انفجار پادگان سپاه؛ بی باوری عمومی به روایتهای حکومتی

نیلوفر زارع

 جرس: ناگهان زمین لرزید و موج مهیب انفجار از نقطه ای در حوالی کرج تا شرقی ترین قسمت های تهران را در نوردید. شهروندان وحشت زده و سراسیمه در پی منبع لرزش رفتند. زلزله؟ حمله خارجی؟ انفجار پالایشگاه؟ کدام عامل توانسته بود گستره ای به شعاع بیش از 50 کلیومتر را بلرزاد؟ بازار شایعه به سرعت داغ شد.مقام های رسمی هم با ضد و نقیض گویی های پیاپی بر تنور شایعات دمیدند. سرانجام گقته شد که آن لرزش و صدای مهیب ناشی از انفجار مهمات در یک پادگان متعلق به سپاه پاسداران بوده است. انفجاری با دستکم 17 کشته و 23 زخمی که در میان آنان نام یک سردار بلندپایه سپاه به چشم می خورد.

ضد و نقیض گویی های بی پایان

لحظاتی پس از شنیده شدن صدای انفجار، برخی خبرگزاری های ایران از انفجار یک جایگاه گاز خبر دادند. خبری که به هیچ وجه باور پذیر نبود. انفجار یک جایگاه گاز چطور می توانست صدا و لرزشی در شعاع 50 کیلومتری ایجاد کند؟ در نتیجه ساعتی نگذشت که "جواد اوجی"، مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران در گفتگو با خبرگزاری فارس انفجار جایگاه گاز در تهران یا هر جای دیگر را تکذیب کرد. او گفت "این انفجار هیچ ربطی به شرکت ملی گاز ندارد چرا که اگر اتفاقی رخ داده بود، دیسپچینگ شرکت ملی گاز آن را به ما نشان می داد." بعد از آن مدیر ایمنی شرکت پخش فراورده های نفتی اظهار داشت که انفجار کرج مربوط به کارخانه ای در صفا دشت کرج بوده است. این خبر نیز تکذیب شد و در نهایت سرتیپ "رمضان شریف"، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران اعلام کرد انفجار در یکی از زاغه های مهمات در نزدیکی شهر ملارد در غرب تهران اتفاق افتاده است. او این انفجار را یک اتفاق تصادفی دانست که هنگام «جابه‌جایی مهمات» روی داده است. "رمضان شریف" در نخستین اظهار نظر خود،آمار کشته شدگان حادثه را 27 نفر ذکر کرد اما به فاصله چند ساعت اظهاراتش را اصلاح کرد و با بیان این که 17 نفر در اثر حادثه جان خود را از دست داده اند،گفت: "اعلام اشتباهی تعداد کشته شدگان به دلیل ناخوانا بودن گزارش فکس شده از محل حادثه بوده است." مقام های سپاه از ذکر هویت کشته شدگان و مجروحان حادثه نیز خودداری کردند. رییس ستاد پاسخگویی به خانواده‌های ماموران حاضر در پادگان سپاه پیرامون سوال خبرنگاران درباره هویت کشته شدگان گفته بود که " پاسخگویی فقط به خانواده مجروحان خواهد بود." به فاصله کوتاهی مشخص شد سردار "حسن تهرانی" مسئول جهاد خودکفایی سپاه در میان کشته شدگان این حادثه قرار داشته است. سردار تهرانی از مقام های عالی رتبه سپاه پاسداران به شمار می رفت اما خبر مربوط به کشته شدن وی به صورتی کاملا حاشیه ای در گزارش رسانه های جمهوری اسلامی انعکاس یافت. بخش خبری 20:30 نیز در تنها در انتهای گزارش خود از انفجار پادگانه بیدگنه موضوع کشته شدن این سردار سپاه را اطلاع داد. در این گزارش گفته نشد که اگر دلیل انفجار " جابجایی مهمات" بوده، سردار تهرانی در آنجا چه می کرده است؟ این در حالی بود که نویسنده محافظه کار وبلاگ" اسرار سخن" نیزشنبه شب در مطلبی به طور ضمنی بر فرضیه عامدانه بودن انفجار انگشت تاکید گذاشت. این وبلاگ نویس با اشاره به کشته شدن مسوول جهاد خودکفایی سپاه نوشته بود:" سردار حسن تهرانی مقدم همه جا به دنبالت بودند که شهیدت کنند آخر کار خودشان را کردند." نویسنده این وبلاگ توضیح بیشتری درباره موضوع ارائه نداده بود.

بی باوری به روایت های دولتی

به فاصله اندکی پس از شنیدن شدن صدای انفجار در مناطق مختلف تهران و شهرستان های همجوار،موجی از تحلیل های توام با نگرانی میان فعالان شبکه های اجتماعی منتشر شد.گزارشهای شهروند-خبرنگاران از سطح شهر نیز بازتابی از برداشت های عمومی درباره این انفجار را ارائه می داد. برپایه این گزارشها، بسیاری از شهروندان پس از شنیدن صدای انفجار احساس کرده بودند که جنگی خارجی علیه ایران آغاز شده است.یکی از فعالان شبکه اجتماعی فیس بوک در بیان مشاهدات خود نوشته بود:" من امروز موقع انفجار مرکز تعویض پلاک غرب تهران بودم( یعنی جایی که ادمهایی از تمام طبقات اجتماعی میشه دید) اکثر مردم صدای انفجار را به حساب حمله امریکا گذاشتند..." پیام های فراوان که با مضمونی مشابه روی شبکه های اجتماعی منتشر شدند،سطح حساسیت بالای شهروندان نسبت به احتمال بروز جنگ را به نمایش می گذاشتند. بسیاری از شهروندان همچنین با بی باوری نسبت به روایت های دولتی، معتقد بودند که این انفجار نمی تواند بی ارتباط با تهدیدهای اخیر قدرتهای غربی باشد. بنابر برخی برداشتها، انفجار در پادگان بیدگانه زهر چشمی از سوی ایالات متحده یا اسراییل بوده تا جدی بودن تهدیدهای مربوط به عملیات نظامی علیه ایران آشکار شود. آنها همچنین می پرسیدند چطور یک انفجار در حوالی کرج توانسته چنان موجی از لرزش ایجاد کند که صدای آن تا کیلومترها آن طرف تر و در شرقی ترین نقاط تهران شنیده شود؟. برخی شهروندان هم فرضیه هایی هم درباره وقوع دو انفجار همزمان یکی در غرب و یکی در شرق تهران داشتند. فرضیه هایی که مقام های دولتی آن را تکذیب کردند.

عبرت های یک فاجعه

هنوز دلایل و زمینه های وقوع انفجار در پادگان سپاه پاسداران در منطقه ملارد فاش نشده است و بعید به نظر می رسد که مقام های سپاه حاضر به اطلاع رسانی شفاف در این زمینه باشند. طفره رفتن آنها از افشای هویت کشته شدگان،نشان دهنده عدم تمایل این نهاد برای اطلاع رسانی دقیق درباره ماجراست. بسیاری از شهروندان بر همین اساس باور دارند که مقام های سپاه از گفتن واقعیت درباره دلایل انفجار طفره می روند. آنها می گویند که اگر انفجار محصول یک اتفاق بوده است چرا درباره آن تا این حد پنهان کاری شده است. یکی از نشانه های عمده پنهان کاری، محدودیت هایی است که برای نیروهای امداد رسان در کمک به بازماندگان حادثه اعمال شد. محدودیت هایی که "محمود مظفر" رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز به نوعی بر آن صحه گذاشت. او دیروز-شنبه- طی مصاحبه ای گفت :"خیابانهای اطراف پادگان توسط مسوولان مربوطه بسته شده تا عملیات امداد و نجات بهتر انجام شود ولی تنها 6 نفر از امدادگران توانستند مجوز داخل شدن پادگان را اخذ کنند." یکی از فعالان در شبکه اجتماعی فیس بوک در همین راستا پرسیده بود:" اگر فقط انفجار مهمات عادی بود چرا برای ورود امدادگران حکومتی نیز محدودیت ورود در نظر گرفته شد.مگر آنها قرار بود چه چیزی را ببینند که نباید می دیدند؟" سوالهای بی پاسخ دیگری از این قبیل نیز بر زبان شهروندان جاری است اما رسانه ها و مقام های حکومتی نه فقط به آنها پاسخی نمی دهند بلکه با اطلاع رسانی های متناقض به شک و تردیدهای عمومی افزودند. ناظران می گویند که دلیل انفجار روز شنبه هر چه که باشد، دو نکته را بار دیگر روشن ساخت. نخست ناهماهنگی میان مقام های دولتی ایران برای مدیریت بحران که با ضد و نقیض گویی ها به داغ شدن بازار شایعات انجامید و نکته دیگر بی اعتمادی عمومی به ادعاهای حکومت و حساسیت فزاینده آنها نسبت خطر بروز جنگ خارجی.

 

0 comments:

ارسال یک نظر