تاثیرات منفی تحریم بینالمللی بر اقتصاد ایران، بسیاری از دلسوزان کشور را به نگرانی واداشته است. آنچه در ادامه میخوانید بخشهایی از مصاحبهی محمدرضا بهزادیان، رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، با سایت دیپلماسی ایرانی است که پس از تلخیص، به خوانندگان محترم کلمه تقدیم میشود:
براساس بررسیهای کارشناسی تا پایان سال گذشته چیزی حدود ۳۵ درصد از قیمت تمام شده کالاهایی که در ایران به مصرف میرسید ناشی از تحریم بود. در شرایطی که مثلاً در بودجه سال جاری حدود ۹۵ میلیارد دلار برای واردات پیشبینی شده و این به معنی این است که به دلیل تحریم ما کالاهای وارداتی خود را حدود ۳۰ درصد میلیارد دلار گرانتر میخریم و به این ترتیب، تحریم اثر خود را بر قیمت تمام شده کالا و خدمات داخل تحمیل میکند و در صادرات نیز تحریمها به همین شکل تأثیر گذاشته و ارقام مشابهی در بحث صادرات نیز به چشم میخورد و بعد از قطعنامه چهارم شورای امنیت و بعد از آن قانونی که کنگره آمریکا تصویب کرد و همچنین مصوبه جامعه مشترک اروپا قطعاً این افزایش قیمت تمام شده از ۳۵ درصد هم بیشتر خواهد شد و علاوه بر آن دامنه کالاهایی که با ایران مبادله میشود و فعالیتهای اقتصادی که با ایران صورت میپذیرد، محدودتر میشود. نبود سوخت در صنعت حمل و نقل و یا کم شدن و گران شدن آن تأثیر به سزایی در جامعه ما خواهد گذاشت.
واردات:
بعضی کالاها که کالاهای ویژه هستند، نظیر برخی ماشینآلات که کاربرد دوگانه دارد، به طور طبیعی به ایران فروخته نخواهد شد. خیلی از واحدهای صنعتی که از این کالاها، استفاده میکنند به واسطه این تحریمها عملاً به ورطه تعطیلی کشانده خواهند شد مانند فولاد آلیاژی که مثلاً در تراشکاری به کار میرود و برای صنعت خودروسازی ایران قطعهسازی میکند به خاطر کاربرد دوگانه آن به ایران فروخته نمیشود.
عدم پذیرش اعتبار اسنادی و عدم قبول تعهدات بانکهای ایرانی به طور طبیعی برای وارد کردن کالا باید مسیر دیگری را طی کرد که این موضوع مستلزم تحمیل هزینههای اضافی است که منجر به افزایش قیمت واردات خواهد شد.
وقتی برای یک انتقال ساده پول چیزی حدود ۶ درصد مبلغ انتقال را به عنوان کمیسیون و ریسک انتقال و غیره از ایران میگیرند اثر آن بر قیمت تمام شده کالاهای وارداتی افزوده خواهد شد و یا بیمه کردن تغییر نرخ برابری ریال در مقابل ارزهای خارجی وجود ندارد آسیبپذیری واردکننده بسیار زیاد است، ریسک قیمت ارز به قیمت تمام شده کالاهای وارداتی اضافه خواهد شد.
در این مدتی که از تصویب قطعنامه گذشته نرخ بیمه کالا به مقصد ایران بسیار تغییر کرده و عملاً ریسک بیمهای ایران جزء ریسکهای جنگی لحاظ شده و به این ترتیب، قیمت حمل و نقل کالا به ایران تغییر کرده، هزینه دموراژ (خسارت معطلی) کشتیهایی که در این منطقه منتظر بازرسی کشتیهای خارجی میشوند و یا منتظر تخلیه میشوند و همچنین هزینههای احتمالی که برای تغییر بندر تخلیه پرداخت میشود، اینها همگی مواردی است که به قیمت تمام شده کالای وارداتی میافزاید.
صادرات:
در صادرات هم تمامی موارد ذکر شده وجود دارد از جمله اعتبارات اسنادی یا الی سی (C/L) گشایش شده به مقصد ایران برای خریداران خارجی ممکن نیست و طرفهایی که میخواهند از ایران کالا بخرند یا باید نقداً خرید کنند (البته اگر اعتماد کنند) و یا ال سی در کشورهای دیگر به ما بدهند آن هم میتواند هزینهزا باشد.
سرمایهگذاری:
امروزه هیچ کس در جایی سرمایهگذاری نمیکند که نمیداند چقدر پایداری وجود دارد و با توجه به اینکه شرکتهایی که در حوزه نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند مورد تحریم آمریکاییها واقع خواهند شد، لذا به نظر میرسد که در ایران چیزی به عنوان سرمایهگذاری خارجی دیگر موضوعیت ندارد.
تحریم جدید برخلاف تصور ادعای کسانی که اثر تحریمهای جدید با تحریمهای ۳۰ ساله گذشته دولت آمریکا مشابه میدانند اثرات تحریمهای جدید بسیار گسترده و متفاوت خواهد بود زیرا:
اولاً، آن زمان هزاران جایگزین برای کالاهای تحریم شده آمریکا وجود داشت.
ثانیاً، این فقط دولت آمریکا بود که مبادله اقتصادی با ایران نداشت ولی اگر بخشهایی از بخش خصوصی یا بدنه دولت آمریکا هم مبادلهای انجام میدادند شاید دولت آمریکا خیلی هم حساسیت نداشت کما اینکه در برخی از قراردادها نظیر قرارداد کنتراها عملاً عوامل دولت آمریکا نیز خودشان حضور داشتند.
ولی در سالهای اخیر درگیریهای سیاسی تبدیل به تحریم شد و تحریم در اقتصاد ما تأثیر گذار بوده و نرخ سرمایهگذاری و همه شاخصهای اقتصادی کشور را در این چند ساله سقوط کرده و نشان از تأثیر تحریمها است.
اگر به سیمای مبادلات مردم و گرفتاریهای اقتصادی صنایع و غیره دقت شود بیانگر فلج شدن اقتصاد کشور است ولی آمریکاییها به دنبال این هستند که این فلجشدگی جدیتر شود.
سؤالی که مطرح است، این است که اگر آنها احساس کردند که در فلج کردن روند زندگی در ایران موفق شدند و ایران به مذاکرات بازگشت، آیا میپذیرند سر میز مذاکره و در شرایط یکسان با ایران صحبت کنند؟ و یا برای از پا درآوردن ایران راه خود را ادامه خواهند داد؟
0 comments:
ارسال یک نظر