شبکه جنبش راه سبز (جرس): روح الله حسينيان نماينده تهران در نامهاي به هيئت رئيسه مجلس تقاضاي استعفا كرده است.
در ابتدای نامه حسینیان آمده است:
اينجانب نزديك به دوازده سال است كم و بيش در حال مبارزه با جريان انحرافي به اصطلاح اصلاحطلبان هستيم. خداوند خود ميداند كه چه ظلم ها، فشارها، تهمتها، توهينها و تحقيرها را از اين جماعت شنيدم و ديدم. در اين ميان نصحيتها و زخم زبانهاي دوستان را با همه تلخيهايش به جان خريديم؛ اما به ياري خداوند كه همه انگيزهام او بوده هرگز احساس ضعف و ناتواني نكردم؛ اما امروز بيش از هر زماني احساس دلشكستگي و سرخوردگي ميكنم.
امروز خود را ناتوانتر از هميشه مييابم. هر اقدامي آغاز كرديم با رقابت پيچيده پارلمان تاريستهاي حرفهاي نقش بر آب شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، وی در ادامه نامه خود مدعی شده است: جناح اصلاحطلب نزد رئيس عزيزتر و ارزشيتر شدند و هر روز ما مطرودتر و بيخاصيتتر. من خود را موجودي شكست خورده و سرخورده ميبينم وقتي ميبنيم رياست كميته دفاع مجلس يكي از فتنهگراني است كه از بانيان اتهام تقلب در انتخابات بود. وقتي ميبينم مجلس اصولگرا نمايندهاي را براي اين كميته انتخاب ميكند كه تا ديروز علناً از يكي از سران فتنه دفاع ميكرد و يك روز از عمرش را در راه مبارزه نگذرانده و تنها با تاجران كويتي مينشيند و برميخيزد و رسالتش توزيع آدامس در بين نمايندگان است.
روح الله حسینیان همچنین در بخشی از این نامه می نویسد: امروز بسيج و نيروهاي انتظامي كه در جريان فتنههاي اخير در خط مقدم عليه مزدوران آمريكايي ميجنگيدند تا از امنيت مردم دفاع كنند به بهانه تخلف چند نفر (كه بايد هم برخورد شود) اينان با تمام وجود مورد تحقير و ظلم دادگاههاي نظامي قرار ميگيرند، تمام بدنه تحت تعقيب قرار ميگيرند. فرماندهان مورد اذيت و توهين قرار ميگيرند؛ ولي هيچ كس دفاعي نميكند و هيچكس نميپرسد نيرويي كه ميخواهد از امنيت مردم و اركان نظام دفاع كند با اين روحيه زخم خورده چگونه و چرا؟ من خود را سرخورده و شكست خورده ميبنيم كه كساني در دفاتر مسئولان نظام جمهوري اسلامي حاكم شدهاند كه 180 درجه با رهبري نظام زاويه دارند. چرا احساس يأس و شكست نكنم كه با همه فداكاري اين مردم معتقد و ولايتي در اين نظام كساني نصب ميشوند كه تا ثريا فاصله با رهبري نظام دارند كساني كه در اين فتنه تا جايي كه احساس ترس نكردند از حريف حمايت كردند. من نميدانم اگر به كارگيري اين افراد چند چهره به مصلحت ميباشد آيا سرخورده شدن صدها مانند من هم مصلحت اين نظام است؟
او می نویسد: بسياري از تصميمات را نميفهمم، بسياري از رفتارها را سوراخ كردن كشتي انقلاب ميدانم، بسياري از الطاف كريمانه به منافقان را ساختن جدار بر مردمي بيمعرفت ميدانم كه از لقمهاي بر گرسنگان راه كوتاهي كردند. بسياري از شخصيتكشيها را قتل بيگناهان ميدانم. اعتراف ميكنم كه اشكال از من و بيعمقي من است به همين جهت اين حق را به خضر نبي ميدهم كه مرا از خود براند و به همين جهت من به آنها حق ميدهم تا به من بگويند: «اَلَم اقُل لكَ انّك لن تستطيعَ معي صبراً» و باز بر سرم فرياد زنند «هذا فراقٌ بيني و بينك».
من يك ظاهرگرا هستم فقط اين را ميدانم كه طبق قانون اساسي در مجلس سوگند خوردهام و همصدا با ديگر نمايندگان تكرار كردهام كه «من در برابر قرآن مجيد به خداي قادر متعال ياد ميكنم و با تكيه بر شرف انساني خويش تعهد مينمايم كه پاسدار حريم اسلام و نگهبان دستاوردهاي انقلاب اسلامي ملت ايران و مباني جمهوري اسلامي باشم.» ولي ميبينيم تجربه اين مدت به من نشان داده است كه قادر به وفاداري به اين سوگند نيستم.
مطمئن هستم كه با مرگ سياسي يا جسماني حقيري مانند من نه بر دامن كبريايي ولايت گردي خواهد نشست نه از روند انقلاب خواهد كاست .
حسینیان در پایان نامه خود تاکید کرده است:آنچه كه بايد بدانند اين است كه من لحظهاي از گذشته خود پشيمان نيستم و از آنچه با من شده است راضي به رضاي اويم چون همه آنها «بعينالله» بوده است.
0 comments:
ارسال یک نظر