نامه محمد حیدری، روزنامه‌نگار، به دادستان تهران: تا فاجعه دیگری به وقوع نپیوسته، به خواسته حق و قانونی رضا شهابی توجه کنید

محمد حیدری، روزنامه‌نگار اصلاح طلب که چندی پیش خود زندانی بود، در نامه ای به دادستان تهران، با اشاره به آشنایی‌اش با رضا شهابی در زندان، به شرح وضعیت او پرداخته و ضمن یادآوری آنچه در جریان اعتصاب منجر به فوت هدی صابر رخ داد، از جعفری دولت آبادی خواسته است تا دیر نشده و تا فاجعه دیگری به‌وقوع نپیوسته، به خواسته‌ی حق و قانونی رضا شهابی توجه کند و همچنین درخواست دوستانش را که از او می‌خواهند اعتصاب غذایش را پایان دهد و سلامتی‌اش را حفظ کند به گوش او برساند.

متن این نامه که در وبلاگ محمد حیدری منتشر شده، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

دادستان محترم تهران، جناب آقای عباس جعفری دولت‌آبادی

با سلام و آرزوی توفیق برای شما در کمک به اجرای عدالت؛

لابد خبر اعتصاب غذای آقای رضا شهابی در زندان اوین را شنیده‌اید. در حدود یک ماه پیش که گذر اینجانب به سالن ۸ بند ۲۰۹ زندان اوین افتاد، با این مرد شریف آشنا شدم. آشنایی ما دو روز بیشتر طول نکشید؛ ولیکن در همان فرصت کم داستان ستمی را که بر ایشان رفته است، دقیق شنیدم. می‌دانم که نامه‌ای خطاب به شما در تاریخ یکم آبان‌ماه گذشته نوشت و قرار بود همان نامه را روز هشتم آبان هم خطاب به رییس قوه‌قضائیه ارسال کند. اما نمی‌دانم که این نامه‌ها به دست شما رسیده است یا نه؟ می‌توان وضعیت روحی مردی را که خود را بی‌گناه می‌داند و ماه‌ها (اکنون ۱۸ ماه) است بصورت بلاتکلیف در حالت بازداشت موقت نگهداری می‌شود درک کرد. شاید دیگر امیدی به اجرای عدالت در دلش نمانده باشد.

جناب آقای دولت‌آبادی،

آقای رضا شهابی خواستار تعیین تکلیف خویش است. در همان نامه که به شما هم ارسال کرده بود، ابتدا وضعیت خانواده عزیزش را یادآور شده بود. راننده اتوبوس شرکت واحد که در تهران مستاجر است و پدر و مادر پیرش نیز در اطراف شهر کوچک شبستر زندگی می‌کنند بیش از هر چیز نگران وضعیت معاش و زندگی خانواده محترمش بود. این بلاتکلیفی چند ماهه منجر شده است که نتواند درباره محل سکونت و نحوه زندگی عزیزانش تصمیمی بگیرد. در آن نامه‌ی ارسالی به شما وضعیت دوران بازپرسی‌اش را هم شرح کرده بود. این‌که در یکی از روزهای خرداد ماه ۱۳۷۹ در حالی که پشت اتوبوس شهری در حال رانندگی بوده متوقف شده و از همان‌جا به زندان انتقال یافته است. آقا رضا برای شما نوشته که در اواخر تیرماه ۱۳۸۹ و با پایان بازجویی‌اش تهدید به اعدام شده و به دلیل فشار ناشی از این تهدیدها مدتی حافظه‌اش نیز دچار مشکل شده است. می‌گفت این وضعیت را برای مسئولان زندان اوین نیز شرح داده است. به گفته او، بازپرس محترم بسیاری از اتهامات وارد بر او از جمله اتهام ارتباط با گروه‌های معاند را کاملا بی‌اساس دانسته بود.

جناب آقای جعفری دولت آبادی

تصور کنید که از تیرماه ۱۳۸۹ تاکنون و با وجود اتمام بازجویی‌ها؛ او بلاتکلیف در بند۲۰۹ زندان اوین رها شده است. بیایید لحظاتی وضعیت او را تجسم کنید. آن روزها که من در خدمت آقای رضا شهابی بودم ۵ ماه از تشکیل آخرین جلسه‌ی دادرسی در دادگاه هم سپری شده بود و هنوز بدون تعیین تکلیف در بازداشت موقت بسر می‌برد. آقا رضا در همان نامه‌اش به شما نسبت به اطاله‌ی دادرسی و همچنین وضعیت نگهداری‌اش در زندان که بدون ملاقات خصوصی با خانواده‌اش سپری شده بود، اعتراض داشت. امروز نیز می‌دانم که خواسته‌ی او تعیین تکلیف نهایی پرونده‌اش است. آیا این خواسته‌ی قانونی او قابل اجرا نیست؟ فرض کنید که نهایتاً دادگاه، آقای شهابی را تبرئه کند. به هر حال تا پیش از تشکیل دادگاه این احتمال هم وجود دارد! در آن صورت مسئول این ۱۸ ماهی که در بازداشت موقت بوده است چه کسی خواهد بود؟ و آیا همین که ۱۸ ماه در بازداشت موقت باقی مانده است علتی نخواهد شد که خدای نکرده حتی اگر شواهدی برای محکوم کردن او نبود، برای جلوگیری از ایجاد مشکل در نگهداری ۱۸ ماهه اش در زندان، او را محکوم کنند؟

دادستان محترم تهران

آقا رضا می‌گفت که در تمام این ماه‌ها با شما ملاقاتی نداشته است. آیا لازم نمی‌دانید که برای شنیدن سخنان او به زندان بروید و یا او را به دفتر خود فرا خوانید؟ شهابی اکنون روزهاست که در اعتصاب غذا است. ماه‌ها پیش برادر همراه و همفکر ما، شهید هدی صابر نیز اعتصاب غذایی کرد که نهایتاً منجر به فاجعه‌ی بزرگی شد. اگر در همان زمان به دیدار او می‌رفتید آیا او اکنون در میان ما نبود؟ اینجانب به عنوان یکی از دوستان رضا شهابی و به عنوان یک روزنامه‌نگار که وظیفه‌اش رساندن اخبار و آگاهی به گوش مردم و مسئولین است و همچنین به‌عنوان یک شهروند از شما می‌خواهم که تا دیر نشده و تا فاجعه دیگری به‌وقوع نپیوسته، به خواسته‌ی حق و قانونی رضا شهابی توجه کنید و همچنین درخواست دوستانش را که از او می‌خواهند اعتصاب غذایش را پایان دهد و سلامتی‌اش را حفظ کند به گوش او برسانید.

از توجه شما سپاسگذارم

محمد حیدری
روزنامه نگار
۱۲ آذر ۱۳۹۰

0 comments:

ارسال یک نظر