چند خبر از سایت امروز


امروز: در پي حضور گسترده مردم در راهپيمايي 22 بهمن، مجمع روحانيون مبارز با صدور بيانيه اي ضمن تشكر از مردم، رفتار غیراخلاقی و مشکوک جمعی منفعت طلب و خشونت گرا که همچنان بر اقدامات مردم ستیز و تفرقه افکنانه خود پافشاری دارند و از هیچ فرصتی برای تحقق اهداف خود فرو نمی گذارند را محکوم كرد.

متن اين بيانيه به نقل از پايگاه اطلاع رساني مجمع، در پي مي آيد:

بسم الله الرحمن الرحیم

درود خداوند بر ملت رشید و آزاده و عدالت طلب ایران که در سی و یکمین بهار آزادی دیگر بار مراتب وفاداری و قدرشناسی خود را نسبت به انقلاب بزرگ اسلامی و اندیشه های والا و آرمان های بلند پیشوای بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی(س) و شهیدان سرافراز با حضوری حماسی و پرشکوه در مراسم گرامیداشت 22 بهمن به نمایش گذاشتند.

صدور بیانیه ها و فراخوان همه تشکل ها و احزاب و گروه های درون نظام و شرکت یکپارچه زنان، مردان، پیران و جوانان و حتی کودکان ایرانی در همایش عظیم و جشن بزرگ 22 بهمن و تأکید بر شعار محوری «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نشانی درخشان از حیات سیاسی و نشاط اجتماعی و اراده خلل ناپذیر مردم سرافراز ایران برای تداوم انقلاب اسلامی و ساختن ایرانی بهتر و آبادتر بود.

گرچه با کمال تأسف جریان خشونت گرا و انحصارطلب همچون دیگر مناسبت ها مذهبی و ملی چند ماه گذشته با سوء استفاده از اجتماعات مردمی و با بهره گیری از ابزارهای قدرت به مقابله خشن و شدید با بخش وسیعی از مردم به بهانه همراه داشتن نماد مورد علاقه خود پرداختند و این در حالی بود که پرخاشگران و هتاکان آزادانه به حمل پلاکاردهای موهن و توزیع انواع نشریات و لوح های فشرده حاوی بدترین اهانت ها و تهمت ها علیه یاران امام و پیشتازان عرصه جهاد و مبارزه و انقلاب مشغول بودند و همچنین با حمایت و حتی مباشرت بخشی از نیروهای نظم و امنیت به شخصیت های بزرگ انقلاب همچون حضرات آقایان: سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دیگر شخصیت های ممتاز کشور که در راهپیمایی شرکت کرده بودند حمله ور شده و از ضرب و شتم مردمی که به این رفتار غیر انسانی و غیر اخلاقی معترض بودند دریغ نکردند و اکنون نیز فرصت طلبانه در صدد مصادره این حضور حماسی و میلیونی مردم به نفع اغراض حقیر خود هستند.

مجمع روحانیون مبارز خاضعانه از یکایک هموطنان عزیز به ویژه خیل عظیم همفکران و همراهان اصلاح طلب در سراسر کشور که علی رغم همه بی مهری ها و کژ رفتاری هایی که بر آنان روا رفته و می رود اما با حضور آگاهانه و مسؤولانه خویش به استمرار حماسه 22 بهمن و جاودانگی شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» همت گماردند صمیمانه تشکر می کند و رفتار غیراخلاقی و مشکوک جمعی منفعت طلب و خشونت گرا که همچنان بر اقدامات مردم ستیز و تفرقه افکنانه خود پافشاری دارند و از هیچ فرصتی برای تحقق اهداف خود فرو نمی گذارند را محکوم نموده و از دستگاه قضایی کشور مصرانه شناسایی و برخورد قاطع و خشکاندن این جریان فتنه و فساد سیاسی و اجتماعی و متجاوزان به حقوق اساسی و حریم آزادی مردم را خواستار است.

مجمع روحانیون مبارز
24 بهمن 1388
 


امروز: عضو مجمع روحانیون مبارز درباره نامه یادگار امام به رییس سازمان صدا و سیما،گفت: متاسفانه در آستانه یوم الله 22 بهمن و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی که باید همه نگاه ها معطوف به امام و ملت بزرگواری باشد که همراه با امام این حرکت بزرگ تاریخی و سرفصل جدیدی را در تاریخ ملت ایران گشودند، و در شرایطی که باید شور و نشاط و آگاهی وامید به آینده را دنبال کنیم، شاهد تشدید شدن حرکات و هجمه هایی علیه بیت حضرت امام و بهره گیری گزینشی و موردی و متناسب با نیازهای صاحبان قدرت از مقدساتی چون حضرت امام و اندیشه و بیانات ایشان هستیم.

موسوی لاری در گفت وگو با خبرنگار پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران با بیان اینکه نامه حاج حسن آقا خمینی دغدغه ی بیت امام و فرزندان و یاران امام و همه کسانی است که امام را به عنوان مقتدا و پیشوای خود قرار داده و سخنان او را نقشه راه می دانند،گفت:برنامه شاخص صدا و سیما منجر به نوشتن این نامه شد اما دل مشغولی ها و دغدغه های یاران و فرزندان بیت و موسسه تنظیم و نشر به مقطع فعلی خلاصه نمی شود و مدتی است که نگرانی نسبت به تفسیر به رای سخنان امام و استفاده گزینشی از آنها ایجاد شده است. ظاهرا این مساله در راستای بهره گیری سیاسی در مقاطع محدود و مشخص و در راستای گره گشایی از یک موضوع و معضل کوچک مورد بهره قرار می گیرد واین نامه فقط برنامه ی شاخص را در برنمی گیرد و کلیت این مسئله مد نظر بوده است .وی با بیان اینکه متاسفانه در ایام دهه فجر شرایطی ایجاد شده که احساس می کنیم به شخصیت امام خدشه وارد شده که این ظلم به امام و جامعه است، گفت: عکس العمل یادگار امام وظیفه همه کسانی است که دل در گرو راه ورسم امام دارند و ایشان به حق از راه و رسم و شخصیت امام دفاع کرد.

پاسخ رئیس سازمان صدا و سیما در شان یادگار امام نبود

وی با انتقاد از نامه رئیس سازمان صدا و سیما به یادگار امام، اظهار کرد: این پاسخ در شان یادگارامام نبود و نباید به خود اجازه می دادند که چنین برخوردی با ایشان داشته باشند.ای کاش نقد منصفانه ایشان را می پذیرفتند وسایر ابعاد امام را نیز مطرح می کردند. ولی متاسفانه این اولین نوع برخورد با بیت امام نیست و بیت امام مدتهاست که مورد تعرض جریان خاصی قرار دارد و بعضا به صورت مکتوب و یا اظهار نظرهای شفاهی مطالبی علیه ایشان عنوان می شود.

امام شخصی رئوف و دل سوز جامعه بودند

موسوی لاری با بیان اینکه حضرت امام شخصی رئوف و دل سوز جامعه بودند گفت: البته هنوز هم دیر نشده و صدا و سیما هنوز هم می تواند جبران کند.

موسوی لاری تاکید کرد: یاران و نزدیکان انقلاب و امام هیچگاه تصور نمی کردند که روزی فرارسد که بیت امام این چنین مورد هجمه قرار گیرد و پسر و نوه امام نتواند درباره امام اظهار نظر کند و دیگران خود را نزدیک تر به امام احساس کنند.وی افزود :ای کاش اینگونه بود ومدعیانی که امروز از امام هزینه می کنند واقعا یک سری از کارها را با اعتقاد قلبی انجام می دادند البته من نسبت به آقای ضرغامی با بد بینی نگاه نمی کنم و تصور بر این است که ایشان با انگیزه خوبی نسبت به ساخت این برنامه اقدام کرده ولی متاسفانه دراین مسیر اشتباهاتی صورت گرفته است و در واقع وقتی مخاطبان صداو سیما برداشتی غیر از آنچه مد نظر آنها بوده دارند این برنامه باید اصلاح شوند و از نظر دلسوازان امام وانقلاب و بیت امام در آن استفاده شود.

امام در برخورد با کسانی که حقوق مردم را زیر پا می گذاشتند قاطع بود

موسوی لاری خاطر نشان کرد: قطعا در تبیین مسیر انقلاب چیزی بهتر ازایده ، نظرات و دیدگاه های حضرت امام و آنچه در اصول متعدد قانون اساسی به عنوان میثاق ملی مورد حمایت مردم و تایید امام قرار گرفته بهتر و مناسب تر وجود ندارد و قطعا نظرات امام شاخص مهمی محسوب می شود.

وی افزود: اما متاسفانه شرایطی ایجاد شده که افکار امام و قانون اساسی تفسیر به رای می شوند و اگر قانون اساسی و نظر امام آنگونه که در زمان خودش عنوان شده و در واقع متناسب با حال وهوای همان زمان بود، به اطلاع مردم رسانده شود، آن وقت است که همه ابعاد شخصیت امام مد نظر قرار می گیرد.

موسوی لاری توضیح داد: امام در زمان حیاتشان به عنوان یک رهبر بزرگ انقلابی قطعا با یک سلسله موانع و مشکلاتی از سوی افراد و گروهای مختلف داخلی و خارجی مواجه بوده اند که متناسب با نیاز روز درباره آنها تصمیمات قاطعانه اتخاذ کرده است.اما همین امام در برخورد با توده های مردم و پابرهنگان و به اصطلاح مردم کوچه و بازار صحبت ها و مطالبی را عنوان می کنند که نشانگر عمق پیوستگی و محبت امام به مردم است.

موسوی لاری با بیان اینکه امام از نظر برخورد با بیگانگانی که بازگشت به دوران ستم شاهی و استعمار را دنبال می کردند، همانند کسانی که در دستگاههای اجرای و قضایی حقوق مردم را نادیده می گرفتند، قاطع بودند، اظهار کرد: همه به یاد دارند که حضرت امام در برخورد با کسانی که حریم عمومی جامعه و حقوق مردم را زیر پا می گذاشتند قاطع بودند ودر راستای رعایت موازین قانونی منشور 8 ماده ای را صادر کردند و در واقع امام در برابر کسانی که حقوق شهروندی را رعایت نمی کنند قاطعانه ایستادند و دستورات 8 گانه ای را در این باره صادر کردند..

چهره های ارزشمند نظام مورد هجمه قرار گرفته اند

وزیر کشور دوره اصلاحات ادامه داد:ای کاش صداو سیما جمهوری اسلامی ایران در چند جلسه از برنامه شاخص را به تبیین فرمان هشت ماده ای امام که منشور شهروندی جمهوری اسلامی است اشاره می کرد تا نسل امروز بداند که امام برای مردم چگونه احترامی قائل بودند و با افراد خاطی در سطوح مختلف قضایی ،انتظامی و نظامی چگونه برخورد می کردند.

عضو مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: ای کاش این دغدغه یادگار امام را به صورت ایجابی پاسخ می دادند و بخشی از مواضع و وقایع دیگر را نیز به تصویر می کشیدند تا جنبه واقعی تری از شخصیت امام نشان داده شود.

موسوی لاری عنوان کرد: مطالب دیروز برخی رسانه های مکتوب علیه یادگار امام حاکی از آن بودکه یک هماهنگی برای بی احترامی به یادگار امام وجوددار و لذا از مسئولان سطح بالای نظام انتظار می رود که با این پدیده نامیمون برخورد کرده و اجازه ی حرمت شکنی داده نشود.
وی با ابراز تاسف از سرمقاله روزنامه کیهان در آستانه 22 بهمن آن هم خطاب به یادگار امامی که هرچه هست متعلق به اوست، گفت:براستی چرا باید چهره خشن از حضرت امام نشان داده شود مگر نظام جمهوری اسلامی نظامی ولایی نیست و "ولا" معنی دوستی و محبت نمی دهد.

وی افزود: این ظلم فقط نسبت به امام صورت نمی گیرد بلکه به کل نظام جمهوری اسلامی ظلم می شود چرا که با این کار یک نظام ولایی به صورتی خشن تصویر می شود.

عضو مجمع روحانیون مبارز بابیان اینکه براساس همین رویکرد است که متاسفانه در چند ماه اخیر همه چهره های ارزشمند در تکوین نظام و انقلاب و شکل گیری دفاع مقدس و کسانی که همیشه پشت سر امام بوده اند مورد هجمه قرار گرفته اند، گفت: بیت بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید قدوسی، شهید مطهری و خانواده هایی چون باکری و همت و از این مسئله بی نصیب نبوده اند. ظاهرا این رویکرد در صدد است که نشان دهد جمهوری اسلامی با فرزندان خود چنین می کند و گویا می خواهند این جمله را که انقلاب ها فرزندان خود را می خورند را اثبات کنند که این ظلمی بزرگ به جمهوری اسلامی محسوب می شود.

جنبه های رحمت و رافت امام بیشتر از سایر موارد است

وی تاکید کرد: نظام ولایی ما بر پایه روابط دوستانه شکل گرفت و با نظامی که فقط با مردم برخورد می کند و منتقدان را عامل بیگانه می داند تفاوت دارد.در واقع نظام جمهوری اسلامی نظام خشونت نیست و پایه گذار آن نیز چنین عنصری نبوده است.و جنبه های رحمت و رافت امام بیشتر از سایر موارد است و اگر گروهک ها دست به اسلحه نمی بردند و دست به کشتار نمی زدند و جاسوسی بعثی ها را عهده دار نمی شدند کسی با آنها برخورد نمی کرد .

وی افزود:متاسفانه جمهوری اسلامی و امام به عنوان پیشوای نظام دچار نوعی بی مهری و مغلوب و وارونه معرفی کردن شده است که این مسئله برای تاریخ و نسل امروز ما بسیار خطرناک است.

به راستی حاج حسن خمینی چه ظلمی مرتکب شده که باید مورد هجمه قرار گیرد

وی در ادمه با اشاره به دلایل هجمه صورت گرفته به بیت امام گفت:به راستی حاج حسن خمینی چه ظلمی مرتکب شده که باید اینگونه مورد هجمه قرار گیرد.موسوی لاری گفت:داستان دق مرگ شدن آقای توسلی را به یاد دارید ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام از عصبانیت ناشی از توهین به بیت امام جان خود را از دست دادن و من معتقدم این هجمه های که مدتهاست شروع شده باید مورد توجه دلسوزان قرار گیرد و جلوی این سیل ویرانگر گرفته شود.چرا که این سیل اساس نظام را هدف قرار داده است.

وی با اشاره به ابعاد شخصیتی یادگار امام عنوان کرد:ایشان علاوه بر انتسابشان به بیت امام از شخصیت برجسته علمی برخوردار بوده و از اساتید برجسته حوزه محسوب می شوند و شخصیتی آگاه و آشنا به دیدگاه های امام هستند و صداوسیما حتی می تواند در راستای حل مشکلات ایجاد شده در ساخت برنامه شاخص از ایشان به عنوان کارشناس متخصص در زمینه نظرات حضرت امام در صدا و سیما استفاده کند.

وی افزود:در عین حال انتساب به بیت امام نیز خود به تنهایی شرافت بالایی است و حداقل برای نسل انقلاب این شرافت نادیده گرفته نمی شود.

وزیر کشور دولت اصلاحات در خاتمه این گفتگو تاکید کرد: ابعاد شخصیتی حضرت امام بسیار گوناگون است و دیگر اینکه اصلا شرایط آن روزها با این روزها قابل مقایسه نیست و امام در آن روزها به عنوان پیشوای یک انقلاب با عده ای که با اسلحه علیه مردم قیام کرده بودند برخورد کردند و این بسیار متفاوت از شرایط امروز است و این شبیه سازی بسیار ناشیانه است . اما درباره همین مساله هم شاهدیم که مجلس علیه کسی که قدرت و اختیار دارد تصمیم می گیرد و امام عنوان فرماندهی کل قوا را از بنی صدر سلب می کند، حال سئوال اینجاست که در این شبیه سازی کسانی که این روزها مورد هجمه قرار می گیرند چه پست و مقامی دارند و چه قدرتی در دست آنها است.

وی افزود: آنچه در برنامه شاخص به عنوان ویژگی های امام معرفی شده ممکن است یکی از جنبه های مدیریتی شخصیت امام باشد، که این بعد با سایر ابعاد تکمیل می شود و وقتی درکنار سایر ابعاد شخصیتی امام قرار گیرد می توان شخصیت همه جانبه نگر امام را به جامعه معرفی کند.
 


مردم در 22 بهمن ثابت کردند که گرچه اختلاف نظرهایی در نحوه مدیریت کشور دارند اما با وجود اختلاف سلیقه ها همچنان مدافع ارزش های انقلاب هستند و همه در پاسداشت این روز بزرگ وحدت کلمه دارند و برای حفظ این انقلاب از بذل جان خود دریغ ندارند.

حضور گوناگون مردم در راهپیمایی 22 بهمن ثابت کرد که این روز بزرگ متعلق به هیچ گروه و جناحی نیست و برخلاف تبلیغات صورت گرفته منتقدان همچنان اصول انقلاب را باور دارند و حاضر نیستند به این انقلاب که با مجاهدت های بسیار محقق شد، آسیبی برسد.

اختلافات موجود اختلاف با دولت است و نباید این اختلاف ها را به اختلاف با نظام تعبیر کرد البته فارغ از پیام وحدت ملت در چنین روزی، پیام مهم دیگری نیز در راهپیمائی 22 بهمن نهفته بود که نباید اختلاف درون نظام را به اختلاف با نظام یکی کرد و حضور منتقدان به وضعیت موجود، شایعات گسترش یافته را باطل کرد و نشان داد که همه در صیانت از آرمان های انقلاب ثابت قدم هستند.

تمام منتقدان وضع موجود افرادی هستند که برای این انقلاب زحمت کشیدند و انتقادات آنها انتقادی از سر دلسوزی است که باید دولت از آن استقبال نماید هرچند برخی در طول چند ماه گذشته در این اندیشه بودند که منتقدان را حذف کنند اما این افراد نیز به این حقیقت دست پیدا کرده اند که چنین چیزی امکان پذیر نیست.

دولت به پاس این حضور گسترده علاوه برجدیت در حل مشکلات، باید حقوق منتقدان را به رسمیت بشناسد و تمام توان خود را به کار گیرد تا مشکلات کشور حل شود بخصوص اینکه انتقادت زیادی به دولت در حوزه مدیریتی وجود دارد و باید برای رفع آن چاره اندیشی کند.

با وجود انتقادات موجود مردم ثابت کردند که ید واحده هستند و حاضر نیستند که به خاطر وجود اختلاف نظر، حضوری کمرنگ در روز 22 بهمن داشته باشند بلکه هر سال باشکوه تر از سال گذشته این روز ملی را پاس می دارند اما توقع دارند که حقوق آنها به عنوان منتقد به رسمیت شناخته شود و وجود این تفکر سبب شد که دشمنان از ملت ایران بار دیگر ناامید شوند
 


شهادت اسوه صبر و رضا، علی بن موسی الرضا(ع) را بر شیفتگان و پیر وانش تسلیت می گویم.

دوران خلافت بنی امیه در دوره سفیانی و مروانی به پایان رسیده بود. بنی العباس که فرزندان عموی خاندان عصمت(ع) بودند با شعارهای فریبنده الرضا لآل محمد (ص) به صحنه سیاست جامعه اسلامی وارد شدند. آن ها خوب می دانستند که جامعه ستم کشیده از دستگاه اموی به دنبال ناجی از وضعیت موجود است. از آن سو پس از شهادت امام حسین(ع) سراسر بلاد اسلامی را اندوهی فراگرفته بود که ناشی از ناسپاسی و قدر ناشناسی از خاندان رسالت بود. اندیشه جبران این اشتباه بزرگ مردم را وا می داشت که در پی هر حرکتی که نشانی از مخالفت با دستگاه جبار زمان را داشته باشد همسو شوند.



شعارهای فریبنده بنی العباس از یکسو، قرابت نزدیک فامیلی با اهل بیت(ع) از سوی دیگر و جنایات بی حد وحصر بنی امیه در مرحله سوم، سبب شد که قیام عباسیان بر ضد امویان به ثمر بنشیند.



جامعه اسلامی در آستانه حکومت عباسیان



اما جامعه اسلامی دگرگون شده است. دراواخر قرن اول هجری و در دوران بنی اميه، فتحی صورت گرفته و اسپانيا و بخشی از اروپا و شمال آفريقا فتح شده است. قلمرو اسلامی از لحاظ جغرافيايی توسعه پيدا كرده است. از یک سو از زمان خلیفه اول به سمت ایران و آذر بایجان و از سوی دیگر به سمت آفریقا و اروپا گسترش یافته است. از اين جنبه مثبت است. اما يك جنبه منفی هم داشت، بنی اميه برای اين كه در حكومت راحت باشند و کسی مزاحم آنان نشود، سياستهايی را در پيش گرفته بودند. تفسیر و تبیین قرآن، نقل حديث، سفارش حديث و تدوين علوم با مشكل مواجه شد. اين منع اگر چه در آغاز در مورد علوم دينی و احاديث بود، ولی بتدريج به يك فرهنگ تبديل شد و دامنه آن سایر علوم را هم فرا گرفت. در حقيقت، این رویه 100 سال ادامه داشت و يكی از موانع مهم در رشد وتعالی فرهنگ اسلامی گردید.



بني اميه با گسترش محتوای غنی دينی مخالف بودند وآن را وارونه جلوه می دادند. سياستهای تبعيض نژادی بسيار شديدی در بين امت اسلامی به وجود آوردند. تلاش بسیاری به عمل می آمد تا مردم نسبت به سرنوشت خودشان ناآگاه بمانند. ترويج بسيار وسيع جبرگرايی، قداست بخشيدن به مقام خلافت و به ویژه شخص خليفه و... دقيقاً عكس آموزه های دينی و اسلامی بود. مجموعه اين عوامل دست به دست هم داد تا تمدن اسلامی پيشرفت نكند و علوم توسعه پيدا نكند، مردم سراغ علوم نروند و حتی از عصر پيامبر(ص) هم ناآگاه تر شوند. به تعبيری می توان گفت که بنی اميه يك قرن تمام، مانع شكوفايی فرهنگ و تمدن اسلامی شدند.



توسعه سرزمین های اسلامی و کشور گشایی ها اگرچه ظاهرا بر قدرت و نفوذ حوزه اسلامی می افزود، اما تبعاتی هم برای اسلام و مسلمین در پی داشت. که در چند بعد مورد بر رسی قرار می دهم:

1- سیاسی: ورود بخشی از آفریقا، ایران و اروپای مسیحی به قلمرو کشور های اسلامی سبب ورود سیاست های جدید در کشوری می شود که حاکمانش توان تجزیه و تحلیل آن را ندارند. بدیهی است اگر در جامعه ای مدیران و نخبگانش با فرهنگ و تمدن خود بیگانه باشند خیلی زود جذب سیاست های وارداتی می شوند. این امر سبب نفوذ هرچه بیشتر مسیحیان، زردشتیان و حتی یهودیان به دربار خلفای بنی امیه و سپس بنی العباس گردید. قطعا این ورود با انگیزه های سیاسی و در جهت از بین بردن وحدت جامعه اسلامی و ایجاد نفاق و اختلاف در بین مسلمانان بوده است.



2- اقتصادی: به موازات توسعه کشور و دسترسی به منابع سرشار و غنی کشور های ثروتمند و تازه ملحق شده به قلمرو کشور اسلامی، رشد ناگهانی زندگی مسلمانان را شاهدیم. این رشد ناگهانی سبب رفاه زدگی، اسراف، مال اندوزی، اشرافیگری و توجه بیشتر به مادیات در بین مسلمانان و به ویژه دستگاه حاکمه گردید. در جامعه ای که با فرهنگ قناعت، صرفه جویی، انفاق و ایثار باید خو می گرفت، و از اصول تربیتی خود دور مانده است؛ ورود این همه ثروت، سم مهلکی است که سبب فراهم آمدن بستر فساد مالی و اقتصادی در جامعه می گردد.



3- فرهنگی: سیاست و اقتصاد در هر جامعه ای بستر ساز فرهنگ آن جامعه هم خواهد بود. به موازات ورود سیاست های جدید به سرزمین های اسلامی و ورود ثروت و سرمایه های فراوان، فرهنگ جدیدی متولد می شود، که با فرهنگ اصیل اسلامی فاصله زیادی دارد. این فرهنگ ناشی از نوع رابطه با جوامع جدید و الهام گرفته از نوع زندگی و ارتباطات با آن ها است. فرهنگ های وارداتی جایگزین فرهنگ محمدی و علوی گردیده و فرهنگ اسلامی رو به افول می گذارد.



4- اخلاقی: یکی از مشخصه های اصلی اسلام و مسلمین ارزش های اخلاقی برآمده از توصیه های قرآن و پیامبر گرامی اسلام (ص) است، که به عنوان میراث گرانبهای آن حضرت برای امت باقی مانده است. آن حضرت که به اتفاق فریقین( شیعه و اهل سنت) فرمود:« انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهلبیتی، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا= من دو شئ گرانبها را برای شما به امانت می گذارم. اگر به آن دو باهم چنگ بزنید هرگز به گمراهی نیفتید، یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیت من است.»



اما سوگمندانه باید بگویم جامعه اسلامی از هردو جدا افتاد. با ورود کنیزکان زیبا، مو طلایی و چشم آبی از اروپا و ایران به سرزمین های اسلامی، ورود کنیزکان مغنیه، جامه ها و البسه زر بافت و فاخر، مرکب های راهوار و... اخلاق و ارزش های بر آمده از آموزه های قرآن و سنت به یک سو نهاده شد. حرم سراها رواج پیدا کرد. خوشگذرانی ها و عیاشی ها در دربار خلافت که می بایست پاسدار شریعت باشد، از حد و حصر گذشت. مشروب ، رقص، آواز، قمار، شکار، لهو ولعب، سرگرمی خلفا و حاکمان اسلامی گردید.



5- عدالت اجتماعی: از اصول بنیادی اسلام در حوزه اجتماعی، اصل عدالت اجتماعی است. آن روز که پیامبر گرامی اسلام(ص) با شعار« قولوا لا اله الا الله تفلحوا» مردم را به اسلام فراخواند وعده تحقق عدالت را داد. او با شعار«لا فخر للعرب علی العجم و لا للابیض علی الاسود الا بالتقوی» فریاد میزد که اسلام با هرگونه تبعیضی اعم از تبعیض نژادی مخالف است. او با شعار« ان اکرمکم عندالله اتقیکم» همه را به پرهیز دامنی فراخواند. اینک همه این شعارها توسط کسانی رنگ باخته است که مدعیند جبه خلافت رسول خدا(ص) را بر تن دارند، و خود را خلیفه رسول الله می خوانند. رفتارشان ضد عدالت اجتماعی است و برای توجیه آن و تحمیق مردم فرهنگ و مسلک جبر گرایی را ترویج می کنند تا مردم دم بر نیاورند و به آن چه می گذرد، به عنوان خواست و مشیت الهی بنگرند. این نگاه است که جلوی هرگونه حرکت، تحرک، مخالفت، اعتراض و نقد و انتقادی را می گیرد و سد می کند.



بنی العباس و ولایتعهدی امام رضا(ع)



آری در چنین هنگامه ای است که بنی العباس روی کار می آیند و مردم هم به آنان امید می بندند که شاید آب رفته به جوی باز گردد. اما هیهات.... به اعتراف تاریخ بنی العباس به مراتب بدتر از بنی امیه عمل کردند. جنایاتی که این عده به نام دین و قرابت با رسول خدا(ص) و خاندانش انجام دادند، روی دستگاه اموی را سفید کرده است. امویان از آغاز با کینه اهل بیت روی کار آمدند و مردم این را می دانستند. اما بنی العباس به نام دین و اهل بیت پرچم قیام را برداشتند و لی تیشه را بر ریشه اسلام و اهل بیت(ع) زدند.



اینک دوران خلافت یکی از زیرک ترین خلفای عباسی، مامون، مقارن با دوره امامت علی بن موسی الرضا(ع) است. مامون نیک می داند که آبا و اجدادش اریکه قدرت را بر چه شعاری استوار گردانده اند. او می داند که فاصله بین آن چه که هست و آن چه که باید باشد، چه بسیار زیاد است. او می داند که هنوز در جامعه اسلامی نگاه ها به سوی خاندان رسالت، این محروم شدگان از حق مسلم خود، این غصب شدگان منزلت و مقام، و این وارثان به حق نیکی ها و نیکان، می باشد. واین همان خطری است که خواب را از چشم مامون می رباید. باید چاره ای اندیشید. چاره را دراین می بیند که به حیله ای متوسل شود، تا هم علی بن موسی(ع) را تحت نظر داشته باشد، هم قیام های علویان را مهار کند( تاریخ می نویسد در زمان روی کار آمدن ما مون 25 مورد قیام از سوی علویان شکل گرفته بود)، هم کسانی که به امام رضا(ع) چشم امید دوخته اند، با نشستن حضرت در کنار مامون، فکر کنند که امام هم به مانند بنی العباس به دنیا و مقام آن چشم دوخته است، و هم....



این حیله مامون برای تحمیل مقام ولایتعهدی به علی بن موسی الرضا(ع) بود. اما امام(ع) که پس از تهدیدات مامون ناگزیر به پذیرش ولایتعهدی می شود، شرطی می گذارد که عملا مخالفت و عدم رضایت خود را آشکار می سازد. حضرت می فرماید حال که ناچار به پذیرش این مقام هستم، به شرط آن که هیچ گونه دخل و تصرفی در کارها نداشته باشم می پذیرم. نه عزلی و نه نصبی خواهم کرد. نه تصمیمی و نه دستوری خواهم داشت. مامون هم ناگزیر به پذیرش شرط حضرت می شود، که ناقض خواست و اندیشه اش بود. این شرط، حضرت رضا (ع) را از ورود به مظالم دستگاه عباسی حفظ کرد.



مناظره های علمی



اما یکی از فرصت های بسیار خوبی که در این برهه از زمان برای حضرت علی بن موسی الرضا(ع) پیش آمد، عرصه مناظره های علمی با اصحاب فکر و مکاتب و مذاهب گوناگون بود. اگرچه در نیت مامون از این کار هم بسیاری نظر به شیطنت او برای کوچک کردن حضرت رضا(ع) را دارند، که البته بعید هم نیست! اما حقیقتا از بهترین فرصت هایی که در اختیار حضرت قرار گرفته است، همین مناظره ها بوده است. در این مناظره ها، اولا: رعایت آداب ورود و خروج از مناظره بسیار حایز اهمیت است. ثانیا: حرمت گذاری به اهل علم و دانش با هر مکتب و مرامی از سوی حضرت بسیار مورد توجه است. ثالثا: تسلط و احاطه حضرت را بر علوم و دانش روز، آنهم با اهل هرمکتب و آیینی به مرام و معتقدات خودشان، نشان از گستره علوم آل محمد(ص) دارد. و بی جهت نیست که یکی از القاب آن حضرت عالم آل محمد (ص) می باشد.



ضمانت آهو



شایسته است که در این جا به یکی از مشهور ترین ویژگی های اخلاقی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) اشارتی داشته باشم. آن حضرت مشهور به« ضامن» است. این صفت حضرت را در پناه گرفتن آهویی به قبر شریفش، بیشتر می شناسیم.



در کتاب شریف و نفیس «عیون اخبار الرضا» تألیف شیخ اجل، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، معروف و ملقب به صدوق (رضوان الله تعالی علیه) داستان به این صورت آمده است.( ایشان یک کتاب از مجموع چهار کتاب اساسی و اصولی حدیث و فقه شیعه یعنی «من لایحضره الفقیه» را تألیف کرده است. ایشان در محل معروفی به نام نامی خودش- علی بن بابویه- در سر راه تهران به شهر ری مدفون است؛ مکانت والا و مقام ارجمند آن بزرگوار در نزد شیعه معلوم و مشهور است.)



شیخ صدوق قدس سره، این کتاب را جهت اهدا به وزیر جلیل و بزرگوار ایرانی یعنی صاحب اسماعیل بن عباد طالقانی (متوفی در سال 385هجری) که خود یکی از بزرگ‌ترین ادبا و شعرا و متکلمین و ناقدین ادب در قرن چهارم است، تألیف فرموده و این کتاب شریف، علاوه بر اخبار مربوط به حضرت رضا علیه السلام، از لحاظ ادبی و تاریخ نیز مرجع معتبر و مستندی به شمار می‌رود.



اینک اصل داستان را با حذف اسانید و روات آن به عرض خوانندگان می‌رساند. این روایت صد درصد مورد قبول شیخ صدوق (ره) قرار گرفته و کمترین شبهه در صحت آن به خاطر شریفش خطور نکرده است:

چون روز پنجشنبه برای زیارت رضا علیه‌السلام از او اجازه خواستم. گفت بشنو که درباره این مشهد ( یعنی مشهد الرضا-ع-) با تو چه می‌گویم. در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه، متعرض زائران می‌شدم و لباس‌ها و خرجی و نامه‌ها وحواله‌هایشان را به‌ستیزه می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوز همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به‌ناچار، آهو به پای دیواری پناه گرفت و ایستاد. یوز هم رو به رویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی‌شد.



هر چه کوشش کردم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی‌جست و از جای خود تکان نمی‌خورد؛ ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور می‌شد، یوز هم او را دنبال می‌کرد. اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوز باز می گشت، تا آن که آهو به سوراخ لانه ‌مانندی در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط (معنای اصلی آن جای نگهداری اسب برای مبارزه با دشمنان و مرزداری از حدود و ثغور مسلمانان است، و بعداً به معانی مختلفی از جمله کاروانسرا، خانقاه صوفیه، نقل شده است)- تعبیر جالبی است که از مزار حضرت رضا(ع) در آن عصر می شده است- شدم، و از ابی نصر مقری (که لابد قاری راتب قبر مطهر حضرت(ع) یا دیگر مقابر اطراف قبر و داخل رباط بوده است) پرسیدم: آهویی که هم الان وارد رباط شد کو؟ گفت: ندیدمش. آن وقت، به همان جایی که آهو داخل شده بود درآمدم و پشگل‌ آهو و رد پیشایش را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان در نیایم. از آن پس، هر گاه که کار دشواری به من روی می‌آورد، وگرفتاری‌ای پیدا می‌کردم، بدین مشهد روی و پناه می‌آوردم، و آن را زیارت و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را مسئلت می‌کردم و خداوند نیاز مرا بر می‌آورد. من از خدا خواستم که پسری به من عنایت فرماید. خدا پسری به من مرحمت فرمود، و چون آن پسربچه به حد بلوغ رسید، کشته شد؛ من دوباره به مشهد برگشتم و از خدا مسئلت کردم که پسری به من عطا فرماید و خداوند پسر دیگری به من ارزانی فرمود. هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد و این چیزی است از جمله برکات این مشهد، سلام الله علی ساکنه، که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد.(صفحه 386).



حال ملاحظه بفرمایید که شیخ (ره) این داستان را از که روایت می کند و این واقعه برای که روی داده است و ناقل آن کیست؟



گوینده اصلی داستان که خود همان شکارچی بوده است، ایرانی پاک ‌نهاد و آریایی نژاد و امیر دلیر و بزرگوار و نجیب و آزاده خراسانی، یعنی ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی، معروف و مشهور و گردآورنده «شاهنامه ابومنصوری» است. او خود داستانش را برای حاکم رازی مصاحب و رازدار و مرد مورد اطمینان ابوجعفر عتبی، وزیر نامدار سامانیان حکایت کرده و حاکم هم آن را برای ثقه جلیل‌القدر ابوالفضل محمد بن احمد بن اسماعیل السلیطی، که از مشایخ جلیل القدر صدوق است، روایت کرده و صدوق هم روایت را از شیخ خود سلیطی نقل می‌فرماید.



اینک عین عبارت صدوق مشتمل بر اسانید روایت و مقدمه حکایت را نقل می‌کنم: حدّثنا ابوالفضل محمد بن احمد بن اسمعیل السلیطی (رض) قال سمعتُ الحاکم الرازی صاحب ابی جعفر العتبی یقول: بعثنی ابوجعفر العتبی رسولا الی ابی منصور بن عبد الرزاق، فلما کان یوم الخمیس ... الخ (عیون اخبار الرضا، باب 73، ذکر ما ظهر للناس فی وقتنا من برکة هذا المشهد و استجابة الدعاء فیه.)



آری! دیگر این صید، صید صیاد نیست!

صید و صیاد هردو در دام دیگری گرفتار شدند.

دام محبت او، که او صیاد دل ها است.

یا علی بن موسی الرضا(ع)، آهوی دل ما را از دام صیادان برهان، و خود صیاد دل ما شو.

مارا هم صید کن و به محبت خود گرفتار ساز.

همین ما را بس.


 


یکی از همراهان رئیس‌جمهور سابق کشورمان در راهپیمایی 22 بهمن به بیان مشاهداتش از غوغاگری‌های نیروهای خودسر برای ایجاد آشوب و فتنه در راهپمایی 22 بهمن پرداخت.

وی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، اظهار داشت:«حدود ساعت 10 و30 دقیقه 22 بهمن ماه، سیدمحمد خاتمی برای شرکت در راهپیمایی در خیابان شادمهر، منتهی به خیابان آزادی به میان مردم آمد و مورد ابراز احساسات قرار گرفت.

وی ادامه داد:« بعد از دقایقی عده‌ای از گروه فشار مجهز به بی‌سیم، گاز اشک آور و چوبدستی‌های شوک آور، همراه با فحش‌های رکیک و اهانت‌ به مردم و شخصیت‌ها و اقدام به پخش اسپری‌های اشک‌آور، تهاجم و غوغاگری کردند.»

وی خاطر نشان کرد:« سیدمحمد خاتمی برای پرهیز از مورد اهانت قرار گرفتن مردم و بروز مشکلات بیشتر برای آنان ترجیح داد که از پیاده‌روی بیشتر خودداری کند و مردم همچنان با شعارهای حمایت‌آمیز او را بدرقه کردند.»

 


انقلاب اسلامی دستاورد خون هزاران شهید است که با تلاش تمام ملت ایران به پیروزی رسید و همه مردم ایران صاحبان این انقلاب به شمار می روند بنابراین در پاسداری از این روز بزرگ هیچ اختلاف نظری وجود ندارد و همه مردم با حضور گسترده بار دیگر حمایت خود را از انقلاب بعد از گذشت 31 سال اعلام می کنند.

شعار اصلی انقلاب اسلامی استقلال آزادی و جمهوری اسلامی است که برای تحقق آن، ملت هزینه های زیادی متقبل شدند با این وجود در سالگرد این انقلاب بزرگ در صحنه حضور پیدا کردند تا مبادا این تصور بوجود بیاید که در بین مردم، خللی در دفاع از انقلاب بوجود آمده است.

تمام ملت فارغ از مرزبندی های سیاسی این روز بزرگ را گرامی داشتند البته در میان این افراد بسیاری، منتقد وضعیت موجود هستند و با دولت بر سر نحوه مدیریت کشور اختلاف نظر اساسی دارند اما هیچگاه این انتقادها حضور آنها را کمرنگ نکرده است بلکه آنها ثابت قدم تر شده اند.

برخی تلاش می کنند که حضور گسترده مردم در راهپیمایی را به معنای تائید عملکرد دولت در حوزه مدیریتی عنوان کنند که این شیوه به هیچ وجه درست نیست زیرا بسیاری از شرکت کنندگان در راه پیمایی عظیم 22 بهمن، افرادی هستند که منتقد دولت به شمار می روند و همواره تذکراتی را به دولت می دهند.

دولت باید رفع مشکلات کشور را در دستور کار خود قرار دهد و تذکرات منتقدان را بشنود.

این امید وجود دارد که مناقشات پس از انتخابات حل شود اما در این مورد، انتقاد جدی وجود دارد زیرا روشهای مردم برای بیان اعتراض محدود شده و تا زمانی که این محدودیت وجود دارد نمی توان این قضاوت را انجام داد که مناقشات تمام شده بلکه مانعی برای بروز دارد و اگر افکار عمومی اقناع نشود هر وقت فرصتی برای بروز پیدا کند، نمود می یابد.

*رئیس کمیته سیاسی و روابط بین الملل فراکسیون خط امام(ره)مجلس
 


فخرالسادات محشتمی‌پور در نوشتاری به روایت روزهایی که با همسرش مصطفی تاج‌زاده در راهپمایی 22 بهمن شرکت می‌کرد پرداخته است.

او نوشته است:

هر سال این روز را پاس می داشتی
می گفتی از آن ماست و باید حفظ شود
مانند یک پدر یا نه یک باغبان
این گلستان را حتی در خزان
تنها نمی گذاشتی
امسال اما در این سال نحس
مانند پرنده‌ای در قفس
چشم‌های منتظرت را دوختی به آن سوی میله ها
شاید کبوتری، یاری خبری بیاورد
غافل از این که باد وحشی
نامه را دزدیده از نوک سرخ نامه‌بر
طاقت بیار رفیق
یک چند صباح دگر مانده
فردا که سپیده سر زند
باز هم ما سرود دوباره صبح را سر می دهیم و من
همه قطعه های ناتمام این روزهای سیاه را
تمام خواهم کرد
هر سال ما دو تن در روز خوب پیروزی
با هم مسیر خیابان را در سوز و سرما و باران و برف
طی می کردیم و این سالهای اخیر
وقتی که من طاقت شنیدن صدای دروغ را نداشتم
دلداری‌ام می‌دادی و می گفتی ایران از آن ماست
و من لخت و بی‌توان همراه می‌شدم با تو
گز می کردم خیابان درازی را که سه دهه پیش
با عشق و شور جوانی درنوردیده بودمش بارها
من در کنار یک خواهر یک مادر یک دوست
و فریادهایمان چه برابر بود و خواسته هایمان
که بوی اتفاق می داد
و رنگ سپید وحدتی که خشم وکین آن را ندریده بود هنوز
آن سال های دور
من روسری‌ام را تقدیم زنی کردم که
تمنای حجاب داشت
و او شادان از انتخاب خود بی خبر از ....
به رویم لبخند زد و من نیز
آن روزها ما شکل هم نبودیم و
شکل و صورت هم را به تماشا نمی نشستیم در طلب معنا
و فاصله ها دور از حقیقت محض محو می شدند
و این سال‌های اخیر
من خسته از همه شکلک هایی که ساخته می شد کنارمان
دلم باز بیریایی و صفای آن روزها را طلب می کرد و تو
می کشاندی ام به امتداد خیابان
همانجا که مرد ......فریاد مرگ را بر زندگی تحمیل می کرد
و در بادکنک کودکان خردسال هوا داشت خفه می شد
از بی مروتی انسان نماهایی که صداقت را به سخره گرفتند
تو می کشاندی ام و من
گوش هایم پر می شد از واژه هایی که دوست نداشتم
و آنگاه که زیرچشم نگاهت می کردم غمی سترگ را
در عمق نگاهت می یافتم و افسوس را از آن چه شد!
آن روزها هنوز امروز را ندیده بودیم
و امروز
امنیت فقط برای کسانی بود که تابلوهایی یکسان را به دست داشتند
و شعارهایشان شعار بلندگوی....
و من پس از سه دهه احساس غربت کردم
در میان جمعی آشنا
وقتی که نام امام فقط لقلقه زبان است و
سیره اش پنهان میان کتاب هایی که چه بسا معدوم شوند
....
دیگر بس است رنج ما و تو از این همه ستم
باشد سپیده که بزند با ورد پرنده صلح
همه تلخابه های رنج این دوران رخت بندد زیادمان
باشد که صبحگهان با آن اشعه دلچسب آفتاب
هر آن چه که از سرما در تن من و توست
رحل سفر ببندد و راه دگر گیرد
من این سوی دیوارهای بلند
در خلوت شبانه خود
با یاد شیرین و نیک تو
این زهرهای مصیبت را مقابله می کنم و
سرود امید را در گوش جان عزیزان دل شکسته
زمزمه می کنم تا تو بیایی
تا تو بیایی امیدِجان
و با هم همه قطعه ها و سرودهای ناتمام را تمام کنیم
فخری


 
22 بهمن 88


سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) با انتشار گزارشی، از حملات صورت گرفته علیه دانشجویان، معلمان و استادان دانشگاه در ۳۲ کشور از جمله ایران انتقاد کرد.


به گزارش بی بی سی، در این گزارش که به فشارهای اعمال شده علیه فضاهای آموزشی، دانشگاهیان و فرهنگیان در سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ میلادی اختصاص دارد، مواردی از کشتار، شکنجه، بازداشت، مجازات های خودسرانه و ممانعت از تحصیل در کشورهایی مانند ایران، افغانستان، پاکستان، هند و تایلند برشمرده شده است.

در بخش مربوط به ایران، به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه گذشته اشاره شده و از جمله از کشته شدن چند تن از دانشجویان در جریان این حوادث سخن به میان آمده است.

در این گزارش به نقل از خبرگزاری رویترز آمده است که در جریان حمله ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ مأموران بسیج به خوابگاه دانشگاه تهران، ۳ دانشجوی پسر و یک دانشجوی دختر کشته شده و اتاق های دانشجویان به آتش کشیده شده است.

گزارش یونسکو همچنین به حمله مأموران مجهز به باتوم و گاز اشک آور به خوابگاه گلشن دانشگاه امیرکبیر تهران اشاره کرده و نوشته است که در جریان حمله ای مشابه به دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز یک دانشجوی دختر به شدت مضروب و دست کم یک دانشجوی دیگر کشته شده است.

گزارش های مربوط به حملات خشونت آمیز نیروهای امنیتی به محیط های دانشگاهی در شیراز، اصفهان، تبریز، بندرعباس و مشهد بخش دیگری از گزارش یونسکو را تشکیل می دهد.

در این گزارش همچنین آمده است که ۷۰ استاد دانشگاه در روز ۴ تیر ۱۳۸۸ پس از دیدار اعضای انجمن اسلامی استادان دانشگاه با میرحسین موسوی، یکی از رهبران مخالفان دولت ایران بازداشت شده اند.


اتهامات امنیتی

در بخش های دیگری از گزارش یونسکو به زندانی شدن کامیار و آرش علایی، پژوهشگران شناخته شده بین المللی در زمینه ایدز اشاره شده است که به برقراری تماس با دشمن متهم شده بودند.

همچنین بازداشت هاله اسفندیاری و کیان تاج بخش، دو دانشگاهی ایرانی - آمریکایی و متهم شدن آنها به اتهامات امنیتی در گزارش یونسکو مورد اشاره قرار گرفته است.

محکومیت فرزاد کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر کرد به اعدام به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محکومیت یاسر گلی، فعال حقوق بشر و دبیر کل اتحادیه دانشجویان کرد دانشگاه های ایران به تحمل ۱۵ سال حبس به اتهام داشتن ارتباط با سازمان های غیر قانونی کرد، از جمله موارد دیگری است که در گزارش مذکور آمده است.

در این گزارش همچنین به بازداشت و بدرفتاری با بیش از ۴۰ تن از اعضای گروه "دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب" در جریان حوادث مربوط به روز دانشجوی سال ۱۳۸۶ اشاره شده است.


برخورد با معلمان

بخش دیگری از این گزارش به محدودیت هایی اشاره دارد که علیه معلمان معترض به وضعیت کاری خود در ایران اعمال شده است.

بر اساس این گزارش، ۹ معلم به دلیل شرکت در اعتراضات سراسری معلمان علیه شرایط کاری در پائیز سال ۱۳۸۶ به مجازات هایی مانند تبعید و کسر حقوق محکوم شدند.

همچنین گزارش هایی به یونسکو رسیده است مبنی بر اینکه حدود ۷۰۰ تن از معلمانی که در جریان اعترضات شناسایی شده بودند با کسر حقوق، ۸۶ نفر از آنها با تعلیق و ۳۹ نفر دیگر با منع تدریس مواجه شده اند.

محکوم شدن چند دانشجوی دانشگاه امیرکبیر تهران به تحمل حبس به اتهام اهانت به اسلام و روحانیت از طریق انتشار یک نشریه دانشجویی، موضوع دیگری است که در گزارش یونسکو آمده است.

بنا بر این گزارش، این دانشجویان اتهامات خود را رد کرده بودند و گفته می شد که نشریه مذکور توسط تندروها جعل شده است.

موضوع "ستاره دار" کردن دانشجویان فعال در زمینه سیاسی که باعث بازماندن تعدادی از آنها از ادامه تحصیل شده است هم در گزارش یونسکو مورد توجه قرار گرفته است.


 


سعید عسگرضارب "سعید حجاریان" مشاور سید محمد خاتمی در دولت اصلاحات، اخبرا رییس امور ایثارگران بسیج واقع در خیابان سمیه در مرکز تهران شده است.

یک منبع موثق در گفتگو با جرس با اعلام این خبر افزود: پدر سعید عسگر هم به تازگی به ریاست اداره آموزش و پرورش شهر ری رسیده است.

گفتنی است که سعید عسگر به عنوان ضارب « سعید حجاریان » در اسفند 1378دستگیر شد وی در زمان ترور بیست سال داشت و دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب بود. وی در دادگاهی که به این منظور برگزار شد به ۱۵ سال زندان محکوم شد،اما پس از مدت کوتاهی از زندان آزاد شد.

سعید عسگر خرداد ۱۳۸۲ رهبری ۲۵۰ نفر لباس شخصی را بر عهده داشت که به خوابگاه شهید همت (طرشت) دانشگاه علامه طباطبایی حمله ور شدند.


 





به گزارش ايلنا، بخش قابل توجهي از كالاهاي ثبت شده از سوي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز به كالاهاي يارانه‌اي همچون سبد سوختي اختصاص دارد و بخش قابل توجه ديگري شامل پوشاك وكالاهاي مصرفي است.


آخرين آمار رسمي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز به سال 86 بازمي‌گردد كه براساس آن ميزان كالاي قاچاق ثبت و ضبط شده معادل 13ميليارد دلار اعلام شده بود. اين گزارش ويژه كه به رييس جمهور ارايه شد، دولت را برآن داشت تا نسبت به اجراي سهميه‌بندي بنزين اقدام كند، زيرا بخش قابل توجهي از پرونده‌هاي مربوط به آن را قاچاق سوخت تشكيل مي‌دادند. با وجودي كه دولت نهم مبارزه با قاچاق كالا و ارز را در گرو هدفمندكردن‌يارانه‌ها عنوان مي‌كند، اما عملكرد مبارزه با قاچاق كالا طي پنج سال گذشته حاكي است كه عملا هيچ اتفاق ويژه‌اي براي مقابله با قاچاق صورت نگرفته است.


براساس گزارش‌هاي رسمي كه از سوي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز در اختيار كميسيون اقتصادي مجلس قرار گرفته در سال 83 قاچاق كالا و ارز به ميزان 6 ميليارد دلار بوده كه اين رقم در آمارهاي سال جاري به 20ميليارد دلار يعني نزديك دو و نيم برابر افزايش يافته است، اين درشرايطي است كه ميزان واردات رسمي نيز به همين ميزان افزايش داشته است.


بر اساس آخرين آمار اعلام شده از سوي گمرك ميزان واردات كالا در شش ماه نخست سال جاري بالغ بر23ميليارد و 600 ميليون دلار به ثبت رسيده كه نشان مي دهد، درهاي كشور چه به صورت رسمي و چه غير رسمي بر روي كالاهاي خارجي باز است

 
nر شرايطي كه واردات رسمي كالا در سال گذشته 68 ميليارد دلار اعلام مي شود، آخرين گزارش‌هاي رسمي ازثبت بيش از 20ميليارد دلار كالاي قاچاق كه كشف و ضبط شده است، خبر مي‌دهند.


مصطفی معین از تعیین قرار وثیقه برای آزادی فرزند خود، محمد خبر داد.

خانواده یکی از زندانیان سیاسی در گفتگو با جرس، با اعلام این خبر گفت: صبح امروز برای پیگیری وضعیت زندانیان خود که یکی دو روز قبل از بیست دوم بهمن دستگیر کرده بودند به زندان اوین مراجعه کرده بودم وحدود ده دوازده خانواده آنجا بودند از هر قشری. در همین حال دکتر مصطفی معین، وزیر علوم دولت خاتمی را در میان جمعیت دیدم.

وی افزود: آقای معین که دارای روحیه بسیار خوبی بود در خصوص فرزندش "محمد" که در جریان حوادث عاشورای خونین تهران دستگیر شده بود گفت که برای آزادی ایشان قرار وثیقه صادر شده است.

احتمال دارد که فرزند مصطفی معین امروز با قید وثیقه آزاد شود.

مصطفی معین هفته پیش در وبلاگ شخصی خود اظهار امیدواری کرده بود که در آستانه سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، با انتخاب رويكردي جديد و واقع بينانه تر از سوي مسئولان مربوط، شاهد آزادي فرزندان برومند مردم و بازگشت آنان به دامان خانواده هايشان باشيم.

 


صفورا تفنگچی‌ها و ابوالحسن دارالشفایی روز چهارشنبه ۲۱ بهمن ماه در پی احضار به وزارت اطلاعات بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شده‌اند.این در حالی است که بنفشه و جمیله دارالشفایی هفته گذشته در پی احضار به وزارت اطلاعات بازداشت شده و در زندان اوین به سر می‌برند. هم‌چنین یاشار دارالشفا پسرعموی این دو نیز از ۱۴ بهمن ماه بازداشت و در زندان اوین نگهداری می‌شود. در ۱۵ بهمن‌ماه مادر وی، توران کبیری و بردارش کاوه درالشفایی نیز بازداشت شده بودند که یک روز پس از آن آزاد شدند.



به گزارش تحول سبز، به نوشته بهمن دارالشفایی، روزنامه‌نگار، توران کبیری و کاوه درالشفایی نیز روز چهارشبه مجددا به وزارت اطلاعات احضار شده و آنان نیز بازداشت و به زندان اوین منتقل شده‌اند. بهمن درالشفایی در وبلاگ خود از تماس تلفنی پدرش از زندان اوین در روزجمعه خبر داده است. پدر وی گفته است که برای او وکیل بگیرند. به این ترتیب هفت عضو خانواده‌ی دارالشفایی (دارالشفا) هم اکنون در زندان اوین در بازداشت به سر می‌برند.



ابوالحسن دارالشفایی پیش‌تر در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه در روز جهانی کارگر بازداشت و به مدت ۷ هفته در زندان اوین به سر برده بود. وی ۴۴ روز از این مدت را در سلول انفرادی بوده است. هم‌چنین یاشار دارالشفا نیز در ۱۳ آبان گذشته بازداشت و به مدت ۲۰ روز در زندان اوین بود تا با قرار کفالت از زندان آزاد شد.

بازداشت نعیمه دوستدار روزنامه نگار و شاعر

نعیمه دوستدار شاعر، نویسنده و روزنامه نگار و بلاگر روز یکشنبه ۱۷ بهمن ماه توسط ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.

به گزارش رهانا، نعیمه دوستدار با سرویس اجتماعی روزنامه‌ی جام‌جم و بخش ویراستاری این روزنامه همکاری می‌کرده و پیش از این نیز با رادیو فرهنگ و گروه مجلات همشهری همکاری داشته است.

این بازداشت در حالی صورت می‌گیرد که وی پیش از این، هیچ گونه فعالیت سیاسی انجام نداده و به عنوان خبرنگار حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی فعالیت داشته است، تا کنون هیچ اطلاعی از اتهام او در دست نیست.

آزادی وحید عابدینی

از سوی دیگر براساس اخبار رسیده وحید عابدینی از فعالان سیاسی دانشجویی دانشگاه تهران آزاد شده است.


 


میهمانی شام سفارت ایران در اسلو با حضور اعتراضی گسترده گروههای مختلف ایرانیان مقیم نروژ برگزار نشد.

مسئولان کمیته نروژی – ایرانی حمایت از مبارزات مردم ایران ، در گزارشی که برای جرس ارسال کرده اند وقایع صورت گرفته را اینگونه توضیح می دهند:

هفته قبل خبری مبنی بر برپایی مهمانی شام در سفارت جمهوری اسلامی ایران در روز چهارشنبه 10 فوریه ، از طریق کسی که خود جزو دعوت شدگان به این مهمانی بود، اما اکنون به دلیل حمایت از مبارزات مردم ایران به صف مردم پیوسته بود، به کمیته نروژی- ایرانی حمایت از مبارزات مردم ایران رسید.


کمیته با دادن فراخوانی همه ایرانیان را به تجمع در روبروی سفارت دعوت نمود که تعداد کثیری از هموطنان با گرایش ها و افکار مختلف و متفاوت در این تجمع شرکت کردند.


پلیس محل تجمع را دراجازه نامه خود کمی دورتر از دراصلی سفارت تعیین کرده بود و از برگزار کننده این تجمع (کمیته نروژی – ایرانی حمایت از مبارزات مردم ایران ) نیز خواسته شده بود که تجمع بمدت فقط یکساعت و در محل تعیین شده باشد اما بعد از گذشت مدت تعیین شده ، چند تن از جوانان عضوکمیته با یک برنامه از قبل طرح ریزی شده به طرف در سفارت رفته و با شعار و سر و صدا توجه جمعیت را متوجه خود کردند و افرادی از جمعیت هم که ازقبل در جریان این برنامه بودند به سمت جلوی درسفارت هجوم بردند که این حرکت از کنترل پلیس خارج شد و تمام جمعیت دریک لحظه محاصره پلیس را شکستند و پلیس را غافلگیر نموده و در روبروی سفارت جای گرفتند وشروع به شعار دادن کردند.


در این میان هم مهمانانی که برای صرف شام آمده بودند نیز مجبور بودن از جلوی جمعیت بگذرند که این خود بر هیجان جمعیت می افزود. جمعیت هماهنگ و یکصدا شعار می دادند.

سفارت برای 250 نفر کارت فرستاد بود.از این تعداد 5 نفر ایرانی شرکت کرده بود و بقیه مهمانان، افغانی پاکستانی مالزیایی و اندونزیایی بودند. بنابر خبری که کمیته ما دریافت کرده بود، از 250 نفری که دعوت شده بودند فقط 25 نفر به این مهمانی رفته بودند. فضای داخل سفارت بسیار سرد بوده و حتی چند تن از مهمان ها ، تمایل به خروج از سفارت داشتند.

در سالهای گذشته معمولا تعداد 150 نفر ایرانی در این مراسم شرکت می کرده اند. این حادثه بطور گسترده ای در رسانه های جمعی، رادیو و تلویزیون نروژ و سایت های پر بیننده انعکاس یافت.

0 comments:

ارسال یک نظر