در روز چهارم ژوئیه ما همگي نه فقط تولد آمریکا را جشن مي گیریم، بلکه اصول اخلاقي جهاني را گرامي مي داریم که از آمریکا الهام گرفته شده است و آن احترام به افکار عمومي جهان است.
ریشه این اصل بر مي گردد به این جمله که بر گرفته از اولین جمله اعلامیه استقلال است:"احترام به عقاید انسان ها". در آنجا، بنیانگذاران تلاش مي کردند تا موضوع جدایي شان از انگلستان قبل از اینکه آن را "سرزمین منصفانه " بنامند، توجیه کنند. آنها دانه استاندارد هاي اخلاقی جهاني و احترام به عقاید مردم جهان را در آن زمان کاشتند.
دو پند دیگري که از این اعلامیه مي گیریم در طي زمان تغییر کرده اند و به اصول روابط کشور ها تبدیل شده اند. اول، اصل خودمختاري که ما امروز آن را مي شناسیم، ریشه اش در لزوم "قبول کردن وضعیت ها در جهان سیاست به طور جداگانه و برابر". این اصل در قرن هجدهم یک انقلاب محسوب مي شد، درجایي که در جهان امپراطوري هاي بزرگ چون انگلستان بر آن سلطه داشتند. و بعد از جنگ جهاني دوم این اعلامیه تاریخي آمریکا روند استعمار زدایي در سرتاسر جهان را تسریع کرد و در نتیجه کشورهاي مستقل جدید در دنیا بوجود آمد.
دوم، امروز آنچه همه بعنوان حقوق بشر جهاني مي شناسند، ریشه در این بیانیه دارد که در اصل آن آمده است " تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه داراي عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادري رفتار کنند." این گفته که منحصرا از یک ایده آمریکایي گرفته شده است در نشست عمومي سازمان ملل در تاریخ دهم دسامبر1948 بعنوان بیانیه جهاني حقوق بشر تصویب شد.
به دو دلیل اصلي به دو اصل خودمختاري و حقوق بشر بعنوان الگویي براي احترام به افکار عمومي کمتر تکیه مي شود. دلیل اول این است که همچنان در روابط کشور ها در حال تحول است. دوم، تا مدتي پیش بر روي آن مطالعه جدي صورت نگرفته بود. در همین دو دهه گذشته است که مفهوم افکار عمومي جهان مورد مشخص شده است زیرا نظرسنجي هاي بین المللي زیادي انجام شده است.
به گفته استیون کال، مدیر موسسه نظرسنجي "افکار عمومي جهاني"، معتقد است که آمارگیري هاي اساسي در کشور هاي بیشماري در سرتاسر جهان انجام شده است. در نتیجه این نظرسنجي ها به این نتیجه رسیدیم که اکثر بشریت با مسائل مختلفي که کره زمین با آن روبروست به توافق رسیده است.
در اینجا به چهار موضوع مهمي که کال به آن اشاره کرده است، مي پردازم. اول، اکثر انسان ها در 15 کشور از 19 کشور، معتقدند که دولت شان باید بیش از الان اولویت را به تغییر آب و هوا معطوف کند.
دوم، اکثر مردم جهان در قوانین بین المللي از قوانین جهاني حمایت مي کنند، نه آنهایي که به منافع خودشان نزدیک تر است و آن قوانین و اصول بین المللي را که آنها را در مقابل منافع جهاني قرار مي دهد، رد مي کنند.
سوم، اکثر مردم جهان حتي کشور هاي صاحب انرژي اتمي مثل آمریکا، طرفدار از بین رفتن سلاح اتمي در توافقنامه هاي جهاني هستند. بعلاوه، مردم جهان حکومت های بین المللي را که پایه گذارشان سازمان ملل است را حمایت مي کنند که کشور را از ادامه تولید سوخت هسته باز مي دارد و درعوض سوخت لازم براي تولید انرژي را در اختیارشان قرار مي دهد.
چهارمین و شاید مهم ترین آن به نظر من این است که اکثریت 43 کشور از 46 مورد آمارگیري، مي گویند آنها خود را "شهروند جهاني" مي دانند.
این یافته ها باعث خوشنودي توماس جفرسون، نویسنده اعلامیه استقلال آمریکا، مي شد؛ زیرا به زعم من او دانه این نهال را کاشت که با گذشت زمان تبدیل به یک استاندارد جهاني براي اخلاق و احترام به افکار عمومي شد. او به تنهایي پیشنویس اصلي چیزي را نوشته بود که هسته اصلي جمله "احترام به افکار انسان ها" شد. این جمله در خود همان معنا را دارد که امروز تبدیل شده است به آنچه ما استاندارد جهاني افکار عمومي مي گوییم. این جمله جفرسون از همه تغییر و تحولاتي که در نوشتن اعلامیه استقلال دستخوش آن شده بود سالم ماند و در نهایت در روز چهارم ژوئیه سال 1776، در کنگره تصویب شد. در این پیش نویس جفرسون نوشته است:« براي حمایت از این اعلامیه ما باید به شکلي دوجانبه بر سر زندگي و ثروت و آبروي یکدیگر قسم بخوریم.
امروز ما استقلال خود را جشن گرفته ایم، اما، در اصل باید این را هم جشن بگیریم که آمریکا در چنین روزي بنیادي نهاد مبنایي شد براي توسعه استاندارد هاي اخلاقي و احترام به افکار عمومي جهان.
پرزیدنت اوباما، متعهد شده است که چهره بهتري از آمریکا در جهان به نمایش بگذارد, زیرا او معتقد است که افکار عمومي اهمیت دارد. او نه تنها باید به میراث دار بنیانگذاران آن احترام بگذارد، بلکه باید به افکار عمومي اکثریت انسان هاي جهان هم احترام بگذارد.
هر چه ما بیشتر به احساسات وطن پرستانه مان ارج بگذاریم، باید در این روز تاریخي به خودمان یادآور شویم که این احساسات را با عقاید محلي یکسان فرض کنیم، زیرا بنیانگذار افکار جهاني، آمریکا بوده است. احترام به افکار و عقاید انسان ها و روشنگري به سود کشور ما کشور هاي دیگر جهان است.
-----------------
*پروفسور رمضانی استاد ممتاز بازنشسته دانشگاه ویرجینیا است و هم اکنون در دهه هشتم زندگی خود قرار دارد. وی دو کتاب معروف تحت عنوان «سیاست خارجی ایران از ١۵۰۰ تا ١۹۴١ میلادی» و «سیاست خارجی ایران از ١۹۴١ تا ١۹۷۵» را نگاشته است، که اولین کتاب وی، تنها و نخستین کتاب در آن موضوع می باشد که تا کنون منتشر شده و دومین کتاب وی، مطالعه ای پیرامون سیاست خارجی ملت های در حال نوسازی می باشد. رسانه های آمریکایی، پروفسور روح الله رمضانی را، بعنوان استاد مطالعات سیاست خارجی ایران می شناسند.
مترجم: مهتاب گرجی
منبع: دیلي پروگرس 4 ژوئیه
0 comments:
ارسال یک نظر