در خبرهای روزهای گذشته آمده بود که مسؤولین امنیتی استان فارس و شهر شیراز به آیت الله سید علیمحمد دستغیب هشدار دادهاند که با توجه به تهاجم نیروهای اوباش نظامی در پایان راهپیمایی روز قدس به مسجد قبا (محل بر پایی جلسات تفسیر و اقامه نماز ایشان) این مرجع گرامی برای مدتی به مسجد نیایند و جلسه تفسیر خود را تعطیل کنند. همچنین هشدار دادهاند که برای اجلاس آینده خبرگان (بعد از ماه مبارک رمضان) نیز ایشان در شیراز بماند؛ چرا که اوباش نظامی با کمک هم مسلکیهای خود در تهران میخواهند مانع رفتن ایشان به مجلس خبرگان شوند.
این سخنان و به اصطلاح هشدارها بعد از آن است که نماینده رهبر در سپاه استان فارس (شخصی به نام علیزاده) در روز جمعه با تجاوز به مسجد قبا و جسارت به حریم مرجعیت گفته بود: «ما «مردم»!! اعلام میکنیم که علیمحمد دستغیب نماینده ما در مجلس خبرگان نیست»! البته اینکه آقایان با این جمعیت حداکثر دویست نفر، خودشان را عین مردم و رأی آنها بدانند چیز تازهای نیست و همین «مردم» بودند که در انتخابات به آنها رأی دادند و هیچ تقلبی هم نشد!
در پاسخ به این تهدیدات آیت الله دستغیب فرمودند: «بنای ما بر ادامه امر به معروف و نهی از منکر است و چه شده است که شما آن را به خود میگیرید؟ چرا شما مخاطب بنده در بیان نشانههای عالم و فقیه فاسق که در طول ماه مبارک به آن اشاره شد را خود و دوستانتان میدانید»؟ در اجلاس دور گذشته مجلس خبرگان نیز این آقایان دنبال برپایی این نمایش خیابانی و لشکرکشی اوباش علیه این مرجع سبز اندیش بودند اما بهتر دیدند که در آن مرحله فقط جلوی سخنرانی و صحبت ایشان در مجلس را بگیرند؛ به طوری که در روز اول وقتی ایشان یک ساعت زودتر از شروع اجلاس به مجلس میروند تا وقت صحبت بگیرند هیأت رئیسه با بهانه اینکه شما خسته هستید و فردا صبح وقت بگیرید اجازه سخنرانی نداد.
فردا نیز به همین ترتیب به بهانه اینکه افرادی زودتر از شما آمدهاند مانع بیان حقایق از جانب ایشان شدند در حالیکه ایشان یک ساعت و نیم زودتر آمده بودند و در جلسه سوم هم باز به همین شکل! به هر حال سؤال مهم این است که ترس اقتدارگرایان تمامیتخواه از جلسات تفسیر قرآن یا آمدن تنها مخالف «آشکار» وضع موجود به مجلس خبرگان در چیست؟ چرا حاضرند با ایجاد بحرانهایی که خودشان هم میدانند به ضررشان تمام میشود باز دنبال ایجاد تنش میگردند؟
به نظر میرسد جواب این پرسش در این حقیقت نهفته است که آنها به خوبی میدانند که افراد زیادی در میان همین مجلس انتصابی خبرگان وجود دارند که اگر ترسشان از ابراز مخالفت بریزد آنها هم کما بیش شروع به انتقاد و اعتراض میکنند. در حالیکه آقایان با بیشرمی اعلام میکنند که «۹۹ درصد اعضای مجلس خبرگان، رهبر فعلی را «اَعلم» فقها و علمای امروز شیعه در جهان میدانند» طبیعی است که نگذارند این حقیقت که کلام آنها سراسر دروغ و کذب است آشکار شود.
وقتی این مطلب بیشتر واضح میشود که به یاد آوریم در سال گذشته هنگامی که آقایان خواستند کلیت مجلس خبرگان را مخالف آقای هاشمی، رئیس این مجلس معرفی کنند و بیانیهای منتسب به اعضای این مجلس در انتقاد به مواضع آقای هاشمی در آخرین نماز جمعه وی انتشار دادند، به تدریج معلوم شد بیش از نیمی از اعضاء آن بیانیه را امضاء نکردهاند و در حقیقت این بیانیه در بیت یکی از تندروهای مجلس تهیه و منتشر شده است! بنابراین ریشه اصلی حوادث اخیر شیراز این است که قدرتطلبان نمیخواهند این مخالفتها آشکار و علنی شود و شجاعت آیت الله دستغیب به دیگران هم سرایت کند و اوضاع برای آنها بیش از پیش سخت و ناگوار شود.
البته این مرجع گرامی دو ماه قبل پیش بینی این حوادث را میکردند و در مسجد قبا اعلام کردند که «بنده آمادهٔ شهادت هستم و تا آخر وظیفه خودم را انجام میدهم چه در اینجا دو نفر باشد چه سی هزار نفر، چه در شیراز باشم و چه در خبرگان، هر جا که باشم نسبت به رویهٔ خلاف شرع، خلاف قرآن و سنت آقایان به خصوص نسبت به برخورد خشن با مردم و زندانیان مظلوم اعتراض خواهم کرد». به هر حال آنچه سنت الهی است شکل میگیرد و هیچ قدرتی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. سنت خدا بر این قرار گرفته است که ظالمین در همین دنیا نیز در تنگی و ضیق باشند. و چه تنگی و عذابی سختتر از «ترس» و خوف اینکه قدرت از دستشان خواهد رفت.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
0 comments:
ارسال یک نظر