خاتمی: جمهوریت یعنی دیکتاتوری نباشد، چه دیکتاتوری فردی و چه دیکتاتوری گروهی

سید محمد خاتمی در دیدار با جمعی از مردم سیستان بلوچستان، خواستار توزیع مدیریت در کشور و حضور بیشتر زنان، اقوام و مذاهب مختلف در مسئولیت‌ها شد. وی با تاکید بر اینکه در دموکراسی نباید هرکس غیر مسلمان است یا قومیتی متفاوت با اکثریت دارد به عنوان شهروند درجه دو به حساب بیاید، تصریح کرد: جمهوریت یعنی دیکتاتوری در آن نباشد، چه دیکتاتوری فرد و چه دیکتاتوری گروه خاص.

خاتمی، ملت ایران را دایره وسیعی از همه هویت ها و رنگین کمان زیبایی از قوم ها، مذهب ها و گرایش ها و فرهنگ ها در کنار هم توصیف کرد و افزود: وقتی می گوییم ملت یعنی اینکه اولا در ملت حق حاکمیت بر سرنوشت برای تک تک افراد پذیرفته شده است ملت اساس نظم اجتماعی است گرچه نظرات اکثریت در آنجا هست ولی نباید حذف کننده نظر اقلیت باشد یعنی هر فرد یک رأی.

وی در این دیدار همچنین ضمن اشاره به ظرفیت های این خطه و اشاره به مسائل خاص قومی مذهبی در این منطقه از پایداری و حضور دائم مردم این استان در صحنه های مختلف در طول حیات جمهوری اسلامی قدردانی و ابراز امیدواری کرد سایه محرومیت ها به مدد برنامه ریزی و مدیریت درست از سر مردم خوب سیستان و بلوچستان رفع گردد.

در آغار این دیدار حاضران نظرات خود را در مورد مسائل جاری کشور و بخصوص مشکلات منطقه ابراز داشتند و گفتند: ما از موضع اخیر شما راجع به انتخابات حمایت می کنیم و امیدواریم همه اصلاح طلبان نیز هماهنگ عمل کنند. مردم سیستان و بلوچستان همواره از اصلاحات و اصلاح طلبی جانبداری کرده اند و حتی به این جهت با مشکلاتی نیز مواجه بوده اند ولی از تشخیص و انتخاب خود دست برنداشته اند. نمونه آن مشارکت وسیع آنها در انتخاب هفتم و هشتم ریاست جمهوری است.

حاضران همچنین گلایه هایی نیز از حذف ها و سخت گیریها در گزینش ها و عدم اعتماد به مدیران محلی در سطح بالا داشتند و نیز می گفتند: متأسفانه اهل سنت و رهبران آنها کانال مستقیم با حکومت ندارند. تنها از طریق رسانه ها است که در آنجا هم محدودیت وجود دارد و یا از طریق نمایندگانشان بنابراین برای حفظ این ارتباط با حاکمیت برایشان انتخابات و انتخاب نماینده اشان اهمیت دارد.

متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در این نشست به نقل از وب سایت وی در ادامه آمده است:
 

به نام خدا

با سلام به مردم خوب سیستان و بلوچستان، به همه شما که از این راه دور تشریف آوردید خیر مقدم عرض می کنم.

ای کاش زمینه ای فراهم شود که ارتباطات و دیدارهای رودر رو بیشتر صورت بگیرد در فضای امن و آزاد بشود با یکدیگر گفت و گو کرد و مطمئنم اگر چنین فضایی ایجاد شود هم به نفع کشور است و هم بهتر می توان نیازهای منطقه را بررسی کرد و راههای رفع آنها را جست.

شما همه اهل فکر و فضل هستید در زمان خودتان زندگی می کنید نسبت به سرنوشت ایران و انسان تفکر می کنید طبیعی است وقتی مسائل منطقه ای خودتان که از قبیل مسائل قومی مذهبی و محرومیت مزمن در منطقه را می بینید با دیدگاه روشن و به دور از حساسیت های سیاسی می کوشید که راه حل اساسی برای آنها پیدا کنید.

معتقدم باید به این اندیشید که ملت و کشور ایران در این موقعیت تاریخی در چه وضعیتی قرار دارد و چه راه هایی پیش روی اوست و چه موانعی دارد و چگونه می توان به آن اهدافی که دارد و جایگاهی که ایران با همه قومیت های آن به آن برسد. باید با دیدی عالمانه و خیرخواهانه مسائل را دید و برای حل آنها کوشید.

وقتی به ایران نگاه می کنیم ایران را یک کشور کثیرالاقوام می بینم قوم های مختلف مذاهب مختلف حتی دین های مختلف در آن هستند مجموعه ملت ایران مجموعه یکدستی نیست که فقط یک قوم یا یک مذهب یا یک دین در آن حضور داشته باشد.

این مسأله در همه جای دنیا هست و هیچ کشور یا ملتی که یک دست باشد را نمی توان پیدا کرد.

در ایران هم اقوام و فرهنگ ها و آداب و رسوم و مذاهب گوناگون وجود دارد که در طول تاریخ شکل گرفته است یعنی ریشه های تاریخی دارد و یک دست کردن آن نه ممکن است و نه مفید.

اقوام و مذاهب هستند چون با فرمان و دستور کسی به وجود نیامده اند که با فرمان و دستور آن از بین بروند و مهم این است که به این امر طبیعی که مقتضای خلقت است توجه شود.

این اختلاف امری طبیعی است، منتهی باید دید که چگونه می توانیم با وجود آن به وحدت و همسوئی وهمگرایی برسیم. آیا این اختلافات می تواند سبب واگرایی شود و در واقع به جای التیام و تفاهم اجتماعی یک نوع تخاصم ایجاد بشود؟ البته این تنوع و تکثر اگر ما درست ببینیم و در یک دایره بزرگ تری در کنار هم قرار بدهیم می تواند رقابت های آنها مثبت باشد و سبب پویایی کل جامعه بشود نه تخاصم و ستیز آنها.

مسأله این است که ما چه کار کنیم که این تفاوت ها به تقابل ها نینجامد و یک جریان و گروه نخواهد همه چیز در اختیار او باشد جریان دیگری از آنها محروم باشد وسعی کند دیگران را محروم کند و طبعا جریاناتی هم که در مقابل قرار گرفته اند به فکر مقابله بیافتند، یعنی نیروها صرف مقابله با یکدیگر شوند.

این گوناگونی نشان دهنده هویت انسانها است انسان بی هویت در تاریخ وجود ندارد.

اما چه کار کنیم که این هویت های مختلف در دایره ای وسیع تر همسو باشند، نه دفع کننده هم؟ هویت ها اگر در درون خودشان محدود بشوند و وجود خود را در نفی دیگری تعریف کنند آنچه ایجاد می شود تخاصم وبرخورد است اما ایا می توان کاری کرد که هویت ها در کنار هم قرار بگیرند؟بله می شود.

امام علی (ع) در خطابی به مالک اشتر مطلبی را می فرماید که بسیار مهم است و جالب اینکه در مقام حاکم جهان اسلام آن را می فرماید، یعنی دیدگاه ایشان دیدگاه حکومتی است که حکومت چگونه باید رفتار کند اولا می گوید قلبت را سرشار از رافت و رحمت نسبت به مردم و محبت و مهربانی به آنها قرار بده اولین اصل حکومت مهربانی و رافت نسبت به کسانی است که در تحت حکومت تو هستند.

و نسبت به آنها درنده ای نباش که غنیمت و محترم می شمارد خوردن افراد زیردستش را، بلکه با محبت و مهربانی با آنها رفتار کن.

کسانیکه تحت حکومت هستند دو دسته اند، یکی براردران و خواهران دینی حاکم اند و دیگری اقوام و صاحبان گرایش هایی متفاوت با حکومت ولی. در اینجا دایره کوچک هویتی است محدود این را بگذاریم در دایره بزرگ تر اینکه همه ما انسانیم یعنی نگاه انسانی کردن. اینجا ما در امر مشترک بزرگی در کنار هم قرار می گیریم.

حتی شما در جامعه جهانی با همه تنوع هایش احساس یک نوع وحدت و همدلی و همکاری با آنها در آن هدف انسانی پیدا می کنی.

ما اگر بتوانیم این هویت ها و حلقه هایی که هستند اینها را متداخل بکنیم و حلقه های بزرگ تری دور آن بکشیم نه تنها بسیاری از مسائل حل می شود بلکه همین اختلافات سبب پویایی و امنیت و پیشرفت برای همه می شود در عین حفظ هویت.

صحبت سر منحل و هضم کردن این هویت ها برای دستیابی به هویت بزرگ تر نیست خیر بلکه باید در کنار هم قرار بگیرند با تعریف هدف های بزرگ تری که همه ما داریم.

این دایره ای که امروز هست و در انقلاب اسلامی هم به رسمیت شناخته شده و در قانون اساسی هم به به آن اهتمام شده و می تواند همه اقوام را در بر بگیرد چیست؟ملت ایران.

ملت ایران هست و در طول تاریخ بوده گرچه مفهوم و پدیده ملت متعلق به دنیای جدید است و براساس آن "دولت – ملت" معنی پیدا می کند.

وقتی ما ملت را پذیرفتیم نباید نظر اکثریت نافی آن اصل و معیار باشد. اگر ما ملت ایرانیم ملت ما جمهوری اسلامی را خواسته است ولی جمهوری به معنی آن نیست که هر کس غیر مسلمان است یا قومیتی متفاوت با اکثریت دارد به عنوان شهروند درجه دو به حساب بیاید این دموکراسی نیست چیزی نیست که انقلاب ما می خواست! جمهوریت یعنی دیکتاتوری در آن نباشد چه دیکتاتوری فرد و چه دیکتاتوری گروه خاص.

ملت ایران دایره وسیعی است که می تواند در برگیرنده همه هویت ها باشد آن وقت ما ملت ایران را یک رنگین کمان زیبایی از قوم ها، مذهب ها و گرایش ها و فرهنگ ها در کنار هم می بینیم و برای سربلندی و پیشرفت و اعتلاء ایران و پیدا کردن جایگاه خود و تبدیل جمهوری اسلامی به یک الگو برای هم دنیای اسلام و هم جهان تلاش می کنیم.

وقتی می گوییم ملت یعنی اینکه اولا درملت حق حاکمیت بر سرنوشت برای تک تک افراد پذیرفته شده است ملت اساس نظم اجتماعی است گرچه نظرات اکثریت در آنجا هست ولی نباید حذف کننده نظر اقلیت باشد یعنی هر فرد یک رأی.

و تجّلی ملت ایران در مردم سالاری است یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت.این حاکمیت اختصاص به گروه و دسته خاص ندارد یعنی هر کس باید حاکم بر سرنوشت خود باشد.

دیگر آنکه وقتی ملت و جمهوریت پذیرفته شد یعنی قدرت سیاسی و مدیریتی مبتنی بر اراده و رای مردم باشد یعنی همه در ایجاد قدرت نقش دارند.

دیگر آنکه قدرت در مقابل ملت مسؤول است و باید جوابگو باشد در مقابل اختیاراتی که ملت به ارکان حکومت می دهد باید مسئولیت هم در مقابل آنها باشد و لازمه این کار هم وجود آزادی اندیشه ؛آزادی بیان ؛بحث و گفتگو است.

مردم باید اعتراض کنند و حق مردم انتقاد است، حق والی بر مردم انتقاد مردم از والی است. در دنیای امروزمی گویند مردم حق دارند انتقاد کنند. امام علی (ع) می گوید حق والی بر مردم این است که او را نصیحت کند یعنی وظیفه شماست نقد کنید البته با خیرخواهی.

مردم ما انقلاب کردند و این انقلاب هم ریشه در یکصد و پنجاه سال حرکت همه مردم ایران برای آزادی و استقلال و پیشرفت دارد و همه هم در آن نقش داشته اند.

ما یکصد و پنجاه سال است که از دیکتاتوری ؛از استبداد؛دخالت بیگانه بر ما،سلطه اجانب و نیز عقب افتادگی بدمان می آید و برای استقلال و آزادی و پیشرفت مبارزه کرده ایم.

این خواست مردم ما بوده در انقلاب اسلامی هم تجلی پیدا کرد نتیجه کار هم جمهوری اسلامی بود.وقتی می گوییم جمهوری اسلامی یعنی ملت صاحب حق است منشا قدرت همه اقوام و همه افراد هستند و همگی صاحب رأی اند و باید رأیشان باشد، موثر باشد البته که اکثریت مسلمانند و ارزش های اسلامی باید در آن رعایت شود.ارزش های اسلامی که عمدتا عدالت و اخلاق است باید بر روابط حاکم و مردم ؛حکومت و مردم و افراد جامعه جاری باشد و قطعا نباید این اسلامی که مطرح می شود مغایر با آن خواست های تاریخی و بند اول نظام که جمهوری است باشد.

نمی توانیم بگوییم جمهوری اسلامی داریم ولی رأی مردم در آن اثری ندارد و تزئینی است نخیر این اسلامی که در انقلاب بود و مردم به آن رأی دادند جمهوری اسلامی بود که برای رای و حقوق مردم احترام قائل است.

همه مردم صاحب این کشورند و امکانات باید در اختیارشان قرار بگیرد و برخوردار از حقوق شهروندی باشند.

قانون اساسی که مردم به آن رأی داده اند و هم مبنای کار ماست و تا حدود زیادی همه جنبه ها را دیده است. اگرهمین قانون اساسی و اصول آن درست اجراء شود از جمله اصولی که ناظر به حقوق و جایگاه قومیت ها و اقلیت ها است، بسیاری از نارضایتی ها در این کشور از بین می رود و واگرایی ها به هم گرایی ها تبدیل می شود.

فرمودید در دوره اصلاحات حضور مردم در انتخابات بیشتر بود چرا؟ چون مردم در آن زمان احساس کردند کسی آمده که دارد به مردم احترام می گذارد دارد با زبانی صحبت می کند که همه افراد در آن احساس حرمت و رضایت می کنند. به نظرم همین به جامعه امنیت می داد.

همگرایی سبب ایجاد امنیت می شود و واگرایی سبب به کار افتادن توطئه ها در مملکت می شود.

امروز هم توطئه های بزرگی علیه ایران وجود دارد مطالبی که امروز گفته می شود ساختگی است ادعا می کنند تروری می خواسته انجام بگیرد اینها نشان دهنده این است که برنامه ها و توطئه ها علیه ایران وجود دارد و اتفاقا الان وقت آن است که ما بیش از همیشه به همگرایی بیندیشیم تا توطئه های دشمن موثر نیفتد.دلبستگی ها را زیادتر کنیم و در این زمینه وظیفه حکومت سنگین تر است.

مدیریت کشور متعلق به خود مردم است. اصل شوراها که هیجده سال معطل مانده بود در دولت ما عملی شد گرچه معتقدم باید بیش از اینها به شوراها پرداخت ضوابط و قوانین را طوری کنیم که قدرت مردم بیشتر شود ولی اینکه حکومت مرکزی بیاید دویست هزار نفر را در کار خود شریک کند و سعی بشود که انتخابات آزادی باشد این گامی است که به امنیت می انجامد و دلگرمی می دهد.

باید مدیریت ها توزیع شود از جمله خانم ها و نیز نمایندگان اقوام و مذاهب بیشتر در عرصه بیایند.

همین که جامعه احساس کند علاقه به سیر در این مسیر است به آن طرف رو می آورد. اگر شرکت در انتخابات را بالا بردیم آن وقت ما امنیت خواهیم داشت و اگر از آن کم شد باید نگران باشیم. یا واقعاً برنامه ها بد بوده که مردم زده شده اند یا برنامه درست بوده ولی ذهن جامعه طور دیگری تصور می کند باید آنها را توجیه کرد و امور تبیین شود.

یکی از مشکلاتی که مناطق مانند سیستان و بلوچستان دارند علاوه بر اینکه تنوع قومی مذهبی در آنجا بیشتر است تا جاهای دیگر؛ دچار محرومیت مزمن و طولانی است. یک راه تأمین امنیت این است که به مردم توجه کنیم. در دوره اصلاحات نمی خواهم بگویم آن طور که شایسته مردم منطقه بود کار شد، اما جهت گیری های بزرگی صورت گرفت. بخصوص برای رفع تبعیض های قومی و مذهبی و اقتصادی کارهای بزرگی صورت گرفت. شما بنگرید که مردم سیستان و بلوچستان که اغلب با درصد پایینی در انتخابات شرکت داشتند در انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری ۷۰ درصد و در دوره هشتم ۷۵ درصد شرکت کردند. اعتماد از سوی حاکمیت و امید از سوی مردم مهم ترین عامل استقرار و بسط امنیت بخصوص در منطقه است.

اولا توسعه منطقه ای در کنار توسعه همه جانبه و پایدار بخصوص در برنامه چهارم توسعه مورد توجه قرار گرفت که معتقدم اگر آن برنامه پیاده می شد امروز خیلی وضع ما متفاوت بود با وضعی که امروز داریم بالاخص با توجه به درآمدهای افسانه ای که در این چند سال نصیب ایران شد.

محور توسعه استان محور ترانزیتی بود که در برنامه ما بود. طرح راه آهن زاهدان به کرمان، جاده جنوب – شمال استان که منطقه آزاد چابهار را به شمال و و از آنجا به آسیای میانه متصل می کند که بخشی از نیت ما عملیاتی شد و بقیه هم مورد تصویب قرار گرفت و … از جمله اموری بود که می توانست و می تواند تحولی در منطقه ایجاد کند. به علاوه آماده سازی زمینهای زیر سد پیشین که از جمله شش هزار هکتار اراضی دشت باهو کلات آماده شد.

ما برای هشت استان محروم کشور بودجه خاص قرار دادیم چون معتقد بودیم محرومیت خاص دارند و نیازمند توجه خاص هستند. سعی کردیم بدبینی های قومی و مذهبی کمتر و حضور عزیزانمان در مدیریت بیشتر شود. انصافاً برادران و خواهران سنی و بلوچ و اقوام دیگر همواره به عنوان بخشی از ملت ایران با همه محرومیت ها استوار در صحنه بوده اند فداکاری کرده اند، شهید داده اند و حتی رویاروی توطئه های مختلف ایستاده اند باید قدر آنان را بدانیم.

0 comments:

ارسال یک نظر