بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیرامون تهدیدهای بین‌المللی علیه ایران

جرس: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران شاخه خارج کشور با صدور بیانیه‌ای نسبت به شرایط بین المللی کشور به حاکمان هشدار داد. 

به گزارش سایت امروز، در بخشی از این بیانیه آمده است: با بروز بحران در سوریه عمق استراتژیک ایران در منطقه در معرض تهدید جدی قرار گرفته است. خطاهای فاحش حاکمیت کنونی در قبال بحران سوریه، موجب تشویق و تشجیع در سرکوب و کشتار مردم سوریه و در نتیجه افزایش احتمال سرنگونی رژیم این کشور و همچنین بدنامی ایران به ویژه در میان ملت سوریه شده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

این روزها در حالی که کشورمان با تهدیدات بین المللی و بحران های داخلی حادی مواجه است متاسفانه مسوولان کشور همچنان چشم و گوش خود را بروی واقعیت های جاری بسته‌اند و بر تداوم سیاستهای ماجراجویانه در عرصه بین المللی و سرکوب و ارعاب در داخل اصرار می‌ورزند.

طی هشت سال مسئولیت دولت اصلاحات شاهد بودیم تلاش ها و تعامل های صلح جویانه و تنش زدای دولت خاتمی جایگاه و نفوذ کشورمان را در سطح بین الملل ارتقاء بخشیده و تهدید‌های موجود در سطح جهانی علیه ایران را به صورت قابل ملاحظه ای کاهش داد. این رویکرد عقلانی و مدبرانه همراه با سیاست های دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران را در سطوح داخلی و خارجی در مسیر توسعه مردم محور قرار داد. اما متاسفانه، خوی و منش استبدادطلبانه و ستیزه جویانه که بقای خود را در نفی آزادی در داخل و دیپلماسی دشمن محور در خارج می‌دید رویکرد عقلانی و سازنده دولت اصلاحات را برای مدیریت کشور برنتافت و درپی یکدست کردن حاکمیت برآمد. پس از استقرار حاکمیت یکدست اقتدارگرایان برکشور که با پیگیری یک منش و روش انحصارطلبانه دست به حذف نیروهای باسابقه و موثر انقلاب زده و عرصه حکمرانی را تدریجا خالی از هرگونه تدبیر و عقلانیت نمودند و همزمان با متهم کردن دولت خاتمی به «عقب نشینی و خیانت و سازش» در برابر «دشمنان»، با ایجاد چرخشی اساسی در سیاست خارجی و در پیش گرفتن سیاستهای تهاجمی و ماجرا جویانه، جایگاه ایران را در سطح منطقه و جهان به شدت تنزل داده و هم اکنون آنرا با انزوا و خطر جدی مواجه نموده اند.

صدور چندین قطعنامه علیه ایران از سوی شورای امنیت، گزارش های متعدد از نقض حقوق بشر در ایران، تحریم های شدید اقتصادی-سیاسی، به راه افتادن امواج مستمر تبلیغاتی علیه کشور مان و اخیرا طرح سناریوی مشکوک ترور سفیر عربستان در آمریکا بخشی از دستاوردهای سیاست خارجی تهاجمی دولت مستقر به شمار می‌رود.

در چنین شرایطی ارائه گزارش نماینده ویژه ایران شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران و گزارش منفی و بی سابقه آژانس بین المللی انرژی هسته ای علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، فضای تهدید آمیز و پرمخاطره‌ای را علیه کشورمان پدید آورده است.

در حال حاضر آمریکا با بهره گیری کامل از فرصت‌های مغتنمی که سیاست‌های نابخردانه حاکمیت کنونی در عرصه‌های داخلی و خارجی فراهم آورده، توانسته است رسیدگی به سه پرونده فعالیت هسته‌ای، نقض حقوق بشر و تروریسم را علیه ایران در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دهد و به این ترتیب از ایران چهره یک تهدید برای صلح جهانی ترسیم نماید. اروپا که به ویژه پس از فروپاشی شوروی و به منظور ممانعت از شکل گیری نظام تک قطبی جهانی از همراهی با آمریکا علیه کشورهای مستقل از جمله جمهوری اسلامی ایران خودداری می‌کرد و خواهان ادامه گفت‌وگوی انتقادی با ایران بود، امروز بعضا با مواضعی به مراتب تندتر از آمریکا در کنار این دولت علیه ایران قرار گرفته است.

همزمان با افزایش تهدید‌ها و تشدید آسیب‌پذیری‌ها، نقاط قوت و امکاناتی که به ایران در سطوح منطقه‌ای و بین المللی قدرت تحرک می بخشید در حال رنگ باختن است. در سطح منطقه هر روز قدرت ایران در ایفای نقشی سازنده و مؤثر در تحولات جاری کاهش بیشتری می‌یابد و حوزه نفوذ تاریخی و سیاسی ایران به نفع قدرت‌های دیگر منطقه کمتر می‌شود.

با بروز بحران در سوریه عمق استراتژیک ایران در منطقه در معرض تهدید جدی قرار گرفته است. خطاهای فاحش حاکمیت کنونی در قبال بحران سوریه، موجب تشویق و تشجیع در سرکوب و کشتار مردم سوریه و در نتیجه افزایش احتمال سرنگونی رژیم این کشور و همچنین بدنامی ایران به ویزه در میان ملت سوریه شده است.

در بحران بحرین نیز تضعیف شدید موقعیت منطقه ای و بین المللی و نیز اتخاذ مواضع نابخرادانه، ایران را نه تنها از هرگونه تأثیرگذاری مثبت بر بحران این کشور و ایفای نقش میانجی میان معترضان شیعی و دولت بحرین محروم ساخته، بلکه موجب ورود عربستان به نمایندگی از کشورهای منطقه به این بحران و تشدید فشار بر شیعیان این کشور و تخریب بیشتر روابط ایران و بحرین و عربستان شده است. اقدام غیر دوستانه عربستان مبنی بر درخواست رسیدگی شورای امنیت به اتهام ایران در ترور سفیرش به نحو نمادین از نقش و تأثیر دیپلماسی آمریکا در سردی روزافزون روابط ایران با همسایگان حکایت می‌کند.

درحالی که ابتکارات دیپلماتیک مقامات ایرانی در قبال پاکستان و افغانستان که حوزه نفوذ سنتی سیاسی و فرهنگی ایران به شمار می‌روند، از حد دیدارهای پروتکلی و تعارفات سخیف با کرزای در باره خوردن «خاک شیر ایرانی» فراتر نمی‌رود، شاهد تحرکات دیپلماتیک ترکیه در حل اختلافات پاکستان و افغانستان و توافق سه کشور در برگزاری مانور نظامی مشترک هستیم، موفقیتی که دستیابی به آن برای ایران در شرایط کنونی یک خواست ناممکن به شمار می‌آید.

در سطح تحولات اجتماعی سیاسی کشورهای عربی، به رغم ادعاهای گزاف مسؤلان ایرانی مبنی بر «طنین انقلاب ایران در کشورهای عربی» و پیروی این تحولات از الگوی ایران،‌ رهبران جنبش‌های منطقه از تونس گرفته تا مصر و سوریه، از اخوان المسلمین مصر گرفته تا حزب النهضه تونس – که همواره از حمایت‌ها سیاسی و مالی ایران بهره برده‌اند-، همگی مکرراً تصریح می‌کنند که حاضر به تکرار تجربه ایران نیستند و الگوی ترکیه را برای آینده خود مناسب تر می‌دانند. در نتیجه می‌توان ادعای حاکمیت کنونی را مبنی بر این که ایران به الگوی جنبش‌های عربی تبدیل شده است، به یک معنا صحیح دانست و آن این که سیاست‌ها و عملکردهای حاکمان کنونی ایران را به الگوی عبرت آموز و تجربه ای شکست خورده تبدیل کرده است که هرگز نباید آن را تکرار کرد.اقتدارگرایان حاکم به جای آن که این همه را نتیجه طبیعی سیاست‌ها و مواضع خودببینند و به این صرافت بیفتند که چرا به رغم تمامی زمینه‌های ذهنی و اعتقادی مثبت به نفع ایران در میان ملت‌های مسلمان، ترکیه توانسته است گوی سبقت را در این عرصه از ایران برباید، آینه می‌شکنند و چاره کار را در تبلیغات داخلی علیه ترکیه می‌بینند.

افزایش تهدیدهای مخاطره آمیز و کاهش قدرت و توان منطقه‌ای و بین المللی ایران، به شرحی که گذشت ، مصالح ملی کشور را با چالشی سخت و خطراتی بی سابقه مواجه ساخته است. طرح همزمان سه اتهام فعالیت غیر صلح آمیز هسته‌ای، نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل – که در مورد هیچ کشور دیگری سابقه ندارد- از ایران تصویر یک تهدید جدی علیه صلح بین الملل ترسیم و افکار عمومی جهانی را علیه ایران برمی انگیزد به طوریکه آمریکا به بهانه سناریوی پرابهامی چون طرح ترور سفیرعربستان در واشنگتن به راحتی می‌تواند موجی جهانی علیه ایران سامان دهد و دول اروپایی و کشورهای همسایه نظیر عربستان را علیه ایران فعال کند. اگر اقدام اخیر عربستان علیه ایران را با موضع این کشور در ماجرای انفجار پایگاه آمریکاییان در الخبر عربستان و عدم همراهی این کشور با آمریکاعلیه ایران در آن ماجرا مقایسه کنیم آن گاه می‌توانیم تنزل شدید موقعیت منطقه‌ای و بین المللی ایران را بهتر درک کنیم و به این حقیقت بهتر آگاه شویم که آمریکا توانسته‌است دستکم برخی کشورهای همسایه را به ضرورت «برخورد با خطر ایران»! قانع سازد.

مروری کوتاه و سریع بر مجموعه این شرایط هر ناظر آگاهی را به این نتیجه می‌رساند که در طول سال‌های پس از انقلاب، هرگز چنین اجماعی در سطح بین الملل علیه ایران شکل نگرفته و ایران با این حجم از تهدید یکجا مواجه نبوده است.

حاکمیت کنونی با پاشیدن خاک برچشم واقعیت و بزرگنمایی نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی درمدیریت این وضعیت مخاطره آمیز علیه ایران،می‌کوشد نقش بی‌کفایتی، ناکارآمدی و سیاست‌های نابخرادانه و ماجراجویانه خود را در پیدایش این وضعیت پنهان سازد، غافل از این که با این بزرگنمایی عملاً به فعال مایشاء بودن آمریکا و رژیم صهیونیستی در تأمین منافع خویش و ناتوانی خود در جلوگیری از آن اعتراف می‌کند. حقیقت این است که آمریکا چه در لیبی و چه در سوریه و چه در مصر و چه در ایران منافع خود را تعقیب می‌کند. مواضع به ظاهر تناقض آمیز مخالفت با به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شرقی، مخالفت صریح با عضویت فلسطین در یونسکو و مماشات با اقدامات سرکوبگرانه دولت بحرین علیه معترضان شیعی در این کشور از یک سو و همراهی با ناتو در حمایت از مخالفان قذافی و همراهی با معترضان سوری از سویی دیگر، همگی با اصل تلاش برای تأمین منافع ملی آمریکا قابل توجیه است. اما این همه یک سوی حقیقت است، سوی دیگر حقیقت سرکوبگری، دیکتاتوری، لجاجت دولت‌هادر برابر خواست ملت‌ها و اتخاذ مواضع نابخرادنه و ستیزه جویانه آنان است که زمینه را برای نیل آمریکا به اهداف و مقاصد خود فراهم می‌کند.

از این رو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران به صراحت اعلام می کند مسؤلیت عواقب وضعیت پرمخاطره کنونی و حملات احتمالی نظامی آینده مستقیماً متوجه حاکمیت کنونی است وآنان باید به دلیل سیاست‌ها و اقدامات نسنجیده و اشتباه خود، پاسخگوی بحران وتحریم و فشارهای بین المللی و تهدیدهای خارجی و وضعیت وخامت بار داخلی ناشی از آن باشند. حتی اگر حمله نظامی هم صورت نگیرد، مانورهای تبلیغاتی سیاسی در باره اقدام نظامی به عنوان یک احتمال مفروض در جدول اقدامات آمریکا و اروپا و اسرائیل علیه ایران، خسارت‌های عظیم اقتصادی و سیاسی را به ملت ایران تحمیل کرده و می‌کند. عدم تمایل سرمایه گذاران داخلی و خارجی به سرمایه گذاری و عدم پذیرش ریسک فعالیت‌های درازمدت اقتصادی در کشوری که دائما در معرض تهدید و احتمال جنگ و حمله نظامی است از خسارت های عاجل این وضعیت، و عدم رشد اقتصادی و فقر و بیکاری و عقب ماندگی و جایگزین شدن فعالیت‌های دلالی و سوداگرانه به جای فعالیت‌های مولد و مفید اقتصادی و … از نتایج آن است که پیامدهای زیانبارش دامنگیر مردم می شود.

سازمان ضمن محکوم کردن هرگونه حمله نظامی و نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ایران و به ویژه فتنه‌گری‌های رژیم صهیونیستی در این زمینه،راه پایان دادن به وضعیت وخامت بارکنونی را هنوز به روی مسؤلان کشور باز می‌بیند. به باور ما عذرخواهی از رفتارهای پیشین و تمکین در برابر اراده ملت و پایان دادن به روش‌های استبدادی در اداره کشور و مشارکت دادن ملت در اداره امور خود از طریق پذیرش انتخابات آزاد و سالم و منصفانه و در نتیجه افزایش ضریب وحدت و همبستگی ملی تنها راه برون رفت از وضعیت مخاطره آمیز جاری است. ما مشفقانه و دلسوزانه به حاکمان توصیه می‌کنیم از اصرار لجوجانه بر ادامه مسیر نافرجام کنونی دست بردارند و از فرصت‌های محدود باقیمانده هوشمندانه بهره برداری نمایند. فرصتی که بی شک وحدت و همراهی مردم در آن جایی برای بازی های فرصت جویانه ی و تهدیدات و طمع های کشورهای دیگر باقی نخواهد گذاشت.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
شاخه خارج کشور
۲۲ آبان ۱۳۹۰

0 comments:

ارسال یک نظر