رهنورد: دنیای مدرن ، استبداد و دیکتاتوری را بر نمی تابد

آنچه در زیر می خوانید متن مصاحبه خانم زهرا رهنورد با روزنامه ایتالیایی رپوبلیکا (La Repubblica) است که روز گذشته منتشر شد.

زهرا رهنورد با آن روسری گلدار ترکمنی و بلوز جین اش در زیر چادر مشکی اما تور دارش ،خیلی زود تبدیل به مشهورترین زن ایران در همه انتخابات های سی سال گذشته شد. چهره ای که بارها توسط نشریات داخلی و خارجی بیشتر از همسرش میرحسین موسوی کاندیدای ریاست جمهوری ایران مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به سوژه داغی برای بحث و جدل میان موافقان و مخالفانش شد. او بارها مورد حمله مخالفان خودش و حتی مخالفان همسرش قرار گرفته است...

دکتر زهرا رهنورد ، نقاش و مجسمه ساز و استاد دانشگاه که به اعتقاد بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی از سالها دور چهره ای مشهور در عرصه فرهنگ، هنر و سیاست بوده است در بخش پیشین این مصاحبه وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که آیا از دفاع همسرش از او در مناظره انتخاباتی با محمود احمدی نژاد راضی بوده است یا نه؟ بارها از زنان ایرانی پوزش خواست. مهندس موسوی در برابر حمله های تند رقیب انتخاباتی اش در باره همسرش (زهرا رهنورد) او را روشنفکرترین زن ایران لقب داده بود. خانم رهنورد در این باره می گوید : «کلام آقای موسوی یک حرف نمادین بود. شاید مرا نمونه ای از همه زنان ایرانی تلقی کرد. چون او احترام زیادی برای زنان قائل است.»

هر وقت کسی از رهنورد در باره همسرش موسوی سوالی می پرسد، پاسخ می دهد: من اول رهنورد هستم سپس همسر موسوی.

خانم رهنورد در ماه های گذشته، تحت فشار دائم، بر شما و همسرتان چه گذشت و چگونه این دوره را زندگی کردید؟

به مدت یک سال مردم ایران زیر انواع و اقسام فشارها به سر می برند. زیرا فقط پرسیده بودند که رای شان کجاست؟ این پرسش می توانست از طرف حاکمیت بطور قانونی و مسالمت آمیز پاسخ داده شود . اما حاکمیت فعلی در برابر این سوال ساده و دموکراتیک استبدادی ترین رفتار را انجام داد و مردم سوال کننده را دستگیر و زندانی کرد، به روی آنها آتش اسلحه گشود. امروز مطالبات مردم ایران آزادی، دموکراسی، قانون گرایی و انتخابات آزاد است. این خواسته ها بسیار گسترده تر از اعتراضات اولیه است. پس طبیعی است وقتی مردم ما در چنین شرایط سختی به سر می برند، من و موسوی و کروبی و آقای خاتمی و خانواده های ما، هر یک زیر ضربات فیزیکی یا اتهامات و شوک هایی متعدد قرار بگیریم.

در یک چنین روزهائی، تقریباً یکسال پیش، اطمینان به پیروزی در انتخابات داشتید: با نگاه به این گذشته، چه احساسی نسبت به آن دوران دارید؟ آیا احساس غضب می کنید؟ احساس تسلیم؟ احساس امید؟ یا احساس اندوه؟

جنبش سبز ایران در پی سعادت و رفاه مردم است. این در حالی است که حاکمیت فعلی روز به روز بیشتر از گذشته موجب فقر و مکنت مردم و تهدید آزادی های اساسی شده است . انتخابات گذشته فرصت بسیار خوبی بود که از مردم ایران گرفته شد و این مایه تاسف است.

شما و همسرتان بصورت دائم در شرائط تحدید بسر می برید. آیا ترس دارید؟ خود را در خطر حس می کنید؟ هرگز فکر کرده اید که کشورتان را ترک کنید؟

هرگز به ترک ایران نیاندیشیده ام. البته من، پیش از انقلاب ایران، به دلیل انسداد سیاسی و سرکوب های رژیم شاه در آمریکا بودم و فعالیت خارج از کشور را به همراه همسرم در آنجا و از طریق فعالیت در انجمن های اسلامی دانشجویان ایران در آمریکا و اروپا پیگیری می کردیم. اما امروز ما از یک فرد ساده به یک افراد شاخص و موثر تبدیل شده ایم. سرنوشت ما بیش از گذشته به ملت ایران و آینده آن گره خورده است. ایران جایی است که من آن را برای زندگی و مرگ خودم انتخاب کرده ام. تا خدا چه بخواهد. اما در مورد ترس: هرگز در زندگی خود از هیچ فرد و یا نظامی نترسیده ام. آنگاه که به مسئولیت های خودم به عنوان یک انسان آزادی خواه عمل نکرده باشم من فقط از خدا می ترسم. موسوی هم در مقایسه با گذشته با شجاعت و جرئت بیشتری صحبت و عمل می کند و هرگز از آرمان هایش کوتاه نخواهد آمد.

احتمالاً تظاهرات خیابانی، بیش از آنکه از سوی اغلب اشخاص پیش بینی می شد و انتظار میرفت، به پیش رفت. همسر شما یک شخص «فنی و متخصص بود»، که به یک رهبر محبوب و پرجذبه تبدیل شد… آیا این پیشروی و پیش رفت بیش از آنی بود که خود ایشان انتظار داشت؟ آیا شما خود را به دست این جریان در حال حرکت سپردید و یا آگاهانه انتظارات ملت را دریافتید؟

در جریان انتخابات دهم ریاست جمهری ایران و در سال گذشته، هم من و هم موسوی و هم ملت ایران انتظاراتی داشتیم. همه خواهان بهبود اوضاع کشور و تغییرات اساسی بودیم. احترام به آزادی های فردی، عدم دخالت در زندگی زنان و مردان این سرزمین، آزادی و دموکراسی و قانون گرایی. این ها بخشی از خواسته ها و آرزوهای ملتمان بود. اعتراضات و کنش مردم و ما بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته است. اما این یک واقعیت است که مردم از ما جلوتر هستند و ما را با خود به سوی آرمان های شان می برند. وقتی حاکمیت حاضر نشد به این پرسش طبیعی مردم ایران که «رای من کجاست»، پاسخ دهد و به جای پاسخ قانونی و مدنی، زندان و گلوله را به مردم ایران نشان داد، در این حالت و به طور طبیعی هر مخالف شاخصی می توانست به یک شخصیت مقبول و یا محبوب تبدیل شود. موسوی هم یکی از این شخصیت ها ست که با اقبال مردم روبرو شد.

آیا درحال حاضر گفتگوئی با دولت در جریان است؟ آیا در حال حاضر کوششی برای بازگشودن (گره) و حل شرایط ایجاد شده در جریان است؟

همه مایلند که گره مشکلات فعلی را باز کنند. اما حاکمیت در پی خشونت است. در پی سرکوب و دستگیری مردم و معترضین هستند. گویا نمی خواهند مشکلات را حل کنند. فکر می کنم حاکمیت فعلی با عملکرد بدی که دارد در پی براندازی جمهوری اسلامی است. چیزی که نه مردم و نه کروبی و موسوی و من به دنبال آن هستیم. در نتیجه گفتگویی نمی تواند در جریان باشد.

تاکید می کنم که جنبش سبز یک جنبش اصلاح طلب، نرم و ضد خشونت است .۲۲ ،۲۵ و ۳۰ خرداد سه تاریخ مهم و بزرگ درجنبش سبز مردم ایران است و حضور میلیونی مردم در خیابان دراین روزها بشارت پیروزی این جنبش در آینده بود.

چه پیامی مایلید از سوی جنبش سبز به جهانیان بدهید؟ جامعه جهانی چه کاری میتواند انجام دهد و چه عملی را نباید انجام دهد؟

جنبش سبز و مطالبات مردم کاملا ملی، ایرانی و مردمی و درون جوش است. به هیچ جریان بیرون از ایران وابسته نیست و از آن خط و الهام نمی گیرد. اما افکار مترقی جهان به طور طبیعی باید مدافع حقوق ملت ها باشد و آزادی خواهی را در هر کجای جهان که باشد، حمایت کند. افکار عمومی جهان باید مواظب باشد که دولت های شان در معامله با دولت ایران، آزادیخواهان ایران را حمایت کنند. اما در نهایت مردم ایران باید خودشان مشکلاتشان را حل کنند.

در ماه های گذشته خبرهای بسیار از اعدام ها، تجاوزها، خشونت ها و به زندان انداختن ها داشتیم. عکس العمل شما در این موارد چگونه بوده؟ آیا چیزی هست که مایل باشید در این زمینه بگوئید؟

من به طور کلی با خشونت از طرف هرکس که باشد مخالفم. در ایران و در درون جنبش سبز گروه های مرجع مثل هنرمندان، روزنامه نگاران، فعالان حقوق بشر، دانشگاهیان، ورزشکاران، و گروه های دیگری مثل جنبش معلمان، کارگران، دانشجویان و زنان وجود دارد.

همچنین در اطراف فلات مرکزی ایران اقوام و نژادها با زبان ها و ادیان متفاوت زندگی می کنند که می تواند به یک فرصت خوب برای ایران تبدیل شود. حاکمیت می تواند این ها را به یک فرصت خوب تبدیل کند و همه را زیر بال و پر خود بگیرد و وحدت ملی را در عین تکثر و احترام به حقوق فرهنگ ها و اقلیت های نژادی و زبانی و قومی، وحدت ملی را تقویت کند. آن وقت خواهیم دید که هیچ حرکت خشنی از سوی هیچ گروه و زبان و مردمی اتفاق نمی افتد. از این رو من با هر نوع خشونت از جمله اعدام مخالفم. اما مهمتر این که روش های دادرسی منجر به اعدام شده است. برای من مهم است و فکر می کنم این اعدام ها، سیاسی و فاقد وجاهت قانونی لازم و حقوقی بوده است.

اگر امروز بخواهید پیش بینی ای انجام دهید، بنظر شما این زورآزمائی به کجا می کشد و چگونه ختم می شود؟

ملت قطعا پیروز خواهدشد. و به آرمان های خود خواهد رسید. اما این موقعیت مرهون پایداری و مقاومت مردم و هم چنین موجب ارتقاء سطح اطلاعات، آگاهی و دانایی آنها خواهد بود. نهایتاً حق همیشه پیروز است. حتی اگر زمان زیادی لازم داشته باشد.

دنیای مدرن، استبداد و دیکتاتوری را بر نمی تابد. دنیای رسانه و اینترنت و دیجیتال و دنیای نظریه ها و اندیشه ها، خواهان دموکراسی و آزادی ملی و آزادی های فردی است و ایران هم بخشی از این جهان است.

آیا هرگز فکر کرده اید که تسلیم شوید و از خیرش بگذرید؟

هرگز! چرا باید چنین فکر شومی به سر من بزند. خودم را به خدا سپرده ام و امیدوارم تا آخرین قطره خونم را به پای آزادی و دموکراسی بریزم. تا خدا چه بخواهد.

شما سمبل زنانی هستید که به میدان آمده اند. چه چیزی مایلید در مورد نقش زنان در جنبش سبز بگوئید؟

حاکمیت فعلی ایران در این ایام یک سال خیر، به سرکوب زنان پرداخته و اولین سرکوب را در حق خود من انجام داد. رییس دولت آنها در روند انتخابات در یک مناظره تلویزیونی با موسوی، حمله را به من شروع کرد و شخصیت علمی و هنری من را زیر سوال برد. اگر چه موجب ریشخند ملت به خودشان شد. زنان به طور جدی از پیشتازان جنبش سبز بوده اند. حاکمیت هم به طور جدی زنان را سرکوب کرده است. اما این سرکوب نقشی در عقب نشینی زنان نداشته است.

زنان ایران همواره در پی تحقق دو دسته مطالبات هستند: ۱- مطالبات ملی که تحقق آزادی، دموکراسی، قانون گرایی، آزادی زندانیان سیاسی و آزادی های فردی و شخصی در سطح خصوصی و عمومی و ۲- رفع تبعیض و اعاده حیثیت فرهنگی و حقوقی زنان ایران و تنظیم قوانین برابری خواه.

اما من بارها گفته ام تحقق دموکراسی بدون حضور زنان و بدون پاسخ مثبت به مطالبات زنان ممکن نیست.

آیا مسئله هسته ای بر شرائطی که بعد از انتخابات سال گذشته ایجاد گردیده تأثیری داشته و دارد؟

دولت از مسئله هسته ای سوء استفاده می کند. در ظاهر شعارهای تند می دهد و در باطن سازش می کند. و به دنبال معامله با دولت های دیگر است. آن هم به دلیل عدم مشروعیتی که دارد. بنابراین تلاش می کند اگر در ایران نا مشروع است، در سطح بین المللی با دادن امتیازاتی به دولت های مختلف، برای خود مشروعیت کسب کند. اما تا ملتی با دولت خود هماهنگ نباشد، آن دولت در هیچ کجای جهان وجهه ای نخواهد داشت. امیدوارم تحقق ایران پیروز و دموکرات را هر چه زودتر به ملت ایران و جهانیان مژده دهیم.

منبع: تحول سبز

0 comments:

ارسال یک نظر