سخنگوي فرهنگستان زبان و ادب پارسي اعلام كرد: از آنجايي كه اخيرا معناي بعضي از كلمات و اصطلاحات سياسي و اجتماعي و اقتصادي تغيير كرده است كه همين امر باعث بروز سوءتفاهمهايي شده است، اين فرهنگستان لغتنامهاي را در اين خصوص تدوين كرده و در هفتاد ميليون نسخه به زودي به عنوان "سود" سهام عدالت به مردم عرضه خواهد كرد.
وي گفت: توجه به اين معاني جديد ميتواند از بروز سوءتفاهم، اختلاف نظر، جدل، درگيري، اغتشاش، زير ماشين رفتن و كتك خوردن جلوگيري كند.
در همين راستا خبرنگار "گافنيوز" توانست به برخي از اصطلاحات و معاني مندرج در اين ضدفرهنگنامه دست يابد كه براي تكدير افكار عمومي در اينجا منتشر ميشوند:
نصيحت: دشنام دادن
خيرخواهي: سوءنيت
اعتراض: اهانت
ياران قديم: دشمنان جديد
فرمانده جنگ: بچهاي كه عقلش تا قوزك پايش نميرسد
خائن: خادم
مترو: بازيچه، اسباب گروكشي
منوريل: هوهو چي چي، اسباب بازي بزرگسالان
جمعيت اندك: جمعيت چند صدهزار نفري
دختر 16 ساله: نابغه هستهاي
وحدت: يكدست شدن با حذف منتقدان و معترضان
قانون: ماسماسك
مصوبه: اسباب خنده
لايحه: اسباب خنده بيشتر
تاجر ورشكسته: استوانه نظام
تضارب آرا: تصادم ابدان!
وقت داريد چند دقيقه با ما مصاحبه كنيد؟: مياي اينجا وايسي هرچي ما دلمون خواست بگي؟
رسانه: پاتوق بروبكس (بروبكس= نورچشميها)
ملي: مارك نوعي كفش كه سالهاست رونق سابق را ندارد.
بازي بعدي را خواهيم برد: اين بازي را باختيم كه باختيم.
تجربه خوبي بود: شكست سنگيني بود.
رشد اقتصادي خوبي داريم: شاخصها دارند سقوط ميكنند.
صعودي: نزولي
مداح: نظريه پرداز، عقل كل، آزاد از هفت دولت و پابند به يك دولت
فرزند زيرك پرشور و پرشعور ملت ايران: احمدينژاد (به نقل از بخش ويژه اسفنديار حكيم)
سازشكار: كسي كه اهل منطق و گفتگو است.
كانون فتنه: جايي كه بايد برچيده شود.
بررسي ميكنيم: پشت گوش مياندازيم.
ايزو: توطئه دشمن (از گلواژههاي داوود احمدينژاد)
محكوم كردن: تنها كاري كه بعضي از فعالان سياسي و اجتماعي بلد هستند
اينترنت پر سرعت: اينترنت زغالي يا نفتي بل هم اضل!
بحران: (وجود ندارد و فاقد معنا ميباشد)
وي گفت: توجه به اين معاني جديد ميتواند از بروز سوءتفاهم، اختلاف نظر، جدل، درگيري، اغتشاش، زير ماشين رفتن و كتك خوردن جلوگيري كند.
در همين راستا خبرنگار "گافنيوز" توانست به برخي از اصطلاحات و معاني مندرج در اين ضدفرهنگنامه دست يابد كه براي تكدير افكار عمومي در اينجا منتشر ميشوند:
نصيحت: دشنام دادن
خيرخواهي: سوءنيت
اعتراض: اهانت
ياران قديم: دشمنان جديد
فرمانده جنگ: بچهاي كه عقلش تا قوزك پايش نميرسد
خائن: خادم
مترو: بازيچه، اسباب گروكشي
منوريل: هوهو چي چي، اسباب بازي بزرگسالان
جمعيت اندك: جمعيت چند صدهزار نفري
دختر 16 ساله: نابغه هستهاي
وحدت: يكدست شدن با حذف منتقدان و معترضان
قانون: ماسماسك
مصوبه: اسباب خنده
لايحه: اسباب خنده بيشتر
تاجر ورشكسته: استوانه نظام
تضارب آرا: تصادم ابدان!
وقت داريد چند دقيقه با ما مصاحبه كنيد؟: مياي اينجا وايسي هرچي ما دلمون خواست بگي؟
رسانه: پاتوق بروبكس (بروبكس= نورچشميها)
ملي: مارك نوعي كفش كه سالهاست رونق سابق را ندارد.
بازي بعدي را خواهيم برد: اين بازي را باختيم كه باختيم.
تجربه خوبي بود: شكست سنگيني بود.
رشد اقتصادي خوبي داريم: شاخصها دارند سقوط ميكنند.
صعودي: نزولي
مداح: نظريه پرداز، عقل كل، آزاد از هفت دولت و پابند به يك دولت
فرزند زيرك پرشور و پرشعور ملت ايران: احمدينژاد (به نقل از بخش ويژه اسفنديار حكيم)
سازشكار: كسي كه اهل منطق و گفتگو است.
كانون فتنه: جايي كه بايد برچيده شود.
بررسي ميكنيم: پشت گوش مياندازيم.
ايزو: توطئه دشمن (از گلواژههاي داوود احمدينژاد)
محكوم كردن: تنها كاري كه بعضي از فعالان سياسي و اجتماعي بلد هستند
اينترنت پر سرعت: اينترنت زغالي يا نفتي بل هم اضل!
بحران: (وجود ندارد و فاقد معنا ميباشد)
پایان متن
گروه خبری دانشجویی موج سبز
0 comments:
ارسال یک نظر