سعید زندگانی
جرس - دراولین پرده، یکبار دیگر به سراغ "کلنل" محمود دولت آبادی می رویم و پاسخ نویسنده را به معاون وزیرارشاد می خوانیم که تهدید کرده نیازی نیست این رمان در ایران منتشر شود؛ در پرده دوم با دیدگاه انتقادی رئیس کتابخانه مجلس در مورد سانسور کتاب در ایران آشنا می شویم؛ پرده سوم به ساز ناکوک نوازندگان بی جیره و مواجب ارکستر سمفونیک تهران در اجرای سمفونی "خورشید" می پردازد؛ در پرده چهارم حرفهای احمدرضااحمدی شاعر را می شنویم که معتقد است شاعری هم کاری است مانند بنائی و لوله کشی؛ در پرده پنجم به تخت جمشید می رویم که ترک خورده اما رئیس سازمان میراث فرهنگی معتقد است این ترکها از آغاز وجودداشته اند؛ در پرده ششم بازهم به نویسنده دیگری برمی خوریم که از دست سانسورهای ارشاد دیگر نمی خواهد کتابی منتشر کند؛ و در پرده آخر از "ارگ بم" خبر می گیریم و اینکه احتمال دارد به لیست "آثار درخطر" یونسکو منتقل شود!
معاون وزیر ارشاد و تهدید "کلنل" دولت آبادی
بهمن دری معاون امور فرهنگی وزیرارشاد چهارشنبه گذشته در مراسم پایانی "هفته کتاب" و در نخستین همایش نویسندگان ایران اعلام کرد که این وزارتخانه از انتشار کتابهای ارزشمند و فاخر حمایت می کند؛ در حالیکه یک هفته قبل از آن در مورد رمان "زوال کلنل" نوشته محمود دولت آبادی نویسنده نامدار ایرانی که نامزد دریافت جایزه معتبر "بوکر من" آسیا هم شده است، نظر داده بود که چون این کتاب در خارج از ایران منتشر شده است، نیازی به انتشار آن در ایران و به زبان فارسی وجود ندارد!
البته دری در سخنرانی خود با اشاره به انتشار 65 هزار عنوان کتاب در سال گذشته در ایران، اظهار نظر کرد که بیش از ده درصد از این کتابها قابل مطالعه نیستند و گفت: "سال گذشته 65 هزار عنوان کتاب در کشور منتشر شد، اما اگر کسی از من به عنوان یک کارشناس سوال کند که چه تعداد از این کتابها را میتوانی برای مطالعه یا هدیه دادن توصیه کنی، میگویم ده درصد آنها هم قابل توصیه برای مطالعه نیست"! معاون وزیر احتمالا کتاب "کلنل" را هم در زمره همان نود درصدی می داند که به نظر او خواندنی نیستند!
در مقابل حرفهای معاون فرهنگی وزیر ارشاد، محمود دولت آبادی که نتوانسته بود پاسخی به بهمن دری در رسانه های داخلی بدهد، در گفت و گوئی کوتاه با برنامه فارسی "بی بی سی" گفت: "آقای دری قدری تند قضاوت کرده اند. من تعجب می کنم، چون من آقای دری را دیده ام. ایشان فرد پخته ای است و سن و سالی ازشان گذشته و قطعا به اندازه من متوجه می شوند که کتابی که در زبان مادری نوشته شده حتما می بایست در زبان مادری منتشر بشود که همان فارسی عزیزی است که هم آقای دری و هم من و هم شما به آن صحبت می کنیم. من کماکان انتظار دارم که کتاب زوال کلنل و طریق بسمل شدن و دیگر کتاب ها اجازه انتشار پیدا کنند و ادبیات ما روند معقول و منطقی خود را دنبال کند."
دولتآبادی در پاسخ به معاون وزیر ارشاد کاملا جنبه احتیاط را رعایت کرده تا خشم سانسورچی ها را بیش از این برنیانگیزد تا شاید بتواند برای کتابی که بیست سال است انتظار چاپ آنرا در ایران می کشد، اجازه انتشار بگیرد؛ بویژه که بهمن دری اعلام کرده یک نسخه از "کلنل" را گرفته است تا شخصا مطالعه کند. این کتاب که روزگار یک سرهنگ ارتش شاهنشاهی را در سالهای انقلاب تصویر می کند، ربع قرن پیش نوشته شده و نویسنده در سالهای بعد بارها در آن بازنگری کرده است. نشر"چشمه" در سال ۱۳۸۷ اقدام به گرفتن مجوز نشر برای این رمان کرد اما اداره کتاب وزارت ارشاد تاکنون از صدور مجوز برای آن خودداری کرده است. "کلنل" در خارج از ایران به زبانهای انگلیسی و آلمانی منتشر شده و ترجمه آلمانی آن بر عهده "بهمن نیرومند" نویسنده و مترجم مقیم برلین بوده است.
فریاد رئیس کتابخانه مجلس ازدست سانسورچی ها!
این تنها نویسندگان غیر خودی نیستند که به سانسور وحشتناک کتاب در جمهوری اسلامی اعتراض دارند، بلکه گاهی ممیزی ها آنقدر شدید و غیرقابل دفاع است که صدای خودیها را هم در می آورد؛ از جمله رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی که می گوید: "این ممیزیها که در ارشاد روی کتابها صورت میگیرد، چه معنی دارد؟ این که مرتب جای این کلمه را عوض کنیم، یا جای آن کلمه را تغییر بدهیم، چه سودی دارد؟ بگذارید طرف حرفش را بزند. اگر بعد از چاپ کتاب، شکایتی شد خود او باید پاسخگو باشد"!
حجت الاسلام رسول جعفریان رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس، این سخنان را دوشنبه 23 آبان در مراسم گشایش کتابخانه تخصصی مطالعات زنان اعلام کرد و افزود: "در حوزه کتاب و مطالعه، هم بر اساس آمارها و هم براساس اطلاعاتی که از روند پیشرفت دانش در سطح جهان داریم مجموعا میتوان حدس زد که ما موقعیت خوبی نداریم. شاید وظیفه برخی این باشد که از موضوعات و فعالیتها تعریف و تمجید کنند. آنها کاردرستی میکنند چون در حوزه عمومی باید مردم را امیدوار کرد اما در بحثهای داخلی، ما که با دانشجویان سر و کار داریم، میدانیم که حرکت لاکپشتی، مورچهای و حتی کندتر است. سرعت پیشرفت علم، مسائل دیجیتال وغیره به قدری زیاد است که مطالعات و آموزشهایی که ما داریم به هیچ وجه با آن قابل قابل مقایسه نیست."
جعفریان در سخنان خود با اشاره به کتابخانه مجلس گفت: "این کتابخانه باعث شرمندگی مجلس است. کافی است این کتابخانه را مقابل کتابخانه آستان قدس رضوی قرار بدهید تا متوجه کمبودهایش بشوید. همانطور که اشاره کردم شرایط خوبی در زمینه کتاب و کتابخوانی نداریم. وقتی کتابخانه ملی چند ماه رئیس نداشته باشد یعنی این موضوعات برای کسی اهمیت ندارد. با سرعتی که کشورهای دیگر در این زمینهها پیش میروند ما زنده میمانیم اما چگونه زنده ماندنش مهم است. فرصت خوبی است که امروز که دنیا در مخمصه و گرفتاری افتاده ما هم حرکتی کنیم. البته تنها راهش این است که دیگران را از کار بیاندازیم تا خودمان حرکتی صورت بدهیم"!
رئیس کتابخانه مجلس افزود: "اینک پس از ده سال، تازه داریم چند کتابخانه را به هم متصل میکنیم. با این حال کتابخانهها حاضر نیستند نسخههای خطیشان را در اختیار ما قرار دهند. گرفتن مجوز و دیگر مشکلات هم از طرف دیگر سد راه میشوند. دانشجو و استاد باید بتوانند هرچه اراده کردند، برایشان فراهم باشد. ما تازه با کتابخانه دایرهالمعارف و تبیان توافق کردهایم تا متن کامل سی هزار جلد کتاب را تایپ کنیم تا جستجو در متون کتابها برای مردم آسان شود. اغلب نسخههای پیدی افی که در اینترنت دانلود میشوند، نواقص زیادی دارند و اعصاب انسان را خرد میکنند. این موضوع را با آرشیو گوگل که تمام نسخههای لاتین و دیگر نسخهها را دارد مقایسه کنید. ما در کشورمان هنوز نسخه متنهای فارسی خودمان را نداریم. تنها کار مفیدی که در این زمینه شده، تایپ دوهزار کتاب در قم بود که در مجموعه نرمافزارهای نور دراختیار مردم قرار گرفت و دیدید که چقدر هم مشکل مردم را حل کرد."
نوازندگان بی جیره و مواجب و آشفتگی در اجرای ارکستر سنفونیک
مدتها بود که گفته می شد ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت تا سمفونی "کارون" اثر مجید انتظامی را اجرا کند؛ اما به علت اعتراض نوازندگان این ارکستر به پرداخت نشدن حقوقشان و غیبت در جلسات تمرین، این کار عملی نشد تا اینکه یکشنبه 22 آبان این ارکستر بالاخره به صحنه آمد تا سمفونی "خورشید" اثر سعید شریفیان را به رهبری خود او اجرا کند، اما نوازندگانی که چند ماه است حقوق خود را نگرفته اند، چنان بی انگیزه ساز می زدند که حتی شنوندگان عادی نیز متوجه این آشفتگی شدند و مطبوعات در مورد آن نوشتند که کم و کیف اجرای این اثر موسیقایی حكايت از آن داشت كه بیانگیزگی در اجرای قطعات موج میزند. فاصله نامعقول ميان قطعات اجرايي، عدم هماهنگی بین خواننده و دکلمه اشعار و همچنین بیعلاقگي نوازندگان، ازجمله مواردی بود که کیفیت اجرا را تحت تاثیر قرار داده بود.
در حالی که "منوچهر صهبائی" رهبر دائمی و مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران از رفتار نوازندگانش عصبانی است و اعلام کرده این ارکستر در ترکیب خود نیازمند تجدید نطر است، ارسلان کامکار عضو گروه کامکارها که در ارکستر سمفونیک سرگروه نوازندگان است، در این مورد به خبرگزاری مهر گفت: "به دلیل عملی نشدن وعده مسئولان مبنی بر پرداخت حقوق نوازنده های ارکستر سمفونیک تهران، اعضای این ارکستر با نارضایتی در اجرای سمفونی خورشید حاضر شدند؛ از همین رو تمرکز کافی در کنسرت وجود نداشت و اجرای شب اول مناسب از آب در نیامد، اما اجرا در شب دوم به مراتب بهتر بود."
کامکار اعتراض نوازندگان این ارکستر را به نفع جامعه موسیقی ندانست و گفت : "اجرای سمفونی خورشید، از تازه ترین اجراهای این ارکستر بود که پس از تعطیلی طولانی مدت ارکستر سمفونیک به روی صحنه رفت؛ از همین رو اعضای ارکستر انتظار داشتند که مسئولان به وعده های خود عمل کنند و معوقه ها و حقوق نوازنده های ارکستر را پرداخت کنند ولی متاسفانه این وعده ها عملی نشد و نوازنده های ارکستر هم از شرایط پیش آمده ناراضی بودند و در آخرین تمرین حاضر نشدند و تمام طول زمان تمرین را درباره کم و کیف پرداخت حق و حقوق خود با مسئولان صحبت کردند و خلاصه اینکه با صحبت های آقای میرزمانی (مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد) مسئله حل شد و قرار شد که پس از اجرای دو شب از این سمفونی وعده و وعیدها اجرایی شود."
احمدرضا احمدی: شاعری هم کاری است مثل بنائی و لوله کشی!
احمدرضا احمدی شاعر و نویسنده قلب بیماری دارد و سالهاست خیلی کم از خانه بیرون می آید. اما غروب سه شنبه همراه با داوود رشیدی به "خانه کتاب" آمد تا با یکدیگر بخشهائی از نمایشنامه "پرواز 707" را برای مخاطبان خود بخوانند و از این نمایش صحبت کنند. احمدی که معتقد است شاعری هم کاری است مثل بنائی و لوله کشی، از آغاز فعاليتهاي داوود رشيدي در تئاتر ياد كرد و ادامه داد: "دو سال پيش داوود نمايش«منهاي دو» را اجرا كرد كه دختر من در اين نمايش ساخت موسيقي را بر عهده داشت. بعد از ديدن اين اثر آنقدر تحت تاثير قرار گرفتم كه به داوود گفتم، ميخواهم نمايشنامهاي بنويسم. همان زمان بيمار شدم و دربسترافتادم؛ با اين حال متن را نوشتم و هفت بار آن را بازنويسي كردم. نمايشنامهنويسي نميدانستم و حالا هم ادعايي ندارم كه بلدم. با محمد چرمشير روي متن كار كرديم تا آماده شد و قرار است نمايش 27 بهمن در تئاتر شهر اجرا بشود. جالب اينجاست كه بعد از اين نمايشنامه تا امروز نمايشنامههاي ديگري هم نوشتهام. به دليل بيماريهايم ميدانم فرصتم كم است. سه چهار بار با مرگ روبرو شدهام، ميدانم بايد از فرصتهايم استفاده كنم."
داوود رشيدي هم از همكاري با احمدرضا احمدي اظهار خرسندي كرد و گفت: "فعلا در مرحله گفتگو با بازيگران هستيم. بسياري از بازيگران موردنظر ما در پروژههاي ديگري درگير هستند. اميدواريم زودتر بتوانيم گروهمان را جمع و جور كنيم. بدبختانه تمام بازيگران ما درگير كارهاي تصويري هستند و پيدا كردن بازيگر براي ما خيلي سخت است. در اين نمايش سه زن آبي پوش داريم كه براي اين نقش با بهناز جعفري صحبت كردهايم. تئاتر شهر هم پوسيده شده، بالابرهايش خراب شدهاند، از طرف ديگر بودجهاي كه براي طراحي اختصاص ميدهند بودجهي اندكي است بنابراين ناچاريم از خيلي چيزها صرف نظر كنيم."
سپس بهزاد آدينه كه قرار است طراحي صحنه اين نمايش را انجام بدهد، گفت: "خوشحالم در شكلگيري انديشههاي آقاي احمدي نقش كوچكي دارم؛ اين همكاري براي من بسيار ارزشمند است اما متاسفانه سالن مناسبي براي اجراي اين نمايش پيدا نكردم. تالار اصلي تئاتر شهر تنها گزينه ماست كه امكانات صحنهاي بسيار اندكي دارد. اينها باعث شد طراحيهايمان را محدودتر و جمع و جور تر كنيم. هرچند نبايد جلوي قوه خلاقه را گرفت اما بايد خود را با واقعيات تطبيق دهيم. ميخواستم حس شاعرانگي كار در طراحي ادامه پيدا كند اما هزينهها بالا رفت و ناچاريم به دليل كمبود بودجه تغييرات بسياري اعمال كنيم. با اين حال اميدوارم نتيجه اين كار پاسخگوي ايدههاي آقايان رشيدي و احمدي باشد."
در پایان نشست، احمدرضا احمدی درباره شروع كار هنرياش يادآور شد: "در جواني با فريدون رهنما آشنا شدم كه يك گروه تئاتري درست كرده بود، او بيشترين تاثير را بر من، سهراب سپهري و شاملو گذاشت. خيلي غير مستقيم از او آموختم، دربیست سالگي تصميم به چاپ كتاب گرفتم اما رهنما مخالف بود. كسي كه گذرنامه ادبي مرا امضا كرد فروغ فرخزاد بود كه شعر مرا كه آن زمان جواني بيش نبودم در كنار شعر شاملو چاپ كرد و داوود رشيدي هم گذرنامه مرا در تئاتر امضا كرد... هيچ اعتقادي به فرشته الهام ندارم. شاعري هم كاري است مانند بنايي و لوله كشي. براي من شاعري كاري است مثل همه كارهاي زندگيام. اگر آدم كلام خودش را بگويد، صاحب مكتب ميشود. براي تمام واژگان گذرنامه صادر ميكنم، تمام آنچه در اشعارم آوردهام واقعا وجود داشته، صادقانه شعر ميگويم، اهل تقلب نيستم. اگر براي زني چشم آبي شعر ميگويم به اين دليل است كه واقعا عاشق چنين زني شده بودم. هرگز خود را سانسور نكردهام. شعر را اصلا جاي سياست نميدانم، ما ميتوانيم درباره سرنوشت بشريت بگوييم. در همين نمايشنامه كه نوشتهام، مسئله جهان امروز ما كه در آن زندگي ميكنيم، مطرح ميشود."
رئیس سازمان میراث فرهنگی: ترکهای تخت جمشید تازه نیست!
تخت جمشید ترک برداشته است. اینرا صدها عکس که در ماههای اخیر از این مشهورترین اثر تاریخی در ایران گرفته شده، می گویند و نشان می دهند که این بنای کهن نیاز به مرمت و نگهداری دارد تا بیش از این فرو نریزد؛ اما رئیس سازمان میراث فرهنگی که مسئولیت در این مورد مستقیما با اوست، معتقد است که این ترکها از آغاز کاوشها در تخت جمشید وجود داشته و مربوط به سالهای اخیر نیست. روحالله احمدزاده كرماني روزچهارشنبه، 25 آبانماه پس از جلسهي هيأت دولت در گفتوگو با خبرنگاران در این باره گفت: "از ابتدا كه در تخت جمشيد كاوشهايي انجام شد، اين تركها بود و از همان ابتدا نيز احيا و مرمت روي آنها انجام شد"!
اما عليرضا بهرمان کارشناس کهنه کار میراث فرهنگی در گفتوگو با خبرگزاری "ایسنا" هشدار می دهد: "در سازههاي سنگي مانند تخت جمشيد بايد مقاومت مكانيكي افزايش يابد، زيرا اين سنگها در طول چندهزار سال به مرور مقاومت مكانيكي و تحمل اوليهي خود را از دست دادهاند و بايد با روشهاي متعدد براي حفاظت آنها اقدام كرد. اين موضوع يكي از مهمترين مسائل حوزهي ميراث فرهنگي است، زيرا اصولا نقشبرجستهها در مناطقي صعبالعبور و دور از شهرها قرار دارند و به همين دليل، حفاظت از آنها نه فقط در ايران، بلكه در همه جاي دنيا با مشكلات زيادي روبهرو است."
وي ادامه می دهد: "اين آثار بهدليل اينكه در كوههاي عظيمي واقع شدهاند، بهشدت تحت تأثير بادها، ريزش برف و باران و عوامل انساني قرار ميگيرند. علاوه بر اين، يكي از مهمترين آسيبهاي واردشده به اينگونه آثار، آلودگي هواست كه در فصل بارندگي سبب ميشود آسيبهاي مستقيمي به چنين آثاري وارد شود؛ زيرا آلودگي هوا و رطوبت با يكديگر تركيب ميشوند و با بهوجود آمدن پديدهاي به نام بارانهاي اسيدي، آثار آسيب ميبينند. اين بارانها ساختار سنگي آثار را بهدليل فرسايش از بين ميبرند. هرچند امروزه اقدامات زيادي براي حفاظت انجام ميشود و يكي از آنها، حفاظت فيزيكي است و اين روش به اين معناست كه پوششهاي موقت يا پوششهايي از مصالح سبك ساخته و براي جلوگيري از ريزش مستقيم باران و برف روي بنا استفاده می شود."
او دربارهي آسيبهاي ديگري كه به آثار سنگي ميتواند وارد شود، به پديدهي يخزدگي اشاره و اظهار داشت: "آثاري مانند نقشبرجستهها بهدليل حجاريهاي انجامشده روي آنها، ريزتركهاي زيادي دارند كه آب در آنها نفوذ ميكند و دچار يخزدگي ميشوند. حجم افزايشيافتهي اين آبها فشار مضاعفي را ايجاد ميكند كه موجب فرسايش اثر ميشود. براي حفاظت از آثار سنگي نميتوان بهدنبال راههاي ساده بود؛ اما با استفاده از مواد رزيني و چسب بهطوري كه سطوح اين آثار به آنها آغشته شوند، ميتوان از نفوذ آب جلوگيري كرد. در تخت جمشيد اگر قرار باشد از پوشش فيزيكي استفاده شود، منظر تخت جمشيد تخريب ميشود، زيرا اينگونه آثار در فضاي آزاد ابهت دارند. درايتاليا و برخي كشورها كه بناهاي سنگي زيادي در آنها وجود دارد تا كنون به اين نتيجه نرسيدهاند كه از پوشش براي حفاظت از آثار سنگي استفاده شود، در چنين كشورهايي از مواد رزينی استفاده ميشود تا مانع تنفس سنگ نباشد."
علی عبدالهی با "سرخط" به ته خط رسید؟
عليعبدالهي شاعر و مترجم در اعتراض به سانسور، تصمیم ندارد اثر دیگری را برای گرفتن اجازه انتشار به اداره کتاب وزارت ارشاد بسپارد. او ضمن انتقاد به شيوع كم سابقهي مميزهاي ادارهي كتاب، از فراهم آوردن و ارسال آثار جديدش درقالب دفترهايي تازه، اظهار بيانگيزگي كرد. وبه خبرگزاری "ایلنا" گفت: "متاسفانه روند بررسي و ارائهي مجوز نشر به كتابها در دورهي كنوني آنچنان رشد كرده كه فكر نميكنم در چنين شرايطي كار تازهاي را به ادارهي كتاب بسپارم"!
عبدالهي كه اين روند را اخيرا با انتشار يك مجموعه داستان و چاپ هفتم مجموعه داستاني ديگر تجربه كرده است، افزود: "ترجمهي مجموعه داستان «و شام بود و صبح بود» را حدودا يكسال و نيم پيش به ناشر سپردم و از همان زمان تا چندي پيش در انتظار مجوزش بودم. اين مجموعه يك بار اصلاحيه خورد كه چون به ساختار كلي داستانها صدمهاي نميزد، آنها را اعمال كردم و كتاب منتشر شد. اما طولاني شدن روند صدور مجوز برايم بسيار آزار دهنده بود."
وي درمورد چاپ هفتم «سر خط» نيز توضيح داد: "اين مجموعه یک ماه قبل با اعمال مميزيسنگين كه نهايتا به حذف يك داستان از آن ختم شد، منتشر شد و ترجمهايست از داستانهاي كوتاه نويسندگان آلماني و اروپايی. این مجموعه در اواخر دولت اصلاحات براي اولين بار توسط نشر كاروان منتشر شد و در دورهي آقاي صفارهرندي به چاپ سوم رسيد و با اصلاحات مواجه شد. از آن زمان به بعد اين كتاب براي هر نوبت چاپ با اصلاحات تازهاي مواجه شد تا اينكه وقتي امتياز چاپش توسط نشر قطره خريداري شد، در چاپ هفتم-چاپ اخير- موارد اصلاحيه به حدي بالا بود كه ترجيح دادم يك داستان از آن را حذف كنم. اينكه يك كتاب ارائه كنيم و نصفش را مجوز بدهند، چه فايدهاي دارد؟ بنابراين فكر نميكنم به اين زوديها كار تازهاي را به ارشاد بفرستم"!
ارگ بم، دوماه مانده به فهرست در خطر
سازمان "یونسکو" به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران دوماه مهلت داده است تا خانه سازیهای غیر مجاز و پمپ بنزین کنار ارگ بم را برچیند، وگرنه این بنای تاریخی را از لیست آثار نمونه ثبت شده بشری خارج کرده و در لیست آثار درخطر قرار می دهد که به این ترتیب کمکهای بین المللی به مرمت و نگهداری آنهم قطع می شود. معاون سازمان ميراث فرهنگي با تائید این مسئله عنوان کرد که اگر در فرصت دو ماهه يونسكو، مجموعهي خانهها و پمپ بنزين نزديك ارگ بم برچيده شوند، فرصت خروج از فهرست ميراث جهاني در خطر براي اين اثر ايجاد ميشود.
مسعود علويانصدر دربارهي بازديد ارزيابان يونسكو از ارگ بم گفت: "در بخش آثار جهاني يونسكو دو فهرست نمونه و ميراث در خطر وجود دارد كه براي آثار موجود در فهرست ميراث جهاني در خطر بايد گزارش مستقيم توسط ارزيابها ارائه و بررسيهاي لازم انجام شود؛ اما براي آثار جهاني نمونه هر سه سال كارشناسان براي بازديد به محل آثار مراجعه ميكنند. در جريان بازديد اخير ارزيابهاي يونسكو، از اقدامات مرمتي و احياي بافت اظهار رضايت شد؛ ولي نكتهاي كه بيشتر مورد توجه آنها قرار گرفت، بحث منظر شهري بود. ساختوسازهاي حاشيهنشيني در اطراف ارگ بم از زمان زلزله بهوجود آمد كه اكنون بايد برچيده شود. ساخت پمپ بنزين نيز خلاف قانون و بدون مجوز انجام شده است زيرا در حريم اين اثر قرار دارد. البته ساخت پمپ بنزين به سالهاي قبل مربوط ميشود و اكنون متوقف شده است."
علويانصدر با بيان اينكه اين پمپ بنزين بايد تخريب و جاي ديگر ساخته شود، گفت: "اين مسأله مورد نظر كارشناسان يونسكو نيز بود و بايد برطرف شود. اگر اين موارد تا حدود دوماه آينده برچيده شوند، اين فرصت فراهم ميشود كه بم از فهرست ميراث جهاني در خطر خارج شود. اگر در مدت دوماه بتوانيم گزارش مثبتي را ارائه كنيم، ارگ بم به فهرست نمونهي يونسكو ميرود؛ در غير اين صورت شايد مدت زمان ماندن آن در فهرست ميراث جهاني در خطر، يك يا دو سال ديگر تمديد شود. البته دربارهي اين مسأله هنوز تصميمگيري نشده است. در اصفهان نيز مشكل ميراث فرهنگي دربارهي برج جهاننما، منظر ميدان نقش جهان است."
جرس - دراولین پرده، یکبار دیگر به سراغ "کلنل" محمود دولت آبادی می رویم و پاسخ نویسنده را به معاون وزیرارشاد می خوانیم که تهدید کرده نیازی نیست این رمان در ایران منتشر شود؛ در پرده دوم با دیدگاه انتقادی رئیس کتابخانه مجلس در مورد سانسور کتاب در ایران آشنا می شویم؛ پرده سوم به ساز ناکوک نوازندگان بی جیره و مواجب ارکستر سمفونیک تهران در اجرای سمفونی "خورشید" می پردازد؛ در پرده چهارم حرفهای احمدرضااحمدی شاعر را می شنویم که معتقد است شاعری هم کاری است مانند بنائی و لوله کشی؛ در پرده پنجم به تخت جمشید می رویم که ترک خورده اما رئیس سازمان میراث فرهنگی معتقد است این ترکها از آغاز وجودداشته اند؛ در پرده ششم بازهم به نویسنده دیگری برمی خوریم که از دست سانسورهای ارشاد دیگر نمی خواهد کتابی منتشر کند؛ و در پرده آخر از "ارگ بم" خبر می گیریم و اینکه احتمال دارد به لیست "آثار درخطر" یونسکو منتقل شود!
معاون وزیر ارشاد و تهدید "کلنل" دولت آبادی
بهمن دری معاون امور فرهنگی وزیرارشاد چهارشنبه گذشته در مراسم پایانی "هفته کتاب" و در نخستین همایش نویسندگان ایران اعلام کرد که این وزارتخانه از انتشار کتابهای ارزشمند و فاخر حمایت می کند؛ در حالیکه یک هفته قبل از آن در مورد رمان "زوال کلنل" نوشته محمود دولت آبادی نویسنده نامدار ایرانی که نامزد دریافت جایزه معتبر "بوکر من" آسیا هم شده است، نظر داده بود که چون این کتاب در خارج از ایران منتشر شده است، نیازی به انتشار آن در ایران و به زبان فارسی وجود ندارد!
البته دری در سخنرانی خود با اشاره به انتشار 65 هزار عنوان کتاب در سال گذشته در ایران، اظهار نظر کرد که بیش از ده درصد از این کتابها قابل مطالعه نیستند و گفت: "سال گذشته 65 هزار عنوان کتاب در کشور منتشر شد، اما اگر کسی از من به عنوان یک کارشناس سوال کند که چه تعداد از این کتابها را میتوانی برای مطالعه یا هدیه دادن توصیه کنی، میگویم ده درصد آنها هم قابل توصیه برای مطالعه نیست"! معاون وزیر احتمالا کتاب "کلنل" را هم در زمره همان نود درصدی می داند که به نظر او خواندنی نیستند!
در مقابل حرفهای معاون فرهنگی وزیر ارشاد، محمود دولت آبادی که نتوانسته بود پاسخی به بهمن دری در رسانه های داخلی بدهد، در گفت و گوئی کوتاه با برنامه فارسی "بی بی سی" گفت: "آقای دری قدری تند قضاوت کرده اند. من تعجب می کنم، چون من آقای دری را دیده ام. ایشان فرد پخته ای است و سن و سالی ازشان گذشته و قطعا به اندازه من متوجه می شوند که کتابی که در زبان مادری نوشته شده حتما می بایست در زبان مادری منتشر بشود که همان فارسی عزیزی است که هم آقای دری و هم من و هم شما به آن صحبت می کنیم. من کماکان انتظار دارم که کتاب زوال کلنل و طریق بسمل شدن و دیگر کتاب ها اجازه انتشار پیدا کنند و ادبیات ما روند معقول و منطقی خود را دنبال کند."
دولتآبادی در پاسخ به معاون وزیر ارشاد کاملا جنبه احتیاط را رعایت کرده تا خشم سانسورچی ها را بیش از این برنیانگیزد تا شاید بتواند برای کتابی که بیست سال است انتظار چاپ آنرا در ایران می کشد، اجازه انتشار بگیرد؛ بویژه که بهمن دری اعلام کرده یک نسخه از "کلنل" را گرفته است تا شخصا مطالعه کند. این کتاب که روزگار یک سرهنگ ارتش شاهنشاهی را در سالهای انقلاب تصویر می کند، ربع قرن پیش نوشته شده و نویسنده در سالهای بعد بارها در آن بازنگری کرده است. نشر"چشمه" در سال ۱۳۸۷ اقدام به گرفتن مجوز نشر برای این رمان کرد اما اداره کتاب وزارت ارشاد تاکنون از صدور مجوز برای آن خودداری کرده است. "کلنل" در خارج از ایران به زبانهای انگلیسی و آلمانی منتشر شده و ترجمه آلمانی آن بر عهده "بهمن نیرومند" نویسنده و مترجم مقیم برلین بوده است.
فریاد رئیس کتابخانه مجلس ازدست سانسورچی ها!
این تنها نویسندگان غیر خودی نیستند که به سانسور وحشتناک کتاب در جمهوری اسلامی اعتراض دارند، بلکه گاهی ممیزی ها آنقدر شدید و غیرقابل دفاع است که صدای خودیها را هم در می آورد؛ از جمله رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی که می گوید: "این ممیزیها که در ارشاد روی کتابها صورت میگیرد، چه معنی دارد؟ این که مرتب جای این کلمه را عوض کنیم، یا جای آن کلمه را تغییر بدهیم، چه سودی دارد؟ بگذارید طرف حرفش را بزند. اگر بعد از چاپ کتاب، شکایتی شد خود او باید پاسخگو باشد"!
حجت الاسلام رسول جعفریان رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس، این سخنان را دوشنبه 23 آبان در مراسم گشایش کتابخانه تخصصی مطالعات زنان اعلام کرد و افزود: "در حوزه کتاب و مطالعه، هم بر اساس آمارها و هم براساس اطلاعاتی که از روند پیشرفت دانش در سطح جهان داریم مجموعا میتوان حدس زد که ما موقعیت خوبی نداریم. شاید وظیفه برخی این باشد که از موضوعات و فعالیتها تعریف و تمجید کنند. آنها کاردرستی میکنند چون در حوزه عمومی باید مردم را امیدوار کرد اما در بحثهای داخلی، ما که با دانشجویان سر و کار داریم، میدانیم که حرکت لاکپشتی، مورچهای و حتی کندتر است. سرعت پیشرفت علم، مسائل دیجیتال وغیره به قدری زیاد است که مطالعات و آموزشهایی که ما داریم به هیچ وجه با آن قابل قابل مقایسه نیست."
جعفریان در سخنان خود با اشاره به کتابخانه مجلس گفت: "این کتابخانه باعث شرمندگی مجلس است. کافی است این کتابخانه را مقابل کتابخانه آستان قدس رضوی قرار بدهید تا متوجه کمبودهایش بشوید. همانطور که اشاره کردم شرایط خوبی در زمینه کتاب و کتابخوانی نداریم. وقتی کتابخانه ملی چند ماه رئیس نداشته باشد یعنی این موضوعات برای کسی اهمیت ندارد. با سرعتی که کشورهای دیگر در این زمینهها پیش میروند ما زنده میمانیم اما چگونه زنده ماندنش مهم است. فرصت خوبی است که امروز که دنیا در مخمصه و گرفتاری افتاده ما هم حرکتی کنیم. البته تنها راهش این است که دیگران را از کار بیاندازیم تا خودمان حرکتی صورت بدهیم"!
رئیس کتابخانه مجلس افزود: "اینک پس از ده سال، تازه داریم چند کتابخانه را به هم متصل میکنیم. با این حال کتابخانهها حاضر نیستند نسخههای خطیشان را در اختیار ما قرار دهند. گرفتن مجوز و دیگر مشکلات هم از طرف دیگر سد راه میشوند. دانشجو و استاد باید بتوانند هرچه اراده کردند، برایشان فراهم باشد. ما تازه با کتابخانه دایرهالمعارف و تبیان توافق کردهایم تا متن کامل سی هزار جلد کتاب را تایپ کنیم تا جستجو در متون کتابها برای مردم آسان شود. اغلب نسخههای پیدی افی که در اینترنت دانلود میشوند، نواقص زیادی دارند و اعصاب انسان را خرد میکنند. این موضوع را با آرشیو گوگل که تمام نسخههای لاتین و دیگر نسخهها را دارد مقایسه کنید. ما در کشورمان هنوز نسخه متنهای فارسی خودمان را نداریم. تنها کار مفیدی که در این زمینه شده، تایپ دوهزار کتاب در قم بود که در مجموعه نرمافزارهای نور دراختیار مردم قرار گرفت و دیدید که چقدر هم مشکل مردم را حل کرد."
نوازندگان بی جیره و مواجب و آشفتگی در اجرای ارکستر سنفونیک
مدتها بود که گفته می شد ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت تا سمفونی "کارون" اثر مجید انتظامی را اجرا کند؛ اما به علت اعتراض نوازندگان این ارکستر به پرداخت نشدن حقوقشان و غیبت در جلسات تمرین، این کار عملی نشد تا اینکه یکشنبه 22 آبان این ارکستر بالاخره به صحنه آمد تا سمفونی "خورشید" اثر سعید شریفیان را به رهبری خود او اجرا کند، اما نوازندگانی که چند ماه است حقوق خود را نگرفته اند، چنان بی انگیزه ساز می زدند که حتی شنوندگان عادی نیز متوجه این آشفتگی شدند و مطبوعات در مورد آن نوشتند که کم و کیف اجرای این اثر موسیقایی حكايت از آن داشت كه بیانگیزگی در اجرای قطعات موج میزند. فاصله نامعقول ميان قطعات اجرايي، عدم هماهنگی بین خواننده و دکلمه اشعار و همچنین بیعلاقگي نوازندگان، ازجمله مواردی بود که کیفیت اجرا را تحت تاثیر قرار داده بود.
در حالی که "منوچهر صهبائی" رهبر دائمی و مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران از رفتار نوازندگانش عصبانی است و اعلام کرده این ارکستر در ترکیب خود نیازمند تجدید نطر است، ارسلان کامکار عضو گروه کامکارها که در ارکستر سمفونیک سرگروه نوازندگان است، در این مورد به خبرگزاری مهر گفت: "به دلیل عملی نشدن وعده مسئولان مبنی بر پرداخت حقوق نوازنده های ارکستر سمفونیک تهران، اعضای این ارکستر با نارضایتی در اجرای سمفونی خورشید حاضر شدند؛ از همین رو تمرکز کافی در کنسرت وجود نداشت و اجرای شب اول مناسب از آب در نیامد، اما اجرا در شب دوم به مراتب بهتر بود."
کامکار اعتراض نوازندگان این ارکستر را به نفع جامعه موسیقی ندانست و گفت : "اجرای سمفونی خورشید، از تازه ترین اجراهای این ارکستر بود که پس از تعطیلی طولانی مدت ارکستر سمفونیک به روی صحنه رفت؛ از همین رو اعضای ارکستر انتظار داشتند که مسئولان به وعده های خود عمل کنند و معوقه ها و حقوق نوازنده های ارکستر را پرداخت کنند ولی متاسفانه این وعده ها عملی نشد و نوازنده های ارکستر هم از شرایط پیش آمده ناراضی بودند و در آخرین تمرین حاضر نشدند و تمام طول زمان تمرین را درباره کم و کیف پرداخت حق و حقوق خود با مسئولان صحبت کردند و خلاصه اینکه با صحبت های آقای میرزمانی (مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد) مسئله حل شد و قرار شد که پس از اجرای دو شب از این سمفونی وعده و وعیدها اجرایی شود."
احمدرضا احمدی: شاعری هم کاری است مثل بنائی و لوله کشی!
احمدرضا احمدی شاعر و نویسنده قلب بیماری دارد و سالهاست خیلی کم از خانه بیرون می آید. اما غروب سه شنبه همراه با داوود رشیدی به "خانه کتاب" آمد تا با یکدیگر بخشهائی از نمایشنامه "پرواز 707" را برای مخاطبان خود بخوانند و از این نمایش صحبت کنند. احمدی که معتقد است شاعری هم کاری است مثل بنائی و لوله کشی، از آغاز فعاليتهاي داوود رشيدي در تئاتر ياد كرد و ادامه داد: "دو سال پيش داوود نمايش«منهاي دو» را اجرا كرد كه دختر من در اين نمايش ساخت موسيقي را بر عهده داشت. بعد از ديدن اين اثر آنقدر تحت تاثير قرار گرفتم كه به داوود گفتم، ميخواهم نمايشنامهاي بنويسم. همان زمان بيمار شدم و دربسترافتادم؛ با اين حال متن را نوشتم و هفت بار آن را بازنويسي كردم. نمايشنامهنويسي نميدانستم و حالا هم ادعايي ندارم كه بلدم. با محمد چرمشير روي متن كار كرديم تا آماده شد و قرار است نمايش 27 بهمن در تئاتر شهر اجرا بشود. جالب اينجاست كه بعد از اين نمايشنامه تا امروز نمايشنامههاي ديگري هم نوشتهام. به دليل بيماريهايم ميدانم فرصتم كم است. سه چهار بار با مرگ روبرو شدهام، ميدانم بايد از فرصتهايم استفاده كنم."
داوود رشيدي هم از همكاري با احمدرضا احمدي اظهار خرسندي كرد و گفت: "فعلا در مرحله گفتگو با بازيگران هستيم. بسياري از بازيگران موردنظر ما در پروژههاي ديگري درگير هستند. اميدواريم زودتر بتوانيم گروهمان را جمع و جور كنيم. بدبختانه تمام بازيگران ما درگير كارهاي تصويري هستند و پيدا كردن بازيگر براي ما خيلي سخت است. در اين نمايش سه زن آبي پوش داريم كه براي اين نقش با بهناز جعفري صحبت كردهايم. تئاتر شهر هم پوسيده شده، بالابرهايش خراب شدهاند، از طرف ديگر بودجهاي كه براي طراحي اختصاص ميدهند بودجهي اندكي است بنابراين ناچاريم از خيلي چيزها صرف نظر كنيم."
سپس بهزاد آدينه كه قرار است طراحي صحنه اين نمايش را انجام بدهد، گفت: "خوشحالم در شكلگيري انديشههاي آقاي احمدي نقش كوچكي دارم؛ اين همكاري براي من بسيار ارزشمند است اما متاسفانه سالن مناسبي براي اجراي اين نمايش پيدا نكردم. تالار اصلي تئاتر شهر تنها گزينه ماست كه امكانات صحنهاي بسيار اندكي دارد. اينها باعث شد طراحيهايمان را محدودتر و جمع و جور تر كنيم. هرچند نبايد جلوي قوه خلاقه را گرفت اما بايد خود را با واقعيات تطبيق دهيم. ميخواستم حس شاعرانگي كار در طراحي ادامه پيدا كند اما هزينهها بالا رفت و ناچاريم به دليل كمبود بودجه تغييرات بسياري اعمال كنيم. با اين حال اميدوارم نتيجه اين كار پاسخگوي ايدههاي آقايان رشيدي و احمدي باشد."
در پایان نشست، احمدرضا احمدی درباره شروع كار هنرياش يادآور شد: "در جواني با فريدون رهنما آشنا شدم كه يك گروه تئاتري درست كرده بود، او بيشترين تاثير را بر من، سهراب سپهري و شاملو گذاشت. خيلي غير مستقيم از او آموختم، دربیست سالگي تصميم به چاپ كتاب گرفتم اما رهنما مخالف بود. كسي كه گذرنامه ادبي مرا امضا كرد فروغ فرخزاد بود كه شعر مرا كه آن زمان جواني بيش نبودم در كنار شعر شاملو چاپ كرد و داوود رشيدي هم گذرنامه مرا در تئاتر امضا كرد... هيچ اعتقادي به فرشته الهام ندارم. شاعري هم كاري است مانند بنايي و لوله كشي. براي من شاعري كاري است مثل همه كارهاي زندگيام. اگر آدم كلام خودش را بگويد، صاحب مكتب ميشود. براي تمام واژگان گذرنامه صادر ميكنم، تمام آنچه در اشعارم آوردهام واقعا وجود داشته، صادقانه شعر ميگويم، اهل تقلب نيستم. اگر براي زني چشم آبي شعر ميگويم به اين دليل است كه واقعا عاشق چنين زني شده بودم. هرگز خود را سانسور نكردهام. شعر را اصلا جاي سياست نميدانم، ما ميتوانيم درباره سرنوشت بشريت بگوييم. در همين نمايشنامه كه نوشتهام، مسئله جهان امروز ما كه در آن زندگي ميكنيم، مطرح ميشود."
رئیس سازمان میراث فرهنگی: ترکهای تخت جمشید تازه نیست!
تخت جمشید ترک برداشته است. اینرا صدها عکس که در ماههای اخیر از این مشهورترین اثر تاریخی در ایران گرفته شده، می گویند و نشان می دهند که این بنای کهن نیاز به مرمت و نگهداری دارد تا بیش از این فرو نریزد؛ اما رئیس سازمان میراث فرهنگی که مسئولیت در این مورد مستقیما با اوست، معتقد است که این ترکها از آغاز کاوشها در تخت جمشید وجود داشته و مربوط به سالهای اخیر نیست. روحالله احمدزاده كرماني روزچهارشنبه، 25 آبانماه پس از جلسهي هيأت دولت در گفتوگو با خبرنگاران در این باره گفت: "از ابتدا كه در تخت جمشيد كاوشهايي انجام شد، اين تركها بود و از همان ابتدا نيز احيا و مرمت روي آنها انجام شد"!
اما عليرضا بهرمان کارشناس کهنه کار میراث فرهنگی در گفتوگو با خبرگزاری "ایسنا" هشدار می دهد: "در سازههاي سنگي مانند تخت جمشيد بايد مقاومت مكانيكي افزايش يابد، زيرا اين سنگها در طول چندهزار سال به مرور مقاومت مكانيكي و تحمل اوليهي خود را از دست دادهاند و بايد با روشهاي متعدد براي حفاظت آنها اقدام كرد. اين موضوع يكي از مهمترين مسائل حوزهي ميراث فرهنگي است، زيرا اصولا نقشبرجستهها در مناطقي صعبالعبور و دور از شهرها قرار دارند و به همين دليل، حفاظت از آنها نه فقط در ايران، بلكه در همه جاي دنيا با مشكلات زيادي روبهرو است."
وي ادامه می دهد: "اين آثار بهدليل اينكه در كوههاي عظيمي واقع شدهاند، بهشدت تحت تأثير بادها، ريزش برف و باران و عوامل انساني قرار ميگيرند. علاوه بر اين، يكي از مهمترين آسيبهاي واردشده به اينگونه آثار، آلودگي هواست كه در فصل بارندگي سبب ميشود آسيبهاي مستقيمي به چنين آثاري وارد شود؛ زيرا آلودگي هوا و رطوبت با يكديگر تركيب ميشوند و با بهوجود آمدن پديدهاي به نام بارانهاي اسيدي، آثار آسيب ميبينند. اين بارانها ساختار سنگي آثار را بهدليل فرسايش از بين ميبرند. هرچند امروزه اقدامات زيادي براي حفاظت انجام ميشود و يكي از آنها، حفاظت فيزيكي است و اين روش به اين معناست كه پوششهاي موقت يا پوششهايي از مصالح سبك ساخته و براي جلوگيري از ريزش مستقيم باران و برف روي بنا استفاده می شود."
او دربارهي آسيبهاي ديگري كه به آثار سنگي ميتواند وارد شود، به پديدهي يخزدگي اشاره و اظهار داشت: "آثاري مانند نقشبرجستهها بهدليل حجاريهاي انجامشده روي آنها، ريزتركهاي زيادي دارند كه آب در آنها نفوذ ميكند و دچار يخزدگي ميشوند. حجم افزايشيافتهي اين آبها فشار مضاعفي را ايجاد ميكند كه موجب فرسايش اثر ميشود. براي حفاظت از آثار سنگي نميتوان بهدنبال راههاي ساده بود؛ اما با استفاده از مواد رزيني و چسب بهطوري كه سطوح اين آثار به آنها آغشته شوند، ميتوان از نفوذ آب جلوگيري كرد. در تخت جمشيد اگر قرار باشد از پوشش فيزيكي استفاده شود، منظر تخت جمشيد تخريب ميشود، زيرا اينگونه آثار در فضاي آزاد ابهت دارند. درايتاليا و برخي كشورها كه بناهاي سنگي زيادي در آنها وجود دارد تا كنون به اين نتيجه نرسيدهاند كه از پوشش براي حفاظت از آثار سنگي استفاده شود، در چنين كشورهايي از مواد رزينی استفاده ميشود تا مانع تنفس سنگ نباشد."
علی عبدالهی با "سرخط" به ته خط رسید؟
عليعبدالهي شاعر و مترجم در اعتراض به سانسور، تصمیم ندارد اثر دیگری را برای گرفتن اجازه انتشار به اداره کتاب وزارت ارشاد بسپارد. او ضمن انتقاد به شيوع كم سابقهي مميزهاي ادارهي كتاب، از فراهم آوردن و ارسال آثار جديدش درقالب دفترهايي تازه، اظهار بيانگيزگي كرد. وبه خبرگزاری "ایلنا" گفت: "متاسفانه روند بررسي و ارائهي مجوز نشر به كتابها در دورهي كنوني آنچنان رشد كرده كه فكر نميكنم در چنين شرايطي كار تازهاي را به ادارهي كتاب بسپارم"!
عبدالهي كه اين روند را اخيرا با انتشار يك مجموعه داستان و چاپ هفتم مجموعه داستاني ديگر تجربه كرده است، افزود: "ترجمهي مجموعه داستان «و شام بود و صبح بود» را حدودا يكسال و نيم پيش به ناشر سپردم و از همان زمان تا چندي پيش در انتظار مجوزش بودم. اين مجموعه يك بار اصلاحيه خورد كه چون به ساختار كلي داستانها صدمهاي نميزد، آنها را اعمال كردم و كتاب منتشر شد. اما طولاني شدن روند صدور مجوز برايم بسيار آزار دهنده بود."
وي درمورد چاپ هفتم «سر خط» نيز توضيح داد: "اين مجموعه یک ماه قبل با اعمال مميزيسنگين كه نهايتا به حذف يك داستان از آن ختم شد، منتشر شد و ترجمهايست از داستانهاي كوتاه نويسندگان آلماني و اروپايی. این مجموعه در اواخر دولت اصلاحات براي اولين بار توسط نشر كاروان منتشر شد و در دورهي آقاي صفارهرندي به چاپ سوم رسيد و با اصلاحات مواجه شد. از آن زمان به بعد اين كتاب براي هر نوبت چاپ با اصلاحات تازهاي مواجه شد تا اينكه وقتي امتياز چاپش توسط نشر قطره خريداري شد، در چاپ هفتم-چاپ اخير- موارد اصلاحيه به حدي بالا بود كه ترجيح دادم يك داستان از آن را حذف كنم. اينكه يك كتاب ارائه كنيم و نصفش را مجوز بدهند، چه فايدهاي دارد؟ بنابراين فكر نميكنم به اين زوديها كار تازهاي را به ارشاد بفرستم"!
ارگ بم، دوماه مانده به فهرست در خطر
سازمان "یونسکو" به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران دوماه مهلت داده است تا خانه سازیهای غیر مجاز و پمپ بنزین کنار ارگ بم را برچیند، وگرنه این بنای تاریخی را از لیست آثار نمونه ثبت شده بشری خارج کرده و در لیست آثار درخطر قرار می دهد که به این ترتیب کمکهای بین المللی به مرمت و نگهداری آنهم قطع می شود. معاون سازمان ميراث فرهنگي با تائید این مسئله عنوان کرد که اگر در فرصت دو ماهه يونسكو، مجموعهي خانهها و پمپ بنزين نزديك ارگ بم برچيده شوند، فرصت خروج از فهرست ميراث جهاني در خطر براي اين اثر ايجاد ميشود.
مسعود علويانصدر دربارهي بازديد ارزيابان يونسكو از ارگ بم گفت: "در بخش آثار جهاني يونسكو دو فهرست نمونه و ميراث در خطر وجود دارد كه براي آثار موجود در فهرست ميراث جهاني در خطر بايد گزارش مستقيم توسط ارزيابها ارائه و بررسيهاي لازم انجام شود؛ اما براي آثار جهاني نمونه هر سه سال كارشناسان براي بازديد به محل آثار مراجعه ميكنند. در جريان بازديد اخير ارزيابهاي يونسكو، از اقدامات مرمتي و احياي بافت اظهار رضايت شد؛ ولي نكتهاي كه بيشتر مورد توجه آنها قرار گرفت، بحث منظر شهري بود. ساختوسازهاي حاشيهنشيني در اطراف ارگ بم از زمان زلزله بهوجود آمد كه اكنون بايد برچيده شود. ساخت پمپ بنزين نيز خلاف قانون و بدون مجوز انجام شده است زيرا در حريم اين اثر قرار دارد. البته ساخت پمپ بنزين به سالهاي قبل مربوط ميشود و اكنون متوقف شده است."
علويانصدر با بيان اينكه اين پمپ بنزين بايد تخريب و جاي ديگر ساخته شود، گفت: "اين مسأله مورد نظر كارشناسان يونسكو نيز بود و بايد برطرف شود. اگر اين موارد تا حدود دوماه آينده برچيده شوند، اين فرصت فراهم ميشود كه بم از فهرست ميراث جهاني در خطر خارج شود. اگر در مدت دوماه بتوانيم گزارش مثبتي را ارائه كنيم، ارگ بم به فهرست نمونهي يونسكو ميرود؛ در غير اين صورت شايد مدت زمان ماندن آن در فهرست ميراث جهاني در خطر، يك يا دو سال ديگر تمديد شود. البته دربارهي اين مسأله هنوز تصميمگيري نشده است. در اصفهان نيز مشكل ميراث فرهنگي دربارهي برج جهاننما، منظر ميدان نقش جهان است."
0 comments:
ارسال یک نظر