نتایج یک نظر سنجی درباره اعتقاد مردم به اسلام و ایدئولوژی جمهوری اسلامی

مقدمه

با شروع و گسترش اعتراضات مردمی پس از انتخابات 88 حاکمیت پس از استفاده از شیوه های مختلف برای خاموش کردن این اعتراضات سرانجام به کمک بسیج توده ای در نهم دیماه همان سال و تبلیغات گسترده پیرامون آن اینطور نشان داد که هنوز بخش اعظم جامعه حامی رژیم جمهوری اسلامی هستند و همچنان با گذشت قریب به بیست و یکماه از آن روز همچنان ازآن به نفع خود بهره برداری تبلیغاتی می کند.

در مقابل جریان منتقد و مخالف جمهوری اسلامی موسوم به سبزها معتقدند که آن جمعیت با تبلیغات دروغین رژیم پیرامون دین ستیز بودن منتقدین و به کمک بسیج ادارات، مساجد، مدارس و دانشگاه ها و سایر نهادهای دولتی، نظامی و ایدئولوژیک شکل گرفت و به هیچ وجه نشانگر حمایت اختیاری مردم از رژیم نبود.

بهترین روش برای فهم درستی هر یک از این دو ادعا برپایی یک همه پرسی با رعایت همه پیش نیازها و جوانب آن است که در شرایط فعلی امکانپذیر نیست. طریق دیگر فهم این مسئله انجام یک نظرسنجی گسترده با نمونه آماری وسیعی است که دربرگیرنده همه ایرانیان باشد که امکان آن برای نگارنده وجود نداشت.در اینجا یک نظرسنجی ساده البته با رعایت اصول علمی در حد امکانات موجود صورت گرفته است که برای اطمینان خاطر از نتایج یکبار دیگر به کمک دوستان غیرحرفه ای برخی از مولفه ها و شاخصها (تقسیم پرسش نامه به دو بخش هشت سوال نخست و هشت سوال دوم به همراه تغییر در برخی سئوالات) در همان شهرها و شهرهای دیگر نیز مورد ارزیابی دوباره قرار گرفت که نتایج به دست آمده چندان تفاوت معنا داری با نتایج این نظرسنجی نداشت.

جامعه آماری: جمعیت بین 20 تا 60 ساله مراکز استان و یکی دیگر از شهرهای استانهای آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، خوزستان، تهران، مازندران و مرکزی است.

جمعیت نمونه و روش نمونه گیری: بدون رعایت تناسب جمعیت استانها از هر مرکز استان 300 نفر و شهر غیرمرکزی 150 نفر، جز تهران که 500 نفر مورد پرسش قرار گرفتند.جمعا 2900 نفر.این تعداد بطور اتفاقی از سه نقطه هر شهر (پایین، متوسط و بالا از نظر قیمت زمین) در کوچه و خیابان و پارکها و مقابل مساجد و حتی الامکان از کسانی که کاربر اینترنت نیستند انتخاب شدند. با رعایت تقریبی تساوی جمعیت زن و مرد.

چند تذکر مهم: در این نمونه گیری ....

الف)اقلیتهای مذهبی (نزدیک به 20 درصد جمعیت کل کشور)حضور ندارند که حضور آنها در یک نظر سنجی وسیعتر حتما در میزان طرفداری از شاخصهای ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی تاثیر منفی میگذارد.
ب)ساکنان روستاها حضور ندارند که احتمالا حضور آنها هم باعث افزایش درصد میزان طرفداری از نظام و بخصوص اسلام خواهی می گردد.
ج)جوانان 16 تا 20 سال حضور ندارند که با توجه به آنچه مشاهده میشود بنظر میرسد ورود آنها به جمعیت آماری تاثیر منفی در میزان طرفداری از شاخصهای ایدئولوژیک نظام داشته باشد.
د)با توجه به جمعیت پایین و سه مورد ذکر شده امکان تعمیم نتایج به کل کشور از جهت اصول روش تحقیق چندان درست نیست.اما با توجه به پراکندگی استان، شهر و اقشار موجود در جمعیت نمونه نتیجه میتواند قابل تامل و مورد استفاده گروههای مختلف قرار گیرد.
ه)اعتبار شاخصها و گزاره ها مثل هر تحقیق دیگری قابل نقد است اما بنظر میرسد با توجه به فرهنگ عمومی جامعه گزاره ها تا حد قابل توجهی آنچه در نظر مردم شاخصهای اصلی جمهوری اسلامی و دین اسلام به حساب میاید را مورد سنجش قرار داده اند.
و)از کلیه افراد خواسته شد که حتما به تمام سئوالات پاسخ دهند و هیچ سئوالی را به دلیل نظر بینابین داشتن خالی نگذارند.
ز)این نظر سنجی مانند سایر نظر سنجی ها واجد یک سری ضعفها و قوتها است و هیچ ادعایی درباره تمام و کمال بودن آن وجود ندارد.

سوالات نظر سنجی و نتایج آماری:
تذکر:پاسخها بصورت دوگزینه ای موافقم و مخالفم است.

1- حضور یک فقیه و مرجع دینی برای رهبری و مدیریت کشور لازم و ضروریست.
موافق 768نفر، معادل 26.5 درصد. مخالف 2132نفر، معادل 73.5 درصد.

2- مدیران و مسئولان کشور همگی بایستی از بین شیعیان انتخاب شوند.
موافق 738نفر، معادل 25.5 درصد. مخالف2162نفر، معادل 74.5 درصد.

3- مدیران و مسئولان کشور همگی بایستی از بین معتقدان به ولایت فقیه انتخاب شوند.
موافق 357 نفر، معادل 12.3 درصد. مخالف 2543 نفر، معادل 87.7 درصد.

4- دولت بایستی از هر طریق که می تواند برای دیندار کردن مردم اقدام نماید.
موافق 884 نفر، معادل 30.5 درصد. مخالف 2016نفر، معادل 69.5 درصد.

5- روحانیون نبایستی در کارهای اجرایی و حکومتی دخالت کنند و بهتر است فقط به امور دینی بپردازند.
موافق 2393 نفر، معادل 82.5 درصد. مخالف 507نفر، معادل 17.5 درصد.

6- دانش آموزان بایستی در مدرسه با سایر ادیان آشنا شده و پس از آن دین خود را انتخاب کنند.
موافق 1966 نفر، معادل 67.8درصد. مخالف 934 نفر، معادل 32.2 درصد.

7- حجاب و نوع پوشش خانمها و آقایان مسئله ای شخصی است و حکومت نبایستی در آن دخالت کند.
موافق 2085 نفر ، معادل 71.9 درصد. مخالف 815 نفر، معادل 28.1 درصد.

8- هنگام استخدام و گزینش افراد و دادن امتیازهای شغلی، اولویت بایستی با سواد، تخصص و پایبندی افراد به قانون باشد نه میزان دینداری آنها.
موافق 2401 نفر، معادل 82.8 درصد. مخالف 499 نفر، معادل 17.2 درصد.

9- ایمان به خدا می تواند مهمترین عامل آرامش روح و روان انسان و آسایش زندگی او باشد.
موافق 2687 نفر, معادل 92.7درصد. مخالف 213 نفر، معادل 7.3 درصد.

10- دین اسلام آخرین دین الهی و کاملترین دین است.
موافق 2715 نفر، معادل 93.6 درصد. مخالف 185 نفر، معادل 6.4 درصد.

11- احکام اسلامی (مانند قصاص) فقط مربوط به 1400 سال پیش نیستند و در همه زمانها بایستی اجرا شوند.
موافق1783 نفر، معادل 61.5 درصد. مخالف 1117 نفر، معادل 38.5درصد.

12- اگر یک مسلمان واجبات الهی مثل نماز و روزه که در قرآن آمده است را نپذیرد دیگر مسلمان نیست.
موافق2037 نفر، معادل 70.2 درصد. مخالف 863 نفر، معادل 29.8 درصد.

13- فرد مسلمانی که دینش را تغییر دهد نبایستی مجازات شود.
موافق 2192 نفر، معادل 75.6 درصد. مخالف 708 نفر، معادل 24.4 درصد.

14- آیینهای مذهبی مانند مراسم دعا، جشنها و عزاداریهای دینی در تقویت باورهای دینی مردم موثر نیست و برپایی آنها بی فایده است.
موافق 586 نفر، معادل 20.2 درصد. مخالف 2314 نفر، معادل 79.8 درصد.

15- امامان شیعه افراد بسیار باتقوی و اسلام شناسان زمان خود بودند اما انسانهای معصوم و مقدسی نبودند.
موافق 354 نفر، معادل 12.2درصد. مخالف 2546 نفر، معادل 87.8 درصد.

16- برای ایجاد یک جامعه پیشرفته رعایت اصول اخلاقی دین مهمتر از رعایت احکام دین (آنچه در رساله های فقها آمده است) و آیینهای دینی است.
موافق 1992 نفر، معادل 68.7 درصد. مخالف 908 نفر، معادل 31.3 درصد.

تفسیر اولیه نتایج

الف)هشت سئوال نخست پرسشنامه براساس قانون اساسی، نظام اداری و عرف مهمترین مواردی است که بیانگر اسلامی بودن رژیم سیاسی مستقر در ایران(جمهوری اسلامی) میباشد. این هشت سوال بگونه ای طرح شده اند که بطور معمول می بایست پاسخ چهار سوال اول و چهار سوال دوم متفاوت باشد. یعنی اگر کسی به چهار سئوال نخست پاسخ مثبت می دهد بایستی به چهار سوال بعدی پاسخ منفی بدهد.
با توجه به نتایج آماری فوق تقریبا 76.3 درصد از جمعیت نمونه این نظر سنجی مخالف با شاخصهایی است که به عنوان اسلامیت نظام بر آنها تاکید می شود و 23.7 درصد موافق این شاخصها هستند.
اما با دقت در نتیجه پاسخهای سوالات سوم و پنجم و مقایسه آن با نتیجه پاسخهای سوالات چهارم و ششم معلوم میگردد که تقریبا نزدیک به نیمی از جمعیت 23.7 درصدی به علت پایبندی به اسلام به سوالات اینگونه پاسخ داده اند و موضوعیت جمهوری اسلامی که بیشتر در اصل ولایت فقیه و حضور روحانیون در عرصه سیاست معنا پیدا میکند با 12.3 و 17.5 درصد پایین ترین میزان را بین هشت سئوال به خود اختصاص داده است.

ب)هشت سئوال دوم پرسشنامه براساس اصول، فروع، احکام، آیینها و عرف جامعه مواردیست که می تواند بیانگر اعتقاد مردم یک جامعه به اسلام باشد.این هشت سئوال نیز همانند هشت سئوال نخست بگونه ای طرح شده است که پاسخ به چهار سئوال نخست(9تا12) بایستی مخالف چهار سئوال بعدی(13تا 16) باشد. 
با دقت در نتایج آماری فوق معلوم میشود که نظر مردم در این زمینه از همگونی نسبی که در هشت سئوال نخست (1تا8) وجود داشت برخوردار نیست.

سئوالات 9،10 و 15 که براساس اصول اعتقادی اسلام (شیعه) طرح شده است از بالاترین میزان رای موافق برخوردار است و تقریبا نشان دهنده اعتقاد بیش از 90 درصد جمعیت نمونه مورد بررسی به اصول اساسی اسلام و شیعه می باشد. سئوالات 11،12و 13 مربوط به اعتقاد به فروع دین و احکام است که بطور تقریبی 69 درصد پاسخ دهندگان به آن رای مثبت داده اند. در اینجا تفاوت بین اعتقاد به اصول و اعتقاد به احکام و فروع قابل تامل است.
سئوال 14 نیز به بررسی اعتقاد به مناسک و آیینهای مذهبی می پردازد که پاسخ مثبت 80 درصدی پاسخ دهندگان به این شاخص نیز گواه میزان این نوع باور در بین مردم است. و بالاخره سئوال 16 برای مقایسه میزان اهمیت مردم به موضوع اخلاق در مقایسه با احکام و شریعت دین است. که نزدیک به 69 درصد پاسخ دهندگان اخلاق را بر رعایت احکام و شریعت مقدم دانسته اند. این موضوع تا حدودی شبیه اختلاف رای مردم مابین اصول با فروع و احکام است که نشان می دهد جنس مسلمانی جامعه ما بیش از انکه فقهی و حکمی باشد، اعتقادی، اصولی و اخلاقیست.

سخن پایانی

آنچه از این نظر سنجی برمی اید این است که در بین پاسخ دهندگان با وجود اعتقاد اکثریت 90 درصدی به اصول اسلام و پایبندی به اخلاق و همچنین اعتقاد 69 درصدی به احکام دینی تنها نزدیک به 24 درصد با مواردی که به عنوان اسلامیت نظام در قانون اساسی و عرف سیاسی مطرح است موافقند و در این بین تنها حدود 12 درصد به لزوم اعتقاد به اصل ولایت فقیه رای مثبت داده اند.
از این تحقیق اینگونه برمیاید که در مقایسه با اعتقاد نسبتا بالای مردم به اسلام، اعتقاد به جمهوری اسلامی با توجه به آنچه بعنوان شاخصهای اسلامیت نظام معرفی می گردد یعنی ایدئولوژی جمهوری اسلامی بسیار پایین است.

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

0 comments:

ارسال یک نظر