تیتر “شاه رفت” را چه كسی زد؟

آینده نیوز

تیتر «شاه رفت »یكی از ماندگارترین تییتر های انقلاب 1357 است كه در 22 دی ماه در صفحه نخست روزنامه اطلاعات نقش می بندد .

مرحوم غلامحسین صالحیار سردبیر وقت روزنامه اطلاعات در خاطرات شفاهی خود كه سید فرید قاسمی آنرا نقل می كند ، می گوید :

چون رفتن شاه قطعی است و توانسته ایم تاریخ و حتی ساعت پرواز را هم به دست بیاوریم باید پیش بینی كارها را بكنم.می دانم در ساعتی كه پرواز انجام می شود،رساندن عكس به روزنامه وانعكاس جزئیات چگونگی انجام این حادثه مهم مقدور نیست. از این رو از فرصتی كه پیش آمد استفاده كردم و عباس مژده بخش رئیس شعبه صفحه بندی و مسوول آرایش صحفه اول روزنامه را به كنج خلوت می كشم و با او به صحبت می نشینم.از مدتی قبل مساله تیر اول روزنامه در روز رفتن شاه فكر مرا به خود مشغول كرده است.

همان دو كلمه را روی یك تكه كاغذ كوچك نوشتم و دادم دست مسوول فنی و پرسیدم: می توانی این دوكلمه را با دستگاه «آگران»طوری بزرگ كنی كه تمام عرض بالای صفحه اول را بپوشاند؟یكه خوردو گفت مگر تمام شد؟گفتم:می شود اما فعلا فقط بین من و تو باشد. می خواهم كارمان را جلو بیاندازیم.

ضمنا هم خودت در آرشیو بگرد و یك عكس از شاه و فرح با لباس زمستانی در فرودگاه مهر آباد پیدا كن را پشت به دور بین درحال نزدیك شدن به هواپیما نشان دهد طوری باشد كه دارند می روند. دور می شوند.آن را هم سه ستونی بساز فیل تیتر و گراور را هم،بعد از كه به من نشان دادی،بگذار در كشویت ودرش را هم فقل كن.فكر نمی كنم زیاد در كشور بماند.

به گزارش خبر، به عباس مژده بخش اطمینان صد درصد داشتم.هنوز دو ساعت نگذشته بود كه این بار اومرا به همان كنج خلوت كشاند و نمونه كار را نشان داد.درست همان چیزی بود كه خواسته بودم. خندیدم و از هم جدا شدیم...

26 دیماه از همان اولین ساعات صبح،خبرهای رسیده از دربار نخست وزیری،فرودگاهمهر آبد و منابع دیگر نشان می دهد كه امروزخروج شاه قطعی است. مهم ترین قسمت تدارك كار امروز قبلا دیده شده و فقط مسائلی نظیر استقرار خبرنگار و عكاس در فرودگاه و نظایر آن باقی مانده است. .....ناگهان صدای رئیس دفترم بلند شد كه گوشی دیگری را به دستم داد و گفت: فرودگاه صدای خبرنگار مستقر در فرودگاه را شنیدم و كلماتش را به این شرح یادداشت كردم.

هواپیمای بوئین 727 شهباز حامل شاه و فرح سر ساعت 30/12 از زمین بلند شد و من الان دارم با چشم مسیر اوج گرفتن آن را در اسمان دنبال می كنم. گوشی را گذاشتم و عین جمله ای را كه یادداشت كرده بودم درگوشی تلفنی كه به دانشجویان ایرانی وصل بود با صدای بلند برای آنها و همچنین جماعتی كه دور میزم و در سالن تحریریه اجتماع كرده بودند،قرائت كردم.

صدای نماینده دانشجویان خطاب به دوستانش با فریاد بلند شد : بچه ها خبر رسمی شاه رفت. غریو شادمانی را از یك سو به وسیله خط تلفنی از هزاران كیلومتر دورتر در لس آنجلس می شنیدم،و از سوی دیگر از اجتماعی كه در سالن تحریریه و بخصوص كنار میز من حلقه زده بود. در این میان قیافه مژده بخش جلب نظر می كرد كه از پشت حلقه جمعیت با حركات دست و سرو گردن میخواست مرا متوجه خود كند. وقتی دیدم چشمم به او افتادهاست فریاد زد:برم؟!جواب دادم :بروكار اصلی اش را در صفحه اول،برای نخستین بار دو روز زودتر انجام داده بود.


منبع: آینده نیوز

0 comments:

ارسال یک نظر