با اشاره به انتخابات سال ۸۸ ایران
راشد غنوشی، رهبر حزب "نهضت" تونس معتقد است حکومت اسلامی ایران در سه دهه گذشته موفقیتها و ناکامی های گوناگونی را تجربه کرده است وی با اشاره به برگزاری انتخابات سال 88 می گوید: نشانه سلامت انتخابات این است که مخالفان نتیجه آن را قبول کنند، اما اگر مخالفان نتیجه انتخابات را قبول نکنند، یعنی مشکلی وجود دارد.
وی بر این باور است که در اسلام مساله اجتهاد است و هيچكس هم نميتواند آن را در انحصار خودش بگيرد. تفكر اصلي اين است كه كل اين امت بر اساس اين دين به خلافت رسيدهاند و نماينده اين دين روي زمين هستند. يك نهاد مشخص در اسلام وجود ندارد كه دين را نمايندگي كند. حتي دولت هم چنين نيست و نميتواند سخنگوي دين باشد. هيچكس حق ندارد به اسم دين سخن بگويد مگر كل امت.
غنوشی در گفتگوبابی بی سی فارسی، ایستادگی در مقابل تحریمهای غرب و پیشرفت در حوزه فناوری را از دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران دانست.
این رهبر ۷۰ ساله زمستان پیش اندکی پس از سرنگونی زین العابدین بن علی از ریاست جمهوری، پس از ۲۰ سال تبعید به کشورش بازگشت.
وی در خصوص ویژگی نظام اسلامی می گوید: به گمان من، نظام اسلامی، نظام شوراست و امروزه نزدیکترین نظام به آن، نظام دموکراتیک است. نظامی که کسی را به قدرت می رساند که مردم این قدرت را با شیوه صحیحی به او سپرده اند. نظام شورا، همه ابزار دموکراتیک را به کار می گیرد، مثل انتخابات و مجلس و اکثریت و اقلیت و غیره. بنابراین دموکراسی نزدیکترین نظام به نظام اسلامی شوراست.
بین مردم افرادی می گویند که حزب نهضت اکنون از آزادی و دموکراسی حرف می زند، اما اگر به قدرت برسد، افراطی و تندرو می شود.
حزب نهضت، حزب بزرگی است و حزب کوچکی نیست که از یک عده خاص تشکیل شده باشد. نهضت حزب بزرگی است که رنگها و صداهای گوناگون و فراوانی را در خودش گرد آورده است. اما این حزب بزرگ در مورد موضوعات بزرگ و اصلی اتفاق نظر دارد. هیچکس در نهضت نیست که در اسلام شکی داشته باشد. اسلام مرجع ماست و هیچکس در این مورد اختلاف نظری ندارد. هیچکس در نهضت تردیدی در دموکراسی ندارد. هیچکس در نهضت تردیدی در برابری زن و مرد ندارد. هیچکس در نهضت نمی گوید که فلان حزب را باید منحل کرد چون کمونیست و مخالف ماست. اما در این مجموعه بزرگ رنگها و صداهای گوناگونی وجود دارد و در مورد موضوعاتی هم اختلاف نظر هست و من که غنوشی باشم گاهی خودم را در اقلیت می
راشد الغنوشی می افزاید: بینم و گاهی در اکثریت چون نهضت یک نهاد است و نه یک طریقت صوفی که من پیر و شیخش باشم.
وی در خصوص تجربه جمهوری اسلامی می گوید: نمی تونیم به این سادگی حکم صادر کنیم. ناکامی و کامیابی دو چیز نسبی هستند و ایرانیها هم در چیزهایی موفق شدند و در چیزهایی هم نه. مثلاً در فناوری موفق بودند. ایران توانسته است در برابر محاصره بین المللی پایداری و با وجود تحریمها در فناوری پیشرفت کند. سالها پایداری در برابر محاصره پرفشار بین المللی کار ساده ای نیست. اینها موفقیتهای ایران است، اما ناکامیهایی هم داشته است.
غنوشی در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال 88 می گوید: مثلاً انتخابات گذشته اولین انتخاباتی در ایران بود که بر سرش اجماع وجود نداشت. در حالی که همه انتخابات قبلی در ایران، مورد اجماع بود. نشانه سلامت انتخابات این است که مخالفان نتیجه آن را قبول کنند، اما اگر مخالفان نتیجه انتخابات را قبول نکنند، یعنی مشکلی وجود دارد.
وی پیش از این در مصاحبه ای با الاهرام گفته بود وگرايي در حزبالنهضه برنامهاي نيست كه از بالا تلقين شده باشد. اين يك تحول طبيعي در روند اين حركت است. حتي در بيانيه تاسيس اين حركت كه در تاريخ ششم ژوئن 1981 منتشر شد ديده ميشود كه خواستار تحقق دموكراسي است. بدون حذف كسي يا گروهي و بدون اعمال هرگونه تبعيضي حتي نسبت به احزاب كمونيستي. واقعيت امر اين است كه از پايان دهه 90 ما با رهبران گروههاي مخالف همكاري نزديكي داشته و داريم. از جمله سوسياليستها و كمونيستها و دموكراتها. بگذريم كه در دورهاي به دليل توجه بنعلي به احزاب سكولار در كشور، بهويژه در ابتداي دهه 90 اين همكاريها تا حدودي متوقف شد. بنعلي احزاب سكولار را از بهاصطلاح «تروريسم اسلامي» ميترساند. با اين حال در دهه 90 اين همكاريها از سرگرفته شد و اكنون نيز بين تمام طيفها در تونس نوعي اتفاق نظر وجود دارد كه بايد برابري جنسيتي و كثرتگرايي وجود داشته باشد. بهگونهاي كه هيچكس را از اين قانون مستثنا نكند. همه به تاسيس يك دولت شهروندي معتقد هستند. به اعتقاد من جريان اسلامگرايي ميانهرو بهطور كلي در مغرب و الجزاير و حتي مصر بهرغم برخي اختلافات جزيي در اين مسير حركت ميكند. براي مثال اخوانالمسلمين مصر را در نظر بگيريد كه طرفدار دولت شهروندي است.
در این مصاحبه که ترجمه آن در شرق منتشر شد، در خصوص قانون منبعث از شریعت آمده است: به گمانم معناي اينكه شريعت منبع قانون اساسي باشد اين است كه تدوين قوانين را به يك دولت شهروندي واگذار كني. اخوانالمسلمين پس از اينكه طرح خودشان را اعلام كردند و از علماي الازهر خواستند قوانين را بازنگري كنند در نهايت آمدند و ديديم كه به دولت شهروندي گردن نهادند. به اين معنا كه مردم نمايندگان خود را در پارلمان انتخاب ميكنند و آنها هستند كه دست به اجتهاد زده و قانونگذاري خواهند كرد. شريعت به منبعي فكري و فلسفي براي الهام گرفتن نمايندگان و روشنفكران و علما تبديل ميشود. اما بدون اينكه نهادي نقش ولايتي بر آنها داشته باشد. اسلام كليسايي ندارد كه بخواهد بر مردم ولايت داشته باشد. در اسلام مساله اجتهاد است و هيچكس هم نميتواند آن را در انحصار خودش بگيرد. تفكر اصلي اين است كه كل اين امت بر اساس اين دين به خلافت رسيدهاند و نماينده اين دين روي زمين هستند. يك نهاد مشخص در اسلام وجود ندارد كه دين را نمايندگي كند. حتي دولت هم چنين نيست و نميتواند سخنگوي دين باشد. هيچكس حق ندارد به اسم دين سخن بگويد مگر كل امت.
0 comments:
ارسال یک نظر