اشتباه نشود، خود من نیز ایرانی ام، این متن دلیل بر پاک بودن من از این اشکالات نیست. مینویسم چون اینها در من و جامعه مشترک اند.
بجای اینکه بشینیم فکر کنیم دفعهٔ بعدی کی است، بشینیم اول فکر کنیم چی شد که امروز اینجوری شد؟ چرا ما اونجوری که باید، یک خط قرمز پررنگ روی این ژیم نکشیدیم؟ تا بعد برویم سراغ یک قرار دیگر. تا زمانی که دیدگاه مان را عوض نکنیم، اگر ۱۰۰۰ موقعیت دیگر هم داشته باشیم باز به همین نتیجه میرسیم. پس راهی که انتخاب کردیم اشتباه است.باید مسیر مان، که خودمان هستیم، را تغییر بدم. این جنبش از میان جامعه میگذرد. هر وقت ما آدمها تغییر کردیم، جنبش هم به نتیجه میرسد.
.
اشکالات زیادی به ما ایرانیها وارد است. ما ایرانیها از نقد کردن میترسیم، از نقد خداای که میپرستیم تا نقد اطرافیان مان، تا نقد خودمان و تا نقد جنبش مان. اشتباه نشود، نقد با قضاوت فرق دارد. هیچ کسی صلاحیت قضاوت در مورد دیگران را ندارد. ولی نقد لازم است. نقدی که راهکار تقاضا کند و یا راهکار ارائه دهد. نترسیم ازینکه سران جنبشمان را نقد کنیم، و از همه مهم تر خودمان و جنبشمان را نقد کنیم. اشکالاتمان را بیابیم. متاسفانه اکثر ما ایرانیها از این کار اساسی گریزان ایم. چون میترسیم سیاهیهای خودمان را به ما نشان بدهند
نکتهٔ دوم، تعصّب است ما. اکثر ما ایرانیها در هنگام نقد مسائل و اشخاص، متعصب به موضوع نگاه میکنیم. گویی که میترسیم برای لحظهای افراد را از دیدگاه اسلامی و عقیدتی نگاه نکنیم، و حتا برای یک نقد کوتاه خود را فقط در چهارچوب آن شرایط خاص و آن شخص بگذاریم. تعصّب زبانی، مکانی، تعصب در تحلیل تاریخ، وقایع و هر آنچه افکار ما را به لرزه میاندازد.
ببینید، چرا میانگین است تاخیر متروهای ژاپن ۶ ثانیه است، ولی برای ما گاهی به نیم ساعت میکشد (تجربه کرده ام)؟. این وقت نشناسی و بدقولی زمانی ما بدترین مشکل فردی و اجتماعی ما است.
و در آخر، چرا ما گاهی تند و گاهی خسته میرویم؟ چرا در فاصله بین دو حرکت اجتماعی فراموش میکنیم که تحلیل و پیشبینی کنیم؟ چرا ایرانیها بخودشان میگویند مرده پرست؟ چرا بعد از هر اتفاقای برای ۳- ۴ روز گرم و فعال میشویم و باز فراموش میکنیم تا اتفاق بعدی؟ همیشه در گروههای ما، چند نفری صحبت را به دست میگیرند و بقیه هم نگاه میکنند. این است اخلاق اهریمن و قهرمان پروری ما. همگی ما ، با تمام دانستهها و نادانی هایمان، باید در بحثها و تحلیلها وارد شویم، نقد کنیم و پیشنهاد دهیم. هر کسی از ما، یک روزنهٔ امید است. باور کنیم خودمان را. بعد از این ۸ ماه، ما باید منابع خبری برگزیده جنبش را داشته باشیم، باید گروههای هماهنگ داشته باشیمباید گروههای پوستر سازی هماهنگ و پرکار داشته باشیم باید افراد فرصت طلب و افراد طرفدار دمکراسی را از هم تمیز داده باشیم و .... هرچه جلو تر میرویم، باید چشم مان را بیشتر باز کنیم تا مبادا خواب نتیجه را از ما برباید
0 comments:
ارسال یک نظر