سناریوی انحلال خانه سینمای ایران
قصد جان خانه سینمای ایران را کرده اند و ازهرطرف به آن می تازند؛ از ماموران امنیتی و سیاسی گرفته تا مسئولین فرهنگی و نمایندگان مجلس و حتی برخی سینماگران وابسته به حکومت. همه چیز حاکی از آن است که مستند سازان را دستگیر کرده اند تا هم از "بی بی سی" زهر چشم بگیرند که دیگر "خط و نشان رهبر" نسازد و هم هنرمندان را بترسانند که از تریبونهای دیگر حرفشان را به گوش مردم ایران نرسانند. "بی بی سی" را نهاد امنیتی انگلستان خواندند تا سینماگران ایرانی را که آثارشان از آنجا پخش شده، جاسوس بیگانه بنامند و هنگامی که خانه سینما به پشتیبانی از آنان برخاست، همه خانه و اهالی آنرا زیر سوال بردند تا تعطیلی اش را خواستار شوند!
آخرین سخنان وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد نشان می دهد که فیلم انحلال خانه سینما کلید خورده است. محمد حسینی روز سه شنبه پنجم مهر و در حاشيهي نشست رسانه ای جشنوارهي فرهنگي هنري رضوي، ضمن متهم كردن خانهي سينما بهعنوان يك مركز صنفي اعلام كرد: "ما از تشكلات صنفي انتظار داريم تا تمام فعاليتهاي خود را به رسيدگي و همكاري با اعضاي صنوف معطوف كنند و وارد سياست نشوند چراكه ورود آنها به مسائل سياسي، عليرغم اينكه توجيه قانوني ندارد، از ارزش و جايگاه آنها نيز خواهد كاست." حسینی با اشاره به مناظراتي كه مدتهاست معاونت سينمايي با خانهي سينما دارد، گفت: "اين خانه براساس مصوبهي شوراي انقلاب فرهنگي تاسيس شده و وظيفهي مديريت آن به شوراي فرهنگ عمومي كه وزير ارشاد مدير آن است، سپرده شده است."
درهمین حال، مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمائی نیز خبر می دهد بزودی "سازمان سینمائی" تشکیل خواهد شد. این سازمان همان است که قرار است جای معاونت سینمائی را بگیرد و خانه سینما را هم اداره کند. عليرضا سجادپور در فاصله چهارماه باقيمانده به برگزاري سيامين دوره جشنواره فيلم فجر به رسانه ها گفته است: "اين جشنواره در زمان مربوط به خود برگزار ميشود و هيچ مشكلي براي آن به وجود نخواهد آمد. به دليل تغيير و تحولات ساختار سينمايي و تشكيل سازمان سينمايي كشور، هيچ مشكلي براي برگزاري جشنوارههاي مختلف ايجاد نخواهد شد. در مورد جشنواره فجر هم از آنجايي كه آقاي مهدي مسعودشاهي دبير سابق جشنواره بازنشسته شدهاند، در مورد مسائل مربوطه پس از تشكيل سازمان سينمايي به سرعت تصميم گيري خواهد شد."
سجادپور همچنين با اشاره به تشكيل موسسه جشنوارهها در قالب سازمان سينمايي بيان كرد: "پس از آنكه سازمان سينمايي تشكيل شد، موسسه جشنوارهها نيز با اعلام آقاي شمقدري آغاز به كار خواهد كرد و به سرعت در مورد برگزاري جشنواره فجر تصميم گيري و اطلاع رساني ميشود. براي تشكيل سازمان سينمايي هنوز از فرصت سه ماهه دولت يك ماه باقي مانده است. اكنون ساختار اين سازمان مشخص شده و بلافاصله پس از اينكه سازمان سينمايي تشكيل شود، موسسه امور جشنوارهها نيز كار خود را آغاز مي كند و بخش جشنوارهها زير نظر اين موسسه ساماندهي خواهد شد."
حکومت با خانه سینما از آن رو سرناسازگاری دارد که این خانه و اعضای آنرا "خودی" نمی داند. بجز تعدادی قلیل، همه سینماگران ایرانی در این دوسال پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، به روشنی نشان داده اند که سبزند و با این حکومت سرسازگاری ندارند. آخرین جشن خانه سینما که چند روز پیش در باغ مسعودیه تهران برگزار شد، موید همین نکته بود؛ جشنی که بازیگر برگزیده اش "فاطمه معتمدآریا" می گوید هنرمندی که معترض نباشد، هنرمند نیست؛ روشن است که استبداد نه چنین خانه ای را برمی تابد، نه اهالی این خانه را!
اعتراض نویسندگان دفاع مقدس به "اخراجیها"
وقتی فیلم پرفروش اما بی محتوای "اخراجیها 3" در جشن خانه سینما بطور کلی نادیده گرفته شد، سازنده آن مسعود ده نمکی تعجب نکرد. اما هنگامی که دو نویسنده سرشناس دفداع مقدس او را به "هجو جنگ" متهم کردند، این کار برای او ودیگرسازندگان این فیلم تعجب برانگیز بود؛ فیلمی که مسئولین دولتی در چند ماه گذشته به بهانه های مختلف از آن تجلیل کرده و مقامش را بالا برده بودند!
به گزارش خبرگزاری مهر، داوود امیریان و محمدحسین جعفریان دو نویسنده عرصه دفاع مقدس، از کارگردان سهگانه «اخراجیها» به دلیل «رعایت نکردن ارزشهای جبهه» شدیداً انتقاد کردند. در این نشست که به مناسبت هفته دفاع مقدس در حوزه هنری تشکیل شده بود، داود امیریان با مقایسه تحولات سالهای اخیر و تغییر نگاه به جنگ و ورود طنزپردازان به این عرصه، گفت: "امروز جاده طنز کمی بازتر شده است ولی همچنان باید مراقب بود که از هجو درباره جنگ دوری کنیم. این سوژهها گاهی بسیار ناب هستند ولی متاسفانه چندان به آنها پرداخته نمیشود و طنزپردازان ما اساساً توجهی جدی به طنز موقعیت ندارند."
نویسنده کتابهایی مانند «مین نخودی» و «جام جهانی در جوادیه» همچنین از اینکه به گفته او حصاری ممنوع به دور زندگی رزمندگان در دوران دفاع همانند زندگی پیشوایان دینی، کشیده شده است، انتقاد کرد و گفت: "برخلاف آنچه ما درباره زندگی پیامبر و ائمه (ع) فکر میکنیم، آنها به هیچ وجه چهرهای عبوس یا رفتاری خشک نداشته اند. متاسفانه همین تصور اشتباه به جنگ هم کشیده شده است ورسانهای مثل تلویزیون هر وقت میخواهد از جنگ سخن بگوید، فقط صحنههای گریه و زاری را نشان میدهد." این طنزنویس در عین حال از تعرض به ارزشهای دفاع مقدس از سوی برخی چهرهها که خود را نیروهایی فوقالعاده ارزشی میدانند، انتقاد کرد و گفت: "به عنوان نمونه میگویم فیلم «اخراجیها» یک توهین آشکار به دفاع مقدس بود"!
در این نشست همچنین محمدحسین جعفریان نویسنده، شاعر و مستندساز در سخنانی طنزپردازان را از آلوده کردن فضای دفاع مقدس به هجو، برحذر داشت و در ادامه بار دیگر با انتقاد از مسعود دهنمکی (سازنده سهگانه «اخراجیها») به سبب رعایت نکردن کپی رایت شعر او در یکی از این فیلمها، گفت: "آقای دهنمکی بدون اجازه من، شعرم را در تیتراژ پایانی فیلمش استفاده کرده و حتی حاضر نیست یک بلیط برای من بفرستد چه برسد به رعایت حق مولف." جعفریان همچنین از اینکه به گفته او این نوع فیلمها به الگویی برای برخی دیگر از فیلمسازان تبدیل شده است، اظهارتاسف کرد.
اردوان کامکار: دیگر اثری منتشر نمی کنم
گروه معروف کامکارها را نگذاشتند در آمل روی صحنه برود، اگرچه مجوز این کنسرت از سوی ارشاد صادر شده بود. حالا کامکارها خود را آماده می کنند تا سه روز در تهران اجرای صحنه ای داشته باشند و این در حالی است که کوچکترین برادرعضو این خانواده در اعتراض به وضعیت نشر آثار موسیقیائی در ایران، می گوید پس از این از انتشار آثارش خودداری خواهد کرد.
اردوان كامكار، نوازنده سرشناس سنتور و آهنگساز که در میان هشت خواهر و برادر این خانواده کوچکترین آنهاست، در گفت و گوئی با خبرگزاری "ایلنا" گفته است: "متاسفانه شرايط انتشار يك اثر موسيقايي آن اندازه بد شده كه ديگر نميخواهم كارهايم را منتشر كنم. لذا تا زماني كه يك راهكار جديد براي انتشار آثارم پيدا نكنم، هيچيك از كارهاي جديدم را منتشر نخواهم كرد." او در توضيح دلايل خود گفت: "متاسفانه قدر هيچيك از كارهاي ما را نه علاقمندان به موسيقي ميدانند و نه دولت. يك اثر بعداز انتشار تا يك ساعت ديگر روي سايتهاي اينترنتي قرار می گیرد و مردم بدون توجه به هزينههايي كه براي اين اثر شده است، آن را دانلود ميكنند."
اردوان كامكار با اشاره به اينكه زندگي بسياري از موسيقدانها به خاطر رعايت نكردن حقوق مولف و مصنف در وضعيت ناخرسندي سپري ميشود، خاطرنشان كرد: "يك موسيقيدان كه فعاليت در حوزه موسيقي را به عنوان شغل خود انتخاب كرده است، از سه راه يعني برگزاري كنسرت، انتشار آلبوم و تدريس زندگي خود را ميگذرد. برگزاري كنسرت به دليل گراني سالنهاي كنسرت و هزينههاي مختلف، براي هنرمندان سود چنداني ندارد. انتشار آلبوم نيز به دليل نبود قانون كپيرايت فقط هزينههاي گزاف روي دست هنرمند ميگذرد. در اين شرايط هنرمندان فقط ميتوانند تدريس كنند و اين روند تدريس آنها را روز به روز فرسوده كرده و از خلاقيتشان ميكاهد."
معاون ارشاد و کتابهای مسعود بهنود
بهمن درّي معاون فرهنگی وزارت ارشاد که در حاشيه نشست همانديشي اعضاي هفته کتاب سخن ميگفت، در بخشی از صحبتهايش عنوان كرد: "براي ارائه تحليل مناسب درباره افشاي عوامل به ظاهر فرهنگي بيبيسي نبايد دچار تحليلهاي اشتباه و فاقد هرگونه مستندات شد و به جاي زير سؤال بردن موضعگيريهاي بحق و شفاف مديران فرهنگي بويژه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در رويايي با تحركات لندننشينان و فتنهسازان بيبيسي، بايد به واقعيتهاي نهان و آشكار پرداخت."
او اضافه کرد: "مثلاً در حالي كه وزير ارشاد موضع صريح خود را درباره نقشآفريني بيبيسي انگليس در فتنه سال 88 اعلام ميكند، سايتي بدون اطلاع و از سر ناآگاهي به بهانه افشاي عوامل بيبيسي به تحليلهاي متعلق به ده سال پيش روي ميآورد و از عناصري چون مسعود بهنود و كتابهاي وي كه در كتابفروشيها به فروش ميرود، ياد ميكند. در حالي كه اولاً فرد يادشده مهرهاي سوخته است و بايد به عناصر اصلي جبهه دشمن كه بهعنوان معاند فعاليت ميكنند، توجه شود و ثانياً چندين سال است كه كتابهاي نامبرده اجازه انتشار ندارد."
دري خاطرنشان کرد: "تا جايي كه همكاران اداره كل امور كتاب به بنده اطلاع دادهاند، طي يك سال اخير براي سه عنوان كتاب وي مجوز اعلام وصول صادر نشده و دو عنوان از كتابهاي وي به زبان انگليسي و اسپانيولي واصل شده كه براي هيچيك از آنها هم مجوز صادر نشده است. اما اين سايت با تحليلي سطحي به بهانه اينكه چرا كتابهاي وي در كتابفروشيهاي مركز شهر به فروش ميرسد، مدعي ميشود كتابهاي بهنود از ارشاد مجوز ميگيرند و نميداند كه كتابفروشيها تحت نظارت امور صنفي هستند و برخورد با آنها در صلاحيت مراجع قضايي و انتظامي است."
روی سخن معاون ارشاد با سایت "رجانيوز" بود که 30 شهريورماه مطلبی با عنوان "بیبیسی و عواملش افشا میشوند، کتابها و مقالات بهنود منتشر میشود!" انتشار داد و نوشت: "منطقأ انتظارمان از دستگاههای فرهنگی کشور اين است که چنين فردی اجازه فعاليت آزادانه در رسانههای کشور را نداشته باشد. یک سرکه به کتابفروشیهای انقلاب بزنید، متوجه خواهید شد که کتابهای مسعود بهنود با مجوز ارشاد، توسط انتشاراتیهای رسمی کشور هنوز بهصورت عمده و با تبلیغات فراوان وارد بازار کتاب میشوند و بهراحتی قابل تهیه هستند"!
شناختنامه ساعدی غیر قابل چاپ تشخیص داده شد!
کتاب "گوهرمراد" شناختنامه نویسنده نام آشنای ایرانی، زنده یاد دکتر غلامحسین ساعدی، از سوی اداره کتاب وزارت ارشاد غیر قابل انتشار تشخیص داده شد و یوسف انصاری نويسندهي جواني كه چندسال از عمر خود را صرف این کار کرده و در سالهای اخير توانسته نظر ناشران و داوران جوايز ادبي را به خود جلب كند، در واكنش به غيرقابل انتشار شناخته شدن کتابش، اعلام کرد که از این پس از حضور در جايزهي كتاب سال انصراف می دهد.
انصاری در گفت و گوئی با خبرگزاری "ایلنا"، ضمن اعلام اين خبر كه ديگر هيچ كتابي را براي انتشار به ارشاد نمی فرستد و در هیچ جشنواره و جايزهي دولتي شركت نخواهد كرد، گفت: "وقتي حاصل سه سال تحقيق و تورق كتابهاي خاكگرفته در كتابخانههاي قديمي آذربايجان و يكسال دوندگي براي اخذ مجوز، تنها با ميل و سليقهي شخصي يك مميز نقش بر آب ميشود، ديگر ميلي به انتشار كتاب ندارم." وی كه هرگونه تعامل با ادارهي كتاب را در حكم تاييد سيستم مميزيهاي سليقهاي و غيرقابل توجيه بررسان ميداند، درمورد ماجراي شناختنامهي غلامحسين ساعدي توضيح داد: "بعداز سه سال تحقيق كه به بروز تنگي نفس در من دامن زد و جمعآوري مقالات، تعدادي از نوشتههاي منتشر نشده ساعدی و مصاحبههايي بديع در مورد اين نويسندهي با ارزش ادبيات داستاني ايران كه به اعتقاد من يكي از بنيانگذاران ادبيات داستاني مدرن است، سال گذشته اين شناختنامه را با نام «گوهر مراد؛ يك عمر نوشتهام» توسط نشر افراز به ادارهي كتاب تهران ارائه كردم"
وي ادامه داد: "همچنان منتظر راي مميزان بودم كه سايت مشرق، يادداشتي را عليه غلامحسين ساعدي درج كرد و متعاقبا انتشار كتاب من را يك اشتباه استراتژيك در حوزه نشركتاب مطرح كرد. البته نميدانم نويسنده اين مطلب از كجا متوجه كتابي كه هنوز چاپ نشده، شدهاست؟ اما به هر تقدير گويا تاثيرش را بر مميزان ادارهي كتاب گذاشت؛ زيرا آنها اعلام كردند كه اين كتاب قابل چاپ نيست! مطلبي كه روي سايت مشرق رفته، بر اين نكته كه غلامحسين ساعدي در نوجوانی عضو فرقه دموكرات آذربايجان بوده انگشت گذاشته و اين چهرهي تاثيرگذار ادبي را بهطور كلي زير سوال بردهاست؛ در حالیکه در بخشهاي مختلفي از اين كتاب، ازجمله مصاحبههايي كه با محمود دولتآبادي و جواد مجابي پيرامون غلامحسين ساعدي صورت گرفته، فعاليتهاي سياسي ساعدي نقد شده و مطلقا اشاره شده كه اين نويسنده نميبايست در مسائل سياسي وارد شود."
نویسنده توضیح داد: "پس از توقف كتاب در دايرهي مميزان، كتاب را از ناشر پس گرفتم، به خانه آوردم و براي اينكه لااقل بخشي از زحماتم را نجات دهم، قلم تعديل دست گرفتم و هر بخشي را كه احتمال ميدادم مميزان را به بسامد انداختهاست، حذف و تعديل كردم، آنچنانكه كتاب 1500 صفحهاي به 700 صفحه تقليق يافت. بعداز اتمام كار، بار ديگر كتاب را با نام «گوهر مراد» به عنوان مولف-ناشر به ارشاد شهر مشهد سپردم تا مگر بختاش باز شود. اين اتفاق افتاد و يكي از مسوولان ادارهي كتاب شهر مشهد، به من اطلاع داد كه كتاب مشكلي براي چاپ ندارد و مميزان ايرادي بر آن نگرفتهاند. همچنين به من گفت كه براي صدور كد شابك به تهران تقاضا دادهايم، من هم كپي مدارك شخصيام را براي خانهي كتاب ارسال كردم و اتفاقا همين امروز به من خبر رسيده كه كد شابك اين كتاب صادر شده. اما بلافاصله از ارشاد مشهد به من زنگ زدند و گفتند كه يك مميز ديگر؛ كتاب را دوبارهخواني كرده و آن را غيرقابل انتشار شناخته است"!
انصاري ضمن بيان اين مطلب كه ارشاد به او اعلام كرده راي اوليه اشتباه بوده، اظهار داشت: "چطور ميشود كه يك كتاب، در اين مرحله به مميز ديگري سپرده شود و او بطور كلي راي مميز قبلي را انكار كرده و كل كتاب را غيرقابل چاپ اعلام كند؟ آيا اين مصداق علني برداشتهاي سليقهاي مميزان با كتاب نيست؟" وي به شدت از ابهامهاي حوزه مميزي كتاب انتقاد كرد و گفت: "غلامحسين ساعدي هم مانند چهرههايي چون سعدي و حافظ، بخشي از ميراث فرهنگي اين آب و خاك است. درحاليكه اين راي به منزله اين است كه هيچكس حق ندارد از اين نويسندهي مشهورچيزی بگويد يا چيزي بداند، در حالیکه غلامحسين ساعدي چهره موجهيست و آثارش ازجمله «داستان عزاداران بیل» كه از روي آن فيلم "گاو" ساخته شد، مورد توجه و تاييد بزرگاني چون امام خميني(ره) قرار گرفته است. همچنين پرداختن به اين چهرهي ارزنده و آثارش در كتب درسي مدارس و دانشگاهها، گواهي بر اين حقيقت است كه ساعدي را نميتوان از تاريخچهي ادبيات مدرن فارسي قلم زد."
وي كه گذشتن از نام بزرگان را در حكم تبر زدن به ريشهي نهال ادبيات فارسي ميداند، افزود: "بهتر است مسوولان وزارت ارشاد، تكليف مولف و ناشر را با مميزان يكسره كنند. اگر مضامين چون شناختنامه ساعدي جزء خط قرمزهاست، آن را دركنار فهرست افراد غيرمعقول از نگاه آنها؛ اعلام كنند تا نويسندهاي چون من عمرش را بدون چشمداشت مالي صرف تحقيق و اينجور فعاليتهاي ناچيز و بيارزش(بهزعم مميزان) نكند. من که ديگر هيچ تمايلي به نوشتن ندارم. قلم كه به دست ميگيرم احساس ميكنم يك نفر بالاي سرم ايستاده و دائم امر و نهيام ميكند كه اين كلمه نه! اين جمله نه! اين روايت نه! امروز احساس ميكنم اگر كاسب ميشدم سرنوشت بهتري در انتظارم بود. كسي چه ميداند؛ شايد شدم."
جشن خانه موسیقی با بلیت ارزان
مدیر عامل خانه موسیقی ایران می گوید در اعتراض به گرانی بلیت کنسرتها، تصمیم گرفته شده بلیتهای وروی جشن خانه موسیقی با قیمت ارزان در دسترس مردم قرار بگیرد. حميدرضا نوربخش (خواننده) که پنجم مهر ماه در نشست رسانه ای به مناسبت برگزاري جشن خانه موسیقی سخن می گفت، اعلام کرد: "بليتهاي جشن امسال از ده تا بیست و پنج هزار تومان خواهد بود. ما امسال بهعنوان اعتراض به فروش بليتهاي گرانقيمت تلاش كرديم دست به سنتشكني زده و بليتها را ارزان اعلام كنيم و از 17 تا 20 مهرماه طي چهار شب برنامههاي متنوعي را براي تالار وحدت طراحي كردهايم."
به گفته او، سه روز نخست اين برنامه به اجراي شبهاي يادمان سه هنرمند فقيد موسيقي ثمین باغچه بان، محمد نوری و عطا جنگوک اختصاص دارد. در بخش جنبي جشن خانه موسيقي، نمايشگاه سازهاي سنتي ايران و آثار موسيقي برپا ميشود وطي آن اغلب شركتهاي توليدكننده موسيقي با آثار خود حضور خواهند داشت. خانه موسيقي نيز به همت فروشگاه "آواي خانه" با سازها و آثارش در اين نمايشگاه شركت ميكند.
نوربخش درباره مراسم اختتاميه دوازدهمين جشن خانه موسيقي كه در تاريخ 20 مهرماه برپا ميشود، گفت: "طبق روال هر سال در مراسم اختتاميه به تقدير از پيشكسوتان موسيقي ميپردازيم كه امسال اين تقدير به بانوان و موسيقيدانان زن اختصاص پيدا كرده است. همچنين برگزيدگان آلبوم سال را در سه بخش آهنگسازي، نوازندگي وخوانندگي معرفي خواهيم كرد و كتاب برگزيده را در حوزه پژوهش، تاليف و آموزش معرفي ميكنيم."
مدرسه انوشیروان بر سر دانش آموزان آوار می شود
به دنبال رای دیوان عدالت اداری در مورد بازگرداندن خانه های تاریخی مانند باغ اتابک در لاله زار تهران که معروف به "خانه دائی جان ناپلئون" است و خانه پدری "پروین اعتصامی" به مالکان خصوص آنها که قصد دارند این خانه ها را کوبیده و در آن مجتمع تجاری یا مسکونی بسازند، 360 تن از سینماگران ایرانی در نامه ای به شهدار تهران از وی خواستند که این خانه ها را برای شهرداری خریده و از تخریب آنها جلوگیری به عمل آورد. اما در همین حال، خبرگزاری "ایلنا"" گزارش داد که مدرسه تاریخی "انوشیروان دادگر" نیز با خطر ویرانی روبروست.
بنا بر این گزارش، با وجود احتمال ريزش چارچوب درها بر سر دانش آموزان در مدرسه تاريخي انوشيروان، سازمان ميراث فرهنگي تهران اعلام كرده تا زماني كه اعتباري به اين سازمان ابلاغ نشود براي مرمت اين مدرسه، كاري نميكند. این مدرسه به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسيده و طبق قانون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري متولي حفظ و نگهداري آن است. معاون این سازمان در این مورد می گوید: "در صورتيكه اين اعتبار به ميراث فرهنگي تهران ابلاغ شود اين سازمان وارد عمل ميشود كه اميدواريم تا پايان امسال اين امر محقق شود. بهروزجلالي افزود: "كميتههاي تخصصي از مدرسه انوشيروان بازديد كردهاند و با توجه به مشكلات اين بناي تاريخي، آن را درفهرست پروژههاي اضطراري قرار دادند. بازسازي مدرسه انوشيروان دادگر از برنامههاي سال 90 ميراث فرهنگي تهران است و امسال 2 هزار و 500 پروژه براي مرمت و احيا در كل تهران شناسايي شده كه 220 پروژه در اولويت قرار گرفته و مدرسه انوشيروان هم جز اين 220 پروژه است."
مدرسه تاريخي انوشيروان دادگر در سال 1315 شمسي توسط یک بانوي خيرخواه زرتشتي ساخته شده كه اوايل فقط دانش آموزان زرتشتي در آن تحصيل ميكردند و مدتي بعد مسلمانان هم در آن به تحصيل مشغول شدند. معماري اين مدرسه با تاثيرپذيري از طرحهاي هنر هخامنشي و ساساني توسط ماركف معمارروسي ساخته شده است وشباهت زيادي به معماري مدرسه البرز و فيروز بهرام دارد. مقابل در بزرگ مدرسه، سنگ مرمري با طول یک و نيم متر برروي ديوار جاي گرفته كه تاريخچه دبيرستان در آن نوشته شده است. اين مدرسه تاريخي چندسالي است كه درمعرض آسيب و فرسودگي قرار دارد و به گفته شهناز منوچهریان مدیر مدرسه، تا به حال چندين بار ميراث فرهنگي از مدرسه بازديد كرده و قرار شده كه اعتباري براي مرمت و بازسازي مدرسه بدهند، ولي تاكنون هيچ مبلغي دريافت نشده است. این مدرسه نياز به مرمت و بازسازي اضطراري دارد به طوري كه چارچوب كلاس ها هر لحظه ممكن است فرو بريزد و دانش آموزان دچار آسيب شوند!
0 comments:
ارسال یک نظر