جــرس: صفارهرندي به زعم خود در شرح مقاطع زماني بعد از انقلاب می گوید "عدهای تازه به دوران رسیده به سرعت ثروتهای باد آورده از بیتالمال به دست آوردند و به اسم واگذاری كارخانه ها و سیاست تعدیل شرایط را به گونهای رقم زدند كه مسیر را به انحراف بكشند. "
به گزارش فارس، محمدحسین صفارهرندی وزیر ارشاد دولت اول احمدینژاد، طی مصاحبه ای با این خبرگزاری، یه زعم خود به شرح "شاخصهای خط امام و نگاه دولتهای پس از انقلاب از آغاز تاكنون" پرداخته و دوران موسوم به سازندگی را، به زعم خود "سرآغاز انحرافات برخی افراد در مسیر انقلاب" می داند.
اجرای شریعت یك كد مستقل است
صفارهرندی پیرامون مقاطع مختلف بعد از انقلاب می گوید "باید سه مقطع زمانی كشور را تحلیل و بررسی كنیم، یكی مقطع پس از جنگ، دیگری مقطع دوم خرداد و در نهایت مقطع بعد از سال 84 را باید مورد بازخوانی قراردهیم."
وی می افزاید "میشل فوكو پیش از پیروزی انقلاب دوبار با پوشش خبرنگار به ایران سفر كرد، چرا كه وقایع ایران به حدی برایش جذاب بود كه تصمیم گرفت از نزدیك آن وقایع را رصد كند. این فرد كه در سطح فلاسفه غرب بود، پوشش خبرنگار را برای خود انتخاب میكند تا به متن جامعه ایران وارد شود، توصیف فوكو از وضعیت آن روز مردم به این گونه است كه مردم ایران هرچند برای تغییردر وضع موجود در جنبههای سیاسی، اقتصادی و تحقیرشدگی از سوی حاكمان دست به انقلاب زدهاند، ولی این جنبهها در جاهای دیگر نیز یافت میشود، اما چیز دیگری در میان این مردم وجود دارد كه كمتر در جاهای دیگر دیده شده است و آن اینكه این مردم برای تغییر خود حركت كردهاند كه این از همه جنبههای دیگر مهمتر است. برای فوكو جزئیات این تغییر از درون ملت ایران مفهوم نیست لذا اگر او مطالعات شرقشناسانه بیشتری درباره مردم ایران داشت میتوانست بازگشت به خویشتن خویش را در زندگی مصلحین معاصرشرق از جمله سید جمالالدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و ... تا شهید مطهری و اوج آن حضرت امام را بیابد."
امروز بعضی ها جدایی جمهوریت و اسلامیت را مطرح میكنند
صفار هرندی پیرامون این مسئله که "آیا ما توانستهایم" تا به امروز به سمت تحقق آرمانهای رهبر فقید جمهوری اسلامی حركت مطلوبی داشته باشیم؟، گفت "حكومت دینی و اسلامی یك محتوا ست، یعنی میگوئیم قرار است قالب امور را به چیزی بدهیم و چه چیزی را اجرا و عمل كنیم، اما كارهایی كه باید به آن عمل شود ظرفی میخواهد كه در آن شكل این محتوا جا بگیرد. بنابراین حكومت اسلامی محتوا و كلانی است و میتوانست در ظرفهای و شكلهای مختلف نمایان شود مثلا در دورهای به شكل مشروطه خود را بروز داد كه علمای آن دوران علیه بیداد قیام كردند.
امروز برخیها مشغول یك نوع ترفندی هستند كه جای شكل و محتوا را عوض میكنند و جدایی جمهوریت و اسلامیت را مطرح میكنند. در حالیكه جمهوری یك شكل بود كه به عنوان یك مدل ظرف خوب و مناسب برای عملیاتی شدن حاكمیت خداوند در زمین توسط خلیفه خود یعنی انسان و مردم است كه این به خوبی نیز در كشور ما جواب داد."
اقدام به ایجاد شبهه در مسیر انقلاب كردند
وی در پاسخ به این پرسش خبرگزاری فارس که "در ادامه حركت انقلاب شاهد انحراف برخی از شخصیتها از مسیر و آرمان امام بودیم، علت و بهانه حركت متفاوت برخی افراد در مسیر انقلاب چه بود؟"، گفت "زمانی كه جنگ به پایان رسید، وسوسهای از مدتها قبل در دلهای برخی افراد آغاز شده بود، و در مقطعی اقدام به ایجاد شبهه در مسیر انقلاب كردند و در رسانههای خود در آن زمان این سؤالات را مطرح میكردند كه آیا مسیر پیموده شده در انقلاب تاكنون انتخاب صحیحی بوده است و یا اینكه ما اشتباه كردهایم و باید بازگشت كنیم؟ این در زمان حیات امام بود. "
به عنوان مثال شما را به مطالبی كه در نشریه وابسته به ستاد فجر انقلاب در سال 67 منتشر شد ارجاع میدهم؛ ویژهنامهای را تهیه كرده بودند كه در حاشیه وزارت ارشاد وقت و زمانی كه خاتمی مسئول آن بود، فردی از نزدیكان او یعنی جواد مظفر مسئول این كار بود، او هم اكنون از كسانی است كه از همه باورهای پیشین خود فاصله گرفته است. در آن نشریه از سران وقت كشور از جمله منتظری (قائم مقام وقت رهبری)، رئیس مجلس وقت (هاشمی رفسنجانی) و موسوی اردبیلی (بالاترین مقام قضائی آن روز) سؤالات هدفمندی را انتخاب و از این مسئولان میپرسند. من وارد جزئیات پاسخ افراد نمیشوم، مردم میتوانند مراجعه كنند و ببینند كه این افراد چه تزلزلی در دل دارند كه با مضامین اصلی انقلاب همخوانی نداشت و چگونه در دلهایشان زبانه میكشید، اما تنها كسی كه پاسخش بسیار محكم و با صلابت است و به صراحت میگوید كه اگر به قبل برگردیم هیچ یك از اصول رفتارهایی را كه كردهایم تغییر نخواهیم داد شخص آیتالله خامنهای است. "
صفار هرندی ادعا می کند البته آقای خامنه ای گفتند یكسری كمبود تجربیاتی را داشتیم كه آنها را به كار خواهیم بست، اما هیچگونه عقبنشینی و تجدیدنظرطلبی در آن نخواهیم داشت. اما در افراد دیگر ازجمله ( آیت الله) "منتظری " یك نوع خودباختگی و تزلزل و به نوعی اظهار ندامت و پشیمانی در راه پیموده شده دیده میشود و در درجهای پائینتر یك شخص دیگر نیز دچار این وضع است كه اسم نمیبرم. "
هشدار امام در مورد لیبرال ها...
صفار هرندی در توضیح ادعای خود می افزاید "به هر مقدار كه حاشیهنشینان و اطرافیان ناسالم و ناصالح و منحرف از اندیشههای اسلامی ناب در گرد این افراد جمع بودند، تزلزل و انحراف در این افراد بیشتر نمود داشت. به حدی كه امام به صراحت از نفوذ منافقان و لیبرالها در بیوت و اطراف آنها سخن میگویند و هشدار جدی میدهند. وقتی كسانی با نفوذ كردن به اطراف بزرگان حرفهای خود را از زبان آنها میزنند باید بگوئیم در این مسیر انحرافها آشكار میشود؛ خود امام در یكی از آخرین پیامهایش در زمان حیاتشان فرمودند، به سمت ساختن ایران مبتنی بر شرایط جدید بروید."
وی افزود "این تغییر و تحول بهانهای شد برای كسانی كه بگویند چون مقتضیات زمان جنگ با بعد از آن متفاوت است، ما باید تحول اساسی به خود بدهیم و این تحول را به ساحت مضامین اصلی انقلاب اسلامی و اندیشههای امام بردند و انحراف از این نقطه شروع شد. این انحراف در ریشهها و دلهای این افراد از قبل بود و در قبل از آن هم هر زمان زبان باز میكردند در خلوتها و محافل خاص به زبانشان جاری میكردند. "
اینها اعتقادی محكم به حاكمیت الهی و ولایت فقیه نداشتند
صفار هرندی در مورد وقایع بعد از درگذشت آیت الله خمینی گفت "كسانی كه خود را ناكام در جریان حذف (آیت الله) منتظری دیده بودند و از آنجا كه اینها زیر پرچم مدل چپ اسلامی متاثر از تفكرات شبه سوسیالیستی فعالیت میكردند، با فرو ریختن شوروی دلشان خالی شد. اینها اعتقادی محكم به حاكمیت الهی و ولایت فقه نداشتند و بصورت یك تاكتیك موقت و ظاهری این حاكمیت را پذیرفته بودند و سعی میكردند در حاشیه و اطراف امام اندیشههای خود را به جلو ببرند كه گاهی امام به دلیل خطاها به اینها تشر میزدند. یعنی هم به افرادی كه متاثر از لیبرالیسم و سوسیالیسم داشتند به صراحت میگفتند اسلام فراتر از سوسیالیم و لیبرالیسم است و به برخی سیاستهای دولت آن زمان كه موسوی نخستوزیر آن بود انتقاد میكردند و از آنجا كه مشرب اكثر افراد این دولت نگاه چپ بود، اقدام به پیاده كردن سیاستهای اقتصادی دولتی و بسته میكرد. این افراد چپ بعدها حتی به اندیشههای خود وفادار نماندند و با گذشت زمان تبدیل به لیبرال شدند و با افراطی گری تبدیل به پدر جد همین لیبرالها شدند و خود را آویزان آنها كردند. "
مشاور فرمانده کل سپاه افزود "اینها سعی كردند سرنوشت كشور را با آن طرف گره بزنند، لذا عناصر معتقد به این تفكر ناسالم با حضورشان در دولت سازندگی و حاشیهنشینی دولت هاشمی رفسنجانی عملاً مسیر گردش امور كشور را به سمتی بردند كه وقتی ما به سال 75 رسیدیم، با مرور كارنامه این دولت میبینیم كه شكاف طبقاتی به شدت در كشور ایجاد شده است. "
تازه به دوران رسیده ها
صفار هرندی افزود "عدهای تازه به دوران رسیده به سرعت ثروتهای باد آورده از بیتالمال به دست آوردند و به اسم واگذاری كارخانه ها و سیاست تعدیل شرایط را به گونهای رقم زدند كه مسیر را از آرمانهای انقلاب كه توسط امام فریاد زده شد و توسط رهبری اجرا میشد، به انحراف بكشند. ما نمیخواهیم كل ماجرا را تخطئه كنیم، یكسری خدمات نیز توسط این دولت مانند ساختن خرابیهای ناشی از جنگ و ... انجام شد، لذا ما از این خدمات به طور كلی دفاع میكنیم اما معتقدیم دلیلی نداشت كه این خدمات حتماً با ایجاد مشكلاتی باشد كه آثار آن تا به امروز گریبان كشور را بگیرد. نباید بهای سازندگی منجر به خراب كردن چارچوبهای اصلی انقلاب اسلامی مانند استقلال كشور و وابستگی به دیگران و از بین رفتن برخی از ارزشهای انقلاب میشد.
آن موقع از كشور ما میخواستند كه رفتارمان را تغییر بدهیم، یعنی از ادعای حكومت دینی دست برداریم چون با دموكراسی مورد ادعای غرب سازگار نیست و یا اینكه دین شما با داشتن جهاد و قصاص با حقوق بشر ما سازگار نیست و باید آنرا تغییر دهید. همچنین میگفتند شما به نهضتهای آزادی بخش جهان چه كار دارید؟ شما به فلسطین و لبنان چه كار دارید؟ شما نباید دخالت كنید..."
وعده داده بودند که هیچ خبری از ولایت فقیه و حكومت به سبك امروزی در ایران نخواهد بود
این فعال اصولگرا همچنین به برخی مذاکرات زمان دولت هاشمی با غرب اشاره کرد و گفت "متاسفانه برخی از این مذاكرهكنندگان به طرف مقابل گفته بودند كه تا 10سال دیگر هیچ خبری از ولایت فقیه و حكومت به سبك امروزی در ایران نخواهد بود؛ این یعنی اینكه این افراد دچار یك تزلزل عمیق باطنی بودند كه جرأت میكردند این حرفها را بگویند اما شرایط آن روز اقتضا نمیكرد كه این تجدیدنظرطلبی خود را آشكار كنند، بنابراین باید زمینهچینی اجتماعی برای بهرهبرداری در آینده میكردند.
بخشی از زمینهچینیهایی كه در اواخر دولت هاشمی انجام میشود بر اساس همین تفكر است، یعنی كارگزارانی در اطراف هاشمی رفنسجانی و در عرصه مدیریت كشور ظاهر شدند كه رسماً اعلام كردند اوضاع فرهنگی كشور باید با گذشته به كلی متفاوت شود و برای آن نمادهای جدید منطبق بر اهداف شوم خود ایجاد كردند. "
فرهنگسراها در مقابل مساجد علم شد
عضو شورای نویسندگان روزنامه کیهان مدعی شد" با ایجاد فرهنگسرا سعی كردند آن را در مقابل ساختارهای اصیل كشور ما یعنی مساجد قرار دهند و پایگاههای اجتماعی دین را كساد كنند، هرچند ما همینها را یك ظرف میدانیم و از همان ظرف امروز در جهت تقویت بنیه اعتقادی جوانان كشور استفاده میكنیم، اما آنروز این ظرف را در خدمت تفكر منحرف قرار دادند. با شعارهای فریبنده، اقدام به ایجاد نشریات و روزنامههای خاص كردند، در حالیكه هدف اصلی آنها تغییر در ذائقه مبنایی و ایدئولوژی فكری مردم بود، چرا كه در این روزنامه به صراحت اقدام به تخریب پایههای اعتقادی، مبانی اسلام و انقلاب از جمله ولایت فقیه، شریعت، نبوت، و ... كردند."
به گزارش فارس، محمدحسین صفارهرندی وزیر ارشاد دولت اول احمدینژاد، طی مصاحبه ای با این خبرگزاری، یه زعم خود به شرح "شاخصهای خط امام و نگاه دولتهای پس از انقلاب از آغاز تاكنون" پرداخته و دوران موسوم به سازندگی را، به زعم خود "سرآغاز انحرافات برخی افراد در مسیر انقلاب" می داند.
اجرای شریعت یك كد مستقل است
صفارهرندی پیرامون مقاطع مختلف بعد از انقلاب می گوید "باید سه مقطع زمانی كشور را تحلیل و بررسی كنیم، یكی مقطع پس از جنگ، دیگری مقطع دوم خرداد و در نهایت مقطع بعد از سال 84 را باید مورد بازخوانی قراردهیم."
وی می افزاید "میشل فوكو پیش از پیروزی انقلاب دوبار با پوشش خبرنگار به ایران سفر كرد، چرا كه وقایع ایران به حدی برایش جذاب بود كه تصمیم گرفت از نزدیك آن وقایع را رصد كند. این فرد كه در سطح فلاسفه غرب بود، پوشش خبرنگار را برای خود انتخاب میكند تا به متن جامعه ایران وارد شود، توصیف فوكو از وضعیت آن روز مردم به این گونه است كه مردم ایران هرچند برای تغییردر وضع موجود در جنبههای سیاسی، اقتصادی و تحقیرشدگی از سوی حاكمان دست به انقلاب زدهاند، ولی این جنبهها در جاهای دیگر نیز یافت میشود، اما چیز دیگری در میان این مردم وجود دارد كه كمتر در جاهای دیگر دیده شده است و آن اینكه این مردم برای تغییر خود حركت كردهاند كه این از همه جنبههای دیگر مهمتر است. برای فوكو جزئیات این تغییر از درون ملت ایران مفهوم نیست لذا اگر او مطالعات شرقشناسانه بیشتری درباره مردم ایران داشت میتوانست بازگشت به خویشتن خویش را در زندگی مصلحین معاصرشرق از جمله سید جمالالدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و ... تا شهید مطهری و اوج آن حضرت امام را بیابد."
امروز بعضی ها جدایی جمهوریت و اسلامیت را مطرح میكنند
صفار هرندی پیرامون این مسئله که "آیا ما توانستهایم" تا به امروز به سمت تحقق آرمانهای رهبر فقید جمهوری اسلامی حركت مطلوبی داشته باشیم؟، گفت "حكومت دینی و اسلامی یك محتوا ست، یعنی میگوئیم قرار است قالب امور را به چیزی بدهیم و چه چیزی را اجرا و عمل كنیم، اما كارهایی كه باید به آن عمل شود ظرفی میخواهد كه در آن شكل این محتوا جا بگیرد. بنابراین حكومت اسلامی محتوا و كلانی است و میتوانست در ظرفهای و شكلهای مختلف نمایان شود مثلا در دورهای به شكل مشروطه خود را بروز داد كه علمای آن دوران علیه بیداد قیام كردند.
امروز برخیها مشغول یك نوع ترفندی هستند كه جای شكل و محتوا را عوض میكنند و جدایی جمهوریت و اسلامیت را مطرح میكنند. در حالیكه جمهوری یك شكل بود كه به عنوان یك مدل ظرف خوب و مناسب برای عملیاتی شدن حاكمیت خداوند در زمین توسط خلیفه خود یعنی انسان و مردم است كه این به خوبی نیز در كشور ما جواب داد."
اقدام به ایجاد شبهه در مسیر انقلاب كردند
وی در پاسخ به این پرسش خبرگزاری فارس که "در ادامه حركت انقلاب شاهد انحراف برخی از شخصیتها از مسیر و آرمان امام بودیم، علت و بهانه حركت متفاوت برخی افراد در مسیر انقلاب چه بود؟"، گفت "زمانی كه جنگ به پایان رسید، وسوسهای از مدتها قبل در دلهای برخی افراد آغاز شده بود، و در مقطعی اقدام به ایجاد شبهه در مسیر انقلاب كردند و در رسانههای خود در آن زمان این سؤالات را مطرح میكردند كه آیا مسیر پیموده شده در انقلاب تاكنون انتخاب صحیحی بوده است و یا اینكه ما اشتباه كردهایم و باید بازگشت كنیم؟ این در زمان حیات امام بود. "
به عنوان مثال شما را به مطالبی كه در نشریه وابسته به ستاد فجر انقلاب در سال 67 منتشر شد ارجاع میدهم؛ ویژهنامهای را تهیه كرده بودند كه در حاشیه وزارت ارشاد وقت و زمانی كه خاتمی مسئول آن بود، فردی از نزدیكان او یعنی جواد مظفر مسئول این كار بود، او هم اكنون از كسانی است كه از همه باورهای پیشین خود فاصله گرفته است. در آن نشریه از سران وقت كشور از جمله منتظری (قائم مقام وقت رهبری)، رئیس مجلس وقت (هاشمی رفسنجانی) و موسوی اردبیلی (بالاترین مقام قضائی آن روز) سؤالات هدفمندی را انتخاب و از این مسئولان میپرسند. من وارد جزئیات پاسخ افراد نمیشوم، مردم میتوانند مراجعه كنند و ببینند كه این افراد چه تزلزلی در دل دارند كه با مضامین اصلی انقلاب همخوانی نداشت و چگونه در دلهایشان زبانه میكشید، اما تنها كسی كه پاسخش بسیار محكم و با صلابت است و به صراحت میگوید كه اگر به قبل برگردیم هیچ یك از اصول رفتارهایی را كه كردهایم تغییر نخواهیم داد شخص آیتالله خامنهای است. "
صفار هرندی ادعا می کند البته آقای خامنه ای گفتند یكسری كمبود تجربیاتی را داشتیم كه آنها را به كار خواهیم بست، اما هیچگونه عقبنشینی و تجدیدنظرطلبی در آن نخواهیم داشت. اما در افراد دیگر ازجمله ( آیت الله) "منتظری " یك نوع خودباختگی و تزلزل و به نوعی اظهار ندامت و پشیمانی در راه پیموده شده دیده میشود و در درجهای پائینتر یك شخص دیگر نیز دچار این وضع است كه اسم نمیبرم. "
هشدار امام در مورد لیبرال ها...
صفار هرندی در توضیح ادعای خود می افزاید "به هر مقدار كه حاشیهنشینان و اطرافیان ناسالم و ناصالح و منحرف از اندیشههای اسلامی ناب در گرد این افراد جمع بودند، تزلزل و انحراف در این افراد بیشتر نمود داشت. به حدی كه امام به صراحت از نفوذ منافقان و لیبرالها در بیوت و اطراف آنها سخن میگویند و هشدار جدی میدهند. وقتی كسانی با نفوذ كردن به اطراف بزرگان حرفهای خود را از زبان آنها میزنند باید بگوئیم در این مسیر انحرافها آشكار میشود؛ خود امام در یكی از آخرین پیامهایش در زمان حیاتشان فرمودند، به سمت ساختن ایران مبتنی بر شرایط جدید بروید."
وی افزود "این تغییر و تحول بهانهای شد برای كسانی كه بگویند چون مقتضیات زمان جنگ با بعد از آن متفاوت است، ما باید تحول اساسی به خود بدهیم و این تحول را به ساحت مضامین اصلی انقلاب اسلامی و اندیشههای امام بردند و انحراف از این نقطه شروع شد. این انحراف در ریشهها و دلهای این افراد از قبل بود و در قبل از آن هم هر زمان زبان باز میكردند در خلوتها و محافل خاص به زبانشان جاری میكردند. "
اینها اعتقادی محكم به حاكمیت الهی و ولایت فقیه نداشتند
صفار هرندی در مورد وقایع بعد از درگذشت آیت الله خمینی گفت "كسانی كه خود را ناكام در جریان حذف (آیت الله) منتظری دیده بودند و از آنجا كه اینها زیر پرچم مدل چپ اسلامی متاثر از تفكرات شبه سوسیالیستی فعالیت میكردند، با فرو ریختن شوروی دلشان خالی شد. اینها اعتقادی محكم به حاكمیت الهی و ولایت فقه نداشتند و بصورت یك تاكتیك موقت و ظاهری این حاكمیت را پذیرفته بودند و سعی میكردند در حاشیه و اطراف امام اندیشههای خود را به جلو ببرند كه گاهی امام به دلیل خطاها به اینها تشر میزدند. یعنی هم به افرادی كه متاثر از لیبرالیسم و سوسیالیسم داشتند به صراحت میگفتند اسلام فراتر از سوسیالیم و لیبرالیسم است و به برخی سیاستهای دولت آن زمان كه موسوی نخستوزیر آن بود انتقاد میكردند و از آنجا كه مشرب اكثر افراد این دولت نگاه چپ بود، اقدام به پیاده كردن سیاستهای اقتصادی دولتی و بسته میكرد. این افراد چپ بعدها حتی به اندیشههای خود وفادار نماندند و با گذشت زمان تبدیل به لیبرال شدند و با افراطی گری تبدیل به پدر جد همین لیبرالها شدند و خود را آویزان آنها كردند. "
مشاور فرمانده کل سپاه افزود "اینها سعی كردند سرنوشت كشور را با آن طرف گره بزنند، لذا عناصر معتقد به این تفكر ناسالم با حضورشان در دولت سازندگی و حاشیهنشینی دولت هاشمی رفسنجانی عملاً مسیر گردش امور كشور را به سمتی بردند كه وقتی ما به سال 75 رسیدیم، با مرور كارنامه این دولت میبینیم كه شكاف طبقاتی به شدت در كشور ایجاد شده است. "
تازه به دوران رسیده ها
صفار هرندی افزود "عدهای تازه به دوران رسیده به سرعت ثروتهای باد آورده از بیتالمال به دست آوردند و به اسم واگذاری كارخانه ها و سیاست تعدیل شرایط را به گونهای رقم زدند كه مسیر را از آرمانهای انقلاب كه توسط امام فریاد زده شد و توسط رهبری اجرا میشد، به انحراف بكشند. ما نمیخواهیم كل ماجرا را تخطئه كنیم، یكسری خدمات نیز توسط این دولت مانند ساختن خرابیهای ناشی از جنگ و ... انجام شد، لذا ما از این خدمات به طور كلی دفاع میكنیم اما معتقدیم دلیلی نداشت كه این خدمات حتماً با ایجاد مشكلاتی باشد كه آثار آن تا به امروز گریبان كشور را بگیرد. نباید بهای سازندگی منجر به خراب كردن چارچوبهای اصلی انقلاب اسلامی مانند استقلال كشور و وابستگی به دیگران و از بین رفتن برخی از ارزشهای انقلاب میشد.
آن موقع از كشور ما میخواستند كه رفتارمان را تغییر بدهیم، یعنی از ادعای حكومت دینی دست برداریم چون با دموكراسی مورد ادعای غرب سازگار نیست و یا اینكه دین شما با داشتن جهاد و قصاص با حقوق بشر ما سازگار نیست و باید آنرا تغییر دهید. همچنین میگفتند شما به نهضتهای آزادی بخش جهان چه كار دارید؟ شما به فلسطین و لبنان چه كار دارید؟ شما نباید دخالت كنید..."
وعده داده بودند که هیچ خبری از ولایت فقیه و حكومت به سبك امروزی در ایران نخواهد بود
این فعال اصولگرا همچنین به برخی مذاکرات زمان دولت هاشمی با غرب اشاره کرد و گفت "متاسفانه برخی از این مذاكرهكنندگان به طرف مقابل گفته بودند كه تا 10سال دیگر هیچ خبری از ولایت فقیه و حكومت به سبك امروزی در ایران نخواهد بود؛ این یعنی اینكه این افراد دچار یك تزلزل عمیق باطنی بودند كه جرأت میكردند این حرفها را بگویند اما شرایط آن روز اقتضا نمیكرد كه این تجدیدنظرطلبی خود را آشكار كنند، بنابراین باید زمینهچینی اجتماعی برای بهرهبرداری در آینده میكردند.
بخشی از زمینهچینیهایی كه در اواخر دولت هاشمی انجام میشود بر اساس همین تفكر است، یعنی كارگزارانی در اطراف هاشمی رفنسجانی و در عرصه مدیریت كشور ظاهر شدند كه رسماً اعلام كردند اوضاع فرهنگی كشور باید با گذشته به كلی متفاوت شود و برای آن نمادهای جدید منطبق بر اهداف شوم خود ایجاد كردند. "
فرهنگسراها در مقابل مساجد علم شد
عضو شورای نویسندگان روزنامه کیهان مدعی شد" با ایجاد فرهنگسرا سعی كردند آن را در مقابل ساختارهای اصیل كشور ما یعنی مساجد قرار دهند و پایگاههای اجتماعی دین را كساد كنند، هرچند ما همینها را یك ظرف میدانیم و از همان ظرف امروز در جهت تقویت بنیه اعتقادی جوانان كشور استفاده میكنیم، اما آنروز این ظرف را در خدمت تفكر منحرف قرار دادند. با شعارهای فریبنده، اقدام به ایجاد نشریات و روزنامههای خاص كردند، در حالیكه هدف اصلی آنها تغییر در ذائقه مبنایی و ایدئولوژی فكری مردم بود، چرا كه در این روزنامه به صراحت اقدام به تخریب پایههای اعتقادی، مبانی اسلام و انقلاب از جمله ولایت فقیه، شریعت، نبوت، و ... كردند."
0 comments:
ارسال یک نظر