جرس: جمعی از دانش آموختگان ، دانشجویان و استادان فلسفه در داخل و خارج از کشور با انتشار بیانیه ای، مردمان پایبند به شرافتِ علم و اندیشه را به تحریم کنگرهی جهانی فلسفه در تهران فراخوانده اند.
امضاکنندگان در این بیانیه آورده اند:" پاسداشتِ فلسفه، پاسداشتِ اندیشهی آزاد و آزادی اندیشه است. اندیشه در ایران امروز در زندان است، و همانا زندان موضوع اساسی اندیشه در ایران امروز است."
در این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته آمده است:"کنگرهی نمایشی تجلیگاه اندیشه نیست. چنین نمایشهایی، در حقیقت، برای آن برگزار میشوند که بر سرکوبِ اندیشه در کشور سرپوش بگذارند و تفکر را به بازی بگیرند."
متن کامل این بیانیه بشرح زیر است:
سازمان جهانیِ یونسکو، نهاد علمی-فرهنگی سازمان ملل متحد، هر سال، به مناسبتِ روزِ جهانیِ فلسفه، در یکی از کشورها "کنگرهی جهانی فلسفه" برگزار میکند. کنگرهی امسال (از ۳۰ آبان تا ۲ آذر / ۲۱ تا ۲۳ نوامبر) قرار است در تهران به ریاست غلامعلی حداد عادل برگزار شود. از نظر ما، این بدان میماند که کنگرهی جهانی حقوق بشر را در تهران تشکیل دهند، آن هم به سرپرستی کسی چون قاضی مرتضوی! حداد عادل کسی است که در همهی موجهای "انقلاب فرهنگی" از سردمدارانِ سرکوبِ فرهنگی بوده است. موج آخر این حرکت هجومِ یکسره به علوم انسانی است.
سال گذشته، پس از این که در یک دادگاه نمایشی علوم انسانی را در مقام متهم نشاندند، با پشتیبانی و فرمان پیشوای دستگاه، به دانشگاهها یورشی بردند که پیامد آن فشار بیشتر بر استاد و دانشجو و گسترش سانسور و خفقان بوده است. طبق فرمان رهبری، میخواهند برای علوم انسانی بدیلی "اسلامی" بسازند، با این گمان که از طریق تدریس و تبلیغ آن بتوانند ذهن استاد و دانشجو و جامعه را آن گونه که خود میخواهند "به راهِ راست" هدایت کنند.
ایدئولوگهای حکومت، در هجوم به علوم انسانی، از فلسفه انتظار خدمترسانیای را دارند مکمّلِ کارکردِ دستگاههای امنیتی در جهتِ مغزشویی. تصورشان این است که میتوانند اساس این علوم را با کمک چیزی که فلسفهی اسلامیاش مینامند، تغییر دهند. گمان میبرند فلسفهشان علوم انسانی "غربی" را زیر و زبر خواهد کرد. این رفتار، که در دیگر رژیمهای تمامیتخواه نمونههای آن را دیدهایم، چیزی نیست جز کوشش برای نشاندن یک ایدئولوژی دولتی در جای علم و گسترش کنترل دستگاههای سرکوبگر امنیتی. چنین تلاشی به گواهی تاریخ، سرنوشتی بهتر از دیگر نظایر رسوا شدهی خود نخواهد داشت.
محمدتقی مصباح، در مجلسی در قم، زیر عنوان "پیشهمایشِ روزِ جهانیِ فلسفه"، وظیفهی فلسفه را پاسخگویی به شبهاتی دانسته است که «از خارج» وارد میشوند. جوادی آملی، یکی دیگر از فیلسوفخواندگانِ دستگاه، در همان مجلس، سمَتِ "اسلامی" کردن کلیهی علوم را به فلسفه سپرده و فلسفه را «تریبون دین» خوانده است. تصور جوادی آملی، مصباح، و دیگر ایدهپردازانِ دستگاه از خود در این سخنِ جوادی آملی بازتاب مییابد: «تحصیلکردگان غرب منتظر رهتوشهی فلسفیِ بزرگانِ حوزه هستند.» توهمِ «مدیریتِ جهان» چنین توهمی را نیز میطلبد.
حال، این وهمزدگانِ دشمن آزاداندیشی میخواهند در ایران کنگرهی جهانیِ فلسفه برگزار کنند. احمدینژاد در حکم برگماری حداد عادل به ریاست کنگره، اظهار امیدواری کرده است که این همایش فرصتی شود برای آنکه «راه درست حل مسائل جهان و برپایی جامعه طیبه و متعالی» را به جهانیان بنمایانند.
موضوع کنگره "فلسفه: نظر و عمل" اعلام شده است. ما به ایرانیان و جهانیان اعلام میکنیم که این حکومتگران و ایدئولوگها در عالم "نظر" هیچ نسبتی با فلسفه ندارند. بنیاد فلسفه همیشه بر آزاداندیشی و پرسشگری و گفتوگوی اهل نظر بوده است نه مغزشویی به زور داغ و درفش و سرنیزه. حاصل نظر حکومتگران در مقام "عمل"، در زندانهای کهریزک و اوین، در به محاکمه کشاندن علوم انسانی در دادگاههای نمایشی و نابکاریهای دیگری از این دست متجلی شده است.
بسیاری از روشنفکران و فیلسوفان جهان از همان هنگامِ انتخاب تهران به عنوانِ میزبانِ کنگرهی جهانی فلسفه، به خاطر این اهانت به ساحتِ فلسفه، یونسکو را سرزنش کردهاند و گفته اند، برگزاری کنگرهی فلسفه در کشوری که در آن آزادی اندیشه و بیان جایی ندارد و فیلسوفاناش در زندان و تبعید به سر میبرند، یا مجبور به سکوت شدهاند و از حق انتشار آثارشان محروم هستند، تمسخر اندیشه است.
ما امضاکنندگان این بیانیه − جمعی از دانشجویان، دانشآموختگان، آموزگاران و نویسندگان عرصهی فلسفه در داخل و خارج کشور − همهی مردمان پایبند به شرافتِ علم و اندیشه را به تحریم این نمایش مسخره فرامیخوانیم. پاسداشتِ فلسفه، پاسداشتِ اندیشهی آزاد و آزادی اندیشه است. اندیشه در ایران امروز در زندان است، و همانا زندان موضوع اساسی اندیشه در ایران امروز است. کنگرهی نمایشی تجلیگاه اندیشه نیست. چنین نمایشهایی، در حقیقت، برای آن برگزار میشوند که بر سرکوبِ اندیشه در کشور سرپوش بگذارند و تفکر را به بازی بگیرند.
از همهی کسانی که برای این "کنگره" مقاله فرستادهاند، میخواهیم یا مقالهی خود را پس بگیرند یا از شرکت در "کنگره" خودداری ورزند. امیدواریم کسانی که هنوز مقالهی خود را ارسال نکرده اند از ارسال آن منصرف شوند.
بدین امید که شاهد تشکیل انجمنها و همایشهای راستین فلسفی در ایران دموکراتیک فردا باشیم.
گروهی از دانشآموختگان، دانشجویان و استادان فلسفه در داخل
و همچنین
سیروس آرینپور، داریوش آشوری، یحیی بزرگمهر، حمید پرنیان، باقر پرهام، رامین جهانبگلو ، نیاز سلیمی، محمد حسین صدیق یزدچی، اسفندیار طبری، طیاز فخری، عبدی کلانتری، رضا مصیبی، یاسر میردامادی، بابک مینا، سوده نگین تاج ، محمدرضا نیکفر
۲۷ مهر ۱۳۸۹ / ۱۹ اکتبر ۲۱۰۱۰
از دانشجویان، دانشآموختگان، استادان و نویسندگان عرصهی فلسفه، که مایل به افزودن امضای خود در پایان این اعلامیه هستند، خواهش میکنیم با گردآورندگان امضاها از طریق نشانی زیر تماس بگیرند:
0 comments:
ارسال یک نظر