انتخابات؛ ابزاری برای رسیدن به مطالبات جنبش سبز

 

نظرات و سخنان اخیر مصطفی تاج زاده و  محمد خاتمی، و توجه به سخنان این دو بزرگوار می تواند محور اصلی نگاه فعالین جنبش سبز به موضوع انتخابات باشد. نظرات بیان شده توسط تاج زاده و خاتمی می تواند سیاست اکثریت نیروهای فعال در جنبش سبز را همسو کند.
موقعیت پیش آمده بهترین زمان برای گفتگو پیرامون نحوه مواجهه جنبش سبز با انتخابات است.

هر دوی این بزرگواران در سخنانی جداگانه بر لزوم برگزاری انتخابات آزاد، تاکید کرده اند و هر یک به نوعی اعلام کرده اند که در صورت عدم وصول مطالبات از سوی حاکمیت به این انتخابات تن نخواهند داد و در آن شرکت نخواهند کرد.

به نظر نگارنده هر چند این نظرات، رویکرد تازه ای در خصوص مواضع اصلاح طلبان به انتخابات پیش رو نبود، اما به دلیل بیان صریح آن، بسیاری از منتقدین را نیز همراه کرده است.
همراهی اعضای منتقد جنبش سبز با سخنان تازه منتشر شده از سوی خاتمی نکته قابل توجهی است که میتواند به همراهی و همکاری هرچه بیشتر نیروهای دموکراسی خواه بی انجامد.

مسئله ای که در سخنان هر دو این بزرگواران مشهود است، نگاه معقولانه آنها به انتخابات است، سید محمد خاتمی و مصطفی تاج زاده هر دو انتخابات را ابزاری برای رسیدن به خواست های جنبش سبز می دانند.
انتخابات به تعبیری از نگاه این عزیزان، نه هدف بلکه وسیله ایست برای رسیده به مطالبات جنبش سبز، اینکه از این وسیله جنبش سبز به چه شکل استفاده خواهد کرد را نحوه ورود اصلاح طالبان به مجادله سیاسی انتخابات، و واکنش حاکمیت به این کنش، مشخص خواهد کرد. اما آنچه مشخص است شرکت در انتخابات و یا تحریم انتخابات با رویکرد جدیدی که ترسیم شده است، ابزاری است برای رسیدن به خواست های جنبش سبز

اما در کنار این نگاه ابزار گرایانه به مقوله انتخابات دو نگاه دیگر نیز زندگی می کنند، نگاهی که واکاوی آن نشان می دهد انتخابات را هدف خود قرار می دهند و با این مدل از نگرش به انتخابات نگاه می کنند. 
 
حامیان حضور در انتخابات
 
یکی از نگاه هایی که به انتخابات وجود دارد، نگاهی است مبنی بر حضور تحت هر شرایطی، نگاه فوق را می توان نگاهی تازه متولد شده دانست که بیش از نگرش سیاسی در آن نگرش انسانی منوط به کسب قدرت هویدا است.
پیش از انتخابات 88 همانطور که مصطفی تاج زاده بیان کرده است، نگاهی در کشور قالب بود که حضور حداقلی را هم مفید می دانست، اما امروز و با توجه به اتفاقاتی که در دو سال گذشته رخ داده است، این مدل حقانیت خود را از دست داده و دیگر به شکل یک استراتژی سیاسی قلمداد نمی شود.

اما همچنان هستند افرادی که با این نگاه به انتخابات پیرامون آن تصمیم می گیرند، برای این افراد انتخابات هدف است، آنها در انتخابات شرکت نمی کنند تا به هدفی برسند، کاری را پیش ببرند و یا ابزاری به دست بیاورند برای حل مشکلات و معضلات، بلکه افرادی که با این نگاه وارد عرصه انتخابات می شوند، با پیروزی احتمالی در انتخابات به هدف خود رسیده اند و چهار سال آینده را در مجلس و صرفا به نشستن بر روی صندلی های پاستور می گذرانند.
این نوع نگرش چون انتخابات را هدف خود می داند، در هر دوره ای به رنگی در می آید که در جامعه رای اش بیشتر است، امروز هم شاهد هستیم کسانی که در زمان حضور اصلاح طلبان اصیل در قدرت جزو حلقه های چندم اصلاحات نبودند، مدعی نمایندگی اصلاحات شده اند و همان هایی که روزی به گمان کسب کرسی قدرت از میر حسین موسوی و مهدی کروبی حمایت می کردند امروز، آنها را منکر می شوند.

افراد حامی این نگاه، عمدتا از پایگاه اجتماعی قدرتمندی برخوردار نیستند، چون نحوه مشارکت این مدل نگاه به انتخابات از چهار چوب بندی خواست ها و اهداف تهی است، عمدتا پایگاه اجتماعی نیز در اختیار ندارد، و این پایگاه، در غیاب نیروهای عظیم اجتماعی که عمدتا در انتخابات های مد نظر اینان محروم از شرکت هستند، در اختیار این عده قرار می گیرد.
به همین دلیل حامیان این نگاه به انتخابات، نه تنها اهمیتی برای انتخابات آزاد قائل نیستند، بلکه نیروهای خود را در جهت برگزار نشدن انتخابات آزاد به کار می گیرند.
از همین جهت به نظر نگارنده، نگاه حضور تحت هر شرایطی در انتخابات، نگاهی در تضاد با خواست انتخابات آزاد است.
 
حامیان تحریم
 
نگاه دیگری که عموما در ایام انتخابات برجسته می شود، نگاه صرفا تحریم است، نگاه صرفا تحریم بر این باور است که در نظام موجود، شرکت در انتخابات و یا تلاش برای احقاق حقوق ملت از طریق انتخابات و مجلس و یا حتی ریاست جمهوری حرکتی بی فایده و حتی خیانت کارانه در جهت تلاش برای بقای حکومت استبدادی است.
نگاه صرفا تحریم، خواست های مشخصی که بتوان آنها را از کنش انتخاباتی اخذ کرد را بیان نمی کند، یعنی عموما بیان خواست های این طیف خارج از چهارچوب ساختار نظام حاکم است و به کل خواستار برپایی نظم سیاسی نوین در جامعه است.

نگاه صرفا تحریم، همانند نگاه صرفا حضور، به انتخابات به عنوان هدف نگاه می کند و چون طبیعتا و به بیان خودشان خواست هایش از طریق انتخابات، اجرایی نمی شود، تحریم انتخابات را هدف خود دانسته و چندان به فردای انتخابات اهمیت نمی دهند، به این دلیل که اصولا فردای هر انتخاباتی چه آزادانه و چه غیر آزادانه، سرانجام منفوری از نگاه این قشر دارد، و اصولا باید تلاش کرد تا فردایی برای انتخابات وجود نداشته باشد، به همین دلیل می توان نگاه حامیان صرفا تحریم را نگاهی هدف گونه به انتخابات دانست.

نگاه صرفا تحریم، اصولا نگاهی انقلابی به عرصه سیاست است، حال حتی اگر حامیان این نگاه، این تعبیر را قبول نداشته باشند، اما به نظر نگارنده، بیان خواست های رادیکالیزه شده و بی توجهی به امکان های تحقق خواست ها و تلاش برای ویرانی نظم نظام سیاسی و اجتماعی حاکم و جایگزینی آن با خواست های عمدتا روشن فکرانه و نه معقولانه، نگاهی انقلابی است.

حامیان تحریم، برگزاری انتخابات آزاد را هم بی اهمیت دانسته و بدون توجه به بستر اجتماعی که در آن انتخابات آزاد شکل می گیرد، آن را بیهوده می دانند و به بیان خودشان برای رسیدن به آن تلاشی از خود نشان نخواهند داد، که هیچ بلکه انرژی خود را بر روی تخریب امکان برگزاری انتخابات آزاد نیز می گذارند.
 و باز به نظر نگارنده نگاه صرفا تحریم به مقوله انتخابات نگاهی در تضاد با خواست برگزاری انتخابات آزاد است.
 
حامیان مشارکت در انتخابات
 
نگاه سومی که نظرات تاج زاده و خاتمی از دید نگارنده به آن نزدیک است، نگاهی مشارکت جویانه در امر انتخابات است.
حامیان نگاه فوق انتخابات را حق خود و شرکت در آن را حق تک تک شهروندان جامعه می دانند، این نگاه بر عکس دو رویکرد اشاره شده، انتخابات را ابزاری برای رسیدن به هدف خود می دانند.
حامیان این نگاه با حضور و یا تحریم انتخابات کار خود را پایان یافته نمی دانند بلکه برنامه ریزی اصلی آنها برای چگونگی عمل در فردای انتخابات است.
حامیان مشارکت در انتخابات، عموما پیش از کنش حاکمیت دست به واکنش نمی زنند، و تلاش می کنند تا بتوانند بر روی کنش های حاکمیت اثر گذار باشند، حامیان مشارکت انتخابات آزاد را امری شدنی در چهارچوب نظام حاکم می دانند، و با بیان خواست های مشخص خود، سعی بر تحمیل خواست هایشان به نظام حاکم دارند.

 

از نگاه حامیان مشارکت انتخابات ابزاری است در راه دموکراتیزه کردن نظم سیاسی، و نه هدفی که با رسیدن به آن رسالت این قشر به اتمام برسد.
انتخابات ابزار رسیدن این قشر به خواسته هایشان است و نه هدف آنها، تحریم و یا حضور در انتخابات از نگاه حامیان مشارکت در انتخابات، ابزاری ست برای رسیدن به خواسته ها و نه خود خواست ها، از این جهت این قشر تا لحظات پایانی تمام تلاش خود برای احقاق حقوق ملت از طریق صندوق رای را در دستور کار خود قرار خواهند داد، و همواره تلاش میکنند تا حاکمیت را مجبور به قبول خواست هایشان کنند.

 
مشخصا رویکرد و نگاه این طیف در تضاد با دو طیف دیگر مورد اشاره در این متن است، اما احتمال امکان حضور و یا تحریم می تواند در مقاطعی افرادی از دو طیف بالا را به خود جذب کند، بیان خواست های معقول و حرکت در چهارچوب واقعیات، یکی از نکات برتری این نوع نگاه نسبت به دو نگاه مورد اشاره در متن است.

نگاه مشارکت جویانه، هرچند نگاهی است که در این سالها در عرصه سیاست ایران کمتر فرصت عرض اندام پیدا کرده است، اما با تولد جنبش سبز و اولین تجربه انتخاباتی این جنبش و اعلام نظرات رهبران و بزرگان جنبش سبز در این مورد، به نظر می رسد نوبت حضور این نوع نگاه در عرصه سیاست ایران است.
نگاه مشارکت جویانه به انتخابات، می تواند به سادگی، بسیاری از اختلافات را حل و فصل کرده و صندوق انتخابات آزاد را فصل الخطاب نیروهای سیاسی قرار دهد.

0 comments:

ارسال یک نظر