مادر عادل محمد حسینی: چرا خانواده ها را اینجور نابود می کنید؟

مژگان مدرس علوم
  جرس: عادل محمد حسینی از جوانان عضو ستاد میرحسین موسوی از ششم  دی ماه در بازداشت به سر می برد، اما بعد از گذشت پانزده روز هنوز اتهام وی مشخص نشده و بنا به گزارش های رسیده در بند دو الف سپاه در انفرادی و تحت بازجویی می باشد.

 

نیروهای امنیتی شامگاه پنجشنبه دوم دی ماه با مراجعه به منزل این فعال اصلاح طلب اقدام به تفتیش منزل وی کردند و احضاریه ای جهت حضور او به دادسرای مستقر در زندان اوین ارائه دادند.

 

مادر عادل محمد حسینی با اشاره به اینکه کشور ما کشور آرامی بود، می گوید: " پانزده روز است که پسرم را برده اند قبلش هم که ریختند و خانه را بازرسی کردند و الان هیجده روز است که آرامش از خانه ما رفته است، چه کسی باید جواب این ظلمها و این همه ناآرامی در کشور را بدهد؟ هر کجا هم برای پیگیری وضعیت پسرم می روم کسی جوابی نمی دهد حداقل به من مادر بگویید برای باخبر شدن از حال فرزندم کجا باید بروم؟"

 

گفتنی است، عادل محمد حسینی دانشجوی دانشگاه امام خمینی قزوین است که در حال گذراندن امتحان های میان ترم بود و از ماموران درخواست کرده بود که بعد از امتحانات مراجعه کنند که نپذیرفته بودند و به او اطمینان داده بودند که به عنوان مطلع احضار شده و مسئله مهمی نیست و زود بازمی گردد.

 

به همین مناسبت "جرس" با مادر عادل محمد حسینی در خصوص آخرین وضعیت فرزندش به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:

 

خانم حسینی پانزده روز است که از بازداشت فرزندتان می گذرد آیا تاکنون موفق به ملاقات وی شده اید؟

 

نخیر، روز ششم دی ماه که احضار شد همان موقع بازداشت شد و از آن موقع فقط یک تماس تلفنی کوتاه داشته است.

 

در تماس تلفنی که داشتند نگفتند در کجا هستند و اتهامشان چیست؟

 

نخیر، نمی توانستند چیزی بگویند. اما دوستانشان که آزاد شده بودند می گفتند صدایش را شنیده اند و ظاهرا بند دو الف سپاه نگهداری می شوند.

 

برای پیگیری وضعیت فرزندتان به کجاها مراجعه کرده اید؟

 

ما به دادسرای انقلاب رفتیم که هیچ جوابی به ما ندادند و فقط گفتند هنوز تشکیل پرونده هم داده نشده است. تا تشکیل پرونده هم داده نشود جایی نیست که جوابی به ما بدهند.

 

برای ایشان وکیل گرفته اید؟

 

بله، اما خوب به وکیل اجازه ورود داده نمی شود و او هم کاری نمی تواند بکند.

 

زمانی که به فرزندتان احضاریه دادند نگفتند اتهامشان چیست؟

 

اتهامش بی گناهی است،  عادل من نه اولی است و نه آخری خواهد بود، اینها ول کن نیستند به جان جوانان ما افتاده اند. به مسئولین بگویید آخر فرزند من به چه گناهی الان در زندان است؟ او که هیچ فعالیت سیاسی نداشته و در هیچ اغتشاشی هم شرکت نداشته است. نیازی به صحبت های ما نیست همه مردم می دانند جوانان ما بی گناهند.

 

شرایط جسمانی فرزندتان چطور است؟

 

عادل ناراحتی کلیه دارد و حتی آن موقع سرمای سختی هم خورده بود و حتی ماموران حال نامناسبش را دیدند. آخه چه بگویم، فقط از خدا می خواهم اینها را به راه راست هدایت کند. فرزند مظلومم را نمی دانم کجا برده اند؟ اما همه مسئولین بدانند که خدا جای حق نشسته و بالاخره پاسخ این بی عدالتی ها و ظلم ها را خواهد داد. آخر درست است که بچه های جوان و بی گناه ما در زندان بسر ببرند؟عادل من در حال گذراندن امتحانات دانشگاه بود. درست است که الان در زندان باشد؟ انشالله که آقایان هر چه زودتر آگاه و بیدار شوند.

 

در پایان هر صحبتی با مسئولین دارید بفرمایید؟

 

تنها صحبتم با مسئولین این است که ترابخدا از این کارها دست بردارید. کشور ما ایران، یک کشور آرامی بود چرا خانواده ها را اینجور نابود می کنید؟ از خدا بترسید. الان پانزده روز است که پسرم را برده اند قبلش هم که ریختند و خانه را بازرسی کردند و هیجده روز است که آرامش از خانه ما رفته است، چه کسی باید جواب این ظلمها و این همه ناآرامی در کشور را بدهد؟ هر کجا هم برای پیگیری وضعیت پسرم می روم کسی جوابی نمی دهد حداقل به من مادر بگویید برای باخبر شدن از حال فرزندم کجا باید بروم؟

 

من به مسولین قضایی، جناب دادستان می گویم فکر کنید فرزند خودتان را اینطور گرفته اند و از او بی خبرید، فکر کنید تمام این جوانانی که گرفته اید فرزند خودتان است، همان برخورد و کاری را انجام بده که با فرزند خودت می کنی همین و بس.

 

با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.

0 comments:

ارسال یک نظر