همایش ایرانیان مقیم خارج: خاصه خرجی از جیب مردم!


سعید زندگانی
جرس: دومین "همایش بزرگ ایرانیان مقیم خارج از کشور" در تهران به پایان آمد و هزار و دویست میهمان این همایش که با صرف میلیارها تومان برگزار شد، به سفری تفریحی رفتند تا پس از گردش در هشت استان به کشورهای محل اقامت خود برگردند و بگویند که جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد چه پیش رفت چشم گیری کرده است تا جائیکه بانوان حاضر در همایش می توانند روسریهای خود را روی شانه هایشان بیاندازند و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و رئیس دفتر ریاست جمهوری که در جاهای دیگر برای تشویق صلوات می فرستند، در جمع ایرانیان از خارج آمده کف می زنند و شادمانی می کنند!    

 

در این همایش به قول معروف "آش آنقدر شور بود که خان هم فهمید" و حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان یادداشتی علیه آن منتشر کرد. "آنجا چه خبر است؟" این عنوان یادداشتی است که شریعتمداری دوشنبه علیه "دومین همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور" نوشته است که در متن آن آمده: "...چه کسانی این دیگ را دور از چشم رئیس جمهوری محترم و تنها با سوء استفاده از نام و جایشگاه ایشان – و متاسفانه با اعتماد غیر قابل توجیه- روی اجاق گذاشته اند؟"

 

با خواندن همین یک بند می شود پی برد که کیهان هنوز بر سر اختلاف خود با اسفندیار رحیم مشائی رئیس دفتر ریاست جمهوری و جانشین احمدی نزاد در شورایعالی ایرانیان مقیم خارج از کشور ایستاده است؛ چون کسی که این آش را بار گذاشته کسی جز مشائی نیست، همانکه شریعتمداری بدون ذکر نامش اعتماد احمدی نژاد به او را "غیر قابل توجیه" می خواند و همانکه "گروه سومی ها" یعنی دارودسته احمدی نژاد و سپاه، او را آماده نامزد شدن برای انتخابات ریاست جمهوری دور بعد می کنند و همایش ایرانیان مقیم خارج هم جایگاهی است برای تبلیغ او!

 

شریعتمداری که در بسیاری موارد راه و رسم کشورداری را به احمدی نژاد می آموزد، آنچه در دومین همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور می گذرد را "دور از چشم رئیس جمهوری محترم" می داند! چنین چیزی مگر ممکن است؟ مشائی دوستی دیرینه و نزدیک با احمدی نژاد دارد و دختر او عروس دیگری است. سخنرانی احمدی نژاد در اولین روز همایش هم نشان داد که این دو نقشه را با هم کشیده اند، نقشه برای مذاکره با آمریکا البته از مسیری که "گروه سوم" تعیین می کند، یعنی فریب ملت با استفاده از روش "پس زدن با پا و پیش کشیدن با دست". به ظاهر با آمریکای جهان خوار بر سر ستیزند و در باطن او را دعوت به گفت و گو می کنند. حالا این گفت وگو  نتیجه ای برای احمدی نژاد نداشت، شاید برای جانشین او مشائی، داشته باشد؟

 

حنائی که پیش اصولگرایان هم رنگی ندارد

 

اما نگاهی به انتقادات اصولگرایان از همایشی که مشائی راه انداخته بود، نشان می دهد که او راه سختی برای جانشینی احمدی نژاد در پیش دارد. سیدجلال یحیی‌زاده عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در واکنش به سخنان مشایی که در گفت‌وگوئی به مناسبت این همایش، فرار مغزها را نوعی فرصت و سرمایه‌گذاری برای آینده و کشور دانسته بود، گفت: فرار مغزها با هر تعبیری که قبول داشته باشیم، یک واقعیت است.

 

وی افزود:خیلی از کسانی هم که از ایران مهاجرت کردند، استعدادشان شکوفا نشد. مثلا این ایرانی‌هایی که در لس‌آنجلس زندگی می‌کنند، که همه‌شان مغز فراری نیستند. بسیاری از آنها بعد از انقلاب مشکلاتی با وضع موجود داشتند که ترجیح دادند در ایران زندگی نکنند. اما به هر حال تعدادی هم نخبه و دانشمند در بین اینها وجود دارد که تحت تاثیر شبکه‌های بین‌المللی واقعیات ایران بر آنها پوشیده مانده است. ما باید کاری کنیم که این نخبگان با میل به کشور خود برگردند. وجه دیگر برگزاری چنین برنامه هائی پیام‌های تبلیغاتی است. اما آنچه ممکن است باعث تاسف باشد این است که نکند هدف از برگزاری این مراسم و برنامه‌ها چیزی جز تبلیغات نباشد. مردم معتقدند که اگر به دنبال بازگرداندن ایرانی‌ها به کشور هستیم، این کار باید به صورت یک روند پایدار باشد نه مقطعی وگذرا. ضمن اینکه ایرانی‌هایی که به کشور باز می‌گردند بهتر است با مردمی شاداب مواجه شوند که از زندگی در این کشور احساس افتخار می‌کنند. وگرنه اگر بیایند و با مردمی دلسرد که مشکلات فراوانی دارند مواجه شوند، این حنا رنگی نخواهد داشت.

 

"اوباما"، با مردمی یا با ما؟

 

به سخنرانی احمدی نژاد توجه کنید که با بيان اينكه ايران اهل گفت‌وگو و منطق است از رئيس جمهور آمريكا دعوت كرده تا در مقابل رسانه‌ها با وي به گفت‌وگو بنشيند. به گزارش "خبرگزاری فارس" محمود احمدي نژاد در جمع ايرانيان مقيم خارج از كشور طي سخناني اظهار داشت: "ما همواره اهل منطق و گفت‌وگو بوده‌ايم و هيچ گاه ايرانيان با شمشير جلو نرفته‌اند. وي خطاب به رئيس جمهور آمريكا گفت: من آخر شهريور براي شركت در مجمع عمومي به آمريكا خواهم رفت و بر همين اساس اعلام مي‌كنم كه آقاي اوباما قبول كند تا با من مثل دو مرد در مقابل رسانه‌ها گفت‌وگو كند تا مشخص شود كه راهكار چه كسي براي اداره جهان بهتر است؟"

 

ظاهر این سخنان این است که "اگر مردی بیا در مقابل رسانه ها بحث کنیم که کدام یک می توانیم دنیا را بهتر اداره کنیم؟" و در باطن حرف بر سر این است که رئیس جمهوری آمریکا بپذیرد که احمدی نژاد رئیس جمهوری "برحق" ایران است و با او به گفت و گو بنشیند. وگرنه همه دنیا می دانند آدمی که با امدادهای غیبی سر از صندوقهای رای درآورده؛ در اداره یک کشور وامانده؛ به گفته محمد خاتمی 400 میلیارد دلار را درپنج سال به باد داده و مردم را به فلاکت و بدبختی دچار کرده است، چگونه می تواند دنیائی را اداره کند؟

 

با این حساب حسین شریعتمداری باید بداند چرا هوشنگ امیر احمدی "يكي از اصلي ترين دعوت شدگان به همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور است که  در اتاق شماره... هتل استقلال تهران در حال رايزني و تبادل نظر با برخي از دست اندركاران اصلي همايش" بوده است؟  هم او که به نوشته شریعتمداری "سرشاخه ايرانيان دعوت شده از آمريكا براي شركت در همايش و معروف به دلال رابطه با آمريكا" می باشد.

 

مشائی و تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری

 

سخنان احمدی نژاد اگر نشانی از دعوت از اوباما برای گفت و گو دارد، سخنان دوستش بوی تبلیغات برای انتخابات دور بعد ریاست جمهوری می دهد: تعریف از ایران و ایرانی در مقابل اعراب! اسفنديار رحيم مشايي روز دوشنبه در همايش بزرگ ايرانيان مقيم خارج از کشور در سالن اجلاس سران گفت: "تقدير خدا بود که نام ايران در دنيا به ثبت برسد تا توشه راهي براي کاروان تاريخي باشد." وي با بيان اينکه نام ايران مترادف با نام علم و فرهنگ، تمدن و انسانيت است، اظهار داشت "در ايران همواره خدا مورد تکريم و تعظيم قرار گرفته است و براي مردم بزرگ بوده است، به اين دليل که در ايران همواره انسان بزرگ بوده است"!

 

به گفته مشايي ، ايران پايه‌گذار تمدن بشر است و بشر خود را در خاک پاک ايران نخست شناخته است. "ايرانيان بيشتر از تمامي کشورهاي عربي در پايه‌گذاري فرهنگ اسلامي تاثيرگذار بوده‌اند و عرب‌ها براي شکوفايي زبانشان هم به ايرانيان بدهکار هستند... بي‌ترديد اسلام در ميان خروارها توهم ناشي از ناسيوناليسم عربي مدفون بود و ايرانيان در حفظ اسلام نقش بسيار زيادي را داشتند...عشق به ايران حلقه وصل تک تک شماست و فرقي نمي‌کند که شما کجا زندگي مي‌کنيد و يا کجا به دنيا آمده‌ايد، امروز نام ايران راهگشا و سازنده است." البته راهگشا و سازنده برای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری!

 

مهمانان همایش

 

از میان هزار و دویست نفری که به همایش دعوت شده اند "اگرچه نام و هويت بسياري از دعوت شدگان به اين همايش اعلام نشده است ولي كيهان از طريق افراد مومن و متعهدي كه در جمع برگزاركنندگان همايش حضور دارند به نام و مشخصات برخي از آنها كه هويتي كم و بيش مشابه هوشنگ اميراحمدي دارند، پي برده است." شریعتمداری همچنین بسیاری دیگر از دعوت شدگان را وابسته به "اپوزیسیون" می داند که حرفی است "من درآوردی" چرا که اگر "اپوزیسیون" حکومت ایران اینها هستند، هم کیهان و هم عمال حکومت باید بسیار هم شادمان باشند که توانسته اند مخالفان را به راه بیاورند، سر سفره خود بنشانند و در صورت لزوم حداقل ممنوع الخروجشان کنند.

 

راستش را بخواهید آنهائی که به ایران رفته اند اگرچه تعدادی کارچاق کن همچون امیراحمدی هستند و تعدادی دیگر مخالفان توبه کرده، اما اکثریت این هزار و دویست نفر با کسانی است که با استفاده از امکانات دولتی و سفره ای که مشائی پهن کرده است، رفته اند تا یک هفته به استراحت بپردازند، با استفاده از میلیارها تومان بودجه ای که صرف این کار شده  در بهترین هتل ها مدتی بگذرانند، پول بلیتشان را بگیرند و سفری مجانی هم به هشت استان کشور داشته باشند.

 

بسیاری از اینها همانهائی هستند که در سفر نوروزی مشائی به اروپا هم به میهمانی سفارتخانه ها و کنسولگریها رفته بودند. مانند مردی که در مقابل هتل بزرگ مونیخ به تظاهر کنندگان فحش ناموسی می داد و فیلمش در "یوتیوب" موجود است، یا دکتری در آلمان که می گفت: "چه کار به این کارها داری، می رویم یک هفته چلوکباب مفت می خوریم و می آئیم" و یا تاجری در ایتالیا که می خواست به این بهانه به خانواده خود سر بزند و کارهای مربوط به ارث و میراثش را هم در ایران انجام دهد، به خرج ملتی که هر لحظه عرصه داخلی و خارجی به یمن وجود میزبانان بر او تنگ می شود!

0 comments:

ارسال یک نظر