آیت الله دستغیب: اگر خبرگان تصميمى در آينده بخواهند داشته باشند، بايد مراجع حتماً خبر داشته باشند

جرس: آیت الله علی محمد دستغیب با بیان اینکه "در كجاى قرآن و سنت داريم كه شخصى را كه هنوز اتهامش معلوم نشده را ببرند در زندان و شكنجه‏اش كنند و بعد هم وا دارند او را به آن‏چه خودشان مى‏خواهند اقرار كند"، خاطرنشان کرد "اگر محور يك حاكميّتى دروغ شد، خوب ديگر چه كسى اطمينان به ديگرى دارد؟ در آن زمان دو نفر برادر به هم اطمينان پيدا نمى‏كنند."


به گزارش تارنمای حدیث سرو، آیت الله دستغیب طی دیدار جمعی از معلّمان شورای مرکزی انجمن اسلامی کشور، خطاب به این هیئت که بعضا از یاران نزدیک شهیدان رجائی و باهنر و مسئولین زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی بودند؛ ضمن تاکید بر لزوم آزادی بیان برای همه اقشار و گروهها، از بفراموشی سپرده شدن میراث رهبر فقید جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرد و بر افول فرهنگی جامعه خصوصا در مدارس و دانشگاهها، به انحراف کشیده شدن نسل جوان در سایه غفلت و قدرت طلبی سیاستمداران و ترویج فرهنگ دروغ و ریا و تظاهر، گسترش رویه هتک حرمت افراد و رواج دروغ و غیبت و تهمت و ابتذال فرهنگی اظهار تاسف نمود.


این مرجع مردمی همچنین "کنار گذاشتن افراد مومن و متعهد و دارای استقلال رای، انحطاط اقتصاد کشور و و ابستگی کشور تا آنجا که کشور ما از عقب افتاده ترین کشورها شمرده می شود" را تاسف بار خواند.


آیت الله دستغیب در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه "مردم ایران انسانهای صادقی هستند و مورد مدح ائمه اطهار قرار گرفته اند، گفت "ببينيد مردم ايران يك آدمهاى صادقى هستند! اينطور نيست كه اينها آدمهاى حيله‏گرى باشند، اكثريت اينها آدمهاى صادقى هستند. ائمه اطهار مدحشان كرده‏اند. اكثريت اينها اگر صدق را از كسى ببينند مى‏آيند اطرافش. خوب صدق ديدند از امام، دروغ از امام نشنيدند. يعنى هر جا هم كه اشتباه مى‏كرد، مى‏فرمود كه من اشتباه كردم. هر جا كه تعريفش مى‏كردند خودش را متوجه خدا مى‏كرد و مى‏فرمود تعريف من نكنيد."


این مرجع مردمی در ادامه با اشاره به سجایای اخلاقی امام خمینی و اینکه بخاطر صدقی که ایشان داشتند؛ دلهای مردم متوجه ایشان شد گفت: خوب مردم ، صدق ديدند از امام، دروغ از امام نشنيدند. يعنى هر جا هم كه اشتباه مى‏كرد، مى‏فرمود كه من اشتباه كردم. هر جا كه تعريفش مى‏كردند خودش را متوجه خدا مى‏كرد و مى‏فرمود تعريف من نكنيد. يعنى او با سرنيزه و با فشارها و تهديدها (حتى تهديد به مراجع) كه مردم را آشنا به خدا نكرد. با پول و اموال بيت المال را تقسيم كردن، كه نبود.


آیت الله دستغیب در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه تخلّق به اخلاق اسلامی وتهذیب نفس برای حاکمیت و کسانی که در این مملکت در راس امر هستند لازم است فرمودند: با سرنيزه و تهديد و اينها هيچ فايده‏اى ندارد. بايد متخلّق به اخلاق اسلامى شوند. چه كسانى تهذيب شوند؟ آنهايى كه حاكميّت دارند. اين يك واقعيتى است كه اگر حاكميّت بيايد روى همان روال ائمه اطهارعليهم السلام كه قرآن مى‏فرمايد:«كونوا مع الصادقين» «با صادقين باشيد» رويه ائمه اطهار اين بود. با صادقين باشيد با آنهايى كه صدق و صفا دارند. اگر مسئولين به اين راه بروند مردم ديگر صحبتى با آنها ندارند. يعنى دنبال صدق و صفا هستند نه دنبال كذب.


ایشان در ادامه با اشاره به نارضایتی مراجع از روند موجود در جامعه فرمودند: در كجاى قرآن و سنت داريم همچنين چيزى را كه مثلاً شخصى را كه هنوز اتهامش معلوم نشده، اين را ببرند در زندان اولاً بعد هم شكنجه‏اش كنند و بعد هم وا دارند او را به آن‏چه خودشان مى‏خواهند اقرار كند.


خوب همه‏ اينها خلاف است اين چيزهايى است كه به گوش مراجع مى‏رسد و مراجع وقتى ناراضى‏اند، از اين جهت است. و اين قرآن و سنت نيست. حالا هر چقدر ما بگوييم هست! خوب به لفظ كه نمى‏شود، بايد عمل كرد. يعنى قرآن و سنتى كه همه دم از آن مى‏زنند. و همان طور كه اشاره كرديد اين قرآن و سنتى كه نجات بشر در آن است. خوب كجاست؟


ما از كوچكى يادمان هست كه مى‏گفتند: «دروغگو دشمن خداست» . اگر محور يك حاكميّتى دروغ شد، خوب ديگر چه كسى اطمينان به ديگرى دارد؟ دو نفر برادر به هم اطمينان پيدا نمى‏كنند. راستگويى را همه دوست دارند و اين كارى به دين و ديانت ندارد. اين فطرت بشر است. فطرت بشر به صدق است، به امانتدارى است، به عدالت است به اينكه ظلم به كسى نكنيم. اينها چيزهايى است كه در حكمت است و جزء اصول حكمت است كه عموم اين چيزها را انسان به عقلش ملتفت است يعنى فطرتش ملتفت است و اينها را مى‏بيند. هر كه بيشتر اينها را داشته باشد، انسان او را بيشتر دوست دارد و يقيناً به راه راست هم نزديكتر است و خدا هم حتماً او را هدايتش مى‏كند حتّى اگر دين ديگرى داشته باشد.
يعنى اين فطرت است و خدا آن را قرار داده. صدق را قرار داده در فطرت، امانتدارى را قرار داده، عدالت را قرار داده (يعنى ظلم نكردن بى جهت به افراد.)


بارها عرض كرده‏ام، كدام فقيه است كه بگويد كسى كه احياناً متهم باشد، قبل از اينكه جرمش ثابت نشده ببرند و زندانش كنند؟ آن هم چه زندانهايى كه آنطور.... بعد هم پناه بر خدا! اين چيزها را كه يكى دو تا نگفته‏اند صحبت از يك نفر و دو نفر و ده نفر وبيست نفر نيست. ديگر رسيده است يه يك تواترى آن زندانهايى كه غالباً شكنجه‏ها درآن هست. اگر يكى گفته بود، دو تا گفته بود و... ديگر همه چيز عادى شده! در كجاى قرآن و سنت داريم همچنين چيزى را كه مثلاً شخصى را كه هنوز اتهامش معلوم نشده، اين را ببرند در زندان اولاً بعد هم شكنجه‏اش كنند و بعد هم وا دارند او را به آن‏چه خودشان مى‏خواهند اقرار كند.
خوب همه‏ى اينها خلاف است اين چيزهايى است كه به گوش مراجع مى‏رسد و مراجع وقتى ناراضى‏اند، از اين جهت است. و اين قرآن و سنت نيست. حالا هر چقدر ما بگوييم هست! خوب به لفظ كه نمى‏شود، بايد عمل كرد. يعنى قرآن و سنتى كه همه دم از آن مى‏زنند. و همان طور كه اشاره كرديد اين قرآن و سنتى كه نجات بشر در آن است. خوب كجاست؟اين كه گفته مى‏شود ما به قرآن و سنت عمل مى‏كنيم.

آيا كسى كه حرفى مى‏زند و انتقاد صحيحى مى‏كند بايد اينطور در جامعه خرد شود؟ آيا واقعاً اين رويه‏ى اسلام است، همه بايد سركوب شوند و هيچ صدائى از كسى شنيده نشود؟ يك آقايى پيش يكى از مراجع رفته بود تا ظلمهايى را كه به طلبه‏هاى ما شده گزارش دهد، اين بنده خدا وحشت كرده بود كه حالا من جزء اين چيزها نيستم؟! خوب چرا اين وحشت كرده است زيرا خيلى اذيت كرده‏اند و از بس تهمت زده‏اند و سنگ‏باران كرده‏اند دفتر مراجع را كه اينها يك جمله و دو جمله حرف حق زده‏اند. اينطور مسجد را سنگباران مى‏كنند و تهمتهاى ناجور مى‏زنند.


مرحوم آيت‏اللَّه نجابت كه از اساتيد ما هستند و مجتهد، فقيه، عارف باللَّه و از شاگردان آيت‏اللَّه قاضى و انصارى هستند، بارها درباره ميرحسين موسوى كه خدا طول عمرش دهد؛ مى‏گفتند كه اين موسوى مظلوم است بدون اينكه كسى از ايشان بپرسد. و در آن زمان اين همه به او بدگويى مى‏كردند. ديگر خودتان يادتان است و واقعاً مى‏شود گفت رجايى دوم بود در آن زمان و الان هم است. مع ذلك با اعتقادى كه به فقاهت و مهذب بودن امام داشت، در راه امام فداكارى مى‏كرد.

شخصى از قول ايشان نقل مى‏كرد اين همه تهمت‏هايى كه در آن زمان به من مى‏زدند و ناراحتى‏هايى كه عدّه‏اى برايم فراهم مى‏كردند همين كه پيش امام مى‏رفتم لبخندى به من مى‏زدند، تمام ناراحتى‏ها رفع مى‏شد. و الان هم اين موسوى همان است، عوض نشده، كارنامه‏اش پيداست.

بنده خدا نه پولى جمع كرده، نه دنبال رياست است و نه مى‏خواهد كه عقده گشايى كند و نه حقارتى او را به جبّاريت واداشته است.

خوب، دائم مى‏گويد كه هر كسى سر كارى است به اين قانون عمل كند. مى‏گويد تهمت نزنيد و دروغ نگوييد. اگر ما اينطور و آنطور هستيم، خوب بگذاريد حرفمان را بزنيم ببنيد آيا واقعاً چيزهايى كه به ما مى‏گويند درست است؟
اگر بنا هست كه حرف حق گفته شود بايد ايشان را در جايى بياورند آزادانه بتواند صحبت كند البته بعد مصيبت برايش پيش نياورند كه بگويند تو اين حرفها را زدى، پس ضد امنيت هستى و او را به زندان ببرند. هميشه گفته‏ايم كه از خبرگان توقع زيادى است، مردم آنها را انتخاب كرده‏اند تا حرف دلشان را بزنند يعنى ناظر بر اعمال رهبرى و حاكميّت باشند.

مجتهد عادل معنايش اين است. نه اينكه وقتى رهبر را انتخاب كرد اين مجتهد خودش بايد تبعيت كند و تسليم بدون قيد و شرط باشد. اين درست نيست و تسليم محض فقط براى امام معصوم است. عضو خبرگان بايد انتقاد كند، انحرافات را به گوش رهبر برساند. اگر خبرگان تصميمى در آينده بخواهند داشته باشند، بايد مراجع حتماً خبر داشته باشند و رضايت بدهند. خوب مراجع هم حرفهايى دارند، اين طور نيست كه استغفراللَّه مراجع دين دار نباشند. اما چه كنند وقتى مى‏بينند مرجع بزرگوارى مثل آيت‏اللَّه العظمی صانعى را تهمت مى‏زنند، دفترشان سنگ باران مى‏شود (و عكس) او را كنار اوباما مى‏اندازند يا با بنى صدر و... خوب كداميك (از مراجع) ديگر جرأت مى‏كنند كه حرف بزنند؟

مرجع بايد بتواند حرفش را بزند. او كه نمى‏خواهد بدى به كسى بگويد؛نمى‏خواهد كه دنبال براندازى باشد؛ يا بخواهد خودش را جلو بياندازد. احتياجى ندارند كه خودشان را جلو بياندازند، مردم با جان و قلبشان متوجه آنها هستند. اينها مى‏خواهند حرفشان زده شود؛ نه اينكه دور برشان محاصره شود. تكرار مى‏كنم كه صحبتها و شعار امثال ما؛ و هر كسى كه در اين مملكت دلسوز است و از آموزش و پرورش و دانشگاهيان و علماء، طلّاب بين خودمان و خداى تعالى ما در صدد براندازى جمهورى اسلامى نيستيم، بلكه مى‏خواهيم به آن چه كه خداى تعالى راضى است عمل شود. و ما و شما هيچكدام كارى به آمريكا و اروپا و... نداريم، حتّى مى‏گوييم شما هم كارى نداشته باشيد. شما هم مستقل باشيد شما هم تكيه به ملّتتان داشته باشيد حرف ما اين است، اين همه تهمت به ما مى‏زنيد، خدا هدايتتان كند!

0 comments:

ارسال یک نظر