درتاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۹ حکم ۱۵ سال حبس تعزیری حسین رونقی ملکی از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر عینا به تایید رسید. اتهامات وی در دادگاه عضویت در شبکه ایران پروکسی، توهین به رهبری و توهین به رئیس جمهوری عنوان شد.
حسین رونقی از ناراحتی کلیوی رنج میبرد که بازداشت چهارده ماهه وی و فشارهای طاقتفرسا در سلول های انفرادی سپاه موجب حادتر شدن بیماری وی شده است. با وخامت وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی در اثر عفونت کلیه، وی نیاز مبرمی به انجام عمل جراحی در خارج از زندان دارد، این مساله در حالی با مخالفت مسئولین قضایی روبرو شده است که مسئولین بهداری زندان اوین نیز تایید کردهاند که وی دارای بیماری حاد کلیوی است و هر چه سریعتر در بیمارستانی مجهز باید مورد درمان قرار بگیرد. با تشدید بیماری کلیوی حسین رونقی وضعیت وی رو به وخامت است این در حالی است که علی رغم توصیه مسئولین بهداری زندان، مسئولین زندان همچنان از رسیدگی پزشکی به وی خودداری می کنند. این در حالی است که سازمان زندانها موافقت با مرخصی استعلاجی را منوط به رضایت نهادهای امنیتی کرده است.
مادر رونق ملکی در این خصوص می گوید: "حسینم نیاز فوری به درمان پزشکی دارد اگر به بیمارستان منتقل نشود و تحت درمان قرار نگیرد قوه قضاییه مسئول هر اتفاقی که برای او بیافتد است."
پیشتر محمد دادخواه، وکیل حسین رونقی ملکی در خصوص وضعیت جسمانی موکلش گفته بود: "ما وضعیت آقای رونقی را به دادستان تهران منتقل کرده ایم و با توجه به اینکه حفظ جان زندانی و سلامتی او و حفظ موقعیت های متعارف طبیعی یک زندانی، بر اساس قانون خود ما و همچنین از منظر حقوق بشر برعهده مسولان قضائی است انتظار ما این است که با مرخصی موکلم موافقت کنند."
متن گفتگوی "جرس" با خانم زلیخا موسوی مادر حسین رونق ملکی در پی می آید:
خانم موسوی با توجه به وضعیت وخیم جسمانی پسرتان آیا تاکنون پاسخی به درخواست شما برای انتقال پسرتان به بیمارستان داده شده است؟
نخیر نمی گذارند او تحت درمان قرار گیرد. پسرم گفت اجازه نمی دهند که دکتر معاینه اش کند و مدام درد می کشد.
شما با ایشان ملاقات داشته اید؟
بله دو روز پیش رفتیم تهران و یک ملاقات کابینی داشتیم.
شما هر بار این مسیر طولانی تبریز به تهران را برای ملاقات چند دقیقه ای کابینی طی می کنید؟ می توانید از سختی های که متحمل می شوید برایمان بگویید؟
چکار می توانم بکنم، من یک مادرم هر سختی را برای دیدن یک لحظه روی پسرم تحمل می کنم. چرا سخت نیست؟ من و پدرش هر بار این مسیر طولانی را آن هم با مشکلات جسمانی که داریم طی می کنیم، خوب چاره ای نداریم. من حسین را با جون و دل بزرگ کردم اما حالا می بینم که دارند او را این طور از من می گیرند. بخدا دارم دیوانه می شوم، آخه چکار کنم و به کی شکایت کنم؟
وضعیت جسمانی و روحی فرزندتان چطور بود؟
حال خوبی نداشت و می گفت کلیه اش درد دارد اما اجازه نمی دهند که تحت درمان قرار گیرد. همانطور هم که در خبرها آمده شرط انتقال به بیمارستان اعتراف علیه خود و دوستانش است. اما من نمی دانم کسی که کاری انجام نداده چطور اعتراف کند؟ پسر من چطور به کاری که نکرده اعتراف کند؟
وضعیت روحی اش هم خوب نیست. حتی گفت اگر نگذارند دکتر بروم، اعتصاب غذا می کنم که بهش التماس کردم و گفتم اگر اعتصاب غذا کنی، من هم اعتصاب می کنم. کلیه ات مریض هست و با اعتصاب بدتر می شود، که وقتی ناراحتی من را دید گفت خودت را ناراحت نکن. بخدا من یک مادرم، داغون شدم و از ناراحتی پسرم شب و روز ندارم. هر بار که من و پدرش می رویم و تن رنجور و مریض پسرمان را می بینیم به مسئولین التماس می کنیم اما هیچ جوابی نمی دهند.
شما چندین بار به رئیس قوه قضاییه و دادستان نامه نوشته اید و وضعیت نامناسب فرزندتان را تشریح کردید و درخواست پیگیری پزشکی کرده اید. آیا پاسخی به این نامه ها داده شده است؟
هیچ جوابی نداده اند.
برای مرخصی ایشان اقدام کرده اید؟
بله زیاد، اما موافقت نمی کنند. دیروز هم برای چندمین بار نامه نوشتیم اما جواب نمی دهند.
آیا تاکنون موفق شده اید خود دادستان را ملاقات کنید و مشکلاتتان را به ایشان بگویید؟
بله، سه بار دادستان را حضوری ملاقات کردیم. فقط می گوید "ببینیم چه می شود". همین، دیگر هیچ جوابی ندادند.
از زمانی که دادستان گفته اند پیگیری می کنند چه مدت می گذرد؟
آخرین بار که دادستان را دیدیم خرداد ماه بود. سه ماه بود که هیچ خبری از وضعیت پسرم نداشتم داد و بیداد کردم و گفتم باید دادستان را ببینم تا دادستان وضعیت ما را دید و گفت بگذارید پسرش را ببیند، بعد از آن هم که مدام پدرش نامه می نویسد اما دریغ از یک پاسخ.
اتلاف وقت در درمان مریضی پسرتان چه عواقبی می تواند بهمراه داشته باشد؟
حسینم نیاز فوری به درمان پزشکی دارد اگر به بیمارستان منتقل نشود و تحت درمان قرار نگیرد قوه قضاییه مسئول هر اتفاقی که برای او بیافتد است. ما چندین بار نامه نوشتیم و وضعیت وخیم پسرم را تشریح کردیم اما می گویند اجازه نمی دهند.
با توجه به اینکه به نامه های شما پاسخی داده نمی شود از این تریبون هر صحبت و خواسته ای دارید با مسئولین قضایی مطرح بفرمایید.
الان چهارده ماه است که هر هفته نامه می نویسیم. دادستانی هم که رفتیم گفتند حکم زندان برایش داده اند. گفتم حداقل بگذارید در زندان تحت درمان قرار گیرد. پسرم به شدت مریض است و نیاز به مراقبت ویژه دارد. پدرش به قوه قضاییه و دادستانی و به همه جا نامه نوشته اما هیچ جوابی به ما نمی دهند. فقط می خواهند ما را اذیت کنند حتی گفتیم پول بیمارستان و معالجه اش را خودمان بدهیم. اما گفتند نه هر وقت لازم شد پسرتان را دکتر می بریم. بخدا میخواهند پسرم را از بین ببرند. آن موقع حسینم را در انفرادی نگه می داشتند تا اعتراف کند الان هم همان طور است. آخه به چی اعتراف کند؟ بخدا حسینم اینقدر داغون شده روز به روز هم مریض تر می شود. ما هم پدر و مادریم نمی توانیم این وضعیت را تحمل کنیم. هیچ کس هم جوابمان را نمی دهد.
با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.
0 comments:
ارسال یک نظر