عکس: تفاوت شاه ملعون و دكتر

به نقل از يك وبلاگ

عكس اول تصوير بيلبورد بزرگي است که در سفر چند روز پیشم در یکی از میادین شهر رامسر دیدم:


دقت کنید كه توسعه فرودگاه رو هدیه دولت به مردم دونستند و کلی خرج کردند تا این رو به مردم بفهمونند.

عکس دوم رو هم دو هفته پیش از سردر مجموعه ورزشی آزادی تهران انداختم. مجموعه بزرگی که در ۴۵سال پیش در زمان حکومت شاه ملعون! ساخته شده بود.


نوشته ای که می بینید در زمان افتتاح یعنی حدود ۴۵ سال پیش بر روی بتون ها حک شده و فقط بعد ها آرم جمهوری اسلامی را به بالای آن اضافه کرده اند. اين نوشته، افتتاح مجموعه ورزشي را به همت و سرمايه مردم شريف ايران دانسته است.


-------------------------------------------------------------------------------------------------


و این هم داستان کوتاه هدیه ای که من از احمدی نژاد گرفتم:


این ایمیل را که تهیه می کردم به یاد کیفهایی افتادم که احمدی نژاد روز دانشجوی سال 86 (اگر اشتباه نکنم)، به دانشجویان خوابگاهی دانشگاه تهران هدیه داد. صف دارزی تشکیل شده بود و دانشجویان بسیاری کنجکاو بودند تا هدیه دولت مهرورزی را مشاهده کنند. این هدیه دقیقاً شامل اقلام زیر (5 قلم) بود.


  • یک عدد کیف خوش جنس که روی آن هک شده بود: هدیه ریاست محترم جمهوری آقای دکتر احمدی نژاد به دانشجویان دانشگاه تهران
  • یک بسته کاغذ A4
  • یک عدد مسواک به همراه خمیردندان: هنوز علما در فلسفه هدیه مسواک و خمیر دندان به دانشجویان بحث می کنند.
  • بن خرید کتاب به مبلغ 10 هزار تومان (اگر درست به یاد داشته باشم و شاید هم 15 تومان)
  • یک جلد کتاب چندین صد صفحه ای با عنوان تقریبی: سیر سیره نبوی در فرازهایی از بیانات .... (ترجیح می دهم اسم فردی که سیر سیره پیامبر اکرم می خواست از بیانات ایشان استخراج شود، نیاورم)


آن روز من حساب کردم هزینه هر بسته که احمدی نژاد به عنوان هدیه به ما داده بود، تقریباً 30 هزار تومان می شد. با صحبتی که با مسئول خوابگاه داشتم، ایشان گفتند، برای همه 9000 و اندی دانشجوی خوابگاهی کوی و نیز برای سایر دانشجویان خوابگاهی در سایر خوابگاههای دانشگاه تهران، این بسته ها تحویل داده خواهد شد. کل هزینه با یک حساب سر انگشتی می شد:

30000 * 10000 = 300000000 تومان


یعنی در عرض کمتر از چند ساعت 300 میلیون تومان پول مردم به عنوان هدیه از طرف یک نفر به نام محمود احمدی نژاد به دانشجویان همان مردم که فرزندان و سرمایه های همان مردم بودند هدیه شد. اگر این هدیه از طرف مردم بود، می توانستند بنویسند "هدیه مردم ایران به فرزندان دانشجوی خود در دانشگاه تهران"، اگر این هدیه از جیب یکی از ساده زیست ترین و کاپشن پاره ترین رئیس جمهوران تاریخ جهان بوده است، به قول یکی "آخه از کجا؟"


همان سالها ما شاهد احداث خوایگاههای شماره 5  و 6 و نیز جمالزاده بودیم. روی تابلوی خوابگاه شماره 5 (که بهترین خوابگاه آن زمان و شاید هم حال حاضر باشد)، بعد از افتتاح نوشته بود:


هزینه احداث: چهار میلیارد ریال. چهار میلیار ریال همان چهارصد میلیون تومان است. یعنی فقط یکصد میلیون تومان بیشتر از سیصد میلیون تومان هدیه احمدی نژاد به خوابگاه کوی (یعنی فقط سه هزار تا بسته کادوی دیگر). می شود گفت فردی به نام محمود احمدی نژاد، در روز دانشجو یک خوابگاه چهار طبقه را کوبید و تبدیل به کیف و کتاب به درد نخور و مسواک و خمیر دندان کرد و به عنوان هدیه از طرف خودش به دانشجویان داد.


فردای همان روز دانشجویان زیادی در مراسمی کیف های اهدایی این فرد را به نشانه اعتراض سوزاندند و یکی از باشکوه ترین مراسم 16 آذر اتفاقاً همان سال برگزار شد. بسته های کاغذ اهدایی نیز دست نخورده باقی ماندند و در میان دانشجویان گروه های تشکیل شده بودند که این کاغذ ها را جمع کرده و در اختیار گروه های مختلف دانشجویی جهت انتشارات و تهیه و توزیع شبنامه ها قرار دادند.


قصیه هدیه امکانات و امانات ملت به گروه خاصی از همان ملت به نام دولت هنوز ادامه دارد و این روزها حتی وضعیت بد و بدتر نیز شده است. به جای داشتن یک سبد بودجه ملی ما انواع اعتبارات شامل اعتبارات نهاد رهبری، اعتبارات ریاست جمهوری و ... داریم.


الان من دیگر با همه آن هدیه ها فاصله دارم. اما اینجا هم هر وقت با دوستان می رویم مثلاً به مجموعه ورزشی دانشگاه شهری که من در آن هستم، به یاد همه آن هدیه های نا مشروع به شوخی به دوستان می گویم:


"دست آقای اوباما درد نکند، واقعاً امکانات خوبی برای دانشجویان فراهم کرده، سال بدن سازی رو ببین!" این را تقریباً به هر در و پنجره ای و جوی بزرگ و کوچک آب می گوییم  و با دوستان مزاح می کنیم.

0 comments:

ارسال یک نظر