جــرس: در حالیکه موج حملات اصولگرایان و حامیانِ رهبر جمهوری اسلامی به نزدیکان رئیس دولت تحت عنوان "جریان انحرافی" کماکان ادامه دارد، معاون سیاسی دفتر رییس دولت نیز، طرف مقابل را "جریان انحرافی" خوانده و گفته است "مهمترین دستور کار جریان انحرافی در مقطع کنونی، تشدید توهم بعضی ارزشگرایان درباره وجود یک جریان انحرافی درون دولت است تا به زعم خود به دست حزباللهیها حساب دولت احمدینژاد را برسند."
وی اصولگرایان را متهم کرد که "جریان مذکور با تشکیل، تجهیز و توجیه تیمهای حرفهای، به دروغپردازی، تخریب و فضاسازی روزانه علیه بعضی نزدیکان احمدینژاد مشغول شد و همزمان، با توزیع بولتنهای حاوی جعلیات تحریکآمیز و رایزنیهای حضوری، به مخدوش کردن تصویر وی در نزد برخی خواص سیاسی و مذهبی پرداخت تا خواص را برای ایفای نقش در مرحله تکفیر احمدینژاد و یارانش آماده سازند. "
محمدجعفر بهداد در یادداشتی تحت عنوان "جریان انحرافی"، که در پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شده، مدعی شده است:
"یک جریان خطرناک و انحرافی در طول دو دهه گذشته در برخی ساختارهای حاکمیتی کشور نفوذ کرده و همواره در جهت استحاله نظام کوشیده است. مبارزه با این جریان به علت نمایش ارادتمندی هسته اصلی آن نسبت به نظام و رهبری و نیز نفوذ شبکهای آنها در ساختارهای حاکمیتی بسیار دشواراست، اما این جریان پیچیده، پس از حماسه آفرینی مردم در روی کار آوردن احمدینژاد، ابتدا دچار رکود، سردرگمی و ریزش نیرو شد، اما با گذشت زمان توانست شبکه خود را ازحیث ساختار وانگیزه، بازسازی کند. مردم ایران در حالی با انتخاب احمدینژاد این گروه را در رسیدن به مقاصد خود با پریشانی و دشواری روبهرو کردند که عناصر سیاسی، رسانهای و اجتماعی آن ماهها قبل از انتخابات، تمام ترفندها و تدابیر لازم را برای روی کارآوردن کاندیدای مطلوب خود و جلوگیری از پیروزی احمدینژاد به کار بسته بودند، اما به لطف خداوند و هوشیاری مردم، ناکام ماندند و ملت ایران شکست سنگینی را به هسته مرکزی این جریان و عوامل آنها تحمیل کرد. "
این مقام ارشد دولت همچنین ادعا کرد "یک واقعیت تلخ وجود دارد که برخی از اعضای هسته مرکزی این جریان از اواسط دهه شصت به تغییر نظام از طریق دامن زدن به خط کشیهای سیاسی میان نخبگان، ایجاد تقابل فرهنگی و مذهبی بین مردم، افزایش نارضایتی و بدبینی اکثریت جامعه نسبت به نظام تمایل پیدا کرده بودند، اما به علت درایت امام و رهبری و همراهی هوشمندانه مردم با نظام در مقاطع حساس، گروه مذکور در بیشتر پروژههای خود شکست خورد. این جریان پس از رحلت امام و از نخستین روزهای زعامت آیتالله خامنهای، کار نفوذ، یارگیری و شبکهسازی را آغاز کرد و در میان مدت توانست با گسترش دامنه نفوذ و افزایش دسترسیهای خود، مدیریت پنهان و غیرمستقیم برخی مراکز مهم را در دست بگیرد، اما همواره در درون نظام شناسایی و بهطور نامحسوس مدیریت شدند، به گونهای که نتوانستند به بسیاری از اهداف مطلوب خود دست پیدا کنند. "
بهداد همچنین معتقد است "جریان مزبور، اما پس از پیروزی قاطع احمدینژاد و حمایتهای مؤکد رهبری از وی، ضمن نوعی تقسیم کار میان عناصر سیاسی و رسانهای خود، سناریوی پیچیدهای را آغاز کردند تا در گام نخست حامی احمدینژاد جلوه کنند و آنگاه در مقام دلسوزی برای دولت و نظام، روندی را در پیش بگیرند که بتدریج رییسجمهور را تخریب و تضعیف نمایند، اما ویژگیهایی نظیر دینمداری، انقلابی بودن، ساده زیستی، پاکدستی، داشتن اقتدارمدیریتی، پرکاری و فراجناحی بودن رییسجمهور، تخریب مستقیم وی را عملاً ناممکن ساخت و در نتیجه جریان یاد شده را به این فکر انداخت تا با داستان سرایی و پروندهسازی علیه اصلیترین یاران و همراهان رییسجمهور، به تخریب و توهین غیرمستقیم به احمدینژاد بپردازند. جریان مذکور در این مرحله با تشکیل، تجهیز و توجیه تیمهای حرفهای، به دروغپردازی، تخریب و فضاسازی روزانه علیه بعضی نزدیکان دکتر احمدینژاد مشغول شد و همزمان، با توزیع بولتنهای حاوی جعلیات تحریکآمیز و رایزنیهای حضوری، به مخدوش کردن تصویر رییسجمهور مؤمن و انقلابی در نزد برخی خواص سیاسی و مذهبی پرداخت تا طبق سناریوی خود، خواص را برای ایفای نقش در مرحله تکفیر احمدینژاد و یارانش آماده سازند. "
این چهرۀ نزدیک به رئیس دولت، بدون اشاره به رانت خواری ها و فساد گستردۀ حلقه های نزدیک به دولت و برخی مقامات ارشد کابینه، طرف روبرو را متهم ساخته و می گوید "دو مشخصه اصلی و برجسته جریان مزبور، ویژه خواری مالی و اقتصادی و نیز زورگویی فکری و فرهنگی به جامعه است. این جریان در حالی که از نفوذ شبکهای برای رانت خواریهای گسترده مالی، تجاری، صنعتی، ترابری و... استفاده میکند، پروندههای فساد اقتصادی عوامل خود را با انواع ترفندها «راکد» میکند. .. این گروه، درواقع از مقاومت و مقابله احمدینژاد با ویژهخواریهای اقتصادی و ناراضیتراشی علیه نظام عصبانی است، اما ضمن کتمان این واقعیت، با فریبکاری و فضاسازی، به تحریک برخی خواص و کشاندن آنها به عرصه مقابله مستقیم و غیرمستقیم با دولت مردمی، مکتبی و پرتوفیق روی آورده است... مهمترین دستور کار جریان انحرافی در مقطع کنونی، تشدید توهم بعضی ارزشگرایان درباره وجود یک جریان انحرافی درون دولت است تا به زعم خود به دست حزباللهیها حساب دولت احمدینژاد را برسند. اینان ابتدا از جریان انحرافی درون جبهه اصولگرایی سخن گفتند، مدتی بعد این جریان انحرافی را به دولت نسبت دادند و گام بعدیشان، منحرف خواندن شخص رییسجمهور است که البته در صورت ورود به فاز نهایی خسارت و شکست بزرگ و سرنوشتسازی را برای خود رقم خواهند زد. "
گفتنی است بعد از سکوتِ طیف دولتی ها که در جریان چالش های اخیر، به "جریان انحرافی" نامگذاری شده اند، چند تن از آنان مجددا وارد صحنه شده و طی اظهاراتِ جداگانه در حمایت از موضع دولت، چالش های اخیر را "قصد تخریب" نزدیکانِ رئیس دولت ذکر کرده و دلیل آنرا نیز "عبور دولت از خط قرمز بعضی ها و تهدید منافع آنها" خواندند.
از جمله، حمید بقایی معاون اجرایی محمود احمدی نژاد، در پاسخ به این سوال که "به نظر می رسد برخی در رسانه ها به دنبال تخریب چهره رییس دفتر رییس جمهور و معاون اجرایی وی هستند"، مدعی شد: الان برای من اثبات شده که وقتی جوسازی ها و تهمت زنی ها زیاد می شود همیشه باطل جای حق را گرفته است... شاید در خط قرمزشان وارد شدیم و منافعشان را در ریاست جمهوری تهدید کرده ایم."
گفتنی است امروز سایت «فاش نیوز»، نزدیک به محمدحسین صفارهرندی، از تیم احمدینژاد با عنوان "کودتاچیانی" نام برد که تلاش میکنند مراکزی دیگر همچون «بنیاد شهید» را به تصرف خود درآورند.
سایت مذکور به خانوادههای قربانیان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران هشدار داد که مراقب تصرف «بنیاد شهید» از سوی "باند کودتاگر نفوذ کرده در بالاترین سطوح دولت" باشند، "باندی انحرافی و کودتاگر که برای تسویه کامل نیروهای ولایی و ارزشی، قصد دارد مسعود زریبافان را از ریاست این بنیاد برکنار کند."
این برای نخستینبار است یک سایت نزدیک به رهبری، از تیم محمود احمدینژاد با عنوان "کودتاچی" یاد میکند و نام می برد.
روزنامه «جوان» وابسته به سپاه نیز نوشته است تیم احمدینژاد اعتقاد دارد که "پایگاه اجتماعی امت حزبالله حدود ۳ الی ۴ میلیون و پایگاه فتنهگران ۱۴ میلیون است و براساس این اعتقاد به دنبال ثبت تعارض با حاکمیت است."
وی اصولگرایان را متهم کرد که "جریان مذکور با تشکیل، تجهیز و توجیه تیمهای حرفهای، به دروغپردازی، تخریب و فضاسازی روزانه علیه بعضی نزدیکان احمدینژاد مشغول شد و همزمان، با توزیع بولتنهای حاوی جعلیات تحریکآمیز و رایزنیهای حضوری، به مخدوش کردن تصویر وی در نزد برخی خواص سیاسی و مذهبی پرداخت تا خواص را برای ایفای نقش در مرحله تکفیر احمدینژاد و یارانش آماده سازند. "
محمدجعفر بهداد در یادداشتی تحت عنوان "جریان انحرافی"، که در پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شده، مدعی شده است:
"یک جریان خطرناک و انحرافی در طول دو دهه گذشته در برخی ساختارهای حاکمیتی کشور نفوذ کرده و همواره در جهت استحاله نظام کوشیده است. مبارزه با این جریان به علت نمایش ارادتمندی هسته اصلی آن نسبت به نظام و رهبری و نیز نفوذ شبکهای آنها در ساختارهای حاکمیتی بسیار دشواراست، اما این جریان پیچیده، پس از حماسه آفرینی مردم در روی کار آوردن احمدینژاد، ابتدا دچار رکود، سردرگمی و ریزش نیرو شد، اما با گذشت زمان توانست شبکه خود را ازحیث ساختار وانگیزه، بازسازی کند. مردم ایران در حالی با انتخاب احمدینژاد این گروه را در رسیدن به مقاصد خود با پریشانی و دشواری روبهرو کردند که عناصر سیاسی، رسانهای و اجتماعی آن ماهها قبل از انتخابات، تمام ترفندها و تدابیر لازم را برای روی کارآوردن کاندیدای مطلوب خود و جلوگیری از پیروزی احمدینژاد به کار بسته بودند، اما به لطف خداوند و هوشیاری مردم، ناکام ماندند و ملت ایران شکست سنگینی را به هسته مرکزی این جریان و عوامل آنها تحمیل کرد. "
این مقام ارشد دولت همچنین ادعا کرد "یک واقعیت تلخ وجود دارد که برخی از اعضای هسته مرکزی این جریان از اواسط دهه شصت به تغییر نظام از طریق دامن زدن به خط کشیهای سیاسی میان نخبگان، ایجاد تقابل فرهنگی و مذهبی بین مردم، افزایش نارضایتی و بدبینی اکثریت جامعه نسبت به نظام تمایل پیدا کرده بودند، اما به علت درایت امام و رهبری و همراهی هوشمندانه مردم با نظام در مقاطع حساس، گروه مذکور در بیشتر پروژههای خود شکست خورد. این جریان پس از رحلت امام و از نخستین روزهای زعامت آیتالله خامنهای، کار نفوذ، یارگیری و شبکهسازی را آغاز کرد و در میان مدت توانست با گسترش دامنه نفوذ و افزایش دسترسیهای خود، مدیریت پنهان و غیرمستقیم برخی مراکز مهم را در دست بگیرد، اما همواره در درون نظام شناسایی و بهطور نامحسوس مدیریت شدند، به گونهای که نتوانستند به بسیاری از اهداف مطلوب خود دست پیدا کنند. "
بهداد همچنین معتقد است "جریان مزبور، اما پس از پیروزی قاطع احمدینژاد و حمایتهای مؤکد رهبری از وی، ضمن نوعی تقسیم کار میان عناصر سیاسی و رسانهای خود، سناریوی پیچیدهای را آغاز کردند تا در گام نخست حامی احمدینژاد جلوه کنند و آنگاه در مقام دلسوزی برای دولت و نظام، روندی را در پیش بگیرند که بتدریج رییسجمهور را تخریب و تضعیف نمایند، اما ویژگیهایی نظیر دینمداری، انقلابی بودن، ساده زیستی، پاکدستی، داشتن اقتدارمدیریتی، پرکاری و فراجناحی بودن رییسجمهور، تخریب مستقیم وی را عملاً ناممکن ساخت و در نتیجه جریان یاد شده را به این فکر انداخت تا با داستان سرایی و پروندهسازی علیه اصلیترین یاران و همراهان رییسجمهور، به تخریب و توهین غیرمستقیم به احمدینژاد بپردازند. جریان مذکور در این مرحله با تشکیل، تجهیز و توجیه تیمهای حرفهای، به دروغپردازی، تخریب و فضاسازی روزانه علیه بعضی نزدیکان دکتر احمدینژاد مشغول شد و همزمان، با توزیع بولتنهای حاوی جعلیات تحریکآمیز و رایزنیهای حضوری، به مخدوش کردن تصویر رییسجمهور مؤمن و انقلابی در نزد برخی خواص سیاسی و مذهبی پرداخت تا طبق سناریوی خود، خواص را برای ایفای نقش در مرحله تکفیر احمدینژاد و یارانش آماده سازند. "
این چهرۀ نزدیک به رئیس دولت، بدون اشاره به رانت خواری ها و فساد گستردۀ حلقه های نزدیک به دولت و برخی مقامات ارشد کابینه، طرف روبرو را متهم ساخته و می گوید "دو مشخصه اصلی و برجسته جریان مزبور، ویژه خواری مالی و اقتصادی و نیز زورگویی فکری و فرهنگی به جامعه است. این جریان در حالی که از نفوذ شبکهای برای رانت خواریهای گسترده مالی، تجاری، صنعتی، ترابری و... استفاده میکند، پروندههای فساد اقتصادی عوامل خود را با انواع ترفندها «راکد» میکند. .. این گروه، درواقع از مقاومت و مقابله احمدینژاد با ویژهخواریهای اقتصادی و ناراضیتراشی علیه نظام عصبانی است، اما ضمن کتمان این واقعیت، با فریبکاری و فضاسازی، به تحریک برخی خواص و کشاندن آنها به عرصه مقابله مستقیم و غیرمستقیم با دولت مردمی، مکتبی و پرتوفیق روی آورده است... مهمترین دستور کار جریان انحرافی در مقطع کنونی، تشدید توهم بعضی ارزشگرایان درباره وجود یک جریان انحرافی درون دولت است تا به زعم خود به دست حزباللهیها حساب دولت احمدینژاد را برسند. اینان ابتدا از جریان انحرافی درون جبهه اصولگرایی سخن گفتند، مدتی بعد این جریان انحرافی را به دولت نسبت دادند و گام بعدیشان، منحرف خواندن شخص رییسجمهور است که البته در صورت ورود به فاز نهایی خسارت و شکست بزرگ و سرنوشتسازی را برای خود رقم خواهند زد. "
گفتنی است بعد از سکوتِ طیف دولتی ها که در جریان چالش های اخیر، به "جریان انحرافی" نامگذاری شده اند، چند تن از آنان مجددا وارد صحنه شده و طی اظهاراتِ جداگانه در حمایت از موضع دولت، چالش های اخیر را "قصد تخریب" نزدیکانِ رئیس دولت ذکر کرده و دلیل آنرا نیز "عبور دولت از خط قرمز بعضی ها و تهدید منافع آنها" خواندند.
از جمله، حمید بقایی معاون اجرایی محمود احمدی نژاد، در پاسخ به این سوال که "به نظر می رسد برخی در رسانه ها به دنبال تخریب چهره رییس دفتر رییس جمهور و معاون اجرایی وی هستند"، مدعی شد: الان برای من اثبات شده که وقتی جوسازی ها و تهمت زنی ها زیاد می شود همیشه باطل جای حق را گرفته است... شاید در خط قرمزشان وارد شدیم و منافعشان را در ریاست جمهوری تهدید کرده ایم."
گفتنی است امروز سایت «فاش نیوز»، نزدیک به محمدحسین صفارهرندی، از تیم احمدینژاد با عنوان "کودتاچیانی" نام برد که تلاش میکنند مراکزی دیگر همچون «بنیاد شهید» را به تصرف خود درآورند.
سایت مذکور به خانوادههای قربانیان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران هشدار داد که مراقب تصرف «بنیاد شهید» از سوی "باند کودتاگر نفوذ کرده در بالاترین سطوح دولت" باشند، "باندی انحرافی و کودتاگر که برای تسویه کامل نیروهای ولایی و ارزشی، قصد دارد مسعود زریبافان را از ریاست این بنیاد برکنار کند."
این برای نخستینبار است یک سایت نزدیک به رهبری، از تیم محمود احمدینژاد با عنوان "کودتاچی" یاد میکند و نام می برد.
روزنامه «جوان» وابسته به سپاه نیز نوشته است تیم احمدینژاد اعتقاد دارد که "پایگاه اجتماعی امت حزبالله حدود ۳ الی ۴ میلیون و پایگاه فتنهگران ۱۴ میلیون است و براساس این اعتقاد به دنبال ثبت تعارض با حاکمیت است."
0 comments:
ارسال یک نظر