مسعود بهنود
روزنامه نگار
روزنامه های اول هفته تهران تازه ترین سخنان رییس دولت را که از سوی رسانه های منقد یک همایش انتخاباتی به حساب آمده و از دید هواداران دولت همایشی برای تببین ولایت مداری دولت نام گرفته منعکس کرده اند. این روزنامه ها از قول آیت الله موسوی اردبیلی رییس پیشین قوه قضاییه و میرفتاح وزیر پیشین کابینه از روند استیضاح وزیر اقتصاد و امور دارائی انتقاد کرده و با عکس و گزارش هائی از تظاهرات سالگرد اشغال سفارت آمریکا به عنوان تجلی خصومت مردم ایران با دولت آمریکا، به روز مبارزه با استکبار پرداخته اند.
"اظهاراتی که به سرعت تکذیب شد" عنوان اصلی تهران امروز است، اعتماد همین گزارش را با تیتر "احمدی نژاد در حلقه یاران انتخاباتی" منعکس کرده و ابتکار از "یک سخنرانی، دو روایت" نوشته است.
سالگرد گروگان گیری و تکرار مرگ بر آمریکا
"ارائه اسناد تروریست بودن آمریکا به دبیر کل سازمان ملل" تیتر اول خراسان است، "رونمائی از اسناد دخالت آمریکا در ترورها" گزارش اصلی جام جم، روزنامه جمهوری اسلامی نوشته "سراسر ایران صحنه حرکت ضد آمریکائی بود" و روزنامه کیهان به نقل از حاضران در مراسم سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران نوشته "خمیر مایه نظام سرمایه داری تروریسم است".
محمدعلی وکیلی در سرمقاله ابتکار احتمال حمله نظامی آمریکا و ناتو را به ایران رد کرده و با تکرار سخنان دولتمردان و مقامات نظامی نوشته اگرچه ممکن است در مهندسی امریکا و اسرائیل جنگ محدود پیشبینی شده و شروع آن با این دو کشور باشد؛ ولی ختم آن دیگر دست آنان نیست. بعید نیست که شروع جنگی محدود، به جنگ تمامعیار در منطقه منتهی شود. منطقه خاورمیانه سالهاست که همچون انبار باروت آماده انفجار علیه منافع اسرائیل است.
به نوشته این مقاله درصورت درگیرشدن اسرائیل با ایران و طولانیشدن جنگ، بعید نیست که امریکا و غرب برای رهایی خود از پیامدهای دهشتناک آن و در جهت منافعشان، پشت آن رژیم را خالی کنند و به مرور زمان این رژیم، بدون پشتوانه و تنها، در میدان جنگ باقی بماند. طبیعی است تنها شدن این رژیم در جنگ با ایران، زمان نابودی آنرا تعجیل خواهد بخشید.
سرمقاله ابتکار نتیجه گرفته جنگ با ایران به فروپاشی جبهه داخلی رژیم صهیونیستی ختم خواهد شد؛ چراکه مردم آن سرزمین بههیچوجه آمادگی جنگ را ندارند و امکان شورش زیاد خواهد بود و خلاصه این که مسئولان کشورمان نباید تحتتأثیر شیپور رژیم جنگطلب اسرائیل قرار گیرند و فضای کشور را جنگی کنند. بهطور طبیعی، دیوانگان بینالمللی ممکن است دست به هر عملی بزنند؛ پس آمادگی نظامی شرط عقل است و البته تحرک دیپلماسی برای بهانهزدایی در نظام بینالملل امری لازم است.
صادق زیبا کلام در مقاله ای در شرق با عنوان "چرا بعد از شاه نوبت آمریکاست" مضمون مقاله ای را نقل کرده که خود در همان سی و دو سال قبل نوشت. اما این بار تاکید کرده هیچکس در آن روزهای پرالتهاب از دانشجویان و سایر انقلابیون این پرسش ساده را نپرسید که اگر آمریکاییها میخواستند با انقلاب، رویارویی نظامی کنند چرا در آذرماه یا دیماه که شاه هنوز در ایران بود، ارتش ایران از هم فرو نپاشیده بود، آنان درصدد اجرای کودتا نظامی برنیامدند و میخواهند آن را حالا (آبان ۵۸) انجام بدهند که شاه با برانکارد وارد آمریکا شده، ارتشاش تکهپاره شده و دهها نفر از سران و فرماندهان قوای مسلحهاش اعدام شدهاند یا فراری یا در انتظار محاکمه هستند و میلیونها نفر در سراسر کشور مسلح شدهاند، به فکر انجام کودتا نیفتادند؟ یعنی آمریکاییها واقعا اینقدر نادانند.
در ادامه مقاله آمده آنچه که آن روزها برای من و نسل انقلابیونی که سفارت را اشغال کرده بودند اساسا نه ارزشی داشت، نه مطرح بود و نه به فکر آن بودیم، مفاهیم دموکراتیک و دموکراسی بود. به آزادی میخندیدیم و آن را محصول تفکرات لیبرالیستی سرمایهداری میدانستیم. مفاهیمی همچون آزادی مطبوعات، آزادی اندیشه، آزادی بیان، انتخابات آزاد، حاکمیت قانون، محدودیت قدرت دولت به قانون و امثالهم برایمان مطرح نبود.
در پایان مقاله شرق آمده سالها گذشت، سالهای تلخ و شیرین. در این سالها نسل من آلامهای زیادی دید تا به تدریج رشد کند و متوجه شود که شاید آنچه در مورد غرب و نظام حاکم بر آن میگفت، درست بود و درست باشد اما نسل من یک نکته را نتوانسته بود در ۱۳ آبان ۵۸ ببیند. نتوانسته بود متوجه شود که غرب و سرمایهداری با وجود آن کیفرخواست بلندبالا که مارکسیستها برایش مطرح کرده بودند و ما هم آنها را تکرار میکردیم یک ویژگی دیگر هم داشت: برای مخالفان حق مخالفت قایل بود.
نفت و تفکر نفتی و رابطه اش با دموکراسی
عباس عبدی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به درآمدهای ارزی ایران از فروش نفت در ۳۱ سال گذشته که ۹۷۰ میلیارد دلار (به قیمت سال ۱۳۸۹) بوده و اگر بهای نفت و گاز مصرف داخل کشور را هم حساب کنیم، این رقم حداقل معادل ۲۵۰۰ میلیارد دلار خواهد بود، که اگر فقط در یک بانک معتبر به صورت پسانداز یا سرمایهگذاری نگهداری میشد با بهره ۷ درصد، هم اکنون حداقل دو هزار میلیارد دلار سرمایه نقدی داشتیم که سود سالانه آن بر مبنای ۷ درصد، برابر ۱۴۰ میلیارد دلار میشد که بسیار فراتر از درآمدهای ارزی فعلی کشور بود.
نویسنده با این مقدمه یادآوری کرده اگر الان به هر دلیلی مجبور میشدیم که تولید تمام نفت و گاز خود را متوقف کنیم، بازهم سود حاصل از این سرمایه، کشور را کفایت میکرد. اکنون میتوان پرسید که این حجم عظیم از درآمدهای نفتی چگونه مصرف شدهاند که امروز هیچ اثری از سوددهی آنها وجود ندارد؟ حتی شرایط بدتر از آن است که تصور شود زیرا با کاهش چشمگیر یا توقف احتمالی درآمدهای نفتی فعلی، اقتصاد کشور و اداره امور آن امری ناشدنی تلقی خواهد شد.
تاکید نویسنده مقاله اعتماد بر این است که بیش از آنکه ما نفت را مدیریت کنیم، مدیریت واحدی از جانب نفت بر دولت اعمال و اجرا میشده. شاید برخی تعجب کنند که نفت چگونه میتواند اقتصاد و حتی سیاست و فرهنگ را مدیریت کنند؟ پاسخ این است که درآمدهای رانتی ناشی از نفت به نسبتی که زیادتر میشوند، منطق ویژه خود را بر مالک خود تحمیل میکنند. دقیقا مثل اسلحه است.
در پایان مقاله آمده شاید برخی تصور کنند میتوان مدیریتی را به دور از عقلانیت نفتی تجسم کرد که بتواند درآمدهای نفت را به نحو کارآمدی در جهت تولید و منافع مردم به کار گیرد، ولی واقعیت این است که نمیتوان، زیرا چنین مدیریتی معمولا از درون ساز و کار دمکراتیک و در فضای آزادی رسانهها و نهادهای مدنی باید بیرون آید. در حالی که وجود درآمدهای کلان نفتی مخل شکلگیری چنین ساز و کاری است.
آخرین تلاش ها در آخرین روزهای اسد
محمدعلی سبحانی در مقاله ای در شرق با اشاره به پیشنهاد اتحادیه عرب به سوریه و پذیرش آن توسط بشار اسد نوشته این صرفا مرکبی بر ورق است و زمینهای برای اجرای آن وجود ندارد. چرا که به محض عقبنشینی از شهرها و عدم برخورد با مخالفان، خیابانها پر از جمعیت میشود و تظاهرات خیابانی موقعیت حاکمیت در سوریه را از این دشوارتر میکند.
به نظر این دیپلمات پیشین، تحولات سیاسی داخلی، منطقهای و بینالمللی و نیز رفتار مخالفان و حکومت در میدان عمل نشان میدهد احتمال توافق مخالفان و دولت سوریه در اجرایی شدن طرح اتحادیه عرب و مذاکره دولت سوریه با مخالفان در قاهره بسیار بعید است.
نویسنده مقاله شرق نتیجه گیری کرده عمق اختلافات میان دولت و مخالفان، اصرار قدرتهای منطقهای و بینالمللی، ترکیه، اتحادیه عرب و کشورهای اروپایی و آمریکا به حمایت از مخالفان و جدا شدن هزاران نظامی از ارتش و رفتن به مراکز امن در داخل و خارج از سوریه و نیز اصرار دولت بر استفاده از خشونت علیه غیرنظامیان کار را به جایی رسانده است که در حال حاضر چشمانداز روشن و قابل دسترسی در مقابل ناظران و تحلیلگران پدیدار نمیشود و در صورت عدم تفاهم و استمرار همین وضعیت برای مدتی طولانیتر احتمال پیشروی به سوی درگیریها و جنگ داخلی بیشتر خواهد شد.
محمدعلی ابطحی در مقاله ای در اعتماد با نقل آخرین سفر خود همراه را رییس جمهور خاتمی به دمشق برای تودیع با حافظ اسد و تحسین مردم از رهبر متوفای خود نوشته آنچه این روزها در سوریه اتفاق میافتد نتیجه این بیتوجهی داخلی است. حمایت ایران و جنبشهای آزادیبخش و اصیلی مثل حزبالله از بشار اسد به دلیل سیاستهای خارجی او و مدیریت موفقش در برابر زیاده خواهیهای اسراییل است. سیاست خارجی بشار آنقدر موفق و متین بوده است که حتی غربیها و خود اسراییل هم به بقای بشار رضایت میدهند تا بتواند تعادل را در این منطقه حساس و در همسایگی اسراییل حفظ کند. اما مردمی که از اختناق داخلی به ستوه آمدهاند به نیاز خود فکر میکنند.
به نظر معاون پیشین رییس جمهور اصلاحات، سوریه به دلیل موقعیت مهم استراتژیک و مواضع قابل احترام آن کشور در برابر اسراییل، برای همه دنیا پر اهمیتتر از تونس و لیبی است. اما برای شناخت واقعیت آنچه امروز در سوریه میگذرد توجه به این تفکیک سیاست داخلی و خارجی مهم است. این در حالی است که به نظر میرسد حتی معترضان فعلی با سیاستهای منطقهیی بشار موافقند و به ندرت در جهان اسلام و داخل مردم سوریه کسانی یافت میشوند که طرفدار اسراییل باشند.
استیضاح ظاهری، اعتماد مشروط، بی اعتمادی کامل
"استیضاح وزیر اقتصاد ظاهری بود" به نقل از آیت الله موسوی اردبیلی تیتر اول شرق و مردم سالاری است و آرمان و جهان صنعت از قول فتاح، وزیر سابق کابینه احمدی نژاد در عنوان اصلی خود نوشته اند "دولت نمی تواند اختلاس را لائی در کند".
میرزا بابا مطهری نژاد در سرمقاله مردم سالاری استیضاح را یک لطیفه خوانده و نوشته میانه هفته گذشته در پاسخ به افکار عمومی و آن طور که در اشارات و روایات و کلمات بر زبان ها و قلم ها جاری شد با هدف ایفای رسالت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلا می به دنبال داستان اختلاس یا اختلا ف ۳هزار میلیارد تومانی در شبکه بانکی کشور و به دنبال قرائت گزارش کمیته تحقیق و تفحص از این موضوع که شنیدن و خواندنش مو بر بدنها سیخ می کرد و دهانها از حرکت باز می ماند.
به نوشته این مقاله مقام عالی استیضاح شونده در سخنانش که پاسخی بر هیچ یک از سوالات استیضاح کنندگان نبود از هیجان و نگرانی متناسب با آن هجمه برخوردار بود و امیدی هم بر اقناع نمایندگان در کلماتش و رفتارش دیده نمی شد. اما رئیس جمهور از آرامشی توام با شوخ طبعی و مزاح برخوردار بود که کمتر در رویدادهای مشابه از ایشان دیده شده بود و پیامی جدید را از رابطه دولت و مجلس القا می کرد. شاه بیت این روز ماندنی، دفاع رئیس مجلس از استیضاح شونده و نصایحی مشفقانه به ایشان بود.
و خلاصه سرمقاله مردم سالاری این که نتیجه آن امواج سهمگین و این آرامش ها، چیزی نبود جز آنکه به قول رئیس مجلس: «مجلس با ادامه وزارت وزیر... اعلا م موافقت نمود.» می توان گفت رای حق مجلس است، اما آیا نمایندگان می دانند با چنین رویکردی به گزارشات تحقیق و تفحص، این مهم را به چاقوئی شکسته که فقط دسته اش در دست است و تیغه ای بر کف ندارد تبدیل می کنند.
محمد حسین روانبخش در مقاله ای در مردم سالاری به طعنه نوشته برادر محمودرضا خاوری مدیر عامل بانک ملی که به خارج از کشور فرار کرده یک بار، در زمان حضورش در ایران، به خاطر پرونده فساد مالی ۳ هزار میلیارد تومانی به دادستانی اهواز احضار شده بود، اما توانست با ادای توضیحات قانع کننده، به تهران بازگردد تا پس از چندی، بار سفر به سمت بریتانیا ببندد و از آن سو، رهسپار دیار کانادا شود!
در ادامه این مقاله آمده احتمالا برادر خاوری خیلی آدم بدبینی بوده است و متاسفانه اعتمادش را نسبت به کارگزاران نظام ( یعنی نسبت به خودش !) از دست داده بوده ... در حالی که چنین ذهنیتی کاملا خطاست! برای درک بهترتر این امر، به استیضاح برادر حسینی نگاه کنید! به دفاع برادرانه بعضی ها از بعضی های دیگر نگاه کنید! پس برادر خاوری کمی تا قسمتی عجله کرد والا الان همین دور و بر داشت خدمت صادقانه خودش را ادامه می داد و اصلا هم احتیاج نبود که احتیاط کند و سند خانه ویلایی اش را در کانادا به نام دخترش نماید.
نویسنده مردم سالاری در نهایت نتیجه گرفته هیچ کس نباید در هیچ وضعیتی هول کند و در برود; حتی اگر جریان انحرافی باشد! علاوه بر این هر کس در برود دیگر نباید برگردد چون خودش به خودش پشت کرده والا بقیه که کاری نکرده اند و اگر می خواستند کاری کنند که او اصلا نمی توانست در برود! نتیجه سوم اینکه مملکت ما آنقدر گل و بلبل است که با توصیه هم می توان پیشرفت کرد.
کارتون روز
0 comments:
ارسال یک نظر