سعید زندگانی
جرس: دراولین پرده از این «هفت پرده»، به مراسم پایانی جشنواره موسیقی می رویم که مانند جشنواره های دیگر با تعارف بسیار و نتیجه اندک به انجام آمد؛ در پرده دوم از زبان وزیر ارشاد می شنویم که قرار است رهبر فیلمهای جشنواره فجر را ببینند و رهنمود بدهند؛ در پرده سوم جهان بینی فردوسی درشاهنامه را از قلم ندوشن می خوانیم؛ در پرده چهارم از زبان یک منتقد می شنویم که چگونه فیلمهای «دولت پسند» در جشنواره جایزه می گیرند؛ پرده پنجم به خبر تخریب یک نیایشگاه باستانی در نیاسر کاشان می پردازد؛ در پرده ششم می خوانیم که چگونه «خیابانهای آرام» کمال تبریزی در دام سانسور گیرکرده است؛ و در آخرین پرده، کناره گیری آقای بازیگر از شورایعالی خانه هنرمندان را پی می گیریم که پذیرفته نشد و استعفا را «تذکر» خواندند!
تکه پاره کردن تعارف در جشنواره ها!
تیتر "تعارفهائی که تیکه پاره شدند" را "خبرآنلاین" برای مراسم پایانی جشنواره موسیقی به کار برد؛ اما این سرخط را می شود برای همه جشنواره هائی استفاده کرد که با میلیونها و شاید میلیارها تومان هزینه دردهه فجر برگزار شدند و در پایان، بی حاصل و همراه مقداری شعار و تعارفهای خشک و خالی به آخر رسیدند. جشنواره شعر تنها جشنواره ای بود که احمدی نژاد در مراسم پایانی آن شرکت کرد، شاید از آنرو که اوهم حالا خود را در کنار رهبر و رئیس دفتررهبری (محمدی گلپایگانی) شاعر می پندارد و دریک سخنرانی مبسوط، از سعدی و فردوسی و حافظ می گوید و شعر می خواند تا به این نتیجه برسد که "شعر ستون فقرات هنر است"! محمد حسینی وزیر ارشاد احمدی نژاد هم در مراسم پایانی جشنواره موسیقی، با اشاره به اهمیت هنر موسیقی می گوید: "در سالهای اخیر مقام معظم رهبری درس خارج فقهشان را به موضوع موسیقی اختصاص دادهاند، چرا که این مقوله دارای اهمیت بسیاری است"، انگار نه انگار که آقای خامنه ای بارها مخالفت خود را با ترویج موسیقی در کشور و بخصوص دانشگاهها اعلام داشته است!
داریوش پیرنیاکان استاد دانشگاه، دبیر و سخنگوی خانه موسیقی، برخلاف وزیر عقیده دارد که جشنواره موسیقی فجر بعد از بیست و هفت سال برگزاری باید به نقطه خوبی به لحاظ محتوا و اجرا رسیده باشد و توقع منطقی این است که هر دوره نسبت به دوره های گذشته بهتر و پربارتر برگزار شود، اما متاسفانه دراین سالها اینگونه نبوده است. مراسم پایانی این جشنواره چنان سرد و بی روح بود که حتی علاقمندان حاضر در تالار وحدت شور و حال تشویق نوازندگان را نداشتند. تنها هنگام قدردانی از استاد جلال ذوالفنون و دربخشی از کلیپ مربوط به او که عکسی هم از استاد شجریان ظاهرشد، جمعیت حاضر در تالار به فریاد آمدند و با تشویقهای بلند خود جای خالی آواز خوان بزرگ ومحبوب سرزمینشان را به رخ حکام کشیدند. جلال ذوالفنون، وارطان ساهاكيان، منوچهر بيگلري پور و شادروان حشمت سنجري هنرمنداني بودند كه در جشنواره بيست و هفتم مورد تقدير قرار گرفتند.
در فيلم كوتاهي كه براي ذوالفنون ساخته شده بود، حسامالدين سراج آواز خوان گفت: "از نظر من ذوالفنون يك شكارچي است كه با سازش و با خلق و خويش، به حسن خلق صيد اهل نظر ميكند. از نظر بنده ذوالفنون پديده سه تار نوازي ايران است." منوچهر بيگلري پور نيز در اين فيلم كوتاه از سابقهاش در اركستر سمفونيك تهران سخن گفت و افزود: "دلم ميخواهد تا لحظهاي كه زنده هستم «ساز ترومپت» را بنوازم. اگر روزي صداي ترومپت مرا نشنيديد يعني مردهام." زنده ياد حشمت سنجري نيز در اين فيلم به صورت نمادين مورد تقدير قرار گرفت. امير اشرف آريانپور استاد دانشکده موسیقی دانشگاه تهران، درباره حشمت سنجري گفت: "سنجري عاشق كارش بود. او فقط به خاطر انجام وظيفه كار نميكرد. اگر سنجري نبود اركستر سمفونيك تهران وجود خارجي نداشت."
اما عجیب ترین اجرای جشنواره بیست و هفتم موسیقی یک شب مانده به پایان بود که درهای تالار وحدت را به روی مردم عادی بستند و برنامه ای ویژه مخصوص اعضای هیئت دولت، نمایندگان مجلس، مسئولین کشوری و لشکری و اعضای خانواده آنها به اجرا درآوردند تا شاهد گلچینی از اجراها و برنامه های این دوره جشنواره موسیقی باشند. برای راضی کردن مهمانان، رپرتوار ویژه ای هم تدارک دیده و موسیقی پاپ را در کنار موسیقی سنتی و اجراهائی از موسیقی کلاسیک جاداده بودند. گروه کر قطعاتی را بر اساس ترانه های محلی نقاط مختلف کشور برای حاضران اجرا کرد و گروه سهند به سرپرستی و خوانندگی رشید وطن دوست ترانه های آذری از جمله «ساریگلین» را خواند. سامان احتشامی پیانو نواخت و مازیارفلاحی و گروهش تیتراژ پایانی برخی سریال های تلویزیونی را برای دولتیان اجرا کردند.
داوریهای جشنواره موسیقی در بخش مسابقه هم مانند جشنواره سینمائی، امسال از همیشه بحث برانگیزتر بود. تقی ضرابی موسیقی دان و مدرس پیشکسوت هنر موسیقی در دانشگاه هنر در گفت و گوئی به خبرگزاری "مهر" گفته است: "در بخش آهنگسازی و پایان نامه های جشنواره و در بین اسامی برگزیدگان نام فردی هست که پایان نامه او با ارفاق ممتحنین دانشگاه هنر و با پائین ترین نمره قبول شده، حال آنکه یک پایان نامه دیگری نیز در این بخش ارائه شده که در ارزیابی وزارت علوم به عنوان پایان نامه برجسته ومقام اول شناخته شده ولی در این جشنواره هیچ مقامی نیاورده است. هرگز هیچیک از معلمان و مدرسان دانشگاه که این دو پایان نامه را می شناختند، این پیش بینی را نداشتند که پایان نامه هایی با این اختلاف اینگونه مورد ارزیابی قرار گرفته و موجب سوال برانگیز شدن بخش رقابتی جشنواره بشوند"!
فیلم دیدن رهبر و مسلمان شدن شان استون!
محمد حسینی وزیر ارشاد، پس از اینکه از درس خارج رهبر در مورد موسیقی گفت، در پایان جلسه هیئت دولت نیز اشاره کرد که قرار است آیت اله خامنه ای فیلمهای جشنواره سینمائی فجر را هم ببیند و در مورد آنها نظر بدهد. به نوشته خبرگزاری "ایلنا": "وی با اشاره به ديدار خود با مقام معظم رهبري افزود: شب گذشته دیداری با رهبر حکیم و فرزانه انقلاب داشتیم که وقتی جلسه تمام شد من اشارهای به فیلمهای جشنواره کردم تا ایشان ملاحظه فرمایند که ایشان فرمودند به زودی شروع میکنیم! وقتی که رهبر انقلاب با آن همه مشغله و مسئولیت و کارهای فراوان، این اعتنا و عنایت را به اهالی سینما دارند و فیلمها را میبینند و تشویق میکنند، قطعا همه مسئولان و مدیران، باید توجه و دقت بيشتري داشته باشند"!
یکی دیگر از مسائل سینمائی این روزهای ایران حضور "شان استون" پسر "الیور استون" فیلمساز نامدار آمریکائی در جشنواره سینمائی فجربود که در تهران مورد پذیرائی شاهانه قرار گرفت و در اصفهان به اسلام گروید و "شان علی استون" نام گرفت. او در بازگشت به آمریکا نیز در یک گفت و گوی تلویزیونی زبان به تعریف و تمجید از دولت احمدی نژاد گشود و ادعا کرد که در جمهوری اسلامی احزاب سیاسی زیادی فعالیت می کنند؛ اما اشاره ای به جنبش سبز و رهبران و فعالان دربندش نکرد!
"بیل اوریلی" مجري سرشناس آمریکائی در این برنامه به شان استون گفت که البته به شما به عنوان فردي ميتوان نگاه كرد كه مورد استفاده قرار گرفته است، چون از خانوادهاي ميآييد كه بسيار سرشناس بوده است و استون در پاسخ به او گفت: "شايد اينگونه تصور شود، اما بايد بگويم در اينجا دربارهي محمود احمدينژاد سوء برداشت شده است." مجری صحبتهاي شان استون را قطع كرد و گفت: "يكي از موضوعات جنجالي كه رئيسجمهوري ايران دربارهي آن صحبت كرده، درباره هولوكاست بوده است. اين درحاليست كه پدر خود شما يهودي است و چنين اظهارات و ارزيابيهايتان جنونآميز به نظر ميآيد." استون در واكنش به گفتههاي مجري آمريكايي گفت: "برداشت اشتباهي از صحبتهاي رييس جمهوري ايران شده است. منظور اصلي او اين است كه اين موضوع به سياستهاي فعلي غرب ربط و همخواني ندارد. چرا ماجراي هولوكاست بايد در سياستهاي دولت اسرائيل در مواجهه با فلسطينيان و همچنين منطقهي خاورميانه تاثير بگذارد؟ اين مسالهاي است كه احمدينژاد هميشه در موضوع هولوكاست تاكيد كرده است." وی همچنين در پاسخ به پرسش مجري آمريكايي كه از او پرسيد آيا با برنامههاي هستهيي ايران موافق هستيد؟ گفت: "بله موافقم. چون ايران يك كشور جمهوري است و مثل كشور خود ما احزاب مختلفي در آن فعال هستند".
ندوشن و جهان بینی فردوسی در شاهنامه
ادیب و مورخ نامدار معاصر، دکتر محمدعلي اسلامي ندوشن از نگارش كتابي درباره جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی در «شاهنامه» خبرداد و به خبرگزاری "ایسنا" گفت: "مشغول تأليف كتابي درباره جهانبيني فردوسي هستم كه با عنوان «جهانبيني شاهنامه» منتشر خواهد شد. به گفتهي او، اين كتاب به عمده انديشههاي فردوسي ميپردازد و سعي ميكند با ارائهي شاهد مثالهايي از «شاهنامه»، به بررسي و تبيين جهانبيني اين شاعر و حكيم بزرگ ايراني بپردازد. او از اين كار به عنوان يك مجلد از مجموعهي دهجلدي شرح و مقدمهنويسي ده داستان شاهنامه ياد كرد. ندوشن پيشتر گفته بود كه بر روي ده داستان از شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي كار ميكند كه در چاپي نفيس از سوي نشر كلهر عرضه ميشوند و او بر هركدام از اين داستانها، مقدمهاي پژوهشي مينويسد.
تاكنون از اين مجموعه، داستانهاي «رستم و سهراب» و «بيژن و منيژه» منتشر شده است و داستانهاي «كيخسرو و سياوش»، «كاوه و فريدون»، «ضحاك»، «بهرام گور»، «يزدگرد سوم» و ديگر داستانها در دست آمادهسازي براي چاپ و نشر است. این استاد دانشگاه اخيرا نيز از تجديد چاپ چهار جلد از آثارش خبر داده بود که در مراحل مختلف چاپ و نشرند. مجموعهي مقالههاي وی با عنون «راه و بيراه» که جلد دومي است بر کتاب «ديروز، امروز، فردا» و مجموعهي شانزده مقاله درباره موضوعات اجتماعی، توسط شرکت سهامي انتشار به چاپ دوم ميرسد. همچنين كتاب «كلمهها» همراه با اضافاتي در نشر واژهآرا دوباره منتشر ميشود. كتاب «ايران و تنهاييش» نيز در شرکت سهامي انتشار به چاپ سوم ميرسد وچاپ سوم كتاب «از رودكي تا بهار» در نشر يزدان منتشر ميشود.
به گفته این پژوهشگر کهنه کار، شاهنامه كتابي است كه هر ايراني بايد به نوعي آن را بشناسد. وی می گوید: "كتاب سرنوشت ايران و جهان از نگاه شاهنامه به قصد آن تدوين شده است كه جوانان و نيز همهي كساني كه هنوز توفيق آشنايي با اصل آن را پيدا نكردهاند، دست آنها را در دست اين كتاب بگذارد. سؤال اين است كه جهانبيني شاهنامه كه از جهتي همان جهانبيني ايران باستان است بر چه قرار بوده است؟ بخش آغازين كتاب به تشريح اين موارد ميپردازد: خدا و تقدیرجهان، خرد، آز، ايران، مهر، زن، نام، آزادي، فرهنگ، مرگ، نخبگان ادب، رفتاربا دشمن، طيف عرفانی، طيف خياّمی، نيرنگ در جنگ و آنگاه به اين سؤال ختم ميشود: از شاهنامه چه ميآموزيم.؟" بر اساس گفتهي نويسنده، اين كتاب جلد دومي نيز با عنوان «ساسانيان از نگاه شاهنامه» خواهد داشت. چاپ نخست «ايران و جهان از نگاه شاهنامه» در سال 1381 از سوي انتشارات اميركبير منتشر شده و اكنون براي نوبت دوم زير چاپ است.
کثیریان: فیلمهای دولت پسند جایزه می گیرند!
نادیده گرفته شدن فیلم «بوسیدن روی ماه» ساخته همایون اسعدیان به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در سی امین جشنواره فیلم فجر، واکنش هائی در پی داشت که و بسیاری این نادیده انگاری را به تعلق فیلمساز و تهیه کننده به طیف سبز سینماگران و دفاع آنان از خانه سینما مربوط می دانند، از جمله کیوان کثیریان منتقد شناخته شده سینما که در گفت و گوئی با خبرگزاری "مهر" ضمن اشاره به ارزشهای سینمائی «بوسیدن روی ماه» می افزاید: "داوریها در جشنواره فیلم فجر معمولا تابع عواملی فراتر از خودش است، از همین منظر توقع نداشتم به "بوسیدن روی ماه" در زمینه داوریها توجهی شود. تقریبا مطمئن بودم این اتفاق نمیافتد؛ به دلیل طیفبندیهای ایجاد شده و مسائل خانه سینما و موضعگیری دستاندرکاران این فیلم در مورد خانه سینما که جزو طرفداران این نهاد صنفی بودند و از سوی دیگر دوستان هیئت داوران که برعکس، از مخالفان سرسخت خانه سینما و موافق انحلال بودند"!
کثیریان می افزاید: "تقابلهایی که در ماههای اخیر بین این گروهها به وجود آمد، نشان میداد طبیعتاً به این فیلم از سوی این گروه داوری توجهی نشود؛ کما اینکه فیلم در چند رشته کاندیدا شد و تقریبا مطمئن بودم جایزهای به آن نمیدهند و در نهایت هم با تنها جایزهای که به صدای فیلم داده شد، پرونده آن را بستند، چون بعضی مسائل در داوریها فراتر از خود فیلم است، همانطور که در مورد کاندیداها این اتفاق افتاد و بعضی از بازیگران که میتوانستند در میان نامزدها حضور داشته باشند اصلا اسمشان نبود؛ یا بعضی از فیلمها که به لحاظ فنی و بازی قابلیت نامزدی در چند رشته را داشتند به کل کنار گذاشته شدند و اینها مسائلی است که فراتر از فیلم و داوری عمل میکند."
به گفته این منتقد: "بخش کوچکی از داوری سلیقه است؛ اما این اعمال سلیقه در حدی نیست که تفاوت خیلی جدی بین انتخابهای مردمی و انتخابهای داوران مشاهده شود. "برف روی کاجها"، "بوسیدن روی ماه"، "پل چوبی" و "بیخود و بیجهت" در آرای مردمی رتبه بالایی داشتند، اما در داوری جایزه دریافت نکردند. این شکاف بین داوری و نگاه مردم فراتر از کیفیت فیلم و بحث حرفهای سینماست. هرچه که جوایز فجر فرامتنی شود، اعتبارش کم میشود؛ همانطور که در دو سه سال اخیر دارد این اتفاق میافتد. سال گذشته رضا میرکریمی عنوان کرد جایزه گرفتن از این داوران برایم اهمیت ندارد و امسال هم به شکل دیگری میبینیم سیمرغها بین کسانی تقسیم میشود که داوران بیشتر دوستشان دارند و یا با نگاه رسمی هماهنگتر هستند و یا فیلمهایشان با حمایت دولت ساخته شده است."
وی می افزاید: "در عوض فیلمهای متفاوت که از نگاه رسمی فاصله دارند و یا فیلمهایی که در ژانرهای مورد حمایت دولت نیستند اصلا مورد توجه قرار نمیگیرند، گویی اصلا آن فیلمها وجود ندارند. این اتفاق باعث میشود چه فیلمسازان و چه مردم بهترینهای واقعی را در دواریهای دیگری مثل داوری منتقدان، خانه سینما و نشریات مختلف جستجو کنند و به این ترتیب اهمیت این داوریها بالاتر میرود. در این شرایط، متاسفانه به تدریج اهمیت سیمرغ بلورین جشنواره فجر کم میشود، به این دلیل که دستاندرکاران دولتی سینما از یک تعداد فیلم حمایت میکنند و به همانها جایزه میدهند و از این رو اگر کسی غیر از این بیاندیشد و یا فیلم بسازد در هیچ مرحلهای از تولید تا جشنواره و اکران مورد توجه قرار نمیگیرد. این کانالیزه کردن حمایتها تا جوایز هم پیش رفته و این به جشنواره فجر ضربه میزند. قرار بر این بود بهترینهای سینمای ایران در جشنواره فجر جایزه بگیرند نه اینکه فقط فیلمهایی که دولت میپسندد جایزه دریافت کنند"!
تخریب نیایشگاه باستانی درنیاسر
آثار تاریخی و فرهنگی کشور در جایجای کشور، به دست افراد بی اطلاع و حتی مسئولین از بین می رود و تخریب می شود، بدون آنکه سازمان میراث فرهنگی که مسئول حفظ این آثار است، بتواند کاری برای مقابله با خرابکاران انجام دهد. از جمله تنها بازماندهي يك نيايشگاه باستاني در نياسر کاشان كه تا چندي پيش، آيين قرباني گاوي آذينبنديشده در كنار آن برگزار ميشد، از بُن کنده شد. چند نفر از اهالي محلهي تالار نياسر با همکاري هيأت امناي مسجد اقدام به قطع درخت چنار کهنسال و تنومند موجود در گوشهي حياط اين مسجد كردند و تنهي آن را از محل خارج کردند و جاي آن را سيمان ريختند!
این مطلب را شاهین سپنتا پژوهشگر و کارشناس میراث در پایگاه اینترنتی «ایران نامه» همراه با انتشار تصاویری عنوان کرد و نوشت: "اين چنار کهنسال با عمري نزديک به ١٢٠٠ سال، در حريم چارتاقي نياسر و در محور فرهنگي ـ تاريخي شهر نياسر قرار داشت. اين محور به شمارهي ١٨١٠٦ در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است. پس از اين رويداد، پايگاه ميراث فرهنگي نياسر و شهرداري اين شهر از عاملان قطع چنار شکايت کردند که پرونده در دست بررسي است. عاملان، انگيزهي خود از قطع اين درخت را توسعهي محدودهي مسجد بيان کردهاند. اين چنار تنومند در نزديکي چشمهاي کهنسال و در محدودهي مسجدي قرار داشت که به نظر ميرسد بازماندهي نيايشگاهي باستاني باشد که به مسجد تبديل شده است. همه ساله مردم محلي در پاي اين درخت کهنسال و در کنار حوض بزرگي که از آب چشمه سيراب ميشود، آيين قرباني گاوي آذينبنديشده را برگزار ميکردند که به نظر ميرسد، بازماندهي آيينهاي کهن باشد؛ اما اينبار چنار کهنسال که در شمار ميراث طبيعي شهر نياسر بود، قرباني زيادهخواهي مردم شد."
سپنتا در ادامهي مطلب خود دربارهي اين چنار آورده است: «چنارهاي کهنسال نياسر از جاذبههاي مهم گردشگري اين شهر هستند. دو چنار کهنسال و مشهور ديگر، يعني چنار پاي چارتاقي و چنار روداب نيز که هر دو از ميراث طبيعي نياسر هستند، در حال حاضر بسيار آسيبپذيرند و در معرض خطر قرار دارند. اکنون که اين چنار کهنسال قطع شده است، بيم آن وجود دارد که به دلايل واهي، چنين سرنوشت ناگواري براي ديگر درختان کهنسال نياسر روي دهد. چنار پاي چارتاقي، در محلهي تالار از شمال به مسجد امام حسن عسگري (ع)، از جنوب به قبرستان، از شرق به مقسم تالار و از غرب به چارتاقي تاريخي و زيباي نياسر و از شمال به سرچشمه منتهي ميشود. اين چنار با ارتفاع در حدود ١٥ متر و قطر خارجي ٣٥ / ٢ متر، در فاصلهي حدود ٦٥ متري از چارتاقي و ٢٠ متري از سرچشمهي اسکندريه و پنج متري قبرستان قرار دارد. يادگارينويسي روي تنهي اين چنار و تعيين نشدن حريم آن و پيشروي قسمت خاليشدهي درخت و همچنين تبديل به محلي براي ريختن زباله در پاي آن در ساليان گذشته، آسيبپذيري اين درخت کهنسال را دوچندان کرده است."
کمال تبریزی در «خیابانهای آرام» گیر کرده است!
فیلم «خیابانهای آرام» کمال تبریزی با اینکه پروانه نمایش از وزارت ارشاد دارد، اما از نمایش عمومی آن جلوگیری می شود. آنچنان که فیلمساز می گوید، این فیلم سرنوشتی مانند فیلم «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهیم حاتمی کیا پیدا کرده است؛ و این یعنی ارگانی که جلوی اکران آنرا گرفته است، وزارت اطلاعات است و نه وزارت ارشاد! «خیابانهای آرام» داستانی دارد در مورد مسائلی که در جریان انتخابات و پس از آن اتفاق می افتد. از آنجا که دولت، موضوع آنرا مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تشخیص می داد، لوکیشن و داستان آن به ارمنستان تغییر یافت؛ ولی این تغییر نیز مشکل اکران فیلم تبریزی را نتوانست حل کند.
تبریزی، سازنده «مارمولک» که فیلم دیگر او «پاداش» نیز چند سال است توقیف شده، در مورد نمایش «خیابانهای آرام» به رسانه ها گفت: "امروز (چهارشنبه) باخبر شدم که فيلم با اينکه ظاهرا پروانه نمايش هم دارد تا اطلاع ثانوي به نمايش عمومي درنخواهد آمد و بازهم ظاهرا جلوي نمايش آن گرفته شده است. شبيه شرايط چند سال قبل «به رنگ ارغوان» و فعلا نیزبه سرنوشت «پاداش» دچار شده است، با اين تفاوت که يکي پروانه نمايش دارد و ديگري کماکان بدون پروانه است، هرچند که داشتن پروانه يا نداشتن آن توفير چنداني ندارد."
قرار بود «خيابانهاي آرام» در اكران نوروزي روی پرده سینماها برود که فعلا وضع آن معلوم نیست. تهیه کننده و پخش کننده فیلم در این مورد اظهار بی اطلاعی می کنند و علیرضا سجاد پور مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی در وزارت ارشاد نیز که مجوز نمایش آنرا صادر کرده، در مورد شرایط جدید به خبرگزاری «ایسنا» گفته است :«نظری ندارم»! فيلم كمال تبريزي ابتدا قرار بود پس از فيلم «سعادت آباد» مازيار ميري در فصل پاييز اكران شود اما در آستانهي آغاز اكرانش به دليل همزمان شدن با ماه محرم اكران نشد و در همان مقطع حبيب كاوش ـ سخنگوي شوراي صنفي نمايش ـ اعلام کرد که با توجه به اينكه اكران «خيابانهاي آرام» با محرم همزمان ميشود، قرار شده پخشكننده آن فيلمي را به جايش معرفي كند تا فيلم تبريزي بعد از ماه محرم اكران شود. اين فيلم به شکل کامل در کشورارمنستان فیلمبرداری شده و نيکي کريمي در آن در نقش خبرنگار يک برنامه تلويزيوني جلوي دوربين رفته است.
کناره گیری آقای بازیگر "تذکر" بود، نه استعفا!
خبر استعفای استاد عزت اله انتظامی از شورایعالی خانه هنرمندان ایران، همه جا پیچید ودر رسانه های داخل و خارج کشور منتشر شد؛ اما استاد غلامحسین امیرخانی رئیس این شورا که انتظامی معاون آن بود، در پاسخی کوتاه نوشته است که کناره گیری آقای بازیگر یک تذکر بوده نه استعفا که پذیرفتنی هم نیست!
اميرخاني که رئیس انجمن خوشنویسان ایران است، در نوشته ای کوتاه آورده است: "خانه هنرمندان، خانه استاد عزت الله انتظامي است و همه بزرگان، پيشكسوتان و هنرمندان، صاحبان واقعي و معنوي اين خانه هستند. منظور واقعي استاد از استعفا، تذكري است كه هر بزرگتر و پدر معنوي گاهي لازم ميداند عنوان كند، لذا هر جايي كه ايشان باشند آنجا خانه هنرمندان ايران است. پيام ايشان و نه استعفا، دريافت شد"!
عزتالله انتظامي درباره استعفايش از شوراي عالي خانه هنرمندان ايران گفته بود که با توجه به تغييراتي كه انجام شد، ديدم در اين جمع حضور نداشته باشم بهتر است. او توضیح داد: "تغييراتي توسط مدير عامل خانه هنرمندان در اعضاي شوراي عالي داده شد، در حالي كه اين تصميمها بايد در مجمع عمومي انجام شود.
اين تغييرات برخلاف اساسنامه بوده است و اعضاي جديدي آمدند كه من با آنها آشنا نيستم و ديدم ديگر به آنجا نروم بهتر است. اعضايي كه در شوراي عالي خانه هنرمندان ايران حاضر بودند نماينده جايي نبوده و به لحاظ موقعيت و شخصيت حقيقي خود انتخاب شده بودند."
خانه هنرمندان در پارک هنر واقع در خیابان ایرانشهر تهران، در ساختمانی بازمانده از یک سربازخانه قاجاری که بوسیله معمار نامدار ایرج کلانتری بازسازی شده بود، از سوی شهرداری تهران شکل گرفت و اعضاي هيات موسس آن عبارت بودند از غلامحسين امير خاني، مرتضي مميز، غلامحسين نامي، ايرج كلانتري، ايرج راد، محمد سرير، محمد رضا عبدالملكيان، حميدالله رضايي و محمدعلي نجفي که بهروز غریب پور بنیانگذار واولین مدیر عامل آن بود. غریب پور با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، با زمینه سازیهای روزنامه کیهان، در سال 1386 از این سمت کناره گیری کرد و به کارهای هنری پرداخت اما عضویت خود را در شورایعالی خانه هنرمندان حفظ کرد.
پس از غریب پور، مجید جوزانی مدیر عامل شد تا خردادماه گذشته که استعفا داد و مجید سرسنگی از سوی شورایعالی، به این سمت برگزیده شد. در ترکیب جدید غلامحسین امیرخانی(رییس شورا) عزتالله انتظامی(نایب رییس) و مجید سرسنگی(مدیرعامل) هستند و دیگراعضای شورا عبارتند از ابراهیم حقیقی، رضا میرکریمی، طاهر شیخ الحکمایی، کامران شاهین فر، ایرج راد، محمد رضا عبدالملکیان، حمیدرضا نوربخش، معصومه مظفری، محمد سریر، غلامحسین نامی، نصرالله ناصح پور، غلامرضا خیاطان، مصطفی اسداللهی و حمیدالله رضایی برورتی. بهزاد فراهانی و انوشه منصوری هم بازرسان شورای عالی خانه هنرمندان ایران هستند. این ترکیب نشان می دهد که نامی از غریب پور در آن نیست و شاید همین مسئله یکی از دلایل ناراحتی انتظامی بوده باشد.
سرسنگی همچنین دیماه گذشته اعلام کرد: "با توجه به آنكه تركیب شورای عالی خانه هنرمندان سال ها بود كه بدون تغییر مانده بود، احساس كردیم برخی هنرها مغفول مانده اند، از این رو برآن شدیم تا نمایندگانی از سایر رشته های هنری را نیز به این شورا اضافه كنیم." و به این ترتیب سه انجمن سفال و سرامیك، تصویرگری و عكاسی به این ترکیب اضافه شدند که همین امر موجب اعتراض انتظامی شد. سرسنگی پیش از این ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و معاونت هنری سازمان را عهدهدار بوده است. وی همچنین دبیری جشنواره تئاتر فجر و تدریس در حوزه تئاتر را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
جرس: دراولین پرده از این «هفت پرده»، به مراسم پایانی جشنواره موسیقی می رویم که مانند جشنواره های دیگر با تعارف بسیار و نتیجه اندک به انجام آمد؛ در پرده دوم از زبان وزیر ارشاد می شنویم که قرار است رهبر فیلمهای جشنواره فجر را ببینند و رهنمود بدهند؛ در پرده سوم جهان بینی فردوسی درشاهنامه را از قلم ندوشن می خوانیم؛ در پرده چهارم از زبان یک منتقد می شنویم که چگونه فیلمهای «دولت پسند» در جشنواره جایزه می گیرند؛ پرده پنجم به خبر تخریب یک نیایشگاه باستانی در نیاسر کاشان می پردازد؛ در پرده ششم می خوانیم که چگونه «خیابانهای آرام» کمال تبریزی در دام سانسور گیرکرده است؛ و در آخرین پرده، کناره گیری آقای بازیگر از شورایعالی خانه هنرمندان را پی می گیریم که پذیرفته نشد و استعفا را «تذکر» خواندند!
تکه پاره کردن تعارف در جشنواره ها!
تیتر "تعارفهائی که تیکه پاره شدند" را "خبرآنلاین" برای مراسم پایانی جشنواره موسیقی به کار برد؛ اما این سرخط را می شود برای همه جشنواره هائی استفاده کرد که با میلیونها و شاید میلیارها تومان هزینه دردهه فجر برگزار شدند و در پایان، بی حاصل و همراه مقداری شعار و تعارفهای خشک و خالی به آخر رسیدند. جشنواره شعر تنها جشنواره ای بود که احمدی نژاد در مراسم پایانی آن شرکت کرد، شاید از آنرو که اوهم حالا خود را در کنار رهبر و رئیس دفتررهبری (محمدی گلپایگانی) شاعر می پندارد و دریک سخنرانی مبسوط، از سعدی و فردوسی و حافظ می گوید و شعر می خواند تا به این نتیجه برسد که "شعر ستون فقرات هنر است"! محمد حسینی وزیر ارشاد احمدی نژاد هم در مراسم پایانی جشنواره موسیقی، با اشاره به اهمیت هنر موسیقی می گوید: "در سالهای اخیر مقام معظم رهبری درس خارج فقهشان را به موضوع موسیقی اختصاص دادهاند، چرا که این مقوله دارای اهمیت بسیاری است"، انگار نه انگار که آقای خامنه ای بارها مخالفت خود را با ترویج موسیقی در کشور و بخصوص دانشگاهها اعلام داشته است!
داریوش پیرنیاکان استاد دانشگاه، دبیر و سخنگوی خانه موسیقی، برخلاف وزیر عقیده دارد که جشنواره موسیقی فجر بعد از بیست و هفت سال برگزاری باید به نقطه خوبی به لحاظ محتوا و اجرا رسیده باشد و توقع منطقی این است که هر دوره نسبت به دوره های گذشته بهتر و پربارتر برگزار شود، اما متاسفانه دراین سالها اینگونه نبوده است. مراسم پایانی این جشنواره چنان سرد و بی روح بود که حتی علاقمندان حاضر در تالار وحدت شور و حال تشویق نوازندگان را نداشتند. تنها هنگام قدردانی از استاد جلال ذوالفنون و دربخشی از کلیپ مربوط به او که عکسی هم از استاد شجریان ظاهرشد، جمعیت حاضر در تالار به فریاد آمدند و با تشویقهای بلند خود جای خالی آواز خوان بزرگ ومحبوب سرزمینشان را به رخ حکام کشیدند. جلال ذوالفنون، وارطان ساهاكيان، منوچهر بيگلري پور و شادروان حشمت سنجري هنرمنداني بودند كه در جشنواره بيست و هفتم مورد تقدير قرار گرفتند.
در فيلم كوتاهي كه براي ذوالفنون ساخته شده بود، حسامالدين سراج آواز خوان گفت: "از نظر من ذوالفنون يك شكارچي است كه با سازش و با خلق و خويش، به حسن خلق صيد اهل نظر ميكند. از نظر بنده ذوالفنون پديده سه تار نوازي ايران است." منوچهر بيگلري پور نيز در اين فيلم كوتاه از سابقهاش در اركستر سمفونيك تهران سخن گفت و افزود: "دلم ميخواهد تا لحظهاي كه زنده هستم «ساز ترومپت» را بنوازم. اگر روزي صداي ترومپت مرا نشنيديد يعني مردهام." زنده ياد حشمت سنجري نيز در اين فيلم به صورت نمادين مورد تقدير قرار گرفت. امير اشرف آريانپور استاد دانشکده موسیقی دانشگاه تهران، درباره حشمت سنجري گفت: "سنجري عاشق كارش بود. او فقط به خاطر انجام وظيفه كار نميكرد. اگر سنجري نبود اركستر سمفونيك تهران وجود خارجي نداشت."
اما عجیب ترین اجرای جشنواره بیست و هفتم موسیقی یک شب مانده به پایان بود که درهای تالار وحدت را به روی مردم عادی بستند و برنامه ای ویژه مخصوص اعضای هیئت دولت، نمایندگان مجلس، مسئولین کشوری و لشکری و اعضای خانواده آنها به اجرا درآوردند تا شاهد گلچینی از اجراها و برنامه های این دوره جشنواره موسیقی باشند. برای راضی کردن مهمانان، رپرتوار ویژه ای هم تدارک دیده و موسیقی پاپ را در کنار موسیقی سنتی و اجراهائی از موسیقی کلاسیک جاداده بودند. گروه کر قطعاتی را بر اساس ترانه های محلی نقاط مختلف کشور برای حاضران اجرا کرد و گروه سهند به سرپرستی و خوانندگی رشید وطن دوست ترانه های آذری از جمله «ساریگلین» را خواند. سامان احتشامی پیانو نواخت و مازیارفلاحی و گروهش تیتراژ پایانی برخی سریال های تلویزیونی را برای دولتیان اجرا کردند.
داوریهای جشنواره موسیقی در بخش مسابقه هم مانند جشنواره سینمائی، امسال از همیشه بحث برانگیزتر بود. تقی ضرابی موسیقی دان و مدرس پیشکسوت هنر موسیقی در دانشگاه هنر در گفت و گوئی به خبرگزاری "مهر" گفته است: "در بخش آهنگسازی و پایان نامه های جشنواره و در بین اسامی برگزیدگان نام فردی هست که پایان نامه او با ارفاق ممتحنین دانشگاه هنر و با پائین ترین نمره قبول شده، حال آنکه یک پایان نامه دیگری نیز در این بخش ارائه شده که در ارزیابی وزارت علوم به عنوان پایان نامه برجسته ومقام اول شناخته شده ولی در این جشنواره هیچ مقامی نیاورده است. هرگز هیچیک از معلمان و مدرسان دانشگاه که این دو پایان نامه را می شناختند، این پیش بینی را نداشتند که پایان نامه هایی با این اختلاف اینگونه مورد ارزیابی قرار گرفته و موجب سوال برانگیز شدن بخش رقابتی جشنواره بشوند"!
فیلم دیدن رهبر و مسلمان شدن شان استون!
محمد حسینی وزیر ارشاد، پس از اینکه از درس خارج رهبر در مورد موسیقی گفت، در پایان جلسه هیئت دولت نیز اشاره کرد که قرار است آیت اله خامنه ای فیلمهای جشنواره سینمائی فجر را هم ببیند و در مورد آنها نظر بدهد. به نوشته خبرگزاری "ایلنا": "وی با اشاره به ديدار خود با مقام معظم رهبري افزود: شب گذشته دیداری با رهبر حکیم و فرزانه انقلاب داشتیم که وقتی جلسه تمام شد من اشارهای به فیلمهای جشنواره کردم تا ایشان ملاحظه فرمایند که ایشان فرمودند به زودی شروع میکنیم! وقتی که رهبر انقلاب با آن همه مشغله و مسئولیت و کارهای فراوان، این اعتنا و عنایت را به اهالی سینما دارند و فیلمها را میبینند و تشویق میکنند، قطعا همه مسئولان و مدیران، باید توجه و دقت بيشتري داشته باشند"!
یکی دیگر از مسائل سینمائی این روزهای ایران حضور "شان استون" پسر "الیور استون" فیلمساز نامدار آمریکائی در جشنواره سینمائی فجربود که در تهران مورد پذیرائی شاهانه قرار گرفت و در اصفهان به اسلام گروید و "شان علی استون" نام گرفت. او در بازگشت به آمریکا نیز در یک گفت و گوی تلویزیونی زبان به تعریف و تمجید از دولت احمدی نژاد گشود و ادعا کرد که در جمهوری اسلامی احزاب سیاسی زیادی فعالیت می کنند؛ اما اشاره ای به جنبش سبز و رهبران و فعالان دربندش نکرد!
"بیل اوریلی" مجري سرشناس آمریکائی در این برنامه به شان استون گفت که البته به شما به عنوان فردي ميتوان نگاه كرد كه مورد استفاده قرار گرفته است، چون از خانوادهاي ميآييد كه بسيار سرشناس بوده است و استون در پاسخ به او گفت: "شايد اينگونه تصور شود، اما بايد بگويم در اينجا دربارهي محمود احمدينژاد سوء برداشت شده است." مجری صحبتهاي شان استون را قطع كرد و گفت: "يكي از موضوعات جنجالي كه رئيسجمهوري ايران دربارهي آن صحبت كرده، درباره هولوكاست بوده است. اين درحاليست كه پدر خود شما يهودي است و چنين اظهارات و ارزيابيهايتان جنونآميز به نظر ميآيد." استون در واكنش به گفتههاي مجري آمريكايي گفت: "برداشت اشتباهي از صحبتهاي رييس جمهوري ايران شده است. منظور اصلي او اين است كه اين موضوع به سياستهاي فعلي غرب ربط و همخواني ندارد. چرا ماجراي هولوكاست بايد در سياستهاي دولت اسرائيل در مواجهه با فلسطينيان و همچنين منطقهي خاورميانه تاثير بگذارد؟ اين مسالهاي است كه احمدينژاد هميشه در موضوع هولوكاست تاكيد كرده است." وی همچنين در پاسخ به پرسش مجري آمريكايي كه از او پرسيد آيا با برنامههاي هستهيي ايران موافق هستيد؟ گفت: "بله موافقم. چون ايران يك كشور جمهوري است و مثل كشور خود ما احزاب مختلفي در آن فعال هستند".
ندوشن و جهان بینی فردوسی در شاهنامه
ادیب و مورخ نامدار معاصر، دکتر محمدعلي اسلامي ندوشن از نگارش كتابي درباره جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی در «شاهنامه» خبرداد و به خبرگزاری "ایسنا" گفت: "مشغول تأليف كتابي درباره جهانبيني فردوسي هستم كه با عنوان «جهانبيني شاهنامه» منتشر خواهد شد. به گفتهي او، اين كتاب به عمده انديشههاي فردوسي ميپردازد و سعي ميكند با ارائهي شاهد مثالهايي از «شاهنامه»، به بررسي و تبيين جهانبيني اين شاعر و حكيم بزرگ ايراني بپردازد. او از اين كار به عنوان يك مجلد از مجموعهي دهجلدي شرح و مقدمهنويسي ده داستان شاهنامه ياد كرد. ندوشن پيشتر گفته بود كه بر روي ده داستان از شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي كار ميكند كه در چاپي نفيس از سوي نشر كلهر عرضه ميشوند و او بر هركدام از اين داستانها، مقدمهاي پژوهشي مينويسد.
تاكنون از اين مجموعه، داستانهاي «رستم و سهراب» و «بيژن و منيژه» منتشر شده است و داستانهاي «كيخسرو و سياوش»، «كاوه و فريدون»، «ضحاك»، «بهرام گور»، «يزدگرد سوم» و ديگر داستانها در دست آمادهسازي براي چاپ و نشر است. این استاد دانشگاه اخيرا نيز از تجديد چاپ چهار جلد از آثارش خبر داده بود که در مراحل مختلف چاپ و نشرند. مجموعهي مقالههاي وی با عنون «راه و بيراه» که جلد دومي است بر کتاب «ديروز، امروز، فردا» و مجموعهي شانزده مقاله درباره موضوعات اجتماعی، توسط شرکت سهامي انتشار به چاپ دوم ميرسد. همچنين كتاب «كلمهها» همراه با اضافاتي در نشر واژهآرا دوباره منتشر ميشود. كتاب «ايران و تنهاييش» نيز در شرکت سهامي انتشار به چاپ سوم ميرسد وچاپ سوم كتاب «از رودكي تا بهار» در نشر يزدان منتشر ميشود.
به گفته این پژوهشگر کهنه کار، شاهنامه كتابي است كه هر ايراني بايد به نوعي آن را بشناسد. وی می گوید: "كتاب سرنوشت ايران و جهان از نگاه شاهنامه به قصد آن تدوين شده است كه جوانان و نيز همهي كساني كه هنوز توفيق آشنايي با اصل آن را پيدا نكردهاند، دست آنها را در دست اين كتاب بگذارد. سؤال اين است كه جهانبيني شاهنامه كه از جهتي همان جهانبيني ايران باستان است بر چه قرار بوده است؟ بخش آغازين كتاب به تشريح اين موارد ميپردازد: خدا و تقدیرجهان، خرد، آز، ايران، مهر، زن، نام، آزادي، فرهنگ، مرگ، نخبگان ادب، رفتاربا دشمن، طيف عرفانی، طيف خياّمی، نيرنگ در جنگ و آنگاه به اين سؤال ختم ميشود: از شاهنامه چه ميآموزيم.؟" بر اساس گفتهي نويسنده، اين كتاب جلد دومي نيز با عنوان «ساسانيان از نگاه شاهنامه» خواهد داشت. چاپ نخست «ايران و جهان از نگاه شاهنامه» در سال 1381 از سوي انتشارات اميركبير منتشر شده و اكنون براي نوبت دوم زير چاپ است.
کثیریان: فیلمهای دولت پسند جایزه می گیرند!
نادیده گرفته شدن فیلم «بوسیدن روی ماه» ساخته همایون اسعدیان به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در سی امین جشنواره فیلم فجر، واکنش هائی در پی داشت که و بسیاری این نادیده انگاری را به تعلق فیلمساز و تهیه کننده به طیف سبز سینماگران و دفاع آنان از خانه سینما مربوط می دانند، از جمله کیوان کثیریان منتقد شناخته شده سینما که در گفت و گوئی با خبرگزاری "مهر" ضمن اشاره به ارزشهای سینمائی «بوسیدن روی ماه» می افزاید: "داوریها در جشنواره فیلم فجر معمولا تابع عواملی فراتر از خودش است، از همین منظر توقع نداشتم به "بوسیدن روی ماه" در زمینه داوریها توجهی شود. تقریبا مطمئن بودم این اتفاق نمیافتد؛ به دلیل طیفبندیهای ایجاد شده و مسائل خانه سینما و موضعگیری دستاندرکاران این فیلم در مورد خانه سینما که جزو طرفداران این نهاد صنفی بودند و از سوی دیگر دوستان هیئت داوران که برعکس، از مخالفان سرسخت خانه سینما و موافق انحلال بودند"!
کثیریان می افزاید: "تقابلهایی که در ماههای اخیر بین این گروهها به وجود آمد، نشان میداد طبیعتاً به این فیلم از سوی این گروه داوری توجهی نشود؛ کما اینکه فیلم در چند رشته کاندیدا شد و تقریبا مطمئن بودم جایزهای به آن نمیدهند و در نهایت هم با تنها جایزهای که به صدای فیلم داده شد، پرونده آن را بستند، چون بعضی مسائل در داوریها فراتر از خود فیلم است، همانطور که در مورد کاندیداها این اتفاق افتاد و بعضی از بازیگران که میتوانستند در میان نامزدها حضور داشته باشند اصلا اسمشان نبود؛ یا بعضی از فیلمها که به لحاظ فنی و بازی قابلیت نامزدی در چند رشته را داشتند به کل کنار گذاشته شدند و اینها مسائلی است که فراتر از فیلم و داوری عمل میکند."
به گفته این منتقد: "بخش کوچکی از داوری سلیقه است؛ اما این اعمال سلیقه در حدی نیست که تفاوت خیلی جدی بین انتخابهای مردمی و انتخابهای داوران مشاهده شود. "برف روی کاجها"، "بوسیدن روی ماه"، "پل چوبی" و "بیخود و بیجهت" در آرای مردمی رتبه بالایی داشتند، اما در داوری جایزه دریافت نکردند. این شکاف بین داوری و نگاه مردم فراتر از کیفیت فیلم و بحث حرفهای سینماست. هرچه که جوایز فجر فرامتنی شود، اعتبارش کم میشود؛ همانطور که در دو سه سال اخیر دارد این اتفاق میافتد. سال گذشته رضا میرکریمی عنوان کرد جایزه گرفتن از این داوران برایم اهمیت ندارد و امسال هم به شکل دیگری میبینیم سیمرغها بین کسانی تقسیم میشود که داوران بیشتر دوستشان دارند و یا با نگاه رسمی هماهنگتر هستند و یا فیلمهایشان با حمایت دولت ساخته شده است."
وی می افزاید: "در عوض فیلمهای متفاوت که از نگاه رسمی فاصله دارند و یا فیلمهایی که در ژانرهای مورد حمایت دولت نیستند اصلا مورد توجه قرار نمیگیرند، گویی اصلا آن فیلمها وجود ندارند. این اتفاق باعث میشود چه فیلمسازان و چه مردم بهترینهای واقعی را در دواریهای دیگری مثل داوری منتقدان، خانه سینما و نشریات مختلف جستجو کنند و به این ترتیب اهمیت این داوریها بالاتر میرود. در این شرایط، متاسفانه به تدریج اهمیت سیمرغ بلورین جشنواره فجر کم میشود، به این دلیل که دستاندرکاران دولتی سینما از یک تعداد فیلم حمایت میکنند و به همانها جایزه میدهند و از این رو اگر کسی غیر از این بیاندیشد و یا فیلم بسازد در هیچ مرحلهای از تولید تا جشنواره و اکران مورد توجه قرار نمیگیرد. این کانالیزه کردن حمایتها تا جوایز هم پیش رفته و این به جشنواره فجر ضربه میزند. قرار بر این بود بهترینهای سینمای ایران در جشنواره فجر جایزه بگیرند نه اینکه فقط فیلمهایی که دولت میپسندد جایزه دریافت کنند"!
تخریب نیایشگاه باستانی درنیاسر
آثار تاریخی و فرهنگی کشور در جایجای کشور، به دست افراد بی اطلاع و حتی مسئولین از بین می رود و تخریب می شود، بدون آنکه سازمان میراث فرهنگی که مسئول حفظ این آثار است، بتواند کاری برای مقابله با خرابکاران انجام دهد. از جمله تنها بازماندهي يك نيايشگاه باستاني در نياسر کاشان كه تا چندي پيش، آيين قرباني گاوي آذينبنديشده در كنار آن برگزار ميشد، از بُن کنده شد. چند نفر از اهالي محلهي تالار نياسر با همکاري هيأت امناي مسجد اقدام به قطع درخت چنار کهنسال و تنومند موجود در گوشهي حياط اين مسجد كردند و تنهي آن را از محل خارج کردند و جاي آن را سيمان ريختند!
این مطلب را شاهین سپنتا پژوهشگر و کارشناس میراث در پایگاه اینترنتی «ایران نامه» همراه با انتشار تصاویری عنوان کرد و نوشت: "اين چنار کهنسال با عمري نزديک به ١٢٠٠ سال، در حريم چارتاقي نياسر و در محور فرهنگي ـ تاريخي شهر نياسر قرار داشت. اين محور به شمارهي ١٨١٠٦ در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است. پس از اين رويداد، پايگاه ميراث فرهنگي نياسر و شهرداري اين شهر از عاملان قطع چنار شکايت کردند که پرونده در دست بررسي است. عاملان، انگيزهي خود از قطع اين درخت را توسعهي محدودهي مسجد بيان کردهاند. اين چنار تنومند در نزديکي چشمهاي کهنسال و در محدودهي مسجدي قرار داشت که به نظر ميرسد بازماندهي نيايشگاهي باستاني باشد که به مسجد تبديل شده است. همه ساله مردم محلي در پاي اين درخت کهنسال و در کنار حوض بزرگي که از آب چشمه سيراب ميشود، آيين قرباني گاوي آذينبنديشده را برگزار ميکردند که به نظر ميرسد، بازماندهي آيينهاي کهن باشد؛ اما اينبار چنار کهنسال که در شمار ميراث طبيعي شهر نياسر بود، قرباني زيادهخواهي مردم شد."
سپنتا در ادامهي مطلب خود دربارهي اين چنار آورده است: «چنارهاي کهنسال نياسر از جاذبههاي مهم گردشگري اين شهر هستند. دو چنار کهنسال و مشهور ديگر، يعني چنار پاي چارتاقي و چنار روداب نيز که هر دو از ميراث طبيعي نياسر هستند، در حال حاضر بسيار آسيبپذيرند و در معرض خطر قرار دارند. اکنون که اين چنار کهنسال قطع شده است، بيم آن وجود دارد که به دلايل واهي، چنين سرنوشت ناگواري براي ديگر درختان کهنسال نياسر روي دهد. چنار پاي چارتاقي، در محلهي تالار از شمال به مسجد امام حسن عسگري (ع)، از جنوب به قبرستان، از شرق به مقسم تالار و از غرب به چارتاقي تاريخي و زيباي نياسر و از شمال به سرچشمه منتهي ميشود. اين چنار با ارتفاع در حدود ١٥ متر و قطر خارجي ٣٥ / ٢ متر، در فاصلهي حدود ٦٥ متري از چارتاقي و ٢٠ متري از سرچشمهي اسکندريه و پنج متري قبرستان قرار دارد. يادگارينويسي روي تنهي اين چنار و تعيين نشدن حريم آن و پيشروي قسمت خاليشدهي درخت و همچنين تبديل به محلي براي ريختن زباله در پاي آن در ساليان گذشته، آسيبپذيري اين درخت کهنسال را دوچندان کرده است."
کمال تبریزی در «خیابانهای آرام» گیر کرده است!
فیلم «خیابانهای آرام» کمال تبریزی با اینکه پروانه نمایش از وزارت ارشاد دارد، اما از نمایش عمومی آن جلوگیری می شود. آنچنان که فیلمساز می گوید، این فیلم سرنوشتی مانند فیلم «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهیم حاتمی کیا پیدا کرده است؛ و این یعنی ارگانی که جلوی اکران آنرا گرفته است، وزارت اطلاعات است و نه وزارت ارشاد! «خیابانهای آرام» داستانی دارد در مورد مسائلی که در جریان انتخابات و پس از آن اتفاق می افتد. از آنجا که دولت، موضوع آنرا مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تشخیص می داد، لوکیشن و داستان آن به ارمنستان تغییر یافت؛ ولی این تغییر نیز مشکل اکران فیلم تبریزی را نتوانست حل کند.
تبریزی، سازنده «مارمولک» که فیلم دیگر او «پاداش» نیز چند سال است توقیف شده، در مورد نمایش «خیابانهای آرام» به رسانه ها گفت: "امروز (چهارشنبه) باخبر شدم که فيلم با اينکه ظاهرا پروانه نمايش هم دارد تا اطلاع ثانوي به نمايش عمومي درنخواهد آمد و بازهم ظاهرا جلوي نمايش آن گرفته شده است. شبيه شرايط چند سال قبل «به رنگ ارغوان» و فعلا نیزبه سرنوشت «پاداش» دچار شده است، با اين تفاوت که يکي پروانه نمايش دارد و ديگري کماکان بدون پروانه است، هرچند که داشتن پروانه يا نداشتن آن توفير چنداني ندارد."
قرار بود «خيابانهاي آرام» در اكران نوروزي روی پرده سینماها برود که فعلا وضع آن معلوم نیست. تهیه کننده و پخش کننده فیلم در این مورد اظهار بی اطلاعی می کنند و علیرضا سجاد پور مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی در وزارت ارشاد نیز که مجوز نمایش آنرا صادر کرده، در مورد شرایط جدید به خبرگزاری «ایسنا» گفته است :«نظری ندارم»! فيلم كمال تبريزي ابتدا قرار بود پس از فيلم «سعادت آباد» مازيار ميري در فصل پاييز اكران شود اما در آستانهي آغاز اكرانش به دليل همزمان شدن با ماه محرم اكران نشد و در همان مقطع حبيب كاوش ـ سخنگوي شوراي صنفي نمايش ـ اعلام کرد که با توجه به اينكه اكران «خيابانهاي آرام» با محرم همزمان ميشود، قرار شده پخشكننده آن فيلمي را به جايش معرفي كند تا فيلم تبريزي بعد از ماه محرم اكران شود. اين فيلم به شکل کامل در کشورارمنستان فیلمبرداری شده و نيکي کريمي در آن در نقش خبرنگار يک برنامه تلويزيوني جلوي دوربين رفته است.
کناره گیری آقای بازیگر "تذکر" بود، نه استعفا!
خبر استعفای استاد عزت اله انتظامی از شورایعالی خانه هنرمندان ایران، همه جا پیچید ودر رسانه های داخل و خارج کشور منتشر شد؛ اما استاد غلامحسین امیرخانی رئیس این شورا که انتظامی معاون آن بود، در پاسخی کوتاه نوشته است که کناره گیری آقای بازیگر یک تذکر بوده نه استعفا که پذیرفتنی هم نیست!
اميرخاني که رئیس انجمن خوشنویسان ایران است، در نوشته ای کوتاه آورده است: "خانه هنرمندان، خانه استاد عزت الله انتظامي است و همه بزرگان، پيشكسوتان و هنرمندان، صاحبان واقعي و معنوي اين خانه هستند. منظور واقعي استاد از استعفا، تذكري است كه هر بزرگتر و پدر معنوي گاهي لازم ميداند عنوان كند، لذا هر جايي كه ايشان باشند آنجا خانه هنرمندان ايران است. پيام ايشان و نه استعفا، دريافت شد"!
عزتالله انتظامي درباره استعفايش از شوراي عالي خانه هنرمندان ايران گفته بود که با توجه به تغييراتي كه انجام شد، ديدم در اين جمع حضور نداشته باشم بهتر است. او توضیح داد: "تغييراتي توسط مدير عامل خانه هنرمندان در اعضاي شوراي عالي داده شد، در حالي كه اين تصميمها بايد در مجمع عمومي انجام شود.
اين تغييرات برخلاف اساسنامه بوده است و اعضاي جديدي آمدند كه من با آنها آشنا نيستم و ديدم ديگر به آنجا نروم بهتر است. اعضايي كه در شوراي عالي خانه هنرمندان ايران حاضر بودند نماينده جايي نبوده و به لحاظ موقعيت و شخصيت حقيقي خود انتخاب شده بودند."
خانه هنرمندان در پارک هنر واقع در خیابان ایرانشهر تهران، در ساختمانی بازمانده از یک سربازخانه قاجاری که بوسیله معمار نامدار ایرج کلانتری بازسازی شده بود، از سوی شهرداری تهران شکل گرفت و اعضاي هيات موسس آن عبارت بودند از غلامحسين امير خاني، مرتضي مميز، غلامحسين نامي، ايرج كلانتري، ايرج راد، محمد سرير، محمد رضا عبدالملكيان، حميدالله رضايي و محمدعلي نجفي که بهروز غریب پور بنیانگذار واولین مدیر عامل آن بود. غریب پور با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، با زمینه سازیهای روزنامه کیهان، در سال 1386 از این سمت کناره گیری کرد و به کارهای هنری پرداخت اما عضویت خود را در شورایعالی خانه هنرمندان حفظ کرد.
پس از غریب پور، مجید جوزانی مدیر عامل شد تا خردادماه گذشته که استعفا داد و مجید سرسنگی از سوی شورایعالی، به این سمت برگزیده شد. در ترکیب جدید غلامحسین امیرخانی(رییس شورا) عزتالله انتظامی(نایب رییس) و مجید سرسنگی(مدیرعامل) هستند و دیگراعضای شورا عبارتند از ابراهیم حقیقی، رضا میرکریمی، طاهر شیخ الحکمایی، کامران شاهین فر، ایرج راد، محمد رضا عبدالملکیان، حمیدرضا نوربخش، معصومه مظفری، محمد سریر، غلامحسین نامی، نصرالله ناصح پور، غلامرضا خیاطان، مصطفی اسداللهی و حمیدالله رضایی برورتی. بهزاد فراهانی و انوشه منصوری هم بازرسان شورای عالی خانه هنرمندان ایران هستند. این ترکیب نشان می دهد که نامی از غریب پور در آن نیست و شاید همین مسئله یکی از دلایل ناراحتی انتظامی بوده باشد.
سرسنگی همچنین دیماه گذشته اعلام کرد: "با توجه به آنكه تركیب شورای عالی خانه هنرمندان سال ها بود كه بدون تغییر مانده بود، احساس كردیم برخی هنرها مغفول مانده اند، از این رو برآن شدیم تا نمایندگانی از سایر رشته های هنری را نیز به این شورا اضافه كنیم." و به این ترتیب سه انجمن سفال و سرامیك، تصویرگری و عكاسی به این ترکیب اضافه شدند که همین امر موجب اعتراض انتظامی شد. سرسنگی پیش از این ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و معاونت هنری سازمان را عهدهدار بوده است. وی همچنین دبیری جشنواره تئاتر فجر و تدریس در حوزه تئاتر را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
0 comments:
ارسال یک نظر