گزیده اخبار آیت الله منتظری: ایران در عزای فقیهی وارسته سیاهپوش شد

ایران در عزای فقیهی وارسته سیاهپوش شد

بهار یکتا -

آیت الله العظمی منتظری مصداق بارز کلام رسول خدا بود که فرمودند : " اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شیء"، وقتی عالمی فقیه، فوت كند در اسلام رخنه و حفرهای ایجاد میشود كه هیچ چیزی نمیتواند جای آن را پر کند. نبود ایشان بی شک ثلمه ای عظیم در اسلام و فقه پویای شیعه  است و شاید حوزه های علمیه باید سالها در انتظار باشند تا چنین دردانه ای در صدف بپرورانند و عالمی به امت اهدا کنند که در علم و تقوی، مجاهدت و مبارزه، ظلم ستیزی و حق گویی همتای عالم بزرگوار آیت الله منتظری باشد.  وجود ایشان منشاء خیرات و برکات برای  تحول اندیشه سیاسی اسلام و تفسیر پویا فقه شیعی بود.

اینک پیکر رنجور و بیمار او که سالهای قبل از حکومت اسلامی رنج زندان و شکنجه زندانهای شاهنشاهی را متحمل شده بود و سالهای پس از آن در حصر خانگی همه دردها را به جان خریده بود و شنیدن یک " آه" را بر دل ستمگران گذاشته بود، آرام گشته و قلب مملو از مهرش، که هماره برای همه آحاد ملت در نگرانی بود و از غم غربت اسلام و شیعه در فشار بود، از تپش بازایستاده و روح بزرگش به  معراج رفته است.

آیت الله منتظری نه تنها یکی از بنیانگذاران بحق انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بودند، بلکه در زمره نادر روحانیونی جای داشتند که هماره در هر موقعیت و مقامی، حتی قائم مقامی رهبری در کنار مردم باقی ماندند و شنوای دردها و انتقادات آنان بودند. ایشان بزرگمردی بودند که رضای حق و خلقش را بر رضایت معدودی افراد مرجح دانستند خوش نمی آمد .آن بزرگ مرد که استقامت و صبوری را از مولایش علی به ارث برده بود با همه تنگنا ها و محدودیت های که حکومت برای ایشان پدید می آورد، رسالت عظیم خود را به انجام رساندند و منشا خیرات و برکات زیادی برای نهال نوپای جمهوری اسلامی شدند.

خدا را شاکریم که او قبل از مرگش , ثمره زحمات و مبارزات خود را به چشم دید و شاهد بود که چگونه مردم برای برپایی همان نظامی که از ایشان بعنوان تئوریسین آن نام برده می شود و با سوء مدیریت ها به انحراف کشیده شده بود، زبان به اعتراض گشودند و خواستار همان نظامی شدند که آیت الله منتظری مشروعیتش را به مردم داده بود نه به حاکمان و قدرتمندان. ایشان در یکی از آخرین نظراتشان تصریح کرده بودند که "نظام دینی بدون رضایت عامه و آراء جمیع یا اکثریت مردم مشروعیت نخواهد داشت و این مشروعیت "امروز خدشه دار شده است."

همراه سبزها

آیت الله منتظری از همان نخستین روزهای پس از انتخابات 22 خرداد همراه و همگام با مردم حاکمان را به تبعیت از خواست مردم دعوت می کردند و با فتاوای شجاعانه خود حاکمان فعلی را مصداق حکومت جائر دانستند. این روحانی بزرگوار در آخرین توصیه های خود راهکار را هم نشان داده بودند: " تمكین به‏ ‏همه اصول قانون اساسی و به رسمیت شناختن حقوق ملت و عمل به آن‏ ‏بهترین راه برای نشان دادن حسن نیت حاكمیت است."  ایشان باز هم تاکید کرده بودند که  "انحصارطلبی و‏ ‏خودمحوری و استبداد و اعمال خشونت در مقابل مردم، و محاكمات‏ ‏غیر شرعی و غیر قانونی فعالان سیاسی خدمتگزار و شناخته شده و‏ ‏محكومیت های سنگین برای آنان، عاقبتی جز انزوای بیشتر كشور و نظام در‏ ‏دنیا و فاصله گرفتن بیشتر مردم از حاكمیت و تخریب و مشوه نمودن چهره‏ ‏اسلام مظلوم و در نهایت غضب و خشم خداوند را به دنبال نخواهد داشت."

بی شک یکی از برکات جنبش سبز اعاده حیثیت از علمای مستقل و مجتهدان شجاعی بود که بواسطه رفتارهای غیر اسلامی و غیر اخلاقی حاکمان بین آنان و مردم فاصله افتاده بود. طی شش ماه گذشته با نخستین رایزنی هایی که از سوی افراد و شخصیتهای سیاسی با بزرگان قم انجام شد، این واقعیت بار دیگر به اثبات رسید که پتانسیل موجود در روحانیون مستقل و مردمی همچنان موجود است و آنان می توانند نقش راهبردی خود را در میان مردم داشته باشند. هرچند بی توجهی و هتاکی رسانه های وابسته به حکومت و زیر نظر مستقیم رهبری نسبت به این بزرگان در طول تاریخ معاصر ایران بی نظیر است , ولی مردم بی توجه به تبلیغات و دورغ پردازی های مسموم این رسانه ها بازهم علما و در صدر آن آیت الله منتظری را رهبر معنوی خود قرار دادند و به آنان تاسی کردند.  روزی که مردم در بزرگداشت قدس شعار می دادند " سلام بر منتظری" " منتظری, صانعی روحانی واقعی" خط کشی های خود را با روحانیانی که برای بقای حکومتی که از اسلام فقط نامش را یدک می کشد نشان دادند.

تشیع همیشه سبز

آیت الله منتظری از بین ما رفت، در حالی که تندیس حقوق بشر در خانه محقر ایشان تنها نشانی از بخش کوچکی از مجاهدت های آن بزرگ را بیان می کند. صدها روحانی و دانشمندی که در محضر درس ایشان تربیت شدند، نصایح و سخنان نغزی که از ایشان در خصوص بیشتر مسایل روز  فقهی و سیاسی باقی مانده رهگشایی خواهد بود که مردم ایران زمین را به سر منزل مقصود بزودی رهنمون خواهد کرد.

 

رسانه های دروغ پراکنی که طی دو دهه گذشته از هیچ دنائتی در حق این مرجع بزرگ شیعه کوتاهی نکردند امروز در برابر عظمت هجران این بزرگ سکوت کرده اند و بدون شک در برابر مردم و خدای این مردم شرمنده و شرمسارند. این بزرگ از میان ما رفت ولی مرام و راهش هماره چراغ راه خواهد بود.  از اینک آماده باشید که مراسم تشیع آن پیکر پاک همه " سبز" خواهد بود. یقین بدانید که مردم فرق خادم و خدمتگزار خود را با مدیحه گویان حکومت بخوبی تشخیص می دهند.

 

در حالی که مردم در حرکتی خودجوش در فقدان این فقیه عالیقدر همراه با عزاداری سالار شهیدان عزای عمومی اعلام می کنند، علامت های سبز و سیاه بر در و دیوار شهر نصب می کنند و پیکر آن بزرگ را تا آرامگاه ابدیش بدرقه می کنند. مراسم تشییع ایشان به کابوسی برای حکومت تبدیل خواهد شد. امروز نجف آباد، قم، تهران ، اصفهان ، مشهد ، شیراز و همه ایران زمین ، همه با هم فریاد می زدند " منتظری منتظری راهت ادامه دارد" . راهی که او برای این امت هموار کرده بود و امروز مردم همیشه سبز ایران رهروان این راه پر برکتند. تردیدی نیست که مرگش نیز چون زندگی پر برکتش، منشا خیرات و برکات برای مردم و کشور بزرگ ایران خواهد بود.

هجران این بزرگ بر همگان تسلیت باد و راهش مستدام و پر رهرو


تلاش برای جلوگیری از حضور مردم در مراسم تدفین آیت الله العظمی منتظری -

جنبش راه سبز (جرس): اتوبوس حامل 42 نفر از فعالان سیاسی - فرهنگی شرکت کننده در مراسم خاکسپاری "آیت الله العظمی حسینعلی منتظری"، که به سوی قم در حرکت بود در پلیس راه تبریز- بستان آباد متوقف شد.


یک عضو نهضت آزادی ایران که خود نیز در این جمع بود با تایید این خبر به تبریز نیوز گفت: من و 41 نفر از فعالان سیاسی، فرهنگی و دانشجویی که اغلب دارای گرایشات ملی مذهبی در شهرهای شمال غرب ایران بویژه تبریز و میاندوآب هستند، ساعت 9:30 شب برای شرکت در مراسم خاکسپاری آیت الله منتظری، با یک دستگاه اتوبوس(دربستی) در حال حرکت بودیم که نیروهای امنیتی از بدو خروج ما از شهر اتوبوس را تعقیب و فیلمبرداری می کردند که نهایتا پلیس راه تبریز - بستان آباد اتوبوس را متوقف کردند.


این فعال سیاسی در ادامه افزود: ماموران پس از بررسی مدارک راننده و سرنشینان از آنان فیلمبرداری کرده و علیرغم توضیحات مفصل و پرس و جو از انگیزه سفر در نهایت مانع از ادامه مسیر اتوبوس شدند و در آخر مجبور به بازگشت به تبریز شدیم.

موسوی، کروبی و آیت الله طاهری در بیت آیت الله العظمی منتظری هستند -

جنبش راه سبز (جرس): ملت سبز ایران و سوگواران آیت الله العظمی منتظری از دیروز در مقابل منزل این مرجع تقلید بزرگ شیعه تجمع کرده اند و شب را در مقابل بیت ایشان به صبح می رسانند


کروبی و طاهری در میان شعارهای " عزاعزاست امروز روز عزاست امروز ، جنبش سبز ایران صاحب عزاست امروز "، "صلی علی محمد یار امام خوش آمد"، "یا حجت ابن الحسن ریشه ظلم رو بکن" و "مرگ بر دیکتاتور" وارد بیت آیت الله منتظری شده اند.

میرحسین موسوی نیز برای تسلیت گویی به خانواده آیت الله العظمی منتظری و شرکت در مراسم تدفین مرجع تقلید بزرگ شیعه به قم سفر کرده و اکنون در بیت این مرجع عالیقدر شیعه است.

همچنین محمدرضا خاتمی، دبیر کل پیشین جبهه مشارکت ایران اسلامی به همراه جمعی از اعضای شورای مرکزی و دفتر سیاسی حزب ، شب گذشته برای تسلیت گویی به خانواده آیت الله العظمی منتظری و شرکت در تشییع پیکر مطهر آن مجاهد راه حق و آزادی عازم قم شدند.


موسوی و کروبی دوشنبه را عزای عمومی اعلام کردند



مهدی کروبی، در بیانیه مشترکی ، فردا را عزای عمومی اعلام کرده و از عموم ایرانیان در خواست کردند در مراسم تشییع جنازه آیت الله العظمی منتظری شرکت کنند. 
تعدادی از مراجع عظام تقلید از جمله آیات عظام صانعی و بیات زنجانی نیز فردا را عزای عمومی اعلام کرده اند.

متن کامل اطلاعیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

پیرو فراخوان تعدادی از مراجع عظام تقلید، برای سوگ‌یاد درگذشت مرجع گرانپایه تشیع، فقیه عالیقدر و مجاهد آزاده، حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری فردا - دوشنبه 30 آذر 1388- را عزای عمومی اعلام می کنیم و از مومنان عزادار آن فخر جهان تشیع دعوت می نماییم در مراسم تشییع پیکر پاک آن اسطوره مجاهدت، فقاهت و معنویت شرکت نمایند.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی


نسلی که برای منتظری، منتظر اعلام عزای عمومی آقایان نماند برای مرگ خود آقایان چه خواهد کرد؟

به گزارش رسانه های آزاد، مستقل و غیر مجیز گوی دولت ایران ، آیت الله منتظری منتظر دستور شکستن حصر خانگی اش از سوی حاکمان نماند و دیشب حصر شکست و از بند رهید و آزاد شد. آنگاه که حماسه سبز یک ملت برای آزادی را دید، آرام پلک برهم گذاشت و آزاد شد. درست در روزهایی که شایعه مرگ کسی خانه به خانه می رود و مردم در به در دنبال یک سرنخ ساده می گردند تا شایعه مرگ سلطان را تایید کنند، خبر واقعی مرگ منتقد سلطان را کسی اما باور نمی کند و همه دنبال بهانه و سرنخی بودند تا خبر را تکذیب کنند.

در رسا و حسن حسینعلی منتظری همه خواهند نوشت من اما می خواهم از عزاداری یک نسل «بی باور»، برای یک آیت الله بنویسم. از گریه های دیجیتالی یک نسل «لاقید» برای یک مرجع عالیقدر. نسلی که گردن زیر گیوتین می گذارد اما با فرمان و دستور، مقلد نمی شود و فتوای مراجع عظمی نمی خرد و قبای تقلید آقا به تن نمی کند و ولایت ولی ناخوانده نمی پذیرد و صفت معظم به منبر نشینان عطا نمی کند. باورش دشوار است اما مرجع پیری در قم ، در یک شهر سنتی و مذهبی در گذشت و نسلی در دنیای مدرن و مجازی عزای عمومی اعلام کرد.

نسلی که می گویند از روحانیت متنفر و منزجر شده است، نسلی که مظنون است به بی ادبی و اوباشی گری و خس و خاشاکی و بی اعتقادی و براندازی . نسلی که تبعید به گناباد را به جان می خرد اما گناه تن دادن به ولایت آنانی که فرمان شلیک به یک ملت بی پناه را صادر می کنند ، نه. نسلی که زیر شکنجه، دنده هایش می شکند اما به دوربین هایی که برای اعتراف به ابراز مهرش به آقا چیده شده اند لبخند نمی زند.

فیس بوک، توییتر، گودر، وبلاگستان و شبکه های اجتماعی و اینترنتی، شده اند مسجد و معبد عزاداران دنیای مجازی. کاربران اینترنتی، تن شریف یک مرجع بی جان را که مرجع آدمیت نامش گذاردند، بر شانه های مجازی خود تشیع می کنند. انگار دنیا قم شده است و دلها غم. پیرمردی در قم پس از سالها حبس و حصر خانگی، باورش نبود که آزادی اش را ملتی چنین غمگنانه اما پرشکوه در یک کشور بی رسانه به سوگ نشیند.

درست است که فارس و ایرانا و باقی خبرگزاران رسمی و دولتی پا روی جنازه بی جان مخالفان و منتقدان هم می گذارند و لگد پراکنی می کنند اما برای ارشد مخالفان ، کسی منتظر بیانیه رسمی از خبرگزاراری های رسمی حاکیمت نماند و هنوز هوا روشن نشده ، آدرس خانه شیخ بر شبکه های اینترنتی ثبت شد و دست به دست گشت و کسانی که در ایران بودند راهی شدند آنان که دور از خانه ماندند، همپای عزاداران، انگار فرسنگ ها پیاده روی کرده اند در دنیای مجازی.

این روزها از خیابان های تهران در رسانه های رسمی و ملی جمهوری اسلامی ایران، به دو شیوه گزارش می شود. به عکس ها خوب نگاه کنید، به دیوارها، خوب نگاه کنید. شهر پر از شعار مرگ بر دیکتاتور است و زیر پای یک نسل خشمگین، پر از عکس های یک مرجع خود خوانده. و در سوی دیگر برشانه های همین نسل، عکس های یک مرجع طرد شده تشیع می شود. اما آنچه رسانه های رسمی گزارش می دهند این نیست.

عکس آیت الله خمینی را هم پاره کردند و در کنارش کمرنگ، نمایی هم از پایین کشیدن عکس حاکم زنده را بلاخره در تلوزیون رسمی تحت نظارت رهبری نشان داده اند تا شاید در فراخوانی که برای تقبیح عکس پاره شده امام اعلام شده بود، بعیت با ولایت هم به نمایش عمومی گذاشته شود. اما آنان که آمده بودند، آنقدر اندک بودند که هیچ کس نتوانست فخر بیعت ملت ایران با ولایت را به جهان بفروشد.

و حالا یک مرجع مظلوم بی رسانه، به تعبیر خبر اولیه اما حدف شده خبرگزاری فارس « مرد» آنگاه به یکباره همان نسل، سوگوار شد. نه سوگوار یک حاکم، نه سوگوار یک روحانی یا سوگوار یک مرجع تقلید. سوگوار یک انسان که وقتی هنوز جان داشت، جسارت هم داشت که بگوید روحانیت خدا نیست و پاره شدن یک عکس را هم کفر اعلام نکرد و حتی مثل باقی رهبران جنبش سبز هم نبود و سبز تر بود و سبز تر می نمود، آنگاه که گفت امام هم بی اشکال نبود.

حال صادقانه قضاوت کنید برای یک مرجع پیر از حصر رهیده در شهر چه می کنند و برای یک مرجع خود خوانده اگر برود از این دنیا چه خواهند کرد؟ برای مرگ یکی عزای عمومی اعلام نکرده ملتی رخت عزا می پوشند و به خیابان می آیند، برای دیگری اما باید همان نهادهای امنیتی را آماده باش گذاشت تا مبادا ملت به پایکوبی در خیابان بیایند

0 comments:

ارسال یک نظر