نگرانی شدید خانواده این فعال دانشجویی سخن می گوید و می افزاید: نه تماس تلفنی وجود دارد و نه ملاقات و ما به شدت نگران وضعیت بهاره هستیم به خصوص با این مباحثی که این روزها مطرح می شود.

مخالفت با مرخصی بهمن احمدی امویی

بهمن احمدی امویی، همچنان در بند 350 اوین به سر می برد  و با آزادی و یا حتی مرخصی اش در برابر وثیقه مخالفت میشود.

حکم هفت سال و چهار ماه زندان تعزیری و سی چهار ضربه شلاق برای بهمن احمدی امویی روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی، یکی از سنگین ترین احکامی است که برای روزنامه نگاران صادر شده و بسیاری را شوکه کرده است. بر خلاف برخی از سیاستمداران که این روزها با ابلاغ حکم شان با قرار وثیقه آزاد می شوند، هشت ماه است که بهمن احمدی امویی نیز همچون بسیاری دیگر از روزنامه نگاران در زندان اوین به سر می برد و هرگز با آزادی اش با قرار وثیقه موافقت نشده است.
فریده غیرت، وکیل مدافع بهمن احمدی امویی اواخر هفته گذشته با ارائه لایحه تجدید نظر به شعبه بیست و شش دادگاه انقلاب به حکم صادره برای موکلش اعتراض کرد.

پرونده احمدی امویی در حال حاضر در دادگاه تجدید نظر استان تهران برای تعیین شعبه تجدید نظر است.

 ژیلا بنی یعقوب، همسر بهمن احمدی امویی پس از صدور حکم سنگین هفت سال و چهارماه حکم تعزیری در نامه ای خطاب به قاضی پرونده وی نوشت: اتهام اصلی همسرم انتقاد به دولتمردان است. من می دانم مشکل ریشه ای تر از نحوه نگاه شخص شما به روزنامه نگاران و حرفه روزنامه نگاری است. شما تقصیر زیادی ندارید که ویژگی های شغل روزنامه نگاری را نمی شناسید! سالهاست روزنامه نگاران فریاد می زنند که دادگاه روزنامه نگاران باید با حضور هیئت منصفه مطبوعاتی برگزار شود. با حضور کسانی که جنس کار روزنامه نگاری را می شناسند.انها می دانند که وظیفه حرفه ای یک روزنامه نگار نگاه نقادانه به مسائل است.آنها می دانند در دانشکده های روزنامه نگاری به دانشجویان این رشته آموخته می شود که نگاهی انتقادی به دولتمردان داشته باشند و نه متملقانه.

تماس تلفنی لیلی فرهادپور

لی لی فرهادپور نویسنده، روزنامه نگار و فعال زنان که اول بهمن ماه ازسوی ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود، عصر روز یکشنبه۱۲ بهمن با خانواده اش تماس گرفت.

به گزارش سایت کانون زنان ایرانی، این اولین تماس فرهادپور پس از بازداشت بود، فرهادپور در این تماس کوتاه تلفنی به خانواده اش خبر داده است که وضعیت جسمانی مناسبی دارد، با این حال در چند روز گذشته به دلیل عارضه قلبی که از پیش داشت به بهداری زندان اوین منتقل شده است.همچنین فرهادپور به نقل از مسئولان زندان خبر داده است که پرونده اش روز شنبه ۱۱ بهمن به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارسال شده است.

با این حال پیگیری های وکیل او "زهرا ارزنی" در چند روز گذشته نتیجه ای نداشته است و مسئولان دادگاه انقلاب اعلام کرده اند که هیچ پرونده ای ازاو به این دادگاه نیامده است.لیلی فرهادپور، مادر بهرنگ تنکابنی، سردبیرنشریه "فرهنگ و آهنگ" است که روز ۱۵ دی در محل دفتر این نشریه بازداشت شده و هنوز در بازداشت به سر می برد.فرهادپور به خانواده اش گفته است که درزندان یک بار موفق به ملاقات با پسرش شده، اما از دلیل فراهم شدن این دیدار توضیحی نداده است.

پیشتر لیلی فرهادپور که برای پیگیری بازداشت پسرش به دادگاه انقلاب رفته بود دچار مشکل قلبی شده و به همین دلیل به بیمارستان انتقال یافته بود، او روزهای ۲۹ و ۳۰ دی ماه در اورژانس مرکز قلب تهران بستری بود و درست فردای روزی که از بیمارستان به خانه آمد، از سوی ماموران وزارت اطلاعات درمنزلش بازداشت شد.

او در دو هفته ای که از زمان بازداشت پسرش بهرنگ تنکابنی می گذشت بارهابه مراجع قضایی مراجعه کرده اما نتوانسته بود خبری از محل نگهداری اوبه دست بیاورد.با وجود گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت بهرنگ تنکابنی اوتنها یک بار و درست چند ساعت پیش از بازداشت مادرش با خانواده اش تماس گرفته است و همچنان هیچ پرونده ای از وی به مراجع قضایی ارسال نشده است.بهرنگ تنکابنی روز ۱۵ دی ماه در دفتر مجله فرهنگ و آهنگ به همراه کیوان فرزین منتقد و روزنامه نگار بازداشت شده است و هر دو همچنان درشرایط نامعلومی به سر می برند.

مشاور موسوی همچنان در انفرادی

با گذاشت بیش از یک ماه از بازداشت سید علیرضا بهشتی شیرازی، وی همچنان در انفرادی به سر می برد و از داشتن وکیل محروم است. بهشتی شیرازی که یکی از مشاوران و از حلقه  یاران میر حسین موسوی است یک ماه پیش و در روزی که اکثر یاران موسوی را دستگیر کردند؛ بازداشت شد.

در این مدت وی با خانواده خود تماس تلفنی داشته است. به گفته خانواده بهشتی وی از روحیه بالایی برخوردار است.
خانواده بهشتی همچنین تاکید کردند: "چه به او اجازه تماس با خانواده خود را بدهند چه او را از این حق محروم کنند و یا حتی او را تحت فشار بگذارند، وی مطمئنا از روحیه بالایی در زندان برخوردار خواهد بود چرا که در راه حق قدم برداشته است."
این خانواده همچنین اضافه کردند که تا کنون هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده او ندارند.

تماس دو دقیقه ای عرب مازار

خانواده دکترعلی عرب مازار از تماس تلفنی مشاور میرحسین موسوی خبر دادند. خانواده دکتر عرب مازار در گفت و گو با کلمه با بیان اینکه این تماس تلفنی کوتاه و حدود دو دقیقه بود گفتند: در این صحبت که مدت ۲دقیقه بیشتر طول نکشید ایشان از سلامت وضعیت جسمی خود خبر دادند.

خانواده عرب مازار با اشاره به بیماری کمر درد و ناراحتی قلبی دکتر عرب مازار نسبت به سلامت او ابراز نگرانی کرده اند. همچنین شنیده شد کلاس های درس دکتر عرب مازار این ترم به دلیل بازداشت ایشان لغو شده و اساتید دیگری دروس ایشان را ارائه می دهند.

چندی پیش جمعی از استادان اقتصاد دانشگاه های سراسر کشور در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه خواستار آزادی وی شده بودند.پس از آن رییس دانشگاه علامه طباطبایی این اساتید را مورد فشار قرار داد و برخی اساتید بازنشسته اعلام شدند.
تاکنون مراجعه های متعدد علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع عرب مازار نیز برای دسترسی به پرونده و اطلاع از اتهامات موکلش به نتیجه ای نرسیده است.

داشتن چند خط موبایل جرم است!

همسر فرزند شهید آیت‌الله دکتر بهشتی با بیان اینکه یکی از اتهامات وارد شده به همسرش این است که چرا چند گوشی تلفن همراه داشته است، گفت:همسرم هیچ یک از اتهامات وارد شده به ایشان را نپذیرفته‌اند.
همسر دکتر علیرضا بهشتی در گفتگو با پارلمان‌نیوز، خبر داد که همسرش شب گذشته با منزل تماس گرفته و گفته: دکتر بهشتی در تماس تلفنی خود گفته‌اند که هیچ اتهامی به ایشان تفهیم نشده بلکه او را در زندان نگه داشته‌اند تا بلکه اتهامی برایش درست کنند.

وی تصریح کرد: حدود ۱۲ روز پیش آقای بهشتی تماسی گرفتند که معلوم شد در زندان دچار حمله قلبی شده‌اند و دکتر بهداری زندان با حضور در بالای سر ایشان این حمله را تایید کردو بعد از آن ما دیگر هیچ اطلاعی از ایشان نداشتیم به همین خاطر از دادستان تقاضا کردیم ایشان را تحت‌الحفظ به یک بیمارستان ببرند و مورد و مداوا قرار گیرند.

وی با بیان اینکه تنها پزشک عمومی بهداری زندان اوین ایشان را معاینه کرده است، گفت: هنوز پزشک متخصص بعد از حمله قلبی همسرم را معاینه نکرده و ما نگران اوضاع جسمانی ایشان هستیم و از دادستان هم خواستیم اجازه ملاقات حضوری به ما را با همسرم بدهند که تاکنون به این دو تقاضای ما پاسخی داده نشده است.

وی در ادامه تاکید کرد: وکیل علیرضا بهشتی نیز علی‌رغم مراجعه‌های مکرر تاکنون موفق به ملاقات با او یا مطالعه پرونده‌اش نشده است و در مراجعات وکیل ایشان اعلام شده پرونده در دادستانی نیست و گویا برای اینکه کسی دسترسی نداشته باشد پرونده را به اوین برده‌اند.

همسر علیرضا بهشتی با اشاره به تماس شب گذشته همسرش گفت: حال ایشان اصلا مساعد نبود و گفتند که مدام افت فشار دارند و به ایشان سرم وصل می‌کنند.
وی نسبت به سلامت علیرضا بهشتی به شدت ابراز نگرانی کرد.

در ادامه این گفتگو، همسر علیرضا بهشتی در خصوص اتهامات مطرح شده علیه او گفت: در تماس دیشب به ایشان گفتم که برخی روزنامه‌ها خبری منتشر کرده‌اند که اتهام شما همکاری با محمدرضا تاجیک است که جزوه‌ای را می‌نوشته، اما دکتر بهشتی تاکید کردند این اتهام هیچ ربطی به من نداشته به هیچ‌وجه این اتهام را نمی‌پذیرم و هر کس هر چه نوشته، خودش مسئول آن است.

همسر بهشتی به نقل از مشاور میرحسین موسوی گفت: علیرضا بهشتی هیچ ارتباطی با جزوه‌ای که برخی مدعی شده‌اند در حال نگارش بوده نداشته است.

وی همچنین خاطر نشان کرد: از همسرم در خصوص اخباری که این روزها برخی رسانه‌ها عنوان می کنند مبنی بر اینکه مشاوران میر حسین موسوی اعتراف کرده‌اند، پرسیدم که ایشان گفتنداین اخبار صحت ندارد و من هیچ اتهامی را گردن نمی‌گیرم به دلیل آنکه صحت ندارد.

وی ادامه داد: در این مدت سی‌و چند روزی که از بازداشت همسرم می‌گذرد هر روز یک اتهامی را مطرح کرده‌اند که ایشان رد کرده است به نظر می‌رسد ایشان را نگه داشته‌اند که ببینند می‌توانند اتهامی برایش پیدا کنند.

همسر علیرضا بهشتی تاکید کرد: از همسرم درمورد اتهاماتش پرسیدم که چه اتهامی به شما گفته‌اند اما خود دکتر بهشتی هم اطلاعی نداشت و برایش نامشخص بود.

وی تصریح کرد: در این مدت از طریق تلفن‌هایی که به وزارت اطلاعات بستگان یا دوستان همسرم داشتیم، شنیده‌ایم که یکی از اتهامات ایشان این است که چرا چند گوشی موبایل داشته‌اند.

وی خاطر نشان کرد:مطمئنا داشتن چند خط تلفن همراه جرم نیست و نمی‌توان کسی را به این جرم به زندان انداخت.

ملاقات با مهدی محمودیان

مهدی محمودیان، عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت روز پنجشنبه با مادر خود ملاقات کرد.
 محمودیان در این دیدار گفت که اولین جلسه دادگاه وی قرار است روز 12 اسفند برگزار شود. این درحالی است که این فعال حقوق بشر از شهریور ماه گذشته در بند کودتاگران اسیر است.

مهدی محمودیان که به دلیل افشاگری هایش در خصوص زندان مخوف کهریزک و فجایع رخ داده در آن در حوادث پس از انتخابات و همچنین مصاحبه با برخی رسانه ها درباره قبرهای بی نام و نشان بهشت زهرا، بازداشت شد، تاکنون و پس از گذشت بیش از 5ماه از بازداشت تنها یکبار موفق به دیدار با وکیل خود شده است.

به گزارش نوروز، محمودیان در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، تاجایی که مادر وی پس از یکی از ملاقات هایی که با فرزندش داشت اعلام کرد که آثار ضرب و شتم بر صورت و بدن این فعال حقوق بشر نمایان بوده است.
به گفته خانواده محمودیان هیچیک از نهادهای مسئول تاکنون پاسخی به شکایت آنها در مورد ضرب و شتم فرزندشان در زندان نداده اند.

مهدی محمودیان که به بیماری کلیوی دچار شده، به دلیل درخواست برای استفاده از سرویس بهداشتی، خارج از نوبت های مقرر شده زندان، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است.


عامل حراج عتیقه حامی احمدی نژاد

نازنین کامدار

پس از آنکه مناظره های سیمای جمهوری اسلامی به علت برخی فعالان و نیز نقدهای جواد اطاعت در آخرین مناظره، متوقف شد، گردانندگان صدا و سیما بار دیگر این تریبون را در اختیار هواداران افراطی دولت گذاشتند تا به صورتی یک جانبه،به مخالفان احمدی نژاد حمله کنند؛در آخرین مورد شیخ شجونی،از حامیان سرشناس دولت،ضمن به کار بردن صفاتی چون "مزدور" و "احمق" خواستارمحاکمه "سران فتنه" شد.

در مجموعه جدید برنامه "دیروز،امروز،فردا" چهره هایی چون روح الله حسینیان و شیخ شجونی، روحانی تندرویی که اخیرا پس از دو دهه غیبت، در محافل رسانه ای وابسته به دولت مطرح شده، شرکت کردند.

 شیخ جعفر شجونی  در این برنامه دو ساعته به توهین به معترضان به نتیجه انتخابات پرداخت و خواستار محاکمه "سران فتنه"شد.او روزنامه نگاران و فعالان سیاسی مخالف دولت را جاسوس غرب نامید و از الفاظی چون "سگ"، "خر"، "احمق"، "مزدور"،"عمامه به سر بی عقل"، "لات" و... برای نام بردن از سازمان مجاهدین خلق، نمایندگان ادوار مختلف مجلس، روسای جمهور پیشین،مراجع تقلید مخالف دولت، مردم معترض و رهبران آنها استفاده کرد.

این روحانی تندرو که همزمان عضو جامعه روحانیت مبارز تهران و حزب موتلفه اسلامی است، پس از انتخابات  به عنوان یکی از تحلیل گران "مسائل سیاسی" از سوی خبرگزاری فارس و سایت رجانیوز  مورد توجه قرار گرفت؛ این در حالی بود که  او در سال های دهه هفتاد و هشتاد به دلیل برخی سوابق اش از سوی افراطیون حامی دولت نیز طرد شده بود.

شیخ شجونی که در دهه چهل از هواداران نواب صفوی بوده است، در سخنان بی سابقه ای در تلویزیون دولتی ایران حسین شریعتمداری، حسن آیت، اسدالله لاجوردی و خودش را به عنوان "حلقه فکری موثر" نامید و درباره شریعتمداری گفت: "این حسین شریعتمداری اعجوبه ای است و متخصص خط شناسی است".

وی با اشاره به چهره هایی که وضعیت کشور را بحرانی می دانند نیز چنین گفت: "اینها عمامه دارند؛ هع، ریش دارند؛ هع، بصیرت یك ریزه".

 او که در برنامه دیشب خود را "بازجوی دهه شصت و منبری اوین" معرفی کرد، پیش از این نیز در "گفت و گوهای اختصاصی" با سایت خبری رجا نیوز،خبرگزاری فارس و ایرنا از "جویدن خرخره میرحسین موسوی"، "ضبط اموال کروبی و توزیع آن بین بسیج" و "فتنه انگیزی هاشمی رفسنجانی" سخن گفته بود.

این چهره افراطی و ناشناخته، در ماجرای ادعای صدا و سیما مبنی بر پاره شدن پوستر آیت الله خمینی در جمع طلاب بسیجی تهران در مدرسه مروی با اشاره به نام میرحسین موسوی گفته بود: "سفارش می‌کنم بسیجی‌ها،‌سپاهی‌ها، روحانیت و مردم کوچه و بازار با چنگ و دندان ولایت فقیه و رهبری مقام معظم رهبری را نگه ‌دارند و به دشمنان جنایتکار این انقلاب می‌گویم اگر آقا لب تر کند خرخره این آقایان را می جویم".

او هفته قبل نیز در گفت و گو با خبرگزاری رسمی دولت ایران(ایرنا) تعداد هواداران جنبش سبز و میر حسین موسوی را "٦٠٠ افیونی" دانسته و گفته بود: "اگر رای گیری تكرار شود به طور حتم به خاطر افعال نادرست موسوی در جریان های اخیر و بیان مطالب نادرست در خصوص ولایت فقیه و قانون اساسی، شورای نگهبان وی را رد صلاحیت می كند. در صورت فاكتور گرفتن از این موضوع تنها به غیر از ٥٠٠ تا ٦٠٠ ضد انقلاب و خانواده افیونی و سیلی خورده از انقلاب، كسی به وی رای نمی دهد".
شیخ شجونی در هفته های پس از انتخابات با انتقاد شدید از محسن رضایی، وی را هم به عنوان "سپر بلای حامیان فتنه" معرفی کرده بود.

این اقدام وی، با واکنش تابناک، سایت خبری نزدیک به محسن رضایی مواجه شد و این سایت در گزارشی نوشت: "اوایل انقلاب عکس‌هایی از شجونی در خبرگزاری‌های خارجی منتشر شده بود که او را در حال فروش لوازم شخصی و اجناس عتیقه شمس پهلوی نشان می‌داد. او بررسی اموال به جا‌مانده از رژیم گذشته و فروش آنها را تایید کرده اما فروش آنها را به استناد حکمی قانونی عنوان کرده و گفته بود که اموال برجای مانده از کاخ مروارید به قیمت هفتصدهزار تومان فروخته شد و خدا شاهد است که چیزی از آن به جیب من نرفت".

تابناک در آن گزارش افزوده بود: "این روحانی که اینک هم عضو جامعه روحانیت مبارز است و هم در مؤتلفه اسلامی عضویت دارد، به نمایندگی از مردم کرج به مجلس دوم راه یافت اما پس از پایان عمر این مجلس، برخی بزرگان که شاید هاشمی رفسنجانی هم در میان آنها بود، به او توصیه کردند که به مصلحتش نیست برای انتخابات مجلس سوم کاندیدا شود. به این ترتیب مرد پرحاشیه سال‌های اول انقلاب به حاشیه رفت و نزدیک دو دهه غایب شد. اما از یکی، دو ماه پیش او به عرصه بازگشت و با سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های متعدد، از خود چهره‌ای جنجالی نشان داد. در حالی که برخی صاحب‌نظران این رفتار او را مانور آمادگی برای حضور در مجلس نهم تعبیر می‌کنند".

شجونی نیز در واکنش به گزارش تابناک با سایت ناشناخته ای به نام "نازی آباد" مصاحبه کرد و گفت: "بنده ادعا می‌کنم که خوشنام‌ترین روحانی هستم و به قدر یک‌هزار تومان به این جمهوری اسلامی ناخنک نزده‌ام".

 

رئیس حراست؛ معاون فرهنگی شد

بهروز ثمره

سید صادق رضایی، مدیر جدید کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان که پس از ریاست نوزده ساله محسن چینی فروشان، بتازگی این مسوولیت را به عهده گرفته در نخستین انتصاب، رئیس حراست کانون را معاون فرهنگی این سازمان کرد.

یک منبع مطلع درباره انتصابهای جدید رئیس جدید کانون به خبرنگار روز در تهران گفت:  از نخستین انتصابهای جدید رئیس جدید کانون پرورش فکری، سپردن معاونت فرهنگی کانون به ریاست قبلی حراست این سازمان است.

وی ادامه داد: "مهم، صرفا انتصاب این فرد نیست. بلکه مهم این است که سالهاست درباره حراست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و همکاری این ارگان با وزارت اطلاعات حرف و حدیثهای فراوانی بوده است. روزنامه نگاران و افراد بسیاری بعد از آزادی از زندان یا در شرایط مختلف گواهی داده اند که در حراست کانون پرورش فکری مورد بازجویی کارشناسان وزارت اطلاعات قرار گرفته اند و حالا سپردن معاونت فرهنگی سازمانی با نزدیک به 800 زیر مجموعه که نبض فرهنگی کودکان ایرانی را به دست می گیرد نشانگر چه چیزی است؟ آیا تاوان خوش خدمتی حراست کانون را باید کودکان و نوجوانان ایرانی پس بدهند؟"

یکی ازکسانی که درحراست کانون پرورشفکری کودکان ونوجوانان موردبازجویی قرارگرفته فرشته قاضی،روزنامه نگاراست. اودراینباره میگوید: چند بار درحراست کانون درخیابان حجاب موردبازجویی قرارگرفتم. یکبارهم دردفتر وزرای این سازمان بازجویی شدم و بازهم دربخش حراست.

وی ادامه میدهد: ابتداکه احضارشدم تصورمی کردم کسی قصدشوخی بامن رادارداماوقتی رفتم بابازجوی سابقم دروزارت اطلاعات مواجه شدم. در واقع یکنفرمرابه اتاق رئیس حراست کانون میبردوبعدبازجومیآمدوبازجویی میکردوبعددوباره آن فرداول مراخارج میکرد.

وی درباره علت اینکه درحراست کانون بازجویی میشده چیزی نمیداندومیگویدواقعانمیدانم که چه ارتباطی بین این دوارگان وجوددارد. دفعات بعدی کسی که ازمن بازجویی کردهمان بازجویم درزندان معروف به آقای کشاورزبودکه گفته میشدسرقضیه قتلهای زنجیرهای ازوزارت اطلاعات تسویه شده است اما گویا بعد از روی کارآمدن احمدی نژادبازهم به وزارت اطلاعات بازگشته است. با این حساب هر دو بازجوی من در وزارت اطلاعات و زندان به آنجا رفت و آمد داشتند.

فرد دیگری که در حراست کانون پرورش فکری مورد بازجویی قرار گرفته آزاده پوزند، دختر سیامک پورزند است. لی لی پورزند خواهر بزرگتر آزاده درباره سفر خواهرش در نوزده سالگی به ایران که برای دیدار و ملاقات با پدر بیمارش صورت گرفته بود پیش از این در گفت و گویی به روز گفته بود : به ما گفته بودند که فقط با این شرط اجازه ورود آزاده را میدهند که ظرف ده روز ایران را ترک کند و آزاده نیز به ایران رفت اما متاسفانه او را که 19 سال بیشتر نداشت تحت بازجویی و آزار قرار داده بودند؛ جالب این است که ما در خارج از کشور، خیلی با مفهوم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا نبودیم اما آزاده را در حراست این کانون ساعت ها تحت بازجویی های خصوصی قرار داده بودند و آزاده می گفت امیدی به بازگشت نداشته است.

یکی از کارمندان ارشد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در مورد انتصاب پست های مدیریتی در کانون، به روز می گوید: محسن چینی فروشان نزدیک بیست سال مدیر کانون بود. در زمان او اگر چه کتابخانه ها و زیرمجموعه های فرهنگی کانون از نظر کمی افزایش یافت اما او مدیر لایقی نبود. نگاه چینی فروشان به فرهنگ، نگاهی حکومتی و ارزشی بود نه ادبیانه یا هنری. او از جمله مدیرانی بود که در همه دوره ها بر سر پستش ماند. نه به خاطر لیاقت، بلکه به خاطر داشتن روابط نزدیک و خویشاوندی با بیت رهبری. زیرا او باجناق پسر آیت اله خامنه ای رهبر ایران است و در دوره های مختلف سیاسی ایران، با اینکه بارها سخن از تعویض و تغییر او به میان آمد اما در نهایت در این پست ماندگار شد تا اینکه بالاخره با اسم بازنشستگی جایش را به یکی از مدیرانی داد که او هم به رادیکالیزه کردن مفاهیم اسلامی در مسائل فرهنگی شهره است.

سید صادق رضایی که به گفته ای، از بستگان نزدیک وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد است،پیش از این مدیر دو استان مازندران و خراسان در کانون پرورشی بوده است. انتصاب جدید معاونت فرهنگی  او در این سازمان به گفته این کارمند کانون، یک انتصاب سیاسی است و کارکنان این نهاد فرهنگی- دولتی را شوک زده کرده است زیرا  نشان از رابطه نزدیک وی با نهادهای امنیتی دارد.

کانون پرورشی دارای چهار معاونت فرهنگی، اداری- مالی، تولید و پژوهشی است. معاونت فرهنگی مسوولیت کلیه امور فرهنگی و هنری کانون را به عهده دارد.

 

جوری حرف بزن که بر بیرونی ها اثر بگذارد

آرش بهمنی

در  چند هفته گذشته، اخبار حکایت از تحت فشار بودن اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم  در زندان اوین داشت. از وضعیت مهدی عربشاهی و مرتضی سیمیاری هم هیچ اطلاع موثقی در دست نبود، میلاد اسدی از  آذرماه در سلول انفرادی به سر می برد و بهاره هدایت هم ممنوع الملاقات شده بود.تا در آخرین دادگاه نمایشی، مرتضی سیمیاری دیده شد.

هم زمان با برگزاری دادگاه عده ای از متهمان در هفته گذشته، خبرگزاری های رسمی اعلام کردند که یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت هم در دادگاه حضور داشته است؛ و  روز گذشته اعلام شد عضو مورد بحث، مرتضی سیمیاری، دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت بوده است.

بنا به گزارشی که خبرگزاری ایسنا از جلسه دادگاه منتشر کرده است، سیمیاری در این جلسه خطاب به قاضی صلواتی، ضمن اعلام پای بندی خود به اصلاحات، از محاکمه فکر و اندیشه انتقاد کرد. وی با اشاره به فشارهایی که در زندان بر وی برای اعتراف در دادگاه وجود داشته است، چنین گفت: "آقای دادستان به من گفته است طوری حرف بزن تا بر آنهایی كه بیرون هستند تاثیر بگذارد."

عضو در بند شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با اشاره با انسداد رسانه ای در داخل کشور گفته است: "من به بازجویم گفتم كه راه‌های رسانه‌های داخلی به روی ما بسته است و ما مجبوریم با رسانه‌های خارجی مصاحبه كنیم. بازپرس هم گفت چرا این اتفاق افتاد به او گفتم ما فرزندان پدری هستیم كه ما را از خانه بیرون كرده است."

قاضی صلواتی در ادامه از دعوت یک هیات پارلمانی اروپا که قصد سفر به ایران را داشت، از مرتضی سمیاری برای گفتگو در مورد موارد نقض حقوق بشر پرسیدکه وی با اشاره به اینکه این سفر و ملاقات های احتمالی با هماهنگی وزارت خارجه ایران قرار بوده برگزار شود، پاسخ داد: "من به دعوت این هیات پارلمانی برای ملاقات، که البته به صورت رسمی و علنی بود، پاسخی ندادم و گفتم دعوتنامه‌ ای از سوی وزارت امور خارجه برای من بفرستید."

مرتضی سیمیاری در بخشی دیگر از صحبت هایش به وابستگی اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت: "آنها می‌خواهند كشور ما از نظر اقتصادی مصرف‌محور باشد و به خاطر فضای سیاسی كه در كشور ایجاد شده فكر می‌كنم در این زمینه موفق بودند."

دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت در بخشی دیگر از سخنانش در محکومیت ظلم یزیدیان دعا کرد و گفت: "در پایان یك دعایی را دارم كه شیعیانی نباشید كه عاقبت یزیدی داشته باشید."

 مرتضی سیمیاری در این جلسه همچنین بر قانونی بودن دفتر تحکیم وحدت تاکید کرد و گفت برای بررسی بیانیه های این مجموعه دانشجویی باید دادگاهی صلاحیت دار و به صورت مجزا تشكیل شود.

 

روزهای سخت رشید اسماعیلی

رشید اسماعیلی، عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) که بیش از چهل روز است در بازداشت به سر می‌برد، در سلولی همراه با چند قاچاقچی مواد مخدر و شرور نگهداری می‌شود.

بر اساس گزارش های دریافتی از زندان اصفهان، بازجویی از اسماعیلی با گذشت چهل روز از بازداشت هم‌چنان ادامه دارد. بنابر همین گزارش اسماعیلی که در ابتدای بازداشت دستبند سبز را به نشانه حمایت از جنبش سبز در دست داشته، هم‌چنان آن را نگاه داشته و در دست خود دارد.

گفتنی است نگهداری رشید اسماعیلی در زندان، به دلیل بیماری وی و نیاز به تحت نظر پزشک بودن، بسیار نگران کننده است.

نگهداری رشید اسماعیلی با قاچاقچیان و اشرار هم امری غیرقانونی است که در زندان اصفهان به خاطر تحت فشار گذاشتن وی صورت می‌گیرد. رشید اسماعیلی در تاریخ سوم دی ماه بازداشت و از آن زمان تاکنون در زندان مرکزی اصفهان به سر می‌برد.

 

دانشگاه علم و صنعت: چهار سال حبس

سهیل محمدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد.وی در روز ۱۲ آبان ماه در منزلش توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و از آن پس در این زندان نگهداری می شود.

 حکم ۴ سال حبس تعزیری برای سهیل محمدی در دادگاه اولیه صادر شده است و هم‌اکنون خانواده وی در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر هستند. اتهامات وی "اقدام علیه امنیت ملی"، "شرکت در تجمعات" و "توهین به مقام ریاست جمهوری" ذکر شده است.

 در جلسه دادگاه سهیل محمدی، افرادی از طرف وزارت اطلاعات حضور پیدا کردند و از قاضی خواستند که این دانشجو محکوم شود؛ مسئله ای  که باعث اعتراض نسرین ستوده وکیل وی به این افراد شد.

 سهیل محمدی و علی پرویز پس از اعتراض دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به حضور و سخنرانی صفار هرندی در این دانشگاه بازداشت شدند. علی پرویز نیز به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.

 طی ماه های اخیر بسیاری از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر بازداشت و بعد از مدتی آزاد شده اند؛ برخی هم همچنان در زندان به سر می برند. هم‌اکنون حداقل ۱۲ تن از دانشجویان این دانشگاه زندانی هستند.

 

دانشگاه بابل: محرومیت از تحصیل

آن گونه که خبرنامه امیرکبیر گزارش داده است، راضیه دیلم صالحی،  دبیر زنان انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی بابل برای یک ترم از تحصیل محروم شد.

 پس از اعتصاب غذا و تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در حمایت از دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه در روز 22 آذر، کمیته انضباطی این دانشگاه چند تن از دانشجویان را احضار کرد. در پی این احضارها، کمیته انضباطی دانشگاه حکم "یک ترم محرومیت موقت از تحصیل با احتساب سنوات تحصیلی" را برای راضیه دیلم صالحی صادر کرد. مجید کیایی، دیگر دانشجوی احضار شده به "توبیخ کتبی با درج در پرونده" محکوم شده است.

 گفتنی است نماینده دانشجویان در کمیته انضباطی دو دانشجوی عضو بسیج بوده اند.


یک روز در سالن ملاقات اوین

شيرين کريمي

از فردای انتصاب محمود احمدی نژاد و شکل گیری دولت مستقر، روزی نیست که زندان های ایران، شاهد حضور خانواده زندانیانی که دستگیر شده اند، نباشد. بعضی چهره ها، از روز اول حضور داشته اند؛ بعضی در میانه راه آمده اند؛ هر روزهم  خانواده دیگری به جمع آنها اضافه می شود. گزارش زیر، به بازخوانی یک روز در برابر اوین اختصاص دارد.

 

ساعت 7:30

صبح یک روز پنجشنبه بعد از عاشورا؛ خیابان درکه مقابل سالن های "چند منظوره" اوین. روز ملاقات بازداشت شدگان بندهای 209 و 240 وزارت اطلاعات. خانواده هایی که اعضایشان در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده اند، منتظر باز شدن درهای ورود به سالن انتظار ملاقات ها هستند.

 

ساعت 8 صبح

تعداد حاضرین بیشتر می شود؛ اکنون نزدیک به 100 نفر از خانواده ها، مضطرب و نگران در مقابل در آهنی اوین و در سرما منتظر گشوده شدن در هستند.

 

ساعت 8:30

کم کم "حرفه ای" ها هم از راه می رسند. این اصطلاح در میان ملاقات کننده ها به خانواده زندانیان سیاسی گفته می شود که همسران و یا فرزندان آنها بیش از یکبار سابقه زندان دارند و برای همین با عرف  وآداب ملاقات آشنایی بیشتری دارند.

خانواده دکتر ملکی، خانم دکتر بازرگان، همسر محسن محققی که در دوران شاهنشاهی برای ملاقات با پدر این مسیر را می پیمود و در دوران بعد از انقلاب برای ملاقات با برادر و همسرش بارها این مسیر را طی کرده است و به همراه همسر محمود نعیم پور از خاطرات بازداشت سال 69 اعضای نهضت آزادی می گویند و خانم کمالی، همسر عماد باقی که در طول سالهای اخیر به تناوب برای ملاقات با همسر و دامادش این مسیر را طی کرده است.

 امین احمدیان همسر بهاره هدایت هم می رسد و همچنان با روحیه، یادآوری می کند که امسال عید نیز ماموران به سفره هفت سینی که در مقابل اوین گسترده بودند حمله کردند و همسرش را بازداشت کردند و با شوخ طبعی خاصی، با اشاره به ایام سال نوی میلادی می گوید: "امسال بهاره هم عید مسلمین و هم عید مسیحیان را در زندان بوده است".

 

ساعت 9 صبح

درهای سنگین زندان همچنان بسته است؛ هیچ کس پاسخگوی مادران دل نگران و خانواده ها نیست. حالا نزدیک به 200 نفر پشت درهای اهنی سنگین، به امید ملاقات با اعضای خانواده شان سرما را تحمل می کنند.

 

ساعت 9:30

سرانجام در اولیه باز می شود. خانواده ها به محوطه حیات اوین وارد می شوند، اما هنوز یک در دیگر تا سالن انتظار برای ملاقات باقی است و ماموران هم عجله ای برای گشودن آن ندارند.

پدر سلمان سیما با هیجان و حرارت مشغول اعتراض به وضعیت موجود است و با افتخار از اینکه فرزندش به دلیل حق خواهی به زندان افتاده یاد می کند.

 

10 صبح

سرانجام بعد از تحمل سه ساعت سرما همه موفق به ورود به سالن انتظار برای ملاقات می شوند و کارت های آبی رنگ ملاقات را دریافت می کنند. بر دیوار سالن ملاقات، آیین نامه های سازمان زندانها چسبانده شده است از جمله اینکه بدون مجوز قاضی و دادیار هیچ کس، حتی خانواده درجه یک هم حق ملاقات ندارند. موضوعی به نام ملاقات با وکیل نیز اصولا  در این آیین نامه ها جایی ندارد.

یکی از "حرفه ای" ها در پاسخ به بقیه کسانی که نگران عدم تماس زندانیانشان با خانواده هستند از سالهای دهه شصت می گوید که معمولا زندانیان در چند ماه اول بازداشت حق تماس با منزل را نداشتند و در آن زمان از این مدت به عنوان "عُده لاجوردی" یاد می کردند.

 

ساعت 10:30

صف خانم ها و آقایان برای تنظیم وقت ملاقات تشکیل شده است. همسر سحرخیز اولین نفر است و گویا عجله دارد تا زودتراز بقیه موفق به دیدار عیسی سحرخیز روزنامه نگار دربند شود.

در سالن چند گروه مختلف در کنار هم مشغول بررسی و تبادل اخرین اخبار از عزیزان در بندشان هستند. خانواده زندانیان بهایی، که تعدادشان هم کم نیست، در گفتگو با دیگر خانواده ها مشغول شرح ظلم هایی هستند که در طول سالیان گذشته بر آنها رفته واز جمله بازداشت سال گذشته معتمدانشان و آخرین آنها نیز که بازداشت جوانان خانواده ها به اتهام حضور در تجمعات عاشورا بوده است. خانواده زندانیان مجاهدین خلق هنوز برای گفتگو با دیگران تردید دارند. در گوشه ای نیز اعضای خانواده برخی از کسانی که در ماههای اخیر به جرم فعالیت در شرکتهای هرمی و گلدکوئست بازداشت شده اند تلاش می کنند تا دورتر از جمع ناآرام خانواده های سیاسیون حضور داشته باشند.

خانواده دکتر ملکی از بیماری وی می گویند و اینکه دکتر ملکی گفته با وجود این بیماری و فشارهای سنگین جسمی، حضور در زندان را ترجیح می دهم.

برخلاف برخی از خانواده ها که چند نفر برای ملاقات با یکی از اعضای خانواده آمده اند، همسر مهندس توسلی برای ملاقات با دو دختر، داماد و برادرش آمده است، هرچند مسوولین حتی  البسه ودیگر لوازم شخصی دکتر یزدی، لیلا و سارا توسلی و فرید طاهری راتحویل نمی گیرند. فرید طاهری دوهفته قبل در همین سالن و در صف آقایان منتظر تائید برگه ملاقات برای دیدار همسرش بود و امروز در داخل زندان و در یک بند با همسرش قرار دارد.

 

ساعت 11 صبح

مادر سالخورده مهدی محمودیان که همراه دو نفر از بستگانشان برای ملاقات با فرزندش آمده، در گوشه ای از سالن، مشغول شرح جریان ضرب و شتم فرزندش به دلیل درخواست برای استفاده از دستشویی است.

و دکتر محمد حائری وکیل دادگستری که هفته های قبل برای درخواست ملاقات با موکلش، حسین نورانی نژاد مراجعه می کرد این هفته به همراه همسر و فرزندانش برای ملاقات با فرزندش سعید حائری آمده است.

خانواده شیوا نظرآهاری و مهرداد رحیمی، دیگر اعضای بازداشت شده کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز حضوردارند و از میان صحبتهایشان شنیده می شود که به فرزندانشان اتهاماتی چون ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و محاربه تفهیم شده و تحت فشارهای شدید برای حضور در اعترافات تلویزیونی قرار دارند.

پدر و مادر و خواهر مهدی عربشاهی، خانواده میلاد اسدی و پدر و مادر مرتضی سیمیاری که از شهرستان برای ملاقات با فرزندشان آمده اند هم در گوشه ای گرد هم جمع شده اند و همگی نگران فرزندانشان هستند که از روز بازداشت تاکنون حتی تماس تلفنی هم نداشته اند، در این میان وضعیت بهاره هدایت تنها خانم عضو شورای مرکزی تحکیم بهتر است؛ وی هفته گذشته ظاهراً بر اثر یک اشتباه ملاقاتی با خانواده داشته، اما این هفته مسوولین سالن ملاقات به همسروی اعلام کردند بهاره تا اطلاع ثانوی ممنوع الملاقات است.

همسران برخی از مسوولین سابق جمهوری اسلامی نیز با حجاب کامل در گوشه ای نشسته اند و هنوز باور ندارند که برای دیدار با معاون اسبق ریاست جمهوری اسلامی و یا معاون سابق وزیر اطلاعات باید در سالن انتظار اوین حضور یابند.

این هفته همسران محمد جواد مظفر، ماشاالله شمس الواعظین و خواهر رضا تاجیک برای ملاقات نیامده اند؛ هرچند کسانی هم که آمده اند می دانند شانس دیدار با عزیزان دربندشان بسیار کم است.

 

ساعت 11:30 صبح

بلند گوی سالن چند بار اعلام می کند: "هیچیک از بازداشتی های عاشورا ملاقات ندارند."

با شنیدن این مساله جمع زیادی از خانواده ها سالن را ترک می کنند اما هنوز خانم حکمت که به همراه خواهرش برای ملاقات با همسر و دختر دربندش آمده منتظرند شاید تغییری در وضعیت رخ دهد و خانواده مهندس محمد طاهری نیز اصرار دارند که حداقل لوازم شخصی که برای فرزندشان آورده اند را تحویل دهند.

از خانواده حسن نورانی نژاد هم امروز فقط خواهرش به ملاقات آمده است ومی گوید دردادگاه هفته گذشته نورانی نژاد، قاضی دادگاه علاوه بر وی، مهدی حمودیان وخانم آذر منصوری، پرستو سرمدی، همسر حسین را هم به عنوان متهم ردیف چهارم پرونده در کیفرخواست نام برده است.

اولین گروه افرادی که از سالن ملاقات بیرون می آیند مهرک میراب زاده است، همسر شهاب طباطبایی. ناراحت و عصبی به افرادی که از وی احوال همسرش را می پرسند می گوید در طول دو هفته اخیر بارها سلول رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت را تغییر داده اند و در این تغییرها کلیه لوازم شخصی که خانواده برای وی ارسال کرده بود هم توقیف شده. در نهایت آنچنان که او نقل می کند در سلول فعلی "فقط شهاب، عبدالله مومنی و یک پتو" وجود دارد.

برخی دیگر از خانواده هایی که از ملاقات بیرون می آیند از وضعیت نامناسب زیستی زندان می گویند؛ از اینکه زندانیان نسبت به فضای سرد اعتراض دارند و اینکه در بسیاری از سلول ها تا 5/1 برابر ظرفیت زندانی وجود دارد و مشکلات مربوط به این موضوع.  از عزاداری همسلولی های آرش زمانی هم می گویند که روز قبل اعدام شده است.

آنچنان که خانواده ها میگویند آرش زمانی نیز تا هفته گذشته به همراه 15 نفر از روزنامه نگاران و بازداشتی های بعد از انتخابات در یک سلول 10 نفره زندانی بوده است.

 

ساعت 12

فاطمه آدینه وند نیز به همراه دو فرزندش برای ملاقات آمده اند. پس از یکی دوماهی که از انتقال عبدالله مومنی به بخش عمومی و آسانتر شدن تماس ها می گذشت، هفته گذشته مجدداً مومنی را به بندهای 209 و 240 انتقال داده اند، اما همسرش همچنان با روحیه به دنبال همسر امیر خرم از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی است و برای دیگران توضیح می دهد که خرم یک روز قبل از بازداشت برای ملاقات با خانواده مومنی به منزل آنها رفته بوده است. او نگران مسعود باستانی روزنامه نگار جوانی است که همسلول عبدالله مومنی بوده وهفته گذشت به زندان رجایی شهر کرج و بین چند قاتل تبعید شده است.

با توجه به روحیه و اخلاق خوب سعید لیلاز همه منتظرند تا بشنوند وی در آخرین ملاقات با همسرش چه داستانهای طنزآمیزی از حوادث داخل زندان تعریف کرده است. اما با خروج همسر لیلاز از سالن ملاقات معلوم می شود که طنز امروز تلخ بوده و در جریان انتقال به سالن ملاقات، به دلیل گفتگوی لیلاز و ساسان آقایی با یکدیگر، ماموران هر دوی آنها را از ملاقات محروم کرده اند.

 

ساعت 12:30

برخی خانواده ها احکام و نامه هایی از دادستان تهران برای ملاقات حضوری با عزیزان در بندشان دارند اما در برابر اراده بازجویان و ماموران زندان، احکام کتبی دادستان اهمیتی ندارد. هیچیک از کسانی که این نامه ها را ارائه  می کنند موفق به ملاقات حضوری نمی شوند.

 

ساعت یک بعد از ظهر

سربازان وظیفه با اعلام پایان ساعت ملاقات، خانواده هایی را که هنوز چشم انتظار و امیدوار ملاقات هستند از سالن بیرون می کنند.

یکی دیگر از روزهای ملاقات بند 209 و 240 هم به پایان رسیده است. در بیرون از زندان خانواده ها مشغول تنظیم برنامه و هماهنگی برای هفته بعد هستند؛ برنامه ای که شامل مراجعه به دادگاه انقلاب، خیابان معلم، مراجعه به دادگستری تهران در خیابان ارک، مراجه به دادسرای اوین و بازهم پنجشنبه آینده سالن م


0 comments:

ارسال یک نظر