این بخشی از یادداشت مجید توکلی در زندان است با عنوان "برای تغییر"!
مجید توکلی یکی از سرشناس ترین فعالین دانشجویی است که از 16 آذر (روز دانشجو) 1388 و پس از ایراد یک سخنرانی انتقادی صریح در دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک) بدون ساعتی مرخصی در زندان به سر می برد و اکنون حدود یک سال است که از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده است. این در حالی است که خانواده مجید در شیراز اقامت دارند و حتی پیش از این انتقال نیز با دشواری های فراوانی برای ملاقات با وی روبرو بودند. پدر و مادر مجید توکلی که به دلیل بیماری امکان طی مسیر طولانی شیراز تا تهران و کرج را ندارند، اکنون یک سال و نیم است که از ملاقات با وی محروم مانده اند و با قطع تلفن های زندانیان سیاسی رجایی شهر از بهمن ماه سال گذشته راهی برای خبر گرفتن از وی ندارند. هر چند که مجید همواره به داشتن روحیه ای بسیار قوی و مصمم شهرت داشته است، اعتصاب غذاهای خشک پی در پی برای رساندن صدای اعتراض خود و انفرادی های طولانی مدت باعث ضعف شدید جسمانی وی شده که در کنار این بی خبری، بر نگرانی خانواده اش می افزاید. با این وجود، وی نه تنها از مرخصی محروم است، بلکه درخواست های متعدد خانواده و به ویژه مادرش برای اینکه اجازه تماس تلفنی به وی داده شود همچنان با پاسخ منفی رو به رو می شود.
مجید توکلی، متولد 1365 شیراز، در سال 1383 در رشته مهندسی کشتی سازی وارد دانشگاه امیرکبیر شد و چند ماه بعد به عضویت انجمن اسلامی این دانشگاه درآمد و اندکی بعد به یکی از فعال ترین اعضای این انجمن تبدیل شد. پیش از ورود به انجمن نیز، او از فعالین سرشناس نشریاتی دانشگاه بود و نشریه وی "خط صفر"، از نشریات مهم انتقادی دانشگاه محسوب می شد.
اولین بازداشت به جرم اعتراض
روز دانشجوی سال 88 اولین باری نبود که مجید بازداشت می شد. پس از حضور محمود احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر در آذر ماه سال 85 در میان اعتراض کم نظیر دانشجویان این دانشگاه، در اردیبهشت ماه سال 1386، چهار نشریه موهن حاوی مطالب کاملا یکسان با لوگوی جعلی نشریات وابسته به انجمن دانشگاه امیرکبیر منتشر شد و همین امر سرآغاز یک دوره طولانی احضار، تهدید، بازداشت طولانی مدت و شکنجه فعالین دانشجویی این دانشگاه شد. با وجود ی که انتشار تکذیب های رسمی از سوی مدیران مسئول نشریات و نیز بیانیه های متعدد انجمن اسلامی امیرکبیر در محکومیت انتشار این نشریات موهن، در فاصله چند روز بعد از انتشار نشریات، 10 دانشجوی دانشگاه امیرکبیر از جمله مجید توکلی بازداشت شدند و تا ماه ها زیر شکنجه برای اعتراف به مطالب کذب قرار داشتند. در این دوران وی به همراه سایر دوستان خود چندین بار در اعتراض به شرایط وخیم زندان و شکنجه های طاقت فرسا به اعتصاب غذا و در یک مورد به اعتصاب غذای خشک اقدام کرد. تا اواخر تابستان 86 تدریجاً دانشجویان بازداشتی پس از ماهها شکنجه و حبس انفرادی آزادی شدند اما مجید توکلی همراه دو دانشجوی بازداشتی دیگر، احمد قصابان و احسان منصوری، تا مرداد 1387 در زندان باقی ماندند.
آزادی پس از 16 ماه حبس و شکنجه و آزارهای روحی و جسمی، پایانی برای فعالیت سیاسی مجید توکلی نبود. بلافاصله پس از آزادی او بار دیگر فعالیت های خود را آغاز کرد و تنها چند ماه بعد، در 17 بهمن ماه بدلیل شرکت در مراسم قانونی سالگرد درگذشت مهدی بازرگان، به همراه چند عضو دیگر انجمن اسلامی بار دیگر بازداشت شد و پس از ماه ها حبس انفرادی در خرداد ماه 1388 با قرار وثیقه آزاد شد. وی در همان روز بلافاصله پس از آزادی به دانشگاه امیرکبیر رفت و مورد استقبال گرم دانشجویان دانشگاه امیرکبیر واقع شد.
آزادی مرا می خواند
چند ماه پس از انتخابات و در آستانه روز دانشجو، با وجود اینکه به عنوان یک فعال دانشجویی در معرض خطر بازداشت قرار داشت، در نامه ای به یکی از دوستان خود می نویسد: «امیدوارم درک کنی که اینک آزادی مرا می خواند که بغض ها و غصه های دیرینه ام را تسکین دهد. از زندان هزار درد و عذاب، نجاتم دهد و شور و وجدی که سال هاست در پی آن هستم را نصیبم کند. در زندگی ام یک واقع گرای به تمام معنا بوده ام و از ایده آل و سوررئال گریزان بوده ام. امروز هم مقدس ترین برای من آزادی است که برای آن در ادب ایشان می روم. تلاش می کنم بازداشت نشوم اما برای آزادی نشستنم را نمی بخشم و هرگز نخواهم نشست...»
چند روز پیش از برگزاری مراسم 16 آذر 88 در دانشگاه امیرکبیر تهران، مجید در صفحه فیس بوکش نوشت: «و دو روز دیگه... ۱۰ روز خسته کننده ای را سپری کرده ام و بیش از ۱۰۰ ساعت در جاده ها بوده ام و الان هم باید راه بیافتم به سمت تهران. با همه اشک های مادر و نگاه های نگران پدر و همه سختی ها فقط آرزوی آزادی می تونه هنوز انرژی و ایستادگی را موجب شود. پس باز به استقبال همه خطرها می روم...»
ما همه مجید هستیم
مجید توکلی در روز دانشجو سخنرانی به یاد ماندنی در تجمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر ایراد کرد و رهبر جمهوری اسلامی، سید علی خامنه ای، را صراحتا "دیکتاتور" خواند و پس از آن بلافاصله پس از خروج از دانشگاه، در نزدیکی پل کالج، مورد یورش وحشیانه نیروهای امنیتی قرار گرفت و همراه با ضرب و شتم فراوان بازداشت شد. بازداشت مجید همراه با جوسازی های دروغین رسانه های وابسته به دولت بود که تصاویری از مجید در پوشش زنانه منتشر کردند و سعی در تحقیر او داشتند. اما خیلی زود با به راه افتادن کمپین "ما همه مجید هستیم" با مشارکت مردانی که در پوشش زنانه حمایت خود را از مجید توکلی اعلام کردند، نتیجه ای معکوس حاصل شد و مجید به عنوان نماد مقاومت دانشجویان ایرانی و رهبر جنبش دانشجویی ایران در رسانه های بین المللی مطرح شد.
از 16 آذر 88 یک دوره طولانی دیگر حبس و آزار مجید توکلی آغاز شد. وی مدت 4 ماه را محروم از تماس تلفنی، ملاقات و حتی هواخوری درسلول انفرادی به سر برد تا سرانجام در اردیبهشت 89 به بند عمومی منتقل شد. در بهمن ماه 88 و هنگامی که همچنان در سلول انفرادی نگهداری می شد، اعلام شد که دادگاه به ریاست قاضی صلواتی حکم اولیه 8 سال و نیم حبس تعزیری برای وی صادر کرده است. مجید در همان زمان و در سلول انفرادی، دفاعیه ای خطاب به قاضی دادگاه نوشت که به طور مستدل به رد همه ی اتهامات وارده بر مبنای قوانین جمهوری اسلامی ایران پرداخته بود . در این دفاعیه در رد اتهام توهین به رهبری آمده است: «اساساً لفظ "دیکتاتور" لفظی توهینآمیز نیست... آنچه دیکتاتوری است جمع انحصارطلبی (مطلق بودن) و اقتدارگرایی است که نمیتوان هردو را نیک دانست و دیکتاتوری را بد. نمیتوان فصلالخطاب بودن به این معنا که دیگر پس از آن سخنی نباشد و هرچه گفته شد، فقط پاسخ چشم آید، را پذیرفت و دیکتاتوری را نه. که خود کلمه فصل الخطاب معنایی از دیکتاتوری است»
برای تغییر
در روز دوم خرداد ماه 89 مجید مجددا به سلول انفرادی منتقل شد و در اعتراض به تضییع حقوق اولیه خود دست به اعتصاب غذای خشک زد. با توجه به بیماری ریوی که مجید در مدت انفرادی چهارماهه به آن مبتلا شده بود، این اعتصاب موجب نگرانی شدید خانواده و دوستانش شد. به موازات این نگرانی ها، نوشته جدیدی از وی با عنوان "برای تغییر" منتشر شد که در آن به ارائه راهکارهایی برای پیشبرد مبارزات مسالمت آمیز آزادی خواهانه پرداخته بود: «زیستن در زمان و مکان انقلابهای بزرگ جهان آرزوی بسیاری از انسانها به ویژه آزادی خواهان جهان بوده است، حال که چنین فرصت بزرگی را بدست آورده ایم تا تاریخ را بسازیم، باید قدر این فرصت را بدانیم. امید است در این شب زنده داری، برای آزادی و علیه استبداد، ندایی آید و نویدی دهد که شب قدرمان است و فردا عیدی می رسد. دنیایی نو می شود تا استبداد برود و در آزادی همه سهیم شویم، با یاد و احترام به همه آزادی خواهان به ویژه زندانیان در بند و شهدای جنبش سبز». در حالیکه مقامات زندان اعلام کرده بودند که وی باید مدت 20 روز را در سلول انفرادی بگدراند سرانجام پس از شش روز و در حالی که دچار خونریزی معده شده و به دلیل ضعف جسمانی قدرت تکلم چندانی نداشت ابتدا به بیمارستان و پس از آن مستقیما به بند عمومی منتقل شد.
اعتصاب برای احقاق حق
مجید توکلی، پس از آن باز هم چندین بار دیگر برای رساندن صدای اعتراض خود دست به اعتصاب غذا زد. از شهریورماه 1389 وی به زندان رجایی شهر تبعید شد و پس از ماه ها بلاتکلیفی، حکم هفت سال و نیم حبس قطعی برای وی صادر شد. در دی ماه 89، ماموران امنیتی بدون نشان دادن حکم برای تفتیش به منزل مسکونی خانواده اش در شیراز هجوم بردند و سپس برادر مجید نیز برای چند ساعت مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت. در پاسخ به فشارهای روزافزونی که بر خانواده اش وارد می شد، مجید نامه تکان دهنده ای منتشر کرد و به شرح بخشی از آنچه بر خانواده اش رفته پرداخت.
پس از انتقال به بند عمومی یادداشت های متعددی از مجید توکلی منتشر شده که اغلب به تحلیل مسائل جنبش سبزو جنبش دانشجویی و ارائه راهکار در این زمینه می پردازد. مجید اخیرا به دلیل انتشار پیامی از درون زندان برای روز دانشجوی سال 89، مجددا مورد محاکمه قرار گرفته و شش ماه حبس دیگر به حکم هفت سال و نیم حبس قبلی اش افزوده شد. با قطع تماس های تلفنی زندانیان سیاسی رجایی شهر در بهمن ماه سال گذشته، اکنون ماه هاست که خانواده وی در بیخبری کامل به سر می برند و مجید پس از یک سال و نیم همچنان محروم از حقوق ابتدایی خود در زندان به سر می برد.
مجید توکلی؛ نماد مقاومت و ایستادگی جنبش دانشجویی
آذر سپهری
جرس: زیستن در زمان و مکان انقلابهای بزرگ جهان آرزوی بسیاری از انسانها به ویژه آزادی خواهان جهان بوده است، حال که چنین فرصت بزرگی را بدست آورده ایم تا تاریخ را بسازیم، باید قدر این فرصت را بدانیم. امید است در این شب زنده داری، برای آزادی و علیه استبداد، ندایی آید و نویدی دهد که شب قدرمان است و فردا عیدی می رسد. دنیایی نو می شود تا استبداد برود و در آزادی همه سهیم شویم، با یاد و احترام به همه آزادی خواهان به ویژه زندانیان در بند و شهدای جنبش سبز.
0 comments:
ارسال یک نظر