سوسمار بی باک

هوشنگ اسدی

امام مقوائی بر شانه نظامیان می آید و دهه "انقلاب" آغاز می شود. بنیانگذار جمهوری اسلامی را بر بلیرز ساخت آمریکا به جائی نامعلوم می برند. لابد حتی ماکتش هم نباید ببیند که اوباش حاکم بر جمهوری اسلامی زنانی را که مظهر فساد می خوانند به خیابان آورده اند تا حضورمردم را در پایان دهه "انقلاب" به نمایش بگذارند.

"بانوان" محترم را درانتخابات ۸۸ محمود احمدی نژاد به راه پیمایان افزود. آن زمان عکس های اورا در دست داشتند.حالا تصاویر"آقا" را می برند، شارژ مجانی موبایل می گیرند، کیک و ساندیس می خورندو براستی "حیرت جهان" را سبب می شوند.

بهمن ماه دارد به انجام می رسد. "نامحرمان" دیگر حریم و حرم انقلاب را جمع کرده اند، حامیان رئیس جمهور مجلس نشینان را "دزدان خانه ملت" می خوانند. مخالفانش، "جن گیر" دولت را محاکمه می کنند، پنج لیست انتخاباتی اصولگریان "زیر سایه ولایت" به هشت لیست تبدیل می شود.

غلامرضا مصباحی مقدم٬ عضو مجلس "نوکران قدرت" و مهدی محمدی نویسنده ارگان امنیتی ـ نظامی کیهان تهران "موقعيت تاريخي نظام " رادر شرایط "بدر و خیبر" می بینند و "انقلاب اسلامی را به شرایط فتح مکه "نزدیک می یابند.

سرداراحمد رضا رادان- از عاملان اصلی جنایات کهریزک– می گوید: "همه چیز آرام است."

و در متن این آرامش نیروهای امنیتی که روز ۲۵ بهمن تهران را قبضه کرده اند، روز بعد همسر و دختر مهدی خزعلی را در خیابان می ربایند.خود او که فرزند یکی از بنیانگذاران "نظام" است، در سی و هفتمین روز اعتصاب غذا سر می‌برد و به دلیل وخامت حالش در بهداری زندان اوین بستری است.

سردار رمضان شريف مسئول روابط عمومی کل سپاه واز رجزخوانان حرفه ای که تا دیروز برای بستن تنگه هرمز بی تابی می کرد، می کوشد با شعار حضور ناوگان نظامی آمریکا در خلیج فارس را تحت تاثیر قرار بدهد: "جمهوری اسلامی ايران از با ثبات‌ترين، امن ترين، مقتدرترين و سالم‌ترين کشورها بوده واز نعمت حکيم‌ترين و برترين رهبری در دنيای معاصر برخوردار است."

معلوم نیست کسی برای خیالات سردار تره خرد می کند یانه، اما جهان واقعیات را در رسانه ها دنبال می گیرد.دو روز پس از آغاز رزمایش نیروی زمینی سپاه در مناطق جنوبی ایران، تحت عنوان "حامیان ولایت"، نیروی دریایی آمریکا، رزمایش گسترده‌ "سوسمار بی‌باک" را سامان می دهد. ۲۰ هزار نیروی رزمی، و واحد‌هایی از بریتانیا، فرانسه، هلند و ایتالیا، در سواحل شرقی ایالات متحده آغاز دست به رزمایشی می زنند که به گفته دریاسالار جان هاروی، فرمانده نیروی دریایی آمریکا" بزرگ‌ترین تمرین نظامی-آبی خاکی نوع خود طی ۱۰ سال گذشته است."

مقامات نظامی آمریکا تأکید می‌کنند که این رزمایش ربطی به ایران ندارد. مطبوعات جهان می نویسند:" فرضیه‌های عملیاتی که در این رزمایش مورد استفاده و تمرین قرار می‌گیرند شائبه‌ای را برای تشخیص هدف اصلی آن باقی نمی‌گذارد:پیاده کردن نیروهای واکنش سریع در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس."

بعدازرزمایش، "سوسمار زیرک" اندکی دهان می گشاید تاناوگان نظامی آمریکا از تنگه هرمز بگذرد. دریاسالار مارک فاکس، فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین در واقع شرایط جنگی را بزبان می آورد: "نیروی دریایی آمریکا خود را برای شرایط متفاوت آماده کرده است و«همین امروز» آمادگی برخورد با هرنوع تحرک ایران را دارد. ما جنگ‌افزارهای بسیار دقیق و مرگباری ساخته‌ایم که بسیار کارآمدند و ما آماده‌ایم."

او تصریح می کند که ناوگان تحت امرش، بر روی گزینه‌های احتمالی گسترده‌ای کار کرده‌اند.
 سرداران خامنه ای، بروی مبارک هم نمی آورند که چه شعارها داده و چه رجزها خوانده اند و "کنترل هوشمند تنگه هرمز" را در دستور کار می دهند و صدالبته از موضع "عزت واقتدار".

بر صحنه "شطرنج ایرانی" به ظرافت تمام یک حرکت دقیق انجام شده است. تفسیرش را ظاهرا ژنرال بنی گانتس، رييس ستاد کل ارتش اسرائيل، بعهده می گیرد.او در جشن هفتاد سالگی ایهود باراک، وزير دفاع اسرائيل، يک شطرنج دست سازرا به عنوان هديه تولد به او می دهد ومی گوید: "می دانيد که ريشه شطرنج از ايران است. مطمئنم که با هوشمندی در اين مصاف پيروز می شويم."

ایهود باراک در بازی شطرنج آوازه زيادی دارد و با شماری از سياستمداران و رهبران جهان و استادان شطرنج اسرائيل و دنيا مصاف داده است. ظاهرا وزیر دفاع جمهوری اسلامی باید به فتوای "امام خامنه ای" در باره شطرنج عمل کند:" اگر به نظر مکلّف، شطرنج در حال حاضر از آلات قمار محسوب نشود در این صورت بازى با آن بدون شرطبندى اشکال ندارد."

هرچه هست صفحه شطرنج گشوده است.اسرائیل، غرب متحد و سیدعلی خامنه ای برسر ایران سرگرم قمارند.

هنری کیسینجر-در ۸۹سالگی- برصحنه شطرنج پرتوکوتاهی می افکند: "آمریکا در حالِ گسترش دام برای روسیه و چین است. دراین استراتژی آخرین میخِ «تابوت» ایران است. کشوری که هدفِ اصلی‌ اسرائیل است. جنگ می تواند شروع شود. من به پنتاگون گفته بودم که برهفت کشورِ خاورِ میانه بدلیل منابع طبیعی آنها باید مسلط شد.آخرینِ آنهاایران است. برای این استراتژی پنتاگون تقریبا خوب عمل کرده و فقط ایران مانده است. ایران می تواند شرایط را به نفعِ ما رقم بزند. ‌نیرو‌های جوانِ ما آمادگی چنین جنگی را دارند و ما می توانیم از پس آن بر بیائیم. اگر «نفت» را مهار کنیم، کشور‌ها را مهار کرده ایم و وقتی‌»غذا» را مهار کنیم، ملت‌ها را مهار کرده ایم."

وایران به تمامی در ید قدرت سیدعلی خامنه ای است؛ دومین رهبر جمهوری اسلامی و قادرترین حاکم ایران در عصر معاصر که ردای شیخ بر تن دارد و عصای شاه در دست. سیاست او رامی توان در این خطوط فشرد:

- مشت آهنین برای سرکوب تام وتمام مردم.ساخت سلاح اتمی برای تضمین بقای نظام.تعیین نقشه جدید خاورمیانه برهبری جمهوری اسلامی و حذف اسرائیل.

غرب متحد، براساس این سیاست، جمهوری اسلامی را به القاعده پیوند می زند.

 مجله آمريکايی "فارِین افرز" درشماره آخر خود جمهوری اسلامی را "القاعده دوم" می نامد، از حضور برخی از رهبران القاعده در ایران خبر می دهد و می نویسد: "ظاهرا جمهوری اسلامی تمايل دارد روابط محدود کنونی خود با شبکه القاعده را گسترش دهد. القاعده و جمهوری اسلامی يک وجه مشترک دارند و آن نفرتشان از آمريکاست. سابقه جمهوری اسلامی نشان می دهد که اين حکومت توانايی آن را دارد که به همان شکلی که از حزب الله در مواقع مقتضی بهره جويی می کند، از القاعده نيز برای انجام حملات تلافی جويانه عليه ايالات متحده يا اسرائيل استفاده کند. حضور القاعده در ايران به اين معناست که برخلاف بررسی های خوشبينانه ای که در واشنگتن وجود دارد، انهدام کلی شبکه القاعده چندان هم قريب الوقوع نخواهد بود."

غرب متحد برهبری آمریکا وباهمراهی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی- القاعده صف آرائی کرده اند. کشورهای دیگر – پیشاپیش روسیه و چین- سود خود را می جویند. تاریخ خواهد گفت که تقسیم کار است یا تفاوت دیدگاه که غرب متحد را درموضع گفت و نگاه می دارد، در همان حال که جنگ را هم تدارک می بیند؛ وسواره نظام را توسط اسرائیل بحرکت در می آورد.

پانه ا روزه (نان و گل هاي سرخ) – مانند بسیاری از رسانه های جهان- چنین نظری دارد: "در هفته هاي اخیر نسیم جنگ بر روي ایران وزیدن گرفته است. نیروهاي نظامي ایران این موضوع را مي دانند و خود را براي پاسخ آماده مي کنند. حمله کننده اصلي اسرائیل است، کشوري که قصد دارد از حمله نظامي براي مقابله با حکومت آیت الله ها استفاده کند."

 فرانسه وروسیه می کوشند براین فضاغلبه کنند.رییس جمهوری فرانسه هر گونه حمله نظامی علیه ایران را راه حل نامناسبی برای مقابله با برنامه اتمی جمهوری اسلامی می داند. یک مقام ارشد روسیه تبعات حمله به ایران را "مصیبت‌بار" می خواند.

لئون پانه تا، وزير دفاع آمريکا، می گوید: "فکر نمی کنم اسرائيل هنوز درخصوص حمله احتمالی به ايران تصميمی گرفته باشد."

هنوز این خبرها در جهان انتشار کامل نیافته که درهند یک تروریست بسیار آزموده اتومبیل سفارت اسراییل راهدف قرارمی دهد. دقیقا همان روشی بکار گرفته می شود که تاکنون چند دانشمند اتمی جمهوری اسلامی قربانی آن شده اند: موتور سواری ماده انفجاری را به شیشه اتوموبیل می چسباند و می گریزد.

سه ايرانی به بمبگذاری عليه اسرائيلی‌ها در تايلند متهم می شوند. يک مقام امنيتی تايلند به خبرگزاری فرانسه می گوید: "اين سه ايرانی بخشی از يک تيم آدمکش بودند و قصد داشتند تا ديپلمات‌های اسرائيلی از جمله سفير اين کشور را ترور کنند."

این عملیات نشان از کلیدخوردن تهدید های پیشین جمهوری اسلامی دارد؟ هسته های "فتیله انفجاری" که یک زاده عراق یعنی محمدجواد لاریجانی سازمان دادو برای گسترش به زاده دیگری از عراق ـ بهاءالدین بروجردی- سپرد، فعال شده اند؟

پاسخ را باید از فردا انتظار داشت.امروز این بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، است که بهترین بهره راازاین حواث برای پیشبرد سیاست خود می برد: "فعاليت های تروريستی ايران دامنگير جهان شده است و دنيا بايد برای متوقف کردن اين اقدامات وارد عمل شود. جمهوری اسلامی ايران ديپلمات های بی گناه را در سراسر جهان هدف حملات خود قرار داده است."

سیاتل تایمزاین عملیات را چنین تحلیل می کند: "ایران و اسرائیل، جنگ در سایه."

و سردار رمضان شريف بایک شعار صورت مساله را حل می کند: "آمريکا و اسرائيل جرأت حمله را ندارند، چرا که در اين صورت عواقب وحشتناک و غير قابل تصوری برای آنها متصور خواهد بود."

غرب متحد بادستی اسرائیل را از حمله مانع می شود و بادست دیگر سیاست تحریم را با شدت و حدت تمام پیش می برد.

تحریم‌های جهانی که صادرات کنونی نفت ایران را هدف قرار داده است، تا اول ماه ژوئیه اجرایی نمی‌شود، ولی این محدودیت‌ها از هم‌اکنون بر روند تجارت نفت خام در بازارهای اروپا، آسیا و خاورمیانه تاثیر گذاشته است. مشتریان نفت ایران یکایک کنار می‌کشند.خریداران اروپایی، واردات نفت خام ایران را کاهش داده‌اند و خریداران آسیایی به دنبال یافتن گزینه‌های دیگری هستند.

یوشی هیکو نودا، نخست وزیر ژاپن، اعلام می کند: "توکیو برای کاهش واردات نفت از ایران، در جستجوی یافتن فروشنده نفت دیگری است."

نوبت به شرکت های بین المللی دارنده نفتکش می رسد که از انتقال نفت ایران

تن بزنند.گروه کشتيرانی "او اس جی"- صاحب۴۵ سوپر تانکر- شرکت های "فرانت لاين" و"نوا" - مالکان ۹۳ نفتکش و سوپر تانکر- و بیشتر صاحبان سوپر تانکرهای نفتکش اعلام می کنند که از اين پس نفت ايران را به مشتريان آن در نقاط مختلف جهان منتقل نخواهند کرد.

صادرکنندگان مواد غذايی در اروپا خبر داده اند که به دنبال تشديد تحريم ها، جمهوری اسلامی برای واردات کالاهای اساسی از جمله گندم با مشکلات مواجه شده است و تلاش می کند برای پرداخت بهای گندم وارداتی از طلا و نفت استفاده کند.

جمهوری اسلامی که قرار بود کشاورزی ایران را خود کفاء کند، شالیزاران و باغ های چای رانابود کرد تا بازرگانان موتلفه و شرکاء دستشان برای تجارت باز باشد.

صادرات چای هند به ايران، پنجمين وارد کننده بزرگ چای جهان، به خاطر مشکل پرداخت با مانع روبرو می شود. پیشتر واردات برنج هم دچارهمین مشکل شده بود.

 موج تحریم به خريداران سنگ آهن ايران و کشتی داران اروپايی می رسد واز بیم از دست دادن همکاری های آتی با طرف های آمريکايی معاملات خود با ايران را متوقف می کنند.

در اولین روزهای سی و چهارمین سال سلطه "جمهوری اسلامی" بر ایران، یک باردیگر قوانین اقتصادی بر سر نیزه غلبه می یابد ودر حالی که مقام های دولتی از تثبيت نرخ دلار و ثبات در بازار ارز خبر می دهند، قيمت دلار بار ديگر سر می کشد و به ۱۹۲۰ تومان می رسد.خبرگزاری مهر می نویسد: "دلالان همچنان در بازار ارز پرسه می زنند."

در قلب سرمای زمستانی چند شهر از استان‌های گیلان و مازندران با قطع گاز روبرو و ستاد بحران در این دو استان تشکیل می شود. معلوم نیست قطع گاز ناشی از تحریم است و یامدیریت امام زمانی دولت احمدی نژاد.
زمستان سخت، ماه اول را پشت سر می گذارد. گوشت را کیلوئی ۴۰ هزار تومان می فروشند. حدود ۶۰۰ کارگر صنایع فلزی خیابان ۱۷ شهریور را می بندند. چند ماه است دستمزد نگرفته اند. کارگران واحد توليدی شيرين طعم لارستان رابعد از چندماه عدم پرداخت حقوق اخراج می کنند و درآمدافسانه ای نفت به جیب حزب اله وحماس می رودو صرف سرکوب مردم سوریه می شود.

 حسن نصر الله- رهبر حزب اله لبنان – اعتراف می کند: "ما از سال ۱۳۸۲ از ایران کمک های مالی و مادی (سلاح) می گیریم."

وازهمین حالا هم پای گروهش را از جنگ آینده بیرون می کشد: "حزب الله لبنان از ایران دستور نمی گیرد. ما فکر نمی کنیم در صورتی که اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران حمله کند، آنها از حزب الله بخواهند در منطقه دست به عمل بزند."

حزب الله که توسط مامای سپاه پاسداران زایانده شد و "نظام" هشت سال تمام ازگلوی مردم گرسنه ایران زد تا به آن کمک مالی و سلاح بدهد، براه رفته حماس می نگرد.

اسماعیل هنیه به تهران می آید تابه نوشته جنبش فتح پول بگیرد و حتی به "اظهارات دروغین" خامنه ای در باره یاسر عرفات هم جواب نمی دهد. و می رود.بوستون گلوب می نویسد: "به نظر می رسد حماس از ارباب قدیمی خود ایران فاصله می گیرد؛ روندی که از یک سال پیش و با بالا گرفتن روندی که به بهار عربی معروف است و حمایت تهران از سوریه را بیشتر کرده است، شروع شده بود."

اسناد همکاری جمهوری اسلامی باسوریه در ای میل های هک شده دفتر بشار اسد بدست می آیدو رسانه ای می شود: "نامه‌ها و اسناد به دست آمده از دفتر شخصی بشار اسد نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ايران در هفته‌های اخير به سوريه به طرزی چشمگير کمک می‌کند تا تحريم‌های برقرار شده عليه سوريه را «دور بزند» و نيز اين کمک‌ها تا کنون امکان داده است که حکومت اسد سر پا بماند و با فروپاشی روبرو نشود."

 و بشار اسد، دست و پای آخر را می زند.اتحاديه عرب، پايان ماموريت ناظران خود را در سوريه اعلام می کند.درپيش نويس بيانيه وزرای خارجه اتحاديه عرب، از شورای امنيت خواسته شده است تا به جای حضور ناظران اتحاديه عرب در سوريه، نيروهای حافظ صلح سازمان ملل به آن کشور اعزام شوند.چهار ديپلمات سوريه رااز آلمان اخراج می کنند.تازه ترین خبرها حاکی است "ثروتمندان سوری که در میان آنان افرادی نیز از محافل پیرامون اسد به چشم می‌خورند، آماده‌ فرار می‌شوند. "

آخرین روزهفته، بشاراسد تغییرات در قانون اساسی سوریه را اعلام می کند. مردم سوریه که چند هزار کشته داده اند باین عقب نشینی کوچک تن خواهند داد؟

د رهمین روز، جمهوری اسلامی با سیاست چماق و شیرینی به میدان می آید. همه چیز طبق معمول با شعار شروع می شود. محمد خزاعی سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل می گوید: "اگر به ما حمله شود تمامی گزینه‌ها مد نظر قرار می‌گیرد. "

علی اکبرصالحی، وزیر خارجه همین حرف را می زند: "برای بدترین سناریوها علیه ایران نقشه‌هایی داریم."

محمود رضا سجادی، سفير جمهوری اسلامی در مسکو هم همین را می گوید: "در صورتی که ایران توسط ايالات متحده مورد حمله قرار گيرد، جمهوری اسلامی امکانات خوبی برای پاسخ به حملات آمریکا در سراسر جهان دارد."

و درحالیکه یک مقام ارشد چینی زیر فشار اتحاديه اروپا برای مذاکره هسته‌ای روانه ایران است، محمود احمدی نژاد، از سه پروژه جدید هسته‌ای رونمایی می کند. پروژه نخست مربوط به فرایند غنی‌سازی ۲۰ درصدی در کارخانه‌ای در نطنز است. پروژه دوم، به وارد کردن میله‌های سوخت هسته‌ای ساخت ایران به قلب راکتور پزشکی تهران مربوط می شود. پروژه سوم به افتتاح نوع جدیدی از سانتریفوژهای پر سرعت برای غنی‌سازی اورانیوم اختصاص دارد.

همزمان، وزارت امور خارجه سفیران شش کشور ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، یونان، پرتغال و هلند رااحضار و قطع نفت ایران به این کشورها را اعلام می کند.

نامه سعید جلیلی هم بدست کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه می رسد. در این نامه "ضمن استقبال از آمادگی گروه پنج به علاوه یک برای بازگشت به گفت‌و‌گو‌ها، آمادگی تهران را برای ادامه مذاکرات اعلام" شده است. دبیر شورای عالی امنیت ملی "نظام"، در این نامه تاکید کرده است که "موفقیت گفت‌و‌گو‌ها در گرو برخورد سازنده گروه پنج به علاوه یک با ابتکارهای جمهوری اسلامی ایران" خواهد بود.

روزی است پر خبر. حسین موسویان – مذاکره کننده اسبق جمهوری اسلامی در مساله اتمی- دروب سایت "فارین افرز" می نویسد: "آيت الله خامنه ای رهبر ايران هشدار می داد که اعتماد به آمريکا ساده لوحی است. آيت الله خامنه ای در آن زمان نيز همچون امروز معتقد بود که تنها هدف آمريکا تغيير رژيم در ايران است."

 تاریخ نشان خواهد داد که تکرار سیاست تهدید ـ تشویق برای "وقت کشی" جدیدی است و خوراک در خور را در لحظه مناسب در دهان باز "سوسمار زیرک" می ریزد یا نه؟ ایران- چنانکه هنری کسینجر می گوید "شرایط را به نفعِ" آمریکا رقم می زند؟ فراهم سازندگان این شرایط مامورند یا نادان؟

سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه ـ نخستین کشوری که بسرعت واکنش نشان می دهد ـ انگار ازآب افتادن دهان سوسمار خبر دارد: "اینکه فاصله میان ایران و برخوردار شدن فرضی از دانش ساخت سلاح هسته‌ای در حال کم شدن است برای ما نگران‌کننده است."

هفته و ماه تمام می شود.آمار جديد تعداد كاربران اينترنت جهان نشان مى دهد كه ايران با ۳۶ ميليون و ۵۰۰ هزار كاربر، بیشترین کار بر رادرخاورمیانه دارد. یک سال از زندان خانگی موسوی و کروبی -رهبرانی که اکثریت این کاربران به انها رای دادند- می گذرد.

محسن رضايی می گويد: "بعد از انقلاب تحولی در جامعه ايران ايجاد نشده است.اگر مسير محمود احمدی‌نژاد ادامه پيدا کند کشور به سمت پرتگاه می‌رود و اگر به گذشته برگردد، شکست می خورد."

حميد روحانی، مورخ رسمی جمهوری اسلامی اعتراف می کند: "امروز جاه‌طلبی‌ و شهوت‌ قدرت و منصب است که خودی‌ها را به جان هم انداخته و باندبازی‌ها و جناح‌بندی‌ها پديد آورده است."

آیت الله دستغیب، حرفش این است که در انتخابات ۸۸، "جمهوری" برداشته شد و با این رفتارها "اسلامی".

منظورش از جمله رفتار با زندانیان است که یکی از آخرین آنها دکتر مهدی خزعلی باشد. اواز زندان به فرزند آیت اله منتظری نامه ای می نویسد؛ سند بر باد رفتن اسلام و جمهوری توسط "نظام": "ظلمی که بر من می‌رود یک از صد برابر ستمی است که بر هم بندی‌های من روا داشته‌اند.در شکنجه‌ها رعایت موارد دینی و اخلاقی هرگز نشده است تا جایی که عزیزان دربند شکنجه گران را به «بی‌بی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علی‌ها» سوگند می‌دهند و بازجو باتمسخر می‌گوید: «این حاجیه خانم کیه؟!» و در‌‌ نهایت قاضیان بیدادگاههای انقلاب آن‌ها را در محاکمه چند دقیقه‌ای بدون حضور وکیل به حبس‌های طویل المدت محکوم، و زندگیشان را متلاشی می‌کنند. حال می‌فهمم که والد معظم شما از چه فریاد می‌زد، خدایش رحمت کند و ریشه این ظلم را بکند."

 بر فضای مجازی جمله ای از پرسی بیشلی، غزلسرای انگلیسی:

حقیقت ممکن است پنهان شود....اما هنوز می سوزاند

و شعری از احمد شاملو:

من و تو یکی شوریم

از هر شعله ای برتر

که هیچ گاه شکست را برما چیرگی نیست

چرا که از عشق روئینه تن ایم

0 comments:

ارسال یک نظر