جرس:روزنامه جمهوری اسلامی با انتشار نامهای به قلم همسر یک جانباز درددلهای وی را منتشر کرده است.
در بخشی از این نامه تاکید شده است: ۲۰ سال صادقانه با یک جانباز ۷۰ درصد زندگی کردم و خدا میداند که در این مدت چه رنجها و مشقتهایی را متحمل شدم. اما او چون دچار بیماری اعصاب و روان است دیگر من و فرزندانش را نمیپذیرد و ما اکنون حدود ۵۰ روز است که در به در خیابانها هستیم.
دستهایم از شدت کار مجروح شده و سرپناهی ندارم تا خود و فرزندانم در آن زندگی کنیم. بیمار و ناتوان شدهام و فرزندانم از تحصیل باز ماندهاند. یکی از فرزندانم ازدواج کرده، لکن قادر نیستم او را به خانه بخت بفرستیم. آیا فریادرسی وجود دارد؟ آیا بنیاد جانبازان و ایثارگران و سایر نهادها و ارگانها و افراد خیر برای رضای خدا مرا یاری خواهند داد؟
در بخشی از این نامه تاکید شده است: ۲۰ سال صادقانه با یک جانباز ۷۰ درصد زندگی کردم و خدا میداند که در این مدت چه رنجها و مشقتهایی را متحمل شدم. اما او چون دچار بیماری اعصاب و روان است دیگر من و فرزندانش را نمیپذیرد و ما اکنون حدود ۵۰ روز است که در به در خیابانها هستیم.
دستهایم از شدت کار مجروح شده و سرپناهی ندارم تا خود و فرزندانم در آن زندگی کنیم. بیمار و ناتوان شدهام و فرزندانم از تحصیل باز ماندهاند. یکی از فرزندانم ازدواج کرده، لکن قادر نیستم او را به خانه بخت بفرستیم. آیا فریادرسی وجود دارد؟ آیا بنیاد جانبازان و ایثارگران و سایر نهادها و ارگانها و افراد خیر برای رضای خدا مرا یاری خواهند داد؟
0 comments:
ارسال یک نظر