بیانیه ی شماره 17 میرحسین موسوی صادر شد . بیانیه ای که بیش از آنچه یک بیانیه باشد ، یک "رفتار سیاسی ِ کنشگرانه " است .
آنچه میر حسین ، در این بیانیه گفته است و خواسته است ، از صدر تا ذیل بر آگاهان سیاسی و فعالان اجتماعی پوشیده نخواهد ماند . مواردی چون : اصلاحات لازم با تکیه بر قانون اساسی ، شکل گیری شبکه های اجتماعی خود جوش ، وجود تفکر متوهم ِ واقع گریز در مدیریت ِ بحران ، پناه بردن بر رویکردهای کم عمق در مدیریت کشور ، بحران مشروعیت داخلی و بین المللی ، خبط های بزرگ رسانه های ِ دولتی ، تقبیح ِ فراخو انی مردم به جنگ و شورش داخلی در تریبون های رسمی ،اشاره به زیاده خواهی ها و انحرافات در سپاه ، ورق پاره شدن سند چشم انداز ملی ، تاکید بر استقلال از خارجی ها و در نهایت راهکارهای پنج گانه ، به صراحت و شفافیت کامل در بیانیه میر حسین آمده اند .
اما این همه تکنیک و تاکتیک و هنرمندی سیاسی ، چیزی نیست که این نوشتار به خاطر آن قلمی شده است . آنچه نگارنده را مسحور این بیانیه ارزشمند کرده است ، سایه سنگین اخلاق بر این بیانیه است . سایه ای که که تمامی جادوگری های سیاسی نهفته در آن را ، مدیون خود دانسته و منکوب خود می خواهد .
میر حسین دراین بیانیه آمادگی خود را برای شهادت اعلام می کند و خون خود را رنگین تر از خون کسی نمی داند ، تا همه بدانند عقب نشینی ِ ظاهری ِ میر حسین در سخن گفتن " از و با " دولتی که مشروعیت آن با سوال های ِ سهمگینی روبرو است ، نه از سر ترس ، که در اصل ایجاد فرصتی برای میدان داری اخلاق است .
اخلاقی که در یکی از بندها ی خود آن چنان با حقوق بشر توام شده است که هیچ سیاست و سیاست مداری را یاری ایستادن در برابر آن نخواهد بود . آنجا که می گوید : " مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم ."
باری ، اصل سخن این است . در روزگاری که بی محلی سیاست به اخلاق ، نه در ایران که در سراسر جهان ، در عمل و حتی در نظر ! مشهور و رایج است ، کافی است یکبار دیگر بیانیه ی هفدهم میر حسین را بخوانیم و ببینیم که میر حسین در این بیانیه برای خود چیزی نخواسته است .
0 comments:
ارسال یک نظر