قدیانی: جنبش سبز سرکوب نشده بلکه گسترده و عمیق تر شده است

ابوالفضل قدیانی در آستانه بازگشت به زندان و در پاسخ به این سوال که چه پیامی را از سوی طرفداران جنبش به افراد  دربند منتقل می کند ، می گوید:" من پیام امیدواری برایشان می برم که حتما آنها امیدوار هستند و می دانند که جنبش سبز همچنان زنده و مقاوم و پویا ست و به آینده قطعا باید امیدوار باشند که آینده روشن است . من پیامی که براشان می برم پیام امیدواری، مقاومت و سرافرازی است . همه شان روزی با سرفرازی آزاد خواهند شد."

وی با بیان اینکه جنبش سبز سرکوب نشده بلکه گسترده و عمیق تر هم شده است. می گوید:" این جنبش چون آتش زیر خاکستر است . به هبچ وجه این کارها نمی تواند موفقیتی برای حاکمیت به وجود بیاورد جز اینکه در نگاه مردم این نظام منفور تر می شود . این حکومت با تناقضی مواجه است که حلش برایش مشکل است . به هیچ .وجه با این کارها نمی تواند جنبش را سرکوب کند."

 

متن گفت و گوی کلمه با این زندانی سیاسی زمان شاه و دولت کنونی بدین شرح است.

بنابنا بر خبرها شما از دادگاه تقاضای تجدیدنظر نکردید. فکر نمی کنید اگر درخواست می دادید. این حکم شکسته می شد؟

به نظرم کاهش پیدا می کرد اما مطمئن نیستم.

چرا درخواست ندادید؟

جریان این است که وکیل من تقاضای تجدیدنظر داده بود بعد از مدتها از دادگاه با وکیل من تماس گرفتند و گفتند که چرا تقاضای تجدیدنظر ندادید در حالی که وکیل همان موقع چنین درخواستی را داده بود. تازه منشی دادگاه یادش افتاده و گفته شما آوردید ولی من آن را گم کرده ام و بعد گفتند که خودش بیاید حکم را ابلاغ کنیم و خودش تقاضای تجدیدنظر بدهد و وکیل من این را گفت گفتم مگه چنین چیزی معمول هست گفت نه چنین چیزی معمول نیست و من گفتم تقاضای تجدیدنظر نمی دهم چون من از اینها تقاضایی نخواهم کرد.

من که تقاضای تشکیل دادگاه بدوی نکرده بودم که حالا برای تجدیدنظرآن درخواست بدم. اما نهایتا به اصرار وکیلم به دادگاه رفتیم و حکم را ابلاغ کردند و بعد گفتند تقاضای تجدیدنظر کنید من گفتم نه. تقاضا نمیکنم. هر کاری دوست دارید انجام بدهید. آنها گفتند ممکن است تخفیف بدهند یا تبدیل به جزای نقدی شود اما من تقاضا نکردم.

فکر می کنید چرا اصرار داشتند که شما تقاضای تجدیدنظر کنید؟

بعد از دو هفته به وکیل من گفته بودند که ما این حکم را چه کار کنیم. به وکیلم گفتم از قول من بگو شما یک حکمی دادید. این حکم یا قانونی است یا قانونی نیست. به اعتقاد من اساسا قانونی نیست. این مرادنگی را داشته باشید که حکمتان را پس بگیرید اما می دانم محال است این کار را بکنید و راه دیگرش هم اینکه حکم را به دایره اجرای احکام بفرستید. من هم آمادگی دارم به زندان برگردم و نهایتا به دایره اجرای احکام فرستاده شد. مثلا می خواستند منتی بر سر من بگذارند که من تقاضای تجدیدنظری کنم و در نتیجه این تقاضا آنها لطف کنند و تقاضای من را بپذیرند.

الان که حکم به دایره اجرای احکام رفته است. آیا قصد دارید خودتان یه زندان مراجعه کنید یا منتظر می شوید که خودشان سراغ شما بیایند؟

بله فردا روز آخر است چون طبق احضاریه ظرف ۳ روز باید مراجعه کنم وگرنه جلب می شوم. بله من ترجیح میدهم خودم فردا به زندان بازگردم. باید گفت که این حکم قطعا ناعادلانه و غیرقانونی است. نه تنها من بلکه برای هیچکدام از زندانیان سیاسی کنونی حکمشان عادلانه نیست. اتهامات من تبلیغ علیه نظام و دیگری توهین به رئیس جمهور است و برای هر دو اتهام هم اشد مجازات را به من داده اند . یکسال برای تبلیغ علیه نظام و۱۰۰ هزار تومان هم جزای نقدی برای توهین به رئیس جمهور

آیا شما این مبلغ را به حساب دادگاه واریز کردید؟

خیر پرداخت نکردم

استناد دادگاه برای اتهام توهین به رئیس جمهور چه بود؟ و آیا تناسب حقوقی با موضوع داشت؟

من گفته بودم احمدی نژاد دروغگو، ریاکار، مستبد، قانون گریز و قانون ستیز است و اینها صفات حقیقی اوست. اینها را در دفاعیه ام و در دادگاه گفتم. اینها را حمل بر توهین کردند در حالیکه اینها هیچکدام توهین نیست. توهین الفاظ رکیک و نامناسب و بد به کسی نسبت دادن را شامل میشود ولی من به احمدی نژاد فحش ندادم فقط صفات  او را برشمردم و مواردی که من گفتم توهین نبوده انتقاد بوده است.

هم اکنون بسیاری از چهره های سرشناس سازمان مجاهدین انقلاب در زندان، مرخصی و یا در آستانه اجرای حکم و بازگشت به زندان هستند. آیا این نوعی توقف اجباری سازمان یا مشارکت از سوی حاکمیت نیست؟ وقتی طرح انحلال سازمان با شکست مواجه شد؟

حتما همینطور است. اولا انحلال که کاملا غیرقانونی است به هیچ وجه من الوجوه تشریفات قانونی رعایت نشده است و حکم اساسا قانونی نیست. نه وکیل سازمان حضور داشته و نه خود ما در دادگاه بودیم و یک مطلبی را در نشریات و رسانه ها منتشر کردند که این سازمان طبق فلان دادگاه منحل شد که کاملا غیرقانونی بود و ما حکم را نپذیرفتیم.

بله متاسفانه با این محاکمات و زندان ها از طرق قضایی و امنیتی چنین توقف فعالیت احزاب و سازمان های سیاسی را به اعضای آن تحمیل می کنند.

با این احتساب فعالیت این سازمان چگونه خواهد بود با توجه به اینکه همه نیروهایش در شرایط امنیتی شدیدی هستند؟

به هر صورت سازمان بعدا تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد ولی عجالتا تحت فشار و تعطیل است و عجالتا به اجبار تعطیلش کردند. چرا که با این فضای امنیتی که ساختند و فشارها و تحمیلاتی که بر اعضا وارد کردند عملا سازمان متوقف شده است.

همواره سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت خواسته اش انتخابات آزاد و لغو نظارت استصوابی بوده است . آقای خاتمی شروطی را درباره شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مطرح کردند. شما آن شروط را چگونه ارزیابی میکنید؟

این شروط کف خواسته های اصلاح طلبان و حداقل مطالبات آنهاست چون اگر بنا باشد این جریان سیاسی در انتخابات شرکت کنند شروطی خیلی بیش از این طلب می کند. به هرحال برداشتن نظارت استصوابی شورای نگهبان قدم اول است. همانطور که آقای خاتمی گفتند اجرای همه جانبه قانون اساسی و آزادی زندانیان سیاسی و تضمین انتخابات سالم و آزادی بیان و قلم و تجعمات و تحزب اینها باید تضمین شود و همه این موارد در قانون اساسی آمده است . طبیعتا اگر این شروط نباشد اصولا انتخابات آزاد نخواهد بود. به خصوص اینکه باید یک کمیته بی طرف بر انتخابات نظارت کند چون شورای نگهبان خودش طرف یک جریان سیاسی است و بی طرف نیست و اینها کف خواسته هاست. اما به همین شروط هم تن ندادند و چه هجمه ای کردند. اصلا اسم انتخابات آزاد اینها را می لرزاند و وحشت زده می کند.

همانطور که اشاره کردید واکنش اصول گریان نسبت به بیانات ملایم آقای خاتمی وحشت زده و هتاکانه بود و مثلا آقای جنتی در نماز جمعه گفت که آقای خاتمی اصولا اجازه شرکت در انتخابات ندارد. آیا این به معنای حذف چهره های میانه رو اصلاح طلب بوده است؟ این حملات را چگونه ارزیابی میکنید؟

بله اینها خیلی وحشت زده هستند. اینها می دانند که در جامعه پایگاه خیلی محدودی دارند و تنها اقلیتی از اینها طرفداری می کنند. آنچه که اینها را می ترساند و وحشت زده میکند انتخابات آزاد و خود را در معرض رای مردم قرار دادن است. اینها می ترسند که خودشان را در معرض رای مردم قرار بدهند. مجلس هفتم و هشتم هم مشخص بود که چطور نمایندگان چیده شده بودند. و تنها برای شکل ظاهری امر برای یک پنجم اعضا شرایط رقابتی ایجاد کرده بودند ولی حدود ۲۰۰ نماینده از قبل چیده شده بودند و در انتخابات ریاست جمهوری هم که ناظر بودیم چه کردند. تقلب و بعد هم کودتا کردند و طبیعی است که اینها می ترسند خود را در معرض رای مردم قرار بدهند. اصولا آشفته شان میکنند و چه بسا اگر اینها نترسند چه دلیلی دارند اینطور بتازند. آقای خاتمی حداقل و کف خواسته ها را به طور مسالمت آمیز گفته بود و به قول شما میانه روانه و متعادل بیان کرد. آقای خاتمی شیوه اش این هست اما نتوانستند تحمل کنند و شروع به هتاکی به ایشان کردند .

پیش تر شورای نگهبان در جلساتی نظارت استصوابی به تمایل خودشان کسانی را تایید و دیگران را رد میکردند اما الان پیشرفت کردند و این اقا فرمان صادر میکند که شما اصلا حق ندارید شرکت کنید. با این حال ادعا می کنند مستبد نیستیم و مطابق قانون عمل میکنیم و همه اینها و زمین و آسمان دارند فریاد میزنند که بی قانون و مستید هستند و ادعاها همچنان باقی است.

حاکمیت حاکمیت استبدادی است. خودشان را قانون گرا مینامند اما از قانون فرسنگ ها فاصله دارند در دادگاه گفتم اگر شما نمی ترسید اجازه بدهید این سو و طرفداران یک راهپیمایی بگذارند شما هم راهپیمایی بگذارید و نظار بی طرف هم نظارت کنند تا ببینند چه کسی اکثریت دارد. اما همیشه از حضور مردم واقعی ترسیده اند.

احتمالا شنیده اید که آقای احمدی نژاد برنامه مدیریتی و بحث یارانه ها را منسوب به امام زمان دانسته ، فکر می کنید این نوع نگاه به مقدسات مذهبی علارغم نفی و اعتراض مراجع چرا تا این حد گسترده شده است و به راس دولت تسری پیدا کرده است؟

ریشه این قضیه همان سیاست های پوپولیستی و عوام فریبانه است. چون اینها در میان ملت پایگاهی ندارند می خواهند از طریق فریب عوام کارشان را پیش ببرند چون اساسا به کار علمی و کارشناسانه اعتقادی ندارند. شما دیدید که با سازمان برنامه و مدیریت به عنوان قدیمی ترین سازمان کارشناسی کشور چطور برخورد کردند و یک شبه منحل شد. برای اینکه اینها همه چیز را در تور خودشان در بیاورند و کاری به کار کارشناسی ندارند و باید از طریق مردم فریبی، عوام فریبی و سیاستهای پوپولیستی خودشان را حفظ کنند.اینها دین را ابزار کار خودشان کرده اند. دین برای حفظ استبداد و قدرت این دولت ابزار است. اینها قدرت را ابد مدت می خواهند و اینها اگر ذره ای اعتقاد به دین داشتند اینچنین عمل نمی کردند. براساس این فقه مگر ممکن است اینها بتوانند چنین فجایعی را ایجاد کنند

این همه قانون شکنی و استبداد و ظلم و جور به مردم با فقه سنتی ما و دین در منافات است از دین به عنوان ابزار استفاده میکنند و خرافات را ترویج دهند غافل از اینکه تیرشان به سنگ خواهد خورد . مردم ما آگاه تر از آن هستند که فریب این خرافات را بخورند.

این حجم از دگر اندیشان و فعالان سیاسی و دانشجویی و مردم عادی در زندان ها هست. آیا این برخوردهای حذفی موفقیتی برای آنها داشته است و توانسته جنبش سبز را سرکوب کند ؟

جنبش سبز سرکوب نشده بلکه گسترده و عمیق تر هم شده است. این جنبش چون آتش زیر خاکستر است . به هبچ وجه این کارها نمی تواند موفقیتی برای حاکمیت به وجود بیاورد جز اینکه در نگاه مردم این نظام منفور تر می شود . این حکومت با تناقضی مواجه است که حلش برایش مشکل است . به هیچ .وجه با این کارها نمی تواند جنبش را سرکوب کند

 

فکر می کنید حاکمیت کنونی برای برون رفت از این بحران چه باید بکند؟ اگر فرض بگیریم عقلای نظام بخواهند تصمیمی بگیرند؟

راه برون رفت همان است که آقای مهندس موسوی گفت. حداقل کاری که باید بکنند قانون اساسی را بدون تنازل اجرا کنند. تمام حق و حقوق مردم را به رسمیت بشناسند و به ویژه اصول ۳ و ۵ قانون اساسی که حق حاکمیت ملت را تصریح کرده است به رسمیت بشناسند و عملی بکنند و از مردم عذرخواهی بکنند. به خصوص از آسیب دید گان عذرخواهی بکند و جبران خسارات مادی و معنوی آنها را کنند و تمام حقوق مردم و حق حاکمیت شان را به نحو احسن اجرا کند. به نظر من عقلای نظام اگر بخواهند مسئله را حل کنند باید اینطور عمل کنند.

شما از نگاه هوارداران جنبش سبز مثل یک قهرمان به زندان بازمی گردید، در بازگشت به زندان چه پیامی از حال و هوای جامعه و طرفداران جنبش سبز برای دوستان زندانی در اوین خواهید برد؟

ایران و افراد گمنامی که فداکاری کردند و در این جنبش شهید شدند و به ویژه کسانی که در کهریزک آن صدمات غیرقابل جبران را دیدند . اینها قهرمان هستند. و اصولا مسئله قهرمان به نظر من اساسا نباید ترویج شود چون من معتقدم که همه این ملت قهرمان هستند. قهرمان واقعی سه و نیم میلیون مردمی بودند که خودجوش به خیابان آمدند و ما هم پیرو آنها هستیم. اساسا قهرمان پروری با دموکراسی و مردم سالاری خیلی جور در نمی آید و در یک دموکراسی همه قهرمان هستند .

من پیام امیدواری برایشان می برم که حتما آنها امیدوار هستند و می دانند که جنبش سبز همچنان زنده و مقاوم و پویا ست و به آینده قطعا باید امیدوار باشند که آینده روشن است . من پیامی که براشان می برم پیام امیدواری، مقاومت و سرافرازی است . همه شان روزی با سرفرازی آزاد خواهند شد.

 

0 comments:

ارسال یک نظر